استاد مطهری قرآن و عقل را از منظر روششناختی مورد توجه قرار میدهد و به لحاظ فلسفی دل به حكمت متعالیه سپرده بود و در حوزه فلسفه سیاسی ذخائر معرفتی شهید مرتضی مطهری به صورت عمیق با وقایع عصر مشروطه پیوند خورده بود و با توجه به این پشتوانه عظیم فكری با وقوع انقلاب اسلامی با روشنبینی با انقلاب اسلامی مواجه میشود. دکتر نجف لكزایی در ادامه گفت: استاد مطهری با وقوع انقلاب اسلامی و تكوین انقلاب با روشنبینی به انقلاب نگاه میكند و حضرت امام را به عنوان رهبری انقلاب پذیرفته بود و پس از سفر به فرانسه در پاسخ به پرسشی در رابطه با امام گفت: «من امام را كسی یافتم كه به خدا، هدف و مردم ایمان دارد» و اینها پایههای نظریه مردمسالاری را تشكیل میدهد.
_____________________________________________________________________________________
نشست بررسی اندیشه سیاسی مرتضی مطهرى؛ شهید مطهری مقابل متحجران و روشنفكران غربزده میایستاد
رئیس پژوهشكده مهدویت و آینده روشن گفت: شهید مطهری از یكسو با متحجرانی كه قادر به فهم اسلام روز نبودند، مقابله میكند و از سوی دیگر نیز مقابل اندیشمندانی كه تمایلات غربی داشتند، میایستاد.
شهید آیتالله مرتضی مطهری از شخصیتهای ماندگار جهان اسلام در قرن معاصر است. توان علمى، قدرت تفكر، توجه به نیازهای زمان، احساس مسئولیت و اخلاص و در نهایت شهادت افتخارآفرین او سبب شد كه از خود چهرهای جاودانه به جا گذارد و میراث ارزشمندش مورد توجه افراد مختلف جامعه قرار گیرد و نقش ممتاز وی در تحولات فكرى، سیاسی و اجتماعی نیم قرن اخیر ایران را نتوان انكار كرد.
استاد مطهری از تبار نادر عالمان برجسته و صاحب نظر معاصر در مسائل اسلامی است كه دیدگاه وی به عنوان یك متخصص و نظریهپرداز انقلاب اسلامى، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار است. گرچه این شهید بزرگوار فرصت آن را نیافت تا به طور مبسوط درباره اندیشه سیاسی اسلام سخن بگوید، اما در لابهلای آثار و گفتارهای خویش، مباحثی را طرح كرده كه بخشی از اندیشه سیاسی وی را آشكار میكند.
شهید مطهری و عالمان بزرگ اسلامى، نگرشی جامعنگر مبنی بر اشتمال دین بر مصالح دنیا و آخرت داشته و نگرش افراطی و تفریطی به آن را طرد میكنند. در این دیدگاه، دنیا به مثابه راهی برای رسیدن به آخرت است و در عرض آخرت قرار ندارد تا گمان تعارض و دوگانگی بین آنها برود، بلكه هم شئون مادی و هم معنوى، مورد اهتمام پیامبران بوده است. بر این مبنا، استاد مطهری از وابستگی دین و سیاست حمایت كرده در تبیین آن مینویسد: «این وابستگی به این معنی است كه توده مسلمان، دخالت در سرنوشت سیاسی خود را یك وظیفه و مسئولیت مهم دینی به شمار آورد. همبستگی دین و سیاست به معنی وابستگی دین به سیاست نیست، بلكه به معنی وابستگی سیاست به دین است».
با توجه به فرارسیدن سالروز شهادت استاد مطهرى، گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس در نشستی كه در دانشگاه باقرالعلوم علیه السّلام قم برگزار كرد، به بررسی اندیشه سیاسی استاد مطهری با حضور حجتالاسلام والمسلمین «نجف لكزایی» مدیر پژوهشكده علوم و اندیشه سیاسی و مؤلف كتاب «اندیشه سیاسی آیتالله مطهری» و حجتالاسلام والمسلمین «غلامرضا بهروزلك» رئیس پژوهشكده مهدویت و آینده روشن پرداخت كه به اختصار در پی میآید.
* فقه سیاسی شهید مطهری متأثر از حكمت متعالیه بوده است
حجتالاسلام لكزایی در ابتدای این نشست گفت: از نظر شهید مطهری جایگاه سیاسی عالم دینی در مكتب اخباری نادیده گرفته میشود و بهتبع آن جایگاه فقه دینی نیز مورد غفلت قرار میگیرد.
وی افزود: استاد مطهری قرآن و عقل را از منظر روششناختی مورد توجه قرار میدهد و به لحاظ فلسفی دل به حكمت متعالیه سپرده بود و در حوزه فلسفه سیاسی ذخائر معرفتی شهید مرتضی مطهری به صورت عمیق با وقایع عصر مشروطه پیوند خورده بود و با توجه به این پشتوانه عظیم فكری با وقوع انقلاب اسلامی با روشنبینی با انقلاب اسلامی مواجه میشود.
لكزایی در ادامه گفت: استاد مطهری با وقوع انقلاب اسلامی و تكوین انقلاب با روشنبینی به انقلاب نگاه میكند و حضرت امام را به عنوان رهبری انقلاب پذیرفته بود و پس از سفر به فرانسه در پاسخ به پرسشی در رابطه با امام(ره) گفت: «من امام را كسی یافتم كه به خدا، هدف و مردم ایمان دارد» و اینها پایههای نظریه مردمسالاری را تشكیل میدهد.
وی افزود: عناصر كلامی و فلسفی شهید مطهرى، حكمت متعالیه و فقه سیاسی او، فقه سیاسی متأثر از حكمت متعالیه بوده است. مطهری فیلسوفی متأله بوده و بر ساز و كار تحول به مسائل روز حساس است.
* دانشمندان غربی از درك علاقه مردم به رهبری عاجزند
حجتالاسلام بهروزلك نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: استاد شهید مطهری در اواخر عمر لایههایی از سیاست اسلامی را مطرح كرده بود كه با تكیه بر مباحث كلامى، پدیدههای اجتماعی را با رویكرد جامعهشناختی بررسی میكرد و به این ترتیب؛ شهید مطهری جزو مصلحانی قرار میگیرد كه در برابر هجوم غرب میایستد.
وی افزود: استاد مطهری هم مقابل شبهات مدرنیته میایستد و هم با متحجرانی كه قادر به فهم اسلام روز نیستند مقابله میكند و ماهیت زندگی اجتماعی را محور قرار میدهد. بنابراین شهید مطهری برابر اندیشمندانی كه تمایلات غربی داشتند و همچنین نسبت به كسانی كه اسلام را مطابق دیدگاه ماركسیستی تفسیر میكردند، میایستد.
لكزایی با بیان اینكه برای فهم درست چگونگی رابطه امام(ره) و شهید مطهری باید به صورت توأمان اندیشه و عمل مطهری را بررسی كرد در غیر اینصورت به تضاد میرسیم. مطهری از طرف امام عضو شورای انقلاب تعیین میشود و با قبول این مسئولیت از طرف شهید مطهری به معنای پذیرفتن شأنیت امام است و از طرفی استاد مطهری نمیپذیرد كه حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب در حد ریاست جمهور به رتق و فتق امور بپردازد و شأن امامت و نیابت ولیعصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف را اجرایی نمیداند. او بر این باور بود كه جایگاه ولیفقیه رهبری است تا انسانها را هدایت كند.
وی ادامه داد: استاد مطهری باور داشت رهبر در نظام اسلامی نقش ایدئولوگ را دارد و در سه ساحت فضیلت، عقلانیت و شریعت دارای وظیفه است. همچنین وی باور داشت كه در مردمسالاری دینى، جمهوریت غایت است و اسلامیت محوریت دارد.
لكزایی گفت: سه نوع نظام سیاسی در جهان وجود دارد؛ یك دسته نظام دیكتاتوری است كه نه به خدا اعتقادی دارند و نه به مردم كار دارند. نظام دیگر نظام سیاسی مبتنی بر مردم هستند و در آخرین نوع نظام سیاسی جهان دین نقش تعیین كننده دارد و رهبری در این نظام نقش ایدئولوگ داشته و بر حركتهای كل جامعه احاطه دارد و رهبر در رأس حكومت دینی نقش بارز دارد رهبران اصلی جامعه اسلامی پیامبر و امام معصوم هستند و در غیبت آنها فقیه جامع الشرایط این نقش را بهعهده میگیرد كه مردم در تغییر آن نقشی ندارند.
بهروز لك در ادامه گفت: مردم در سال 57 انقلاب كردند و رهبری دینی را پذیرفتند. مردم با اقبال خودشان امام را پذیرفته و در حال حاضر نیز رهبر انقلاب محبوبترین شخص در كل نظام است، اما دانشمندان غربی به دلیل نوع نگاه اومانیستى، عشق و علاقه مردم به رهبری را درك نمیكنند.
مطابق نظر این افراد حكومت یا استبدادی است یا دموكراتیك و ضلع سومی را برنمیتابد.