چاپ
دسته: اخبار فرهنگی
بازدید: 2415
najaflakzaee.jpgنویسنده معتقد است اگر مطالعه این اثر، این باور و احساس را در خواننده تقویت نماید که آزادی، استقلال، سربلندی، رشد، پیشرفت، تعالی و توسعه مادی و معنوی ایران در گرو تمسک و عمل به قرآن و اهل بیت(ع) است و همراهی و همدلی تمام نخبگان و فرهیختگان و احترام به حقوق آحاد مردم شریف و عزیز ایران است، به هدف خود رسیده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کتاب تحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصر، جدیدترین اثر دکتر نجف لک زایی است که به همت انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. این کتاب در نه فصل نگاشته شده است که هر کدام از این فصل ها به گفتارهایی تقسیم شده اند. نگارنده در مقدمه این کتاب به مساله چارچوب و الگوی تحلیل پرداخته است و پس از اشاره به رویکردهای مختلف مانند چارچوب های دانش محور، موضوع محور، توسعه محور، نیرو محور و شکاف محور برای تحلیل تاریخ معاصر ایران چارچوبی تلفیقی را برگزیده است.

فصل اول: مفاهیم و چارچوب نظری

فصل اول کتاب به دو گفتار مفاهیم و چارچوب نظری اختصاص دارد. در گفتار نخست، نویسنده در بیان مفهوم ایران معاصر، پس از بررسی دیدگاه های مختلف، این دیدگاه را که تاریخ ایران معاصر از دوره صفویه آغاز شده است را می پذیرد. البته با توجه به موضوع کتاب از دو اصطلاح ایران جدید و قدیم استفاده شده است که ایران جدید به دوره پس از مشروطه و حکومت قاجاریه اطلاق می شود که دارای تفاوت های اساسی با دوره پیشین است که البته این معنای تقابل مطلق بین این دو دوره نیست. به عقیده نویسنده، تحولات جدید در ایران در تقابل با مذهب قرار ندارد و می توان گفت که این تغییرات با هدف نزدیک شدن به آموزه های مذهبی انجام شده است. در بررسی تحولات معاصر ایران از با استفاده از جامعه شناسی پویا این رای بیان شده است که جامعه شناسی سیاسی- تاریخی بهترین ابزار برای تشریح و تحلیل وقایع ایران معاصر می باشد.

در گفتار دوم این فصل، پس از بحث در خصوص بهترین چارچوب برای توصیف جامعه ایران، از چهار نیروی دین، دولت و هیات حاکمه، روشنفکران و بیگانگان به عنوان موثرترین نیروها در تحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصر نام برده شده است و بررسی تحولات ایران بر محور این نیروها مرکز ثقل این کتاب عنوان برده شده است.

فصل دوم: نظام سیاسی و دولت در ایران معاصر

این فصل به شش گفتار کوتاه تقسیم می شود. گفتار اول به بیان مختصر مدل های دولت در ایران مانند سلطنتی، خلافت، استبدادی متکی به بیگانه، سلطنت مشروطه و جمهوری اسلامی اختصاص دارد. گفتار دوم به بررسی ماهیت دولت در ایران با بهره گیری از دیدگاه ماکس وبر اختصاص دارد و این رای در پایان آن ذکر می شود که در حکومت جمهوری اسلامی انواع سه گانه مشروعیت وبر(قانونی، کاریزماتیک و سنتی) جمع شده است. در گفتار سوم به تحلیل دولت در ایران با استفاده از نظریه های ساختاری توجه شده است و به تحلیل های مارکسیستی، استبداد ایرانی و دولت تحصیلدار پرداخته شده و نقاط ضعف و قوت هر کدام از این نظریه ها بیان شده است.

گفتار چهارم فصل دوم به نظریه مقاومت شکننده جان فوران اختصاص دارد که در ذیل آن نظریه نظام جهانی والرشتاین، وجوه تولید مارکسیستی، توسعه وابسته کاردوسو و فالتو، دولت سرکوبگر و فرهنگ های سیاسی مقاومت و مشروعیت مطرح می شود. به عقیده فوران، هر دولتی برای ادامه حیات خود به سه کارویژه ایجاد اتحاد درونی میان بلوک قدرت حاکم، ایجاد تفرقه در میان مخالفان و دشمنان خود، بسیج مردم برای حمایت از قدرت حاکم نیازمند است و از از آنجا که جمهوری اسلامی همچنان از این سه گزینه برخوردار است دچار مقاومت شکننده نشده است و توانسته در برابر نظام جهانی و نیروهای خارجی ایستادگی کند.

گفتار پنجم هم به بررسی ماهیت دولت در ایران با بهره گیری از آرای علما اختصاص دارد و در ذیل آن به اندیشه فیلسوفان سیاسی، متکلمان و فقهای شیعه پرداخته شده است. سرانجام گفتار ششم این فصل به بحران سلطه و کنترل سیاسی در ایران معاصر اختصاص دارد و پس از توصیف بحران و بحران سیاسی، شاخصه هایی مانند مبارزه سیاسی گسترده و شدید افراد، احزاب و سازمان های سیاسی برای کسب قدرت، اختلاف شدید بین جناح های حکومت، کودتای نظامی، اعتصاب های دامنه دار، شورش های خیابانی و درگیری های قوی برای بحران سیاسی در ایران معاصر برشمرده شده است و در ذیل هر کدام شواهد و نمونه های تاریخی ذکر شده است.

فصل سوم: علما، نیروهای مذهبی و دغدغه حفظ دین

این فصل از کتاب به چندین گفتار تقسیم شده است. در گفتار اول به موضوع گرایش ایرانیان به تشیع توجه شده است و پس از نقد و رد پاسخ های ناصحیح به این مساله، این جواب به عنوان پاسخی منطقی طرح شده است که استقرار و نفوذ تشیع در ایران فرایندی تدریجی بوده است که حلقه آخر آن تاسیس دولت صفویه و رسمیت یافتن تشیع است.

گفتار دوم به مساله چالش اصولی ها و اخباری ها توجه دارد و پس از بررسی مختصر سیر شکل گیری تاریخی این دو جریان فقهی به اختلافات و تفاوت های این دو رویکرد در حوزه فقه سیاسی به طور خاص پرداخته شده است. همچنین در انتهای این گفتار به غلبه جریان اصولیه و افزایش قدرت علما در سطح جامعه پرداخته شده و عنوان شده که تغییر شرایط باعث رشد و بالندگی حوزه های علمیه و علما در آستانه مشروطه شد.

گفتار سوم به رویکرد علما به اندیشه مشروطه خواهی اختصاص دارد. این گفتار به طور خاص به اندیشه شیخ فضل الله نوری و محقق نائینی در خصوص مشروطه اختصاص دارد و در پایان به دیدگاه امام خمینی در این زمینه پرداخته شده است. نویسنده این رای را مطرح نموده که در تحلیل اختلاف دیدگاه های شیخ فضل الله و نائینی باید به زمینه های ذهنی و عینی متفاوت این دو اندیشور توجه نمود.

گفتار چهارم این فصل به نقش علما در تحولات ایران معاصر اختصاص دارد. این گفتار نسبتا طولانی نگاهی تاریخی به نقش علما در دوره قاجار، رضا شاه و محمدرضا شاه دارد و در این میان به طور خاص به نقش علمایی چون آیت الله حائری، آیت الله کاشانی و آیت الله بروجردی توجه شده است و پس از بحث در خصوص شرایط حوزه های علمیه پس از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی به رای و شیوه مبارزاتی مرحوم امام خمینی(ره) پرداخته شده است.

گفتار پنجم این فصل به گروه ها و فعالان سیاسی- مذهبی مربوط می شود و در این راستا به فداییان اسلام، انجمن های اسلامی، هیئت های موتلفه اسلامی، آیت الله میلانی، حزب ملل اسلامی، گروه حسینیه ارشاد، سازمان مجاهدین خلق و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اشاره ای مختصر شده است.

نگارنده در جمع بندی از مباحث این فصل معتقد است که بررسی شاخص های بارز انقلاب 1357 حاکی از نقش منحصر به فرد علما و رهبران مذهبی در تکوین آن است و از این رو این انقلاب، اسلامی است.

فصل چهارم: زمینه های اندیشه ای تحولات سیاسی ایران معاصر

در این فصل نویسنده پس از اشاره به این نکته که در تاریخ معاصر اندیشه میرزای نائینی و امام خمینی بیش از سایر اندیشمندان تاثیرگذار بوده است به بحث در خصوص اندیشه امام خمینی و نسبت آن با اندیشه میرزای نائینی پرداخته است. از نگاه نویسنده، یکی از تفاوت های مهم امام خمینی با علمای پیشین در این است که ایشان تلاش برای تاسیس حکومت را واجب می دانستند.

در گفتار اول به اندیشه سیاسی امام خمینی پرداخته شده است و پس از طرح این بحث که دیدگاه های گوناگونی در خصوص ثبات یا تحول در اندیشه ایشان طرح شده است این گونه نتیجه گیری شده است که اندیشه سیاسی امام خمینی دچار تحول شده است و این تحول بر مبنای اصول ثابتی مانند اجتهاد، تکلیف، مصلحت مبتنی بوده است. نگارنده سپس گزارش از تحول در اندیشه سیاسی امام ارائه نموده و پس از ارائه دیدگاه های مختلف در این رابطه به نقد و بررسی آنها پرداخته و پاسخ مختار خود را با استفاده از دو روش گفتمان سازی در حوزه اندیشه سیاسی و فهم مکانیسم اجتهاد در مکتب شیعه و فضای حاکم بر استنباط احکام اسلامی ارائه می کند.

گفتار دوم این فصل به بررسی مقایسه ای اندیشه سیاسی آیت الله نائینی و امام خمینی اختصاص دارد. در این گفتار، نگارنده مسائلی مانند معنا و حقیقت حکومت، ولایت مطلقه فقیه، اقسام احکام حکومتی، ابعاد حکومت، جایگاه مردم در حکومت، ارزش ها و مشروعیت حکومت و شرایط حکومت دینی را از منظر این دو اندیشمند مورد بررسی قرار می دهد و در پایان این نکته را بیان می کند که هر دوی این نظریات از نظر شکل، به صورت تئوریک در زمره نظام های مردم سالار قرار می گیرند و ویژگی های نظام های سیاسی مدرن از قبیل تفکیک قوا، انتخابات و نهادهای جدید دیگر را می پذیرند.

گفتار سوم این فصل به تحولات نیروی مذهب پس از پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص دارد. در این گفتار به دو مساله احکام حکومتی در جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه پرداخته شده است. در این گفتار دو دیدگاه ولایت مقیده فقیه و ولایت مطلقه فقیه در خصوص احکام حکومتی مورد بحث و مقایسه قرار گرفته است و در این خصوص آرای بنیان گذار جمهوری اسلامی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته شده است.

فصل پنجم: عقب ماندگی و توسعه؛ ارزیابی تکاپوها

 فصل پنجم این کتاب به سه گفتار تقسیم می شود. در گفتار نخست، تحت عنوان عقب ماندگی پس از بیان ارکان سه گانه تمدن یعنی فرهنگ و اندیشه، قدرت و سیاست و اقتصاد و ثروت، صورتبندی ایران در عصر قاجاریه از سه منظر برشمرده شده ارائه شده است. نویسنده سپس دیدگاه های گوناگون در خصوص عقب ماندگی ایران را بیان کرده است و ضمن نقد برخی از این دیدگاه ها، آرای امام خمینی را در این خصوص تشریح نموده است.

گفتار دوم این فصل به ایران و شاخص های توسعه اختصاص دارد. در این گفتار، تمرکز اصلی روی توسعه سیاسی است و پس از بیان و شرح شاخص های توسعه سیاسی و تطبیق آن بر ایران معاصر، این دیدگاه طرح شده است که تطبیق این شاخص ها نشان دهنده عقب ماندگی ایران در این عرصه است و تحولات صورت گرفته در جریان مشروطیت نتوانست این وضعیت را تغییر دهد

گفتار سوم با عنوان ایران و مسیرهای توسعه، پس از تشریح سه مسیر توسعه دموکراتیک یا انقلاب از پایین، توسعه محافظه کارانه یا انقلاب از بالا و توسعه دهقانی یا توتالیتری، در خصوص ایران این نکته بیان شده که سازوکار توسعه در ایران از هر دو مدل اول و دوم پیروی نموده است.

فصل ششم: شکاف های ساختاری، هویت و احزاب در ایران

مباحث این فصل به پنج گفتار نظریه شکاف ها، احزاب سیاسی در ایران، فمنیسم در ایران، سیاست های هویت و ملت سازی در ایران معاصر و مناسبات دین و دولت در ایران معاصر تقسیم می شود. در گفتار پایانی این فصل به نوع رابطه دین و سیاست پرداخته شده است. پس از ارائه الگوهای مختلف در این رابطه و بیان دو مدل هم گرایی و واگرایی به تطبیق وضعیت حکومت های ایران از این جهت پرداخته شده است و در نهایت این رای بیان شده است که تحولات تاریخ ایران منجر به نظام جمهوری اسلامی شده است که در آن همگرایی و عدم تعارض بین دین و سیاست عنصری آشکار و تعیین کننده است.

فصل هفتم: روشنفکری، سکولاریسم و سکولاریزاسیون

مباحث این فصل هم به سه گفتار روشنفکری، مشخصات و پیشینه، جریان های روشنفکری فعال در ایران معاصر و سکولاریسم و سکولاریزاسیون در ایران معاصر تقسیم می شود. در گفتار دوم این فصل، روشنفکران دینی را در شرایط کنونی به سه گروه سنت گرایان، نحله طرفداران احمد فردید و نحله طرفداران عبدالکریم سروش تقسیم کرده است. سنت گرایان به حقایق متعالی، فرازمانی و ابدی معتقدند و گرایشی جدی به عرفان نظری دارند ولی در حوزه سیاست فعال نیستند. نحله طرفداران فردید مروج اندیشه های هایدگر و طرفدار بازسازی فلسفه اسلامی هستند. نحله طرفداران سروش هم اغلب از نحله کارل پوپر در اروپا تاثیر پذیرفته اند و با پذیرش فلسفه تحلیل زبانی و تفکیک فرهنگ اسلامی و اسلام بین اسلام ذاتی و تاریخی تفاوت قائل می شوند.

فصل هشتم: اقتصاد سیاسی ایران معاصر

گفتار نخست این فصل به مباحث نظری اختصاص دارد. در این گفتار به مساله رابطه سرمایه داری جدید و مذهب پرداخته شده و اندیشه های مطرح شده در این باب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. سپس دیدگاه های برخی از اندیشمندان ایرانی در خصوص توسعه و سرمایه داری در ایران مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است. گفتار دوم این فصل هم به اقتصاد سیاسی نفت مربوط می شود. این گفتار بیان کننده تاریخچه مفصلی از سرنوست نفت در ایران معاصر است و این تاریخ تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی تشریح می شود و در پایان این رای عنوان می شود که ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مالکیت نفت خود را در اختیار گرفته است.

فصل نهم: بیگانگان و تحولات ایران معاصر

گفتار نخست این فصل تحت عنوان ادوار دخالت بیگانگان در ایران، نگاهی تاریخی به نقش بیگانگان در تحولات ایران معاصر دارد و این نقش را پیش از پیروزی انقلاب تحت عنوان روابط سلطه تحلیل می کند. گفتار دوم این فصل هم با عنوان روابط سلطه آمیز آمریکا با ایران به محورهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران و سپس جهت گیری ها و مراحل سیاست خارجی ایران در دو مقطع پیش و پس از انقلاب می پردازد. در پایان این گفتار، با توجه به استراتژی های آمریکا در قبال نظام جمهوری اسلامی، این دیدگاه مطرح شده است که تهدیدات آمریکا علیه اسلام و ایران کاملا جدی است و آنها برای شکست ایران از همه تلاش ها استفاده کرده و می کنند. اما با توکل بر خدا، محوریت رهبری، وحدت مردم، اعتماد ملت به نظام و انگیزه های دینی می توان در قبال این تهدیدات ایستادگی نمود.

نتیجه گیری

نویسنده در پایان این کتاب معتقد است اگر مطالعه این اثر، این باور و احساس را در خواننده تقویت نماید که آزادی، استقلال، سربلندی، رشد، پیشرفت، تعالی و توسعه مادی و معنوی ایران در گرو تمسک و عمل به قرآن و اهل بیت(ع) است و همراهی و همدلی تمام نخبگان و فرهیختگان و احترام به حقوق آحاد مردم شریف و عزیز ایران است، به هدف خود رسیده است. 

منبع: دیپنا (پایگاه اطلاع رسانی دین پژوهشی ایران)