جدیدترین مطالب

کتاب آزادی و دانش حاصل پژوهش شریف لک زایی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. به گزارش خبرگزاری مهر، این کتاب هشتاد و دومین اثر از آثار پژوهشکده است که به قلم شریف لک زایی نگارش یافته است، این اثر در چهار گفتار به بحث نسبت میان آزادی و دانش پرداخته و بر مباحث حلقوی میان این دو تأکید دارد.
 
اگرچه بحث اساسى امروز جامعه ما تولید دانش و تأکید بر مفاهمه و گفت و شنود علمى و راه ‏اندازى کرسى ‏هاى نقد و نظریه ‏پردازى و آزاداندیشى است اما آنچه مى ‏تواند ذهن یک اندیشمند و پژوهشگر و صاحبنظر را، به ‏ویژه در حوزه دانش‏هاى علوم انسانى به خود مشغول دارد، آزادى و نسبت آن با دانش است. طبیعى است که برقرارى هرگونه نسبتى میان این دو می تواند تأثیرات خاصی را برجای گذارد.

پژوهش حاضر در راستاى تبیین نیازها و مطالبات اساسى متفکران و پژوهشگران و طرح الزامات نظرى تولید دانش، که در عین حال گوشه چشمى به الزامات و پیامدهاى عملى آن نیز دارد، مى‏ کوشد در راستاى هموار کردن زمینه تولید دانش گام‏ هایى بردارد. بى‏ تردید بیان نظرى این مباحث فى نفسه نقشى در تحقق مسأله آزاداندیشى و تولید دانش ایفا نخواهد کرد، مگر در صورتى که متصدیان امر به جد در تلاش باشند به الزامات آزاداندیشى، تولید دانش و نظریه ‏پردازى تن دهند و زمینه‏ هاى تأمین و تضمین آن الزامات را موجب شوند.

درباره مناسبات میان آزادى و دانش بحث‏ هاى مختلفى در جریان است. در پاره‏اى از این گفته‏ ها، به نفى وجود رابطه میان آزادى و دانش و در برخى نوشته‏ ها به تقدّم دانش بر آزادى حکم شده است. در پاره ‏اى از موارد نیز تفکیکى میان آزادى به معناى عام و آزادى سیاسى به ‏طور خاص صورت گرفته و تقدّم تاریخى تحقق آزادى سیاسى در تولید دانش و اندیشه انکار شده، اما بر اولویت آزادى به معناى عام آن بر تولید دانش و اندیشه صحه گذاشته شده است. در این میان، پاره ‏اى از دیدگاه‏ ها تلاش دارند میان دانش قدیم و جدید تفکیک قائل شوند.
 
اینها بر این باورند که تنها دانش جدید، یعنى دانش معطوف به اندیشه مدرن غربى، معطوف به آزادى و محصول آزادى است، حال آنکه دانش قدیم هیچ ‏گونه نسبت و ارتباطى با آزادى ندارد و در فضاى غیرآزاد و به‏ ویژه فقدان آزادى سیاسى و آکادمیک رشد کرده است.

مراد از دانش در اثر حاضر دانش‏ هاى معنایى (فرهنگى و علوم انسانى) است و مراد از آزادى، آزادى ‏هاى حوزه عمومى و سیاسى و آزادى ‏هاى آکادمیک است. از این‏رو، پرسش اصلى پژوهش، پرسش از نسبت این دو مفهوم است.

با توجه به دیدگاه‏ ها و مباحث گسترده قابل طرح در موضوع، پژوهش حاضر نشان مى‏ دهد چه نگره‏ هایى در این زمینه وجود دارد و این دیدگاه‏ ها چه کاستى ‏ها و نقص‏ هایى دارند. صرف‏نظر از دیدگاه‏ هاى اشاره شده، این‏که اولویت با آزادى یا دانش است و این‏که کدام مفهوم به لحاظ نظری و عملی بر دیگرى مقدّم است، خود مى‏ تواند در جامعه تأثیرات گوناگونى برجاى گذارد.
 
نویسنده در این پژوهش، با نقد و بررسى دو نگره عمده در این باب، به ارائه مدعایى پرداخته که در آن، مقام و موقع هر یک از دانش و آزادى روشن شده است. ضمن این که از مدعای مناسبات حلقوی آزادی و دانش نیز بحث به میان آمده و تأکید شده است که بی­آن که شرایط مطلوب و آزاد برای اندیشمندان و صاحب نظران فرهم نشود نمی توان و نمی بایست توقع داشت دانشی معنایی و فرهنگی تولید شود. براساس آنچه در این پژوهش به آن اشاره شده است حضور و وجود عنصر آزادی برای بسط و تولید دانش ضروری است.

در این پژوهش سعى شده مفهومى متناسب با تولید دانش از آزادى صورت گیرد. مراد از دانش، دانش‏ هایى است که با پدیده‏ هاى معنایى سروکار دارند. اولویت و تقدّم رتبى آزادى در پیدایش دانشى که با پدیده‏ هاى معنایى و فرهنگى در ارتباط است، امرى لازم و حتمى است.
 
با توجه به اینکه دانش دینى و دانش‏ هایى که در حوزه علوم انسانى و اندیشه سیاسى هستند، در شمار دانش‏ هاى معنایى‏اند، براى بالندگى و تولید اندیشه و نظریه‏ پردازى مى ‏بایست فضاى علمى و فرهنگى جامعه برخوردار از آزادى آکادمیک و آزادى سیاسى باشد تا شرایط مساعد و مطلوبى براى تولید معنا فراهم شود. این دانش‏ ها در یک فضاى متکثّر و آزاد، قادر به تولید اندیشه، نظریه و راهبرد جامعه خواهند بود.

پژوهش حاضر، با فرض اولویت و تقدم رتبى آزادى و به ‏ویژه آزادى ‏هاى سیاسى بر دانش و نیز با فرض وجود مدعاى رقیب، این مدعا را طرح کرده و به آزمون نهاده است که در حوزه دانش‏ هاى معنایى، فرهنگى و علوم انسانى، آزادى بر دانش و معرفت اولویت رتبى دارد. مراد از اولویت رتبى، وجود ارتباط حلقوى و تأثیر و تأثّرى و به دیگر سخن، تعاملی و تکاملى است. به این معنا که در هر مرحله از تحقق آزادى، دانش معنایى تولید خواهد شد که این دانش نیز به بسط آزادى منتهى می شود.
 
در اینجا در مفهوم آزادى، تأکید بر مفهوم مثبت و منفى آزادى و نیز نظریه جرالد سى. مک کالوم و از سویى، آزادىی هاى حوزه عمومى و آکادمیک مورد نظر است، به‏ ویژه آزادى در گونه‏ هاى اندیشیدن، گفتن، نوشتن و... . تلقى نویسنده این است که مفهوم مثبت و منفى آزادى در قالب نظریه مک کالوم، که معتقد به وحدت مفهومى آزادى از یک سو و برداشت‏ هاى متعدّد از آن از سوى دیگر است نیز قابل ارائه است. افزون بر این در اثر حاضر مفهوم آزادی به توانایی تأویل برده شده است که طبیعتاً نگاهی جدید تلقی می­ شود.
 
این اثر در یک مقدمه و نتیجه گیری و چهار گفتار سامان یافته است. در مقدمه به طرح مسأله پرداخته شده و در آن از پرسش اصلی و مدعای پژوهش و نیز روش تحقیق و ساماندهی مباحث سخن به میان آمده است. در گفتار یکم، با توجه به اهمیت مسأله به بحث از مفاهیم کلیدی پژوهش که آزادی و دانش است پرداخته شده و در ضمن مباحث دیدگاه نگارنده از مفهوم آزادی در ذیل عنوان آزادى و توانایى به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است.
 
گفتار دوم اثر حاضر با تمرکز بر تقدّم دانش بر آزادى و از دیدگاه­ هایی که قائل به برتری دانش بر آزادى، دانش، رکن آزادى، و دانش قدیم و جدید بحث کرده است و در خاتمه به ارزبای مباحث پرداخته است. گفتار سوم، برخلاف مباحث پیشین، به بحث درباره تقدّم آزادى بر دانش پرداخته و دیدگاه­ های قائلان در این زمینه را در محورهای آزادى، لازمه دانش، آزادى و دانش‏ هاى بشرى، آزاداندیشى در سازمان‏ هاى علمى، آزادى و تمدن‏ سازى و آزادى، استبداد و دانش مورد بحث و ارزیابی انتقادی قرار داده و به تکمیل مباحث پرداخته است.
 
نویسنده در گفتار چهارم، به تبیین مدعای اصلی اثر در رابطه آزادی و دانش با عنوان مناسبات حلقوى آزادى و دانش اشاره و به تفصیل درباره آن بحث کرده است.
پایان بخش مباحث تأملی است درباره مباحث مطرح در گفتارهای چهارگانه اثر حاضر.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید