جدیدترین مطالب

لک زایی

عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی معتقد است که میراث فلسفی ما در زمینه تمدن‌سازی، این مساله را روشن می‌کند که تمدن‌سازی نوین اسلامی با چه سوالات و مسائلی مواجه است و چه نوع پاسخ‌هایی را باید برای آنها پیدا کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تمدن‌سازی در سطوح نظری و در بستری نظریه‌پردازی آغاز می‌شود و نتایج خود را به حوزه‌های عملی و کاربردی بسط می‌دهد. آماده‌سازی امکانات تمدن‌ساز از این نظر سخت نیازمند تئوری و تئوری‌پردازی است؛ اینکه برخی گمان می‌کنند بدون بحث‌های نظری و با توسل به عملیاتی خاص یا ایجاد نهادهای اجرایی ایجاد تمدنی نوین فراهم می‌شود، دچار اشتباهی استراتژیک هستند. همه تمدن‌های طول تاریخ بشر از رهگذر کار اندیشمندان و خلق آثار نظری به تحقق نزدیک و نائل شده‌اند.

وی افزود: اگر قرار باشد اتفاق جدیدی در حوزه فرهنگ و در ادامه در تمدن‌سازی بیفتد، توجه به لایه‌های فکری و فلسفی بسیار مهم است و ما باید از زاویه میراث فکری خودمان به موضوعات و مقولات نگاه کنیم و لایه‌های فلسفی‌مان را ارائه کنیم تا تمدن‌سازی اسلامی بر مبنای این بنیادها ممکن شود.

لک‌زایی اظهار کرد: البته این به معنا سد کردن راه تعامل فرهنگی و تمدنی نیست، در این راه باید تعامل هم وجود داشته باشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و اندیشه سیاسی در پایان تاکید کرد: من قائل به اهمیت و ضرورت تعامل با دیگر متفکران و حوزه‌های اندیشه‌ای هستم و تاکید دارم که برای تمدن‌سازی باید تعاملات مثبت و نتیجه‌بخشی با حوزه‌های دیگر تفکری و فلسفه‌های دیگر وجود داشته باشد تا نتایجی به بار بنشیند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی معتقد است که میراث فلسفی ما در زمینه تمدن‌سازی، این مساله را روشن می‌کند که تمدن‌سازی نوین اسلامی با چه سوالات و مسائلی مواجه است و چه نوع پاسخ‌هایی را باید برای آنها پیدا کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تمدن‌سازی در سطوح نظری و در بستری نظریه‌پردازی آغاز می‌شود و نتایج خود را به حوزه‌های عملی و کاربردی بسط می‌دهد. آماده‌سازی امکانات تمدن‌ساز از این نظر سخت نیازمند تئوری و تئوری‌پردازی است؛ اینکه برخی گمان می‌کنند بدون بحث‌های نظری و با توسل به عملیاتی خاص یا ایجاد نهادهای اجرایی ایجاد تمدنی نوین فراهم می‌شود، دچار اشتباهی استراتژیک هستند. همه تمدن‌های طول تاریخ بشر از رهگذر کار اندیشمندان و خلق آثار نظری به تحقق نزدیک و نائل شده‌اند.

از سویی روشن است که گسترش تلاش نظری و آماده‌سازی بسترهای نظریه‌پردازی در دوران استقرار و تثبیت دولت‌ها و حکومت‌ها رخ می‌دهد، یعنی تمدن‌سازی پس از دوران استقرار حکومت‌ها و تثبیت پایه‌های مطمئن آن‌ها تازه آغاز می‌شود و بی‌اعتبار نیست که اکنون پس از گذشت حدود 4 دهه از وقوع انقلاب اسلامی بحث «تمدن‌سازی نویسن اسلامی» در کشور ما تا این حد اهمیت یافته است.

دوران استقرار یا تثبیت، دورانی است که اندیشمندان و اهالی قلم بیشترین حضور و تاثیرگذاری را در حکومت‌ها و دولت‌ها خواهند داشت.

تا پیش از دوران استقرار تلاش برای نائل شدن به این دوران توسط عوامل کاریزماتیک سیاسی و نظامی صورت می‌گیرد، اما پس از تحقق دوران استقرار خود به خود نقش سیاستمداران و نظامی‌گران کاسته می‌شود و این‌ها علی‌رغم همه اهمیت و ارزششان، جای خود را به نظریه‌پردازان و اندیشمندان می‌دهند تا آنچه توسط تلاش ایثارگرانه آن‌ها به دست آمده، اکنون در بستری معرفتی تبدیل به برنامه‌‌ای مدون برای ادامه حیات و ماندگاری تاریخی در قالب یک «تمدن» شود.

تاریخ سرزمین‌های متمدن به ما می‌گوید اندیمشندان و اهل قلم همواره پس از جایگزین شدن با سیاستمداران و اهل سلاح، با همان ایثارگری گروه پیشین سلاح خود را به کار گرفته‌اند و با استفاده از مواریث معرفتی و فرهنگی پیشین، با درک واقع‌گرایانه از شرایط حال و به مدد عقلانیت آینده‌نگرانه، فکر و قلمشان را به کار گرفته‌اند تا آرام آرام تمدنی نوین سربرآورد. این حقیقت هم در خصوص تمدن‌های کهن شرق صادق است و هم در خصوص تمدن جدید غربی که امروز در حال نفوذ به عموم سرزمین‌ها و به انقیاد کشیدن بسیاری از فرهنگ‌ها است.

رهایی از چنین انقیادی یک راه اساسی دارد: پرورش فرهنگ و تمدن بومی و نوسازی آن به‌شیوه‌ای که نه تنها توان بهره‌مندی از میراث فکری و فرهنگی خود را داشته باشد و ضمامن بومیت تمدنی خود شود، بلکه توان بهره‌مندی مثبت از فرآورده‌های اندیشه‌ای تمدن‌های دیگر را در تقابل‌های فرهنگی و تمدنی فراگیر دنیای کنونی داشته باشد. تمدن‌سازی‌های نوین نه تنها با اندیشه‌ورزیِ نظریه‌پردازانه آغاز می‌کند، بلکه در هضم و فراگیری عناصر اندیشه‌ایِ نو، تداوم می‌یابد و با تثبیت بنیادهای فکری خود در طول تاریخ ماندگار می‌گردد.

در این راه یکی از مهمترین فعالیتهای نظری که همواره باید پیش چشم اصحاب فکر و فرهنگ باشد بازگشت انتقادی مداوم به مواریث فکری بر جای مانده از گذشتگان است؛ ایرانیان مسلمان برای نائل شدن به تمدن‌سازی نوین اسلامی راهی جز رجوع به فرآورده‌های فکری بر جای مانده از نخبگان فلسفی، کلامی و عرفانی خویش ندارد تا آن را در قالب یک بازسازی تاریخی، به محصولات امروزی و فردایی تبدیل کنند. از این نظر اندیشیدن به میراث بر جای مانده از متفکران بزرگ مسلمان از فارابی و ابن‌سینا و غزالی گرفته تا سهروردی و مولوی و ابن‌رشد و ابن‌خلدون و ملاصدرا و همه آنچه به عنوان اندیشه گنجینه معرفت انسانی مبتنی بر وحی بر جای مانده نیازی ضروری است؛ این بازگشت انتقادی و واکاوانه نسبت به اندیشمندان گذشته، کاری است که توسط متفکران جدید غربی برای پایه‌ریزی تمدنی نوین که امروز سر و صداهای بسیاری را به پا کرده هم رقم خورده است. چه به مذاق ما خوش بیاید و چه نیاید راه میانبر یا پرشی وجود ندارد، همه تمدن‌سازی‌ها باید از راهی مشابه پیش بروند و تعلل بیشتر به معنای عقب‌افتادن فرایند تمدن‌سازی است.

«شریف لک‌زایی»، اندیشمند علوم سیاسی و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی درباره این معنا گفت: بحث‌های فلسفی به تبیین بحث تمدن‌سازی نوین اسلامی بسیار کمک بسیاری می‌کنند. کمترین کمکی که میراث فلسفی ما می‌تواند به ما بکند این است که لااقل سوالات ما در زمینه تمدن‌سازی را پاسخ دهد و روشن کند که ما برای تمدن‌سازی نوین اسلامی با چه سوالات و مسائلی مواجه هستیم و چه نوع پاسخ‌هایی را باید برای آنها پیدا کنیم و به سراغ چه مقولاتی برویم.

لک‌زایی ادامه داد: فرآورده‌های تمدن یک لایه بیرونی و ظاهری است که فکر و فرهنگ و اندیشه آن‌ها را تولید می‌کند و به منصه ظهور می‌رساند. ما نیاز داریم در حوزه فرهنگ و تفکر و اندیشه فلسفی بیشتر کار کنیم تا بتوانیم لایه‌های زیرین و بنیادین تمدنی را تولید کنیم.
این استاد علوم سیاسی اظهار کرد: الان مقولات فرهنگی و تمدنی ما حتی بعد از وقوع و تثبیت انقلاب اسلامی، هنوز در ذیل فرهنگ و تمدن غرب تعریف می‌شود؛ هم اقتصاد، هم سیاست و هم فرهنگ ما امروز سخت وابسته به بنیادهای نظری غربی است.

وی افزود: اگر قرار باشد اتفاق جدیدی در حوزه فرهنگ و در ادامه در تمدن‌سازی بیفتد، توجه به لایه‌های فکری و فلسفی بسیار مهم است و ما باید از زاویه میراث فکری خودمان به موضوعات و مقولات نگاه کنیم و لایه‌های فلسفی‌مان را ارائه کنیم تا تمدن‌سازی اسلامی بر مبنای این بنیادها ممکن شود.

لک‌زایی اظهار کرد: البته این به معنا سد کردن راه تعامل فرهنگی و تمدنی نیست، در این راه باید تعامل هم وجود داشته باشد.

عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در پایان تاکید کرد: من قائل به اهمیت و ضرورت تعامل با دیگر متفکران و حوزه‌های اندیشه‌ای هستم و تاکید دارم که برای تمدن‌سازی باید تعاملات مثبت و نتیجه‌بخشی با حوزه‌های دیگر تفکری و فلسفه‌های دیگر وجود داشته باشد تا نتایجی به بار بنشیند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید