جدیدترین مطالب

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفت: اگر اندیشه شهید بهشتی را مورد کاوش و بررسی قرار دهیم به مطالب مهم و ارزشمندی برخواهیم خورد که به مهمترین آنها مقوله آزادی با همه مشتقات آن اعم از حق آزادی، حقوق آزادی، دستیابی به آزادی می‌توان اشاره کرد. 

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شفقنا، دکتر شریف لک‌زایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در نشست علمی فرهنگی مبانی فقهی حقوق ملت در اندیشه شهید بهشتی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در جمع اعضای هیئت علمی این دانشگاه اظهار داشت: آیت الله بهشتى نامى آشنا براى جامعه ما است، مجاهدت هاى او در طى سالیان متمادى براى به ثمر نشستن انقلاب اسلامى، تحقق و نهادینه ساختن آزادى و تلاش‌هاى مداوم و بى وقفه در جهت تحکیم پایه هاى نظام جمهورى اسلامى در ایران مشهود و معروف است.

وی افزود: اما آنچه از ابعاد این شخصیت برجسته ناشناخته مانده است، اندیشه هاى ژرف و تابناکى است که او به شکلى نظام مند در زمینه هاى گوناگون ارائه کرده و آن مجاهدت و تلاش را هدف، سامان و قوام بخشیده است.

دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: بحث رابطه متقابل مردم و حاکمان از جمله مسائلی است که مورد توجه شهید بهشتی بوده است بطوریکه مسائلی همچون حق و حقوق انسانی، انسان شناسی، اختیار و حق آزادی که حق آزادی آنچنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است.

لک‌زایی با بیان اینکه یکى از آن زمینه ها و موضوعات متعددی که به طور مبسوط در آثار و گفتار شهید بهشتى خود را نمایانده است، مفهوم آزادى است، افزود: به جرات می توان گفت که بنیاد و محور اساسى اندیشه آیت الله بهشتى آزادى است، و شاید با اندک تاملى در آثار شهید بهشتى بتوان او را فیلسوف آزادى نامید، در واقع فکر او بر این اعتقاد و بنیان راستین استوار شده است که: «انسان شدنى است، مستمر و پویشى خودآگاه، انتخاب گر و خودساز، و بر اساس آگاهى هایى که در فطرتش زمینه دارد و در پرتو تجربه و عمل بارور مى شود، و با قدرت گزینشى آزاد که به او داده شده، جهت این پویش سازنده را آگاهانه و آزادانه برمى گزیند و در جهتى که خود انتخاب و اختیار کرده است، رشد مى کند، جلو مى رود و ساخته مى شود. ویژگى اساسى انسان همین خودسازى و محیط سازى آگاهانه و آزادانه اوست. ارزش او در همین است که مى تواند آزادانه به راه خیر و فضیلت درآید، یا آزادانه به راه زشتى و شر و پستى و ناپاکى فروغلطد. و این است آزمون بزرگى که در آن شرکت دارد.»

وی ادامه داد: اهمیت آزادى در اندیشه شهید بهشتى ناشى از نگرش او به انسان است، دو نوع نگاه به انسان وجود دارد. یکى نگاه قیّم مآبانه که معتقد است باید اندیشه ها و عقیده را به انسانها تحمیل کرد و دیگر نگاهى که انسان را موجودى آزاد و انتخاب گر مى بیند، دکتر بهشتى از این زاویه دوم به انسان نگاه مى کند و معتقد است که انسان ذاتا آزاد است، او در تعریف انسان مى گوید که او «موجودى آزاد و انتخاب گر است» و اهمیت و برترى انسان هم در همین «توان» او نهفته است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: به عقیده او، آزادى عبارت از توانایى انسان در ساختن سرنوشت فردى و جمعى خود است، البته او تصریح مى کند که تعریف آزادى در زمان هاى مختلف و در شرایط متفاوت یکسان نیست و با پیشرفت انسان تعریف آزادى هم تغییر مى کند.

لک‌زایی افزود: در واقع، شرایط خاص فرهنگی، تاریخی، اجتماعى و سیاسى باعث مى شود که تعاریف ارائه شده از آزادی، متفاوت باشد، شهید بهشتى از یک سو مى گوید انسان موجودى است که مى تواند خود را بسازد که این همان آزادى معنوى و درونى است و از سوى دیگر مى گوید آدمى مى تواند محیط ساز و جامعه ساز نیز باشد، این معناى جدیدى است که شهید بهشتى به آن توجه و عنایت دارد.

وی بیان داشت: شهید بهشتی به تقدم آزادى بیرونى بر آزادى درونى و اجتماعى معتقد است و می گوید آزادى بیرونى اهمیت بیشترى دارد؛ زیرا آزادى باید به عنوان یک واقعیت عینى وجود داشته باشد تا انسانها بتوانند آسان تر و آزادانه تر به سوى آزادى درونى حرکت کنند.

لک‌زایی گفت: او آزادى بیرونى را لازمه و مقدمه آزادى درونى مى داند و در این باره مى گوید، ضرورت آزادى اجتماعى که به نوع روابط اجتماعى مربوط مى شود ناشى از این است که این مساله یک خواست و یک نیاز درونى و اصیل است و انسان تنها مى تواند به این نیاز درونى اش پاسخ گوید که در جامعه، آزاد زندگى کند، یعنى آزادى به عنوان یک واقعیت اجتماعى مى بایست وجود داشته باشد.

دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی اظهار داشت: آیت الله بهشتى تصریح مى کند که در جامعه استبداد زده این نیاز انسان به فراموشى سپرده مى شود و انسان ها از شرایط استبدادى تاثیر مى پذیرند، در نتیجه خلق و خوى آنان حالتى استبداد زده به خود مى گیرد، بنابراین ایشان آزادى بیرونى را از جهاتى مهمتر از آزادى درونى و رهایى معنوى به شمار مى آورند.

وی ادامه داد: از سوی دیگر او، شرط تحقق آزادى درونى یا به گفته شما، رهایى معنوى را وابسته به وجود آزادى بیرونى مى داند. البته در این میان استثنائاتى نیز مى توان یافت؛ زیرا کسانى هم هستند که به رغم فقدان آزادى هاى مدنی، توانسته اند به آزادى درونى دست یابند، اما تعداد این افراد بسیار کم خواهد بود؛ به ویژه در عصر حاضر که مردم بیش از گذشته از شرایط عصر خود متاثر هستند، او مى گوید باید سازوکارى را به وجود آورد که آزادى عینیت پیدا کند و سپس معنویت در یک فضاى آزاد گسترش یابد.

لک‌زایی افزود: به نظر می رسد ایشان با این تعریف، باب جدیدی را در فلسفه سیاسی اسلام می گشایند. اگر صاحب نظرانی معتقدند که در اسلام آزادی وجود ندارد، به عقیده شهید بهشتی به این دلیل است که در گذشته در دنیای اسلام موضوع آزادی سیاسی مطرح نبوده و موضوعیت نداشته است، اما بعد از دوره مشروطه این موضوعات وارد حوزه اندیشه اسلامی و ایرانی هم می شود.

وی یادآور شد: من نمی خواهم بگویم که جای این بحث به کلی در اندیشه سیاسی اسلام خالی است ولی همچنان که دکتر بهشتی تأکید می کند باید ببینیم که ما در چه شرایطی هستیم و از چه نظام هایی صحبت می کنیم، ممکن است این مفاهیم امروزه برای ما کاملاٌ روشن باشد، ولی در گذشته چنین نبوده است.

این محقق و پژوهشگر حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: در طول دوره معاصر ما با ابهام در معنا و ابهام در مفاهیم مواجه بوده ایم. پاره ای از مفاهیمی که از غرب وارد جامعه ما شده هنوز برای ما بومی نشده است و مورد اجماع نیست. همانند مفهوم آزادی که، پس از یک صد سال که از طرح آن پس از نهضت ناتمام مشروطیت می گذرد، باز هم کسانی تا از آزادی سخن گفته می شود، به دنبال معنای آن می گردند، با این حال می توانیم این مضامین و محتوای مفاهیم جدید را از دل سنت و نصوص دینی استخراج کنیم. چنان که تا کنون کارهایی در این زمینه صورت گرفته است.

گفتنی است این نشست در بعد از ظهر روز سیزده اردیبهشت 1396 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و با حضور دکتر شریف لک زایی و حجت الاسلام سید جواد ورعی و با حضور اعضای هیأت علمی و اساتید و دانشجویان این واحد دانشگاهی برگزار شد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید