چاپ
دسته: اخبار فرهنگی
بازدید: 1912
 ________________________________

جلسه نقد و بررسی کتاب چالش سیاست دینی و نظم سلطانی با حضور دکتر نجف لک زایی و آقایان دکتر کاظم قاضی زاده و دکتر محمود شفیعی به عنوان ناقدان کتاب در سالن کنفرانس مرکز همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ابنا در این جلسه ابتدا دکتر لک زایی به توضیحاتی پیرامون این کتاب پرداخت. وی گفت: بحث بنده در این کتاب به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا علمای شیعه از نظریه سلطنت حمایت می کردند و یا اینکه یک گسستی صورت گرفته و امام آن نفی کرده اند و از آن به عنوان نظریه ولایت فقیه یاد کرده اند.

علماء در دوره صفویه مدافع سلطنت شیعی بودند. البته در دوره صفویه هم داوری هایی صورت گرفته بود که مثلا شریعتی، تشیع را به صفوی و علوی تقسیم می کند ویا دیدگاه های دیگری هم وجود داشته است مثلا کاری که صدر المتالهین کرده است.

وی افزود: در این کار، بنده یک نگاه جدیدی داشتم و آن اینکه شیعه را به صورت یک سیستم و مکتب واره در نظر بگیریم و در واقع اینطور نبوده که از شیعه یک برش خاصی را برداریم و از آن ادعای کلان نتیجه بگیریم. لذا براین اساس لازم بود تا یک چارچوب نظری را تولید بکنیم و ثقل این چارچوب نظری برروی دستگاه فکری شیعه قرار گرفت که ما می بایست براساس شرایط ذهنی و عینی، آن را بفهمیم.

مولف کتاب خاطر نشان کرد: ما بر اساس شرایط ذهنی، مبانی و اصول و قواعد را درست کردیم که البته منظور ما از علما، علماء اصولی است نه اخباری که به شرایط عینی هم توجه دارند.

وی با بیان اینکه مبانی همچون امامت ثابت، فرازمانی و فرامکانی هستند، اما اصول و قواعد همچون قاعده اهم ومهم از یک سو ثابت و از سویی منعطف هستند، افزود: در بحث شرایط عینی، هم آندسته از علماء که از همکاری با شاهان صفوی سخن گفتند، درست بود و هم آنها که از عدم همکاری، اما من در مصداق آن سخن دارم که هیچ از یک از علمای صفوی سخن از مشروعیت نظام سلطنتی به میان نیاوردند.

وی ادامه داد: در واقع در اصل نظام سیاسی، واگرایی بود، اما در مسائل روبنایی، هم سازی و هم گرایی داشتند که حیطه هایی همچون حیطه قوانین،حیطه رفتارها و کارکرد، حیطه تاسیس ها و نهادها که در این حیطه ها علماء با شاهان مشکلی نداشتند.

در ادامه جلسه دکتر قاضی زاده با بیان اینکه ساختار و چارچوب کتاب، مسئله محور بودن آن و قوت منابع از نکات جالب کتاب است، افزود: در کتاب برخی از منابع که در پاورقی آمده بود، در بخش منابع نیامده است که این نقد به ساختار کتاب برمی گردد. علاوه بر آن نظر برخی فقهاء هم در این مجموعه نیامده است. به طور مثال با اینکه صاحب مدارک مربوط به این دوره بوده است، اما نامی از او برده نشده است. ضمن اینکه در بحث اصول و قواعد مولف می توانسته است به بیش از یک نفر ارجاع بدهد و در متن نیز به نظریات رقیب خیلی پرداخته نشده است.

سپس دکتر شفیعی به بررسی این کتاب پرداخت. وی گفت: من دو مواجهه با این کتاب داشتم: یکی اینکه در رابطه با فقه سیاسی در دوره صفویه، این بخش خوب بود. و دیگر آنکه در رابطه با خود کتاب. وی افزود: دررابطه با خود کتاب دو نکته وجود دارد: 1) روش مشخص توسط نویسنده 2) ترکیب روش های سنتی و جدید. که به نظرمی رسد در این بحث ها موفق بوده است.

اما به نظر من نقاط ضعف کتاب در این است که آیا در زمینه فهم و ترکیب نظریات سنتی و جدید موفق بوده است؟ وی در پایان افزود: اشکالات بنده به کتاب دراین موارد خلاصه می شود: بحث ابهام در ماهیت موضوع کتاب، بحث ابهام در روش کتاب، بحث ابهام درروش درتحلیل موضوع، بحث ابهام درکاربرد مفاهیم، بحث ابهام در نگرش محقق، بحث ابهام در کابرد گفتمان اصلاح، به لحاظ صوری، پراگندگی وجود دارد، عنوان های مطالب انسجام ندارد، عبارات غیر دقیق در آن به کار رفته است.

سپس آقای دکتر لک زایی به پاسخ نقدهای آقایان دکتر شفیعی و قاضی زاده پرداخت. وی افزود: موضوع، تاریخ اندیشه است، نه جامعه شناسی و بهره گیری از رویکردهای مختلف.