به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، پس از آن كه از بازگشت امام و همراهانش از ليبي خبري نشد و ارتباطات با آن نيز ميسر نشد، مجلس اعلاي شيعيان لبنان از كاردار ليبي در لبنان در تاريخ 6 سپتامبر 1978 خواست تا در اين زمينه اطلاعاتي ارائه كند؛ اما وي از پاسخگويي طفره رفت. چهار روز بعد، مجلس موضوع را با «سليم الحص» نخست وزير دولت لبنان در ميان گذاشت.
وي فوراً كاردار ليبي را در تاريخ 10 سپتامبر فرا خوانده و خواستار جواب رسمي و فوري شد. ظهر روز بعد كاردار ليبي پاسخ داد كه امام موسي صدر و همراهانش عصر روز 31 اوت با هواپيماي خطوط هوايي «آليتاليا» ليبي را به مقصد رم ترك كردهاند اما امام در نامهاي به خانواده خود كه توسط يكي از دوستانش در ليبي به لبنان فرستاده شد، خبر داده بود كه روز شنبه يا يكشنبه يعني 2 يا 3 سپتامبر به پاريس سفر خواهد كرد.
خبر ناپديد شدن امام موسي صدر به سرعت انتشار يافت و روزنامههاي لبنان در تاريخ 12 سپتامبر آن را در صفحات نخستين خود منعكس كردند، راديوها و رسانههاي خبري خارجي نيز آن را پوشش دادند.
* علل ربوده شدن امام صدر از ديدگاه شهيد چمران
شهيد چمران علل ربودن امام موسي صدر را در چند بند خلاصه ميكند.«نخست آنكه بزرگترين دليلي كه رهبران دولتهاي عربي براي ربوده شدن امام موسي صدر ذكر ميكنند اختلافات مذهبي بين امام و قذافي است اما ما معتقديم كه همه مشكل و قضيه بر سر اختلافات ديني نيست زيرا در مقابل اين همه فشاري كه از سوي دولتهاي عربي و ايران بر قذافي وارد آمده، مسلماً اگر مشكل فقط اختلاف ديني بود، امام موسي را آزاد ميكرد، بنابراين مشكل عميقتر از مشكلات ديني است.
دوم اينكه در لبنان معتقدند كه مبارزه پيگير امام موسي عليه تقسيم، توطين و تجاوز رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان از مهمترين دلايل كوشش استعمار براي از ميان برداشتن اين مرد است تا قرار دادهاي كمپ ديويد به اجرا در آيد.
سوم اينكه «مساومه» كه نزديكترين ترجمه آن معامله است، يعني معامله سياسي. عدهاي معتقدند آمريكا و غرب ميخواستند با امام موسي معامله كنند يعني در زماني كه انقلاب پيروزمند ايران در اوج قدرت خود سير ميكرد، تصميم ميگيرند كه با وي وارد معامله شده تا خطي بر خلاف جهت خط انقلاب اسلامي ايران برگزيند اما امام موسي اين معامله را نميپذيرد.
چهارم اينكه امام موسي را گروگان قرار دهند تا با امام خميني (ره) معامله كنند، چرا كه آمريكا تلاش بسياري براي معامله با امام خميني(ره) داشت.
پنجم اينكه شايد مهمترين عامل ربوده شدن امام موسي صدر باشد، به انقلاب اسلامي ايران باز ميگردد. حدود 9 ماه پيش امام موسي مقالهاي در روزنامه لوموند پاريس به نام «نداء الانبياء» نوشت، اين زمان بحبوحه تظاهرات تبريز و قم بود و او پيشبيني كرد كه انقلاب اسلامي پيروزي خواهد شد و اين انقلاب بزرگ را به رسالت پيامبران تشبيه كرد. اين موضوع زنگ خطري براي غرب نسبت به امام موسي و طرز تفكر انقلابي او بود.
امام موسي صدر شخصيتي است كه با سابقه مبارزاتي و تشكيلاتي خود ميتوانست لبنان، عراق، خليج فارس، كويت و كشورهاي نفت خيز منطقه را از سقوط برهاند و مصالح آمريكا را در معرض تهديد قرار دهد. بنابراين به مصلحت آمريكا نبود چنين فردي در چنين وضعيت بحراني در منطقه حضور داشته باشد. او بزرگترين شخصيتي است كه ميتوانست انقلاب اسلامي ايران را در اين مناطق انتشار دهد و به استعمار ضربه بزند».
* نخستين يافتهها و واكنش شتابزده ليبي
تحقيقات اوليه نشان داد كه امام موسي صدر و همراهانش آخرين بار با اتومبيلهاي تشريفات دولت ليبي براي ديدار با قذافي هتل محل اقامت خود را ترك كردند. انتشار اين خبر سران حكومت ليبي را كه در ابتدا موضوع ربودن امام موسي و همراهانش را ناديده گرفته و خود را در اين باره بي اطلاع نشان دادند وادار به واكنش كرده و آنان با انتشار يك بيانيه رسمي كه با تناقضات آشكار همراه بود، اعلام كردند كه امام موسي صدر و 2 همراه وي عصر روز 31 اوت 1978 بدون اطلاع مقامات ليبيايي با پرواز هواپيمايي آليتاليا عازم ايتاليا شدند و پيرو آن نيز وزارت خارجه ليببي اعلام كرد كه امام موسي عازم رم شده است.
* تحقيقات مقامات لبنان در ايتاليا
در تاريخ 31 سپتامبر 1978 دولت لبنان هيئتي سياسي - امنيتي را كه متشكل از دبير اول كابينه لبنان و 2 تن از افسران بلند پايه اطلاعات ارتش اين كشور بود به منظور تحقيق درباره حقيقت قضيه ربودن امام موسي صدر و همراهان وي به ايتاليا و ليبي فرستاد. دولت ليبي هيئت مذكور را از ورود به خاك اين كشور منع كرد اما هيئت لبناني با همكاري مقامات ايتاليايي مأموريت خود را به انجام رساند و در مدت 15 روز حضور در شهر رم با همكاري مسئولين امنيتي آن كشور به گردآوري اطلاعات و اسناد موجود در اين باره پرداخت و نتيجه تحقيقات خود را در اختيار دستگاه قضايي لبنان قرار داد كه ادعاهاي ليبي مبني بر خروج امام موسي صدر از اين كشور را رد ميكرد.
* تحقيقات قضايي ايتاليا و دستاوردهاي آن
پس از آن كه خبرگزاريهاي جهان خبر ناپديد شدن امام موسي صدر را منتشر كردند، بلافاصله در 13 سپتامبر 1978 دادستاني كل ايتاليا در رم فعاليت و تحقيقات خود را آغاز كرد و دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي مختلفي براي روشن شدن اين مسئله ايفاي وظيفه كردند. تحقيقات بسيار پر دامنه و با دقت انجام شده و به طور جدي مرزها مورد بررسي قرار گرفت. اين تحقيقات پس از دو هفته به اين نتايج قطعي منتهي شد.
1- برخي از مسافران پرواز آنتاليا گفتند كه مدتي طولاني در فرودگاه طرابلس در انتظار ورود هواپيما بودند اما در جمع خود هيچ كس را با خصوصيات ظاهري امام صدر و يا با لباس روحاني مشاهده نكردند.
2- مهمانداران زن و مرد در پرواز همگي ورود فردي را با ظاهر و اوصاف امام موسي صدر يا با هر نوع لباس روحاني نفي كردند.
3- همه عوامل پليس گذرنامه، وجود كسي با لباس روحانيت و با خصوصيات ظاهري امام موسي صدر را نفي كردند.
مقامات امنيتي و قضايي ايتاليا تحقيقات دقيق خود را با حكم قاضي تحقيق رم در 7 ژوئن 1979 مبني بر قطعي بودن اين نكته كه امام صدر و همراهانش با پرواز آليتاليا ليبي را ترك نكرده و با هيچ وسيله نقليه ديگري به ايتاليا نيامدهاند، به پايان رساندند.
دولت ايتاليا رسماً به دولت لبنان، مجلس اعلاي شيعيان لبنان، دولت سوريه و دولت جمهوري اسلامي ايران ابلاغ كرد كه امام صدر و دو همراه او هرگز به ايتاليا پا نگذاشته و از اين كشور عبور نكردهاند.
* تحقيقات قضايي مجدد
مقامات حكومت ليبي كه از ابتدا و در زمان انجام تحقيقات در ايتاليا همواره در صدد ايجاد انحراف در مسير تحقيقات بودند، با وجود ناكامي در رسيدن به اهداف خود هيچگاه از دروغ پردازيها مبني بر اينكه امام موسي و همراهانش طرابلس را به مقصد رم ترك كردهاند، دست برنداشتند. بدين ترتيب با گذشت زمان طولاني از صدور بيانيه دادستان كل ايتاليا و مختومه شدن پرونده در اين كشور، دولت ليبي بار ديگر تلاش كرد با بكار گيري ابزار و روشهاي مختلف، انحراف ديگري در روند رسيدگي به پرونده ايجاد كند.
بدين ترتيب در فوريه سال 1980 يعني پس از گذشت يكسال و نيم از ربودن امام و همراهانش در ليبي و 8 ماه پس از صدور حكم دستگاه ايتاليا مبني بر مختومه شدن پرونده، دولت ليبي با تسليم درخواستي به دادگاه استيناف اين كشور مدعي شد كه بر اساس تحقيقات جديد انجام شده در كشور خود لازم است پرونده بار ديگر در دادگاه رم بررسي، تا ثابت شود كه امام صدر و همراهانش ليبي را به مقصد ايتاليا ترك كردهاند.
دستگاه قضايي ايتاليا تحقيقات گستردهاي را از نو آغاز كرد و به مدارك جديدي دست يافت. بازپرس ايتاليايي به ليبي و سپس به لبنان سفر كرد و به سخنان شاهدان متعددي گوش داد. در اين بين شاهداني بودند كه در مدت حضور امام موسي صدر در ليبي با وي همنشين و هم سخن شده بودند و او را با دو همراهش ديده بودند كه از هتل «الشاطي» در طرابلس راهي نشست با قذافي شده بودند و ديگر به محل اقامتشان بر نگشتند و چمدانهايشان در هتل مانده بود. پس از آن است كه اين چمدانها در هتل «هاليدي» شهر رم يافت شد.
پس از انجام دور تازه تحقيقات، دستگاه قضايي ايتاليا نظر نهايي خود را اعلام و ضمن تأييد نتايج نخستين تحقيقت قوه قضائيه ايتاليا، تحقيقات نيروهاي امنيتي ليبي را مجعول و ساختگي ناميد.
* تحقيقات دستگاه قضايي لبنان
دولت لبنان در تاريخ 4 فوريه 1981 ربودن امام موسي صدر و همراهانش را «اقدام عليه امنيت ملي كشور» دانست و مسئله را به ديوان عالي ارجاع داد. دادستاني كل لبنان با عنوان شاكي پرونده جرم مذكور را فتنه برانگيزي و تحريك براي تشديد درگيريها و نبردهاي طايفهاي لبنان ناميد.
قاضي لبناني در تاريخ 18 نوامبر 1986 نظر خود را همراه با شواهد و گواهي شهود مبني بر اختفاي امام صدر و همراهانش در داخل كشور ليبي اظهار داشته و تصريح كرد كه افراد ديگري به دروغ خود را به جاي اين شخصيتها جا زده و وانمود كردند كه آنها به ايتاليا وارد شدهاند. اين دادگاه تأكيد كرد كه جنايت ربودن و سلب آزادي، تنها شخص امام را هدف قرار نداده است، زيرا وجود اختلافات و عداوتهاي شخصي با امام ثابت نشده، بلكه هدف آنان فرو بردن لبنان در درگيريهاي داخلي است.
اين قرار با تأكيد بر اين نكته به پايان ميرسد كه دستگاه قضايي لبنان صلاحيت تحقيق و تفحص در اين مسئله را دارد و حكم خود را مبني بر جستجوي مستمر براي شناسايي عاملان و عامران اين جنايت صادر كرد.
* صدور حكم جلب قذافي در دادگاه لبنان
در 22 مي 2001 «سيد صدرالدين صدر» فرزند امام موسي صدر و همسران شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين، همراهان ربوده شده امام ضمن اقامه دعوي خواستار بكارگيري تمام راهكارهاي قانوني براي انجام تحقيقات گستردهتر در خصوص موضوع ارجاع شده به ديوان عالي در سال 1981 به منظور كشف حقيقت و شناسايي مجرمان شدند.
در پي تسليم دادخواست مذكور دادستان كل لبنان با صدور قرار كيفر خواست، پيگيري اجراي قرار صادر از سوي قاضي پيگيري كننده قبلي و صدور نيابت قضايي را براي تمامي مراجع امنيتي به منظور تسريع در روند دادرسي و اتخاذ تدابير لازم را مورد تأكيد قرار داد. خانوادههاي امام موسي صدر، شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين در جولاي 2004 شكايتي را عليه قذافي و تني چند از مقامات ليبايي تنظيم كردند. در اين شكايت قذافي و برخي مقامان ليبي مسئول اصلي و مستقيم ربودن امام موسي صدر و نيز مباشران و معاونان در جرمهاي «استمرار ربودن»، «جعل اسناد»، «استفاده از نام افراد با قصد فريبكارانه»و «شهادت دروغ» ناميده شدند. بر اساس اين شكايات دادستان كل لبنان به عنوان مدعي العموم با صدور قرار پيگير قانوني دستور جلب سرهنگ معمر قذافي و تني چند از مقامات دولت ليبي و بازپرسي از آنان را به عنوان متهمان در پرونده ربودن امام موسي صدر و دو همراه وي در سال 1978 صادر كرد.
* اقدامات انجام گرفته در ايران
سفر امام موسي صدر به ليبي و ربوده شدن وي مقارن بود با اوج مبارزات مردم ايران به رهبري امام راحل و درست چند ماه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي.
امام صدر رابطه صميمانهاي با مراجع و علماي حوزههاي علميه و نيز مبارزان ايراني خارج از كشور داشت و با ربوده شدن وي واكنشهاي بسياري از سوي رهبر انقلاب و ساير انقلابيون و مردم برانگيخته شد. امام خميني (ره) از همان روزهاي نخست نسبت به اين مسئله واكنش نشان داده و در تلگرافهايي به ياسر عرفات و حافظ اسد، رهبر سازمان آزادي بخش فلسطين و رئيس جمهور سابق سوريه خواستار دريافت اطلاعاتي پيرامون امام موسي صدر و آگاهي از سلامت وي شد. پيگيريهاي مستمر حضرت امام نشان علاقه وافر ايشان به حل اين معما و اميد به بازگشت امام موسي صدر از ليبي بود. امام در يكي از ديدارهاي خود با نمايندگان لبناني گفت «قضيه آقاي صدر بسيار مهم و به ما هم لطمه وارد كرده است. لكن اميدوارم به زودي بازگردد و كارها را كه اسلامي است و به نفع شيعه انجام دهد. در غياب ايشان نبايد مأيوس شويد و مردم را اميدوار كنيد».
حضرت امام در آذر ماه 1357 صادق قطب زاده را به ليبي فرستاد تا در اين باره تحقيق و بررسي كند. در اسناد ساواك آمده است {امام} خميني دو نفر از نزديكان خود را به ليبي فرستاده تا در مورد سرنوشت موسي صدر تحقيق كنند و در صورتي كه نامبرده در ليبي به سر ميبرد تقاضاي آزادي او را بنمايند. اما آنها نتوانستند در مأموريت خود توفيقي به دست آوردند. در خبرهاي قبلي در مورد اقامت موسي صدر در ليبي و زنده بودن وي تأكيد شده است».
* واكنش مراجع عظام به ربوده شدن امام موسي صدر
ربودن امام صدر براي مراجع تقليد نيز فاجعهاي عظيم بود و واكنش بسياري از آنان را برانگيخت. حضرات آيات مرعشي نجفي، طباطبايي، قمي، گلپايگاني، عبدالله شيرازي، طالقاني و شريعتمداري با ارسال تلگرافهاي مكرر و صدور بيانيههاي متعدد نگراني خود را از ربودن امام صدر اعلام كردند.
* شرط امام (ره) براي برقراري رابطه ديپلماتيك با ليبي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و بازگشت حضرت امام خميني(ره) به كشور، روابط ديپلماتيك بين ايران و ليبي كه پيش از انقلاب به علت حمايت ليبي از الحاق جزاير 3 گانه ايراني خليج فارس به امارات و ارائه شكايت به شوراي امنيت و نيز حمايت از گروههاي تجزيه طلب در جنوب كشور قطع شده بود و با سردي تداوم يافت.
امام تنها با شرطي حاضر به برقراري روابط حسنه با ليبي بود كه وضعيت امام موسي صدر مشخص شده و وي آزاد شود.
* بي اعتنايي به نخست وزير ليبي در ايران
هاشمي رفسنجاني نيز در مورد پيگيريهاي صورت گرفته در خصوص امام موسي صدر گفته است: «ايران خيلي جديد با مسئله برخورد كرد، در همان زمان و بعد از پيروزي انقلاب. زمانيكه نخست وزير ليبي به ايران آمد مهمترين مشكل وي در اينجا همين مسئله بود. عبدالسلام جلود مدتهاي طولاني در هتل مانده بود، نه كسي وقت ملاقات ميداد و نه روابط ايران با ليبي جدي گرفته ميشد».
امام راحل همواره پيگير مسئله ربودن امام صدر بودند، به طوري كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي علي رغم اصرار برخي مسئولين وقت بر اهميت ارتباط با ليبي، از پذيرفتن قذافي خودداري كرده و گفته بودند «او هنوز مسئله آقا موسي را حل نكرده است، چگونه او را بپذيرم؟».
امام (ره) در مورد امام صدر فرموده است: «آقاي صدر يك مردي است كه من ميتوانم بگويم او را بزرگ كردهام، او به منزله يك اولاد عزيز است براي من و من اميدوارم كه انشاء الله ايشان به سلامت برگردند به محل خودشان و بسيار مورد تأسف است كه ما او را در بين خودمان نداريم. اميدوارم كه روزي با آقاي امام موسي صدر در قدس با هم نماز بخوانيم».
* توصيه مقام معظم رهبري به همت بيشتر در خصوص امام صدر
با شروع جنگ تحميلي، قضيه امام موسي صدر پيگيري نشد، اما در ديدار حضرت آيتالله خامنهاي رئيس جمهور وقت با قذافي، روشن شدن سرنوشت امام موسي صدر جو مذاكرات را تلخ كرد.
مقام معظم رهبري در سال 1376 در پيامي در اين باره فرمودند: «يقيقناً محروم شدن صحنه لبنان از حضور چنين عنصر ممتاز و ارزشمندي يك خسارت بزرگ بوده و هست كه متأسفانه عكس العمل مناسب خود را از سوي مدعيان طرفداري از حقوق بشر دريافت نكرد. اميدواريم بي خبريها در اين قضيه با همت صاحبان همت و مسئولين پايان يابد». ايشان در ديدار با خانواده امام صدر نيز فرمودند: «اين وظيفه جمهوري اسلامي است كه با جديت مسئله را پيگيري كند. در اين سالها غفلت شده و بايد جبران كنيم».
* تلاش ليبي براي تطميع كميته تحقيق ايراني
در همان سال كميتهاي زير نظر رئيس جمهور براي پيگيري مسئله تشكيل شد. اين كميته مجموعاً 9 بار با مقامات ليبايي ديدار كرد. مذاكرات صريح و جدي بود اما دست اندركاران اين پرونده در ليبي غير مسئولانه و با تعلل فراوان و غير متعهد به تعهداتشان رفتار كردند. با وجود اينكه پس از سالها «سيف الاسلام قذافي» در ديدار با مقامات ايراني اعتراف كرد كه امام موسي صدر و دو همراهش به سبب شرايطي كه آن زمان در ليبي حكم فرما بوده، ربوده شدهاند و حتي خود قذافي نيز در سخنراني سال 2002 به اين مطلب اشاره كرد، اما آنان تلاش ميكردند شخص قذافي را مبرا سازند و مسئوليت را به دوش برخي از افراد خودسر يا غير ليبايي افكندند، حتي تلاش كردند كه با پرداخت پول قضيه را فيصله دهند! بالاخره اينكه در پي تعلل و عدم مسئوليت مقامات ليبي، خانواده امام موسي صدر در نامهاي به رئيس جمهور از او خواستند تا مذاكرات را قطع كنند تا بتوان پيگيري را از راههاي ديگري چون راه حل قضايي ادامه داد.
* حركت تاريخي نمايندگان مجلس
با تشكيل هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي، خانواده امام موسي صدر شكايتي به كميسيون اصل 90 ارائه داد. زير نظر اين كميسيون كميتهاي مركب از 11 نماينده مجلس به رياست مرحوم « محمد رضا فاكر» مسئول پيگيري مسئله ربوده شدن امام صدر شدند. در سال 1383 بيش از 150 نماينده در حركتي تاريخي نامهاي را مبني بر حمايت و ضرورت پيگيري قضيه امام صدر امضاء كردند كه از تريبون علني مجلس قرائت شد.
نمايندگان مجلس براي اولين بار ربودن امام موسي صدر را «اقدام عليه امنيت ملي ايران» خوانده و آن را جنايتي عليه بشريت ناميدند.
* پيگيريها در دولت نهم
با انتخاب محمود احمدي نژاد به رياست جمهوري، صدرالدين صدر فرزند امام موسي صدر با وي ديدار كرده و از طرف خانواده امام موسي خواستار پيگيري جديد و همه جانبه مسئله ربودن امام شد. رئيس جمهور در اين ديدار گفت: «ما آمادهايم هر كاري كه ضرورت داشته باشد انجام دهيم و پيگيري اين قضيه در دستور كار دولت و از اولويتهاي من است. موضوع را از طريق نماينده تام الاختياري كه به زودي انتخاب ميكنم، پيگيري خواهم كرد». كمي بعد كميتهاي به رياست «سيد احمد موسوي» معاون پارلماني رئيس جمهور تشكيل و مأمور بررسي اين مسئله شد. اين كميته چندين جلسه با حضور نمايندگان وزراي خارجه، اطلاعات و برخي از نمايندگان مجلس برگزار كرد.
* راهكارهاي كميته پيگيري سرنوشت امام موسي صدر مجلس براي پيگيري قضيه امام صدر
مجلس شوراي اسلامي افزون بر گزارش مفصلي كه در خصوص پرونده پيگيري امام موسي صدر ارائه داد، راهكارهايي را نيز در 11 بند براي پيگيري هدفمند و مؤثر قضيه امام صدر با رويكرد حل قضيه ارائه داده است كه به شرح زير ميباشد.
1- اين آدم ربابي اقدامي عليه امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران است و بايد قوانين و مقررات و طرحهايي متناسب با موضوع امنيت ملي در راستاي پيگيري قضيه تدوين شود.
2- اقدام براي پيگيري قضايي در دادگاههاي بينالمللي و مراجع قضايي جهاني.
3- ارائه شكايت و تقاضاي رسيدگي به پيگيري پرونده امام موسي صدر در كشورهايي كه قانون بررسيهاي دعواي ضد تروريست و آدم ربايي دارند.
4- حمايت همه جانبه از اقدام قضايي جاري در لبنان.
5- طرح پرونده امام موسي صدر در سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، سازمان كنفرانس سران عرب و موارد نظير آن.
6- اطلاع رساني گسترده در سطح جهان و از طرق مختلف با هدف تبيين جايگاه و نقش امام در لبنان و منطقه و نيز جلب افكار عمومي نسبت به اين آدم ربايي و عواقب جبران ناپذير آن.
7- بررسي وضعيتها و راههاي گوناگون مذاكره و همكاري با ايتاليا به منظور جلوگيري از هرگونه تباني بين دولت ايتاليا و حكومت ليبي.
8- تشكيل كميته ويژه جمع آوري اطلاعات از سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي جهاني در وزارت اطلاعات.
9- تخصيص بودجه لازم از سوي مجلس شوراي اسلامي براي تحقق نيازهاي مالي طرح پيگيري.
10- رايزنيهاي گوناگون با مقامات كشورهاي اسلامي و عربي ديگر به منظور اعمال فشار بر ربايندگان.
11- اتخاذ سياست ملي مناسب و يكپارچه در همه قلمروهاي همكاري جمهوري اسلامي ايران با ليبي و كاهش سطح همكاريها.
*نتيجه گيري
امام موسي صدر نه تنها يك شخصيت مذهبي-سياسي شيعي، بلكه يك شخصيت جهاني است كه ربايش و فقدان وي در موضوعاتي همچون برقراري گفتوگوي بين اديان و مذاهب، مقاومت در مقابل تجاوزهاي رژيم صهيونيستي و قدرتهاي فرامنطقهاي و نيز اتحاد جهان اسلام و چالشهايي كه جهان اسلام و بشريت با آن روبروست بسيار تأثيرگذار است. او كه در مدت كوتاه حضور خود در لبنان توانست اين كشور از نظر ديني و سياسي، موزائيكي را متحد كرده و روحي تازه در كالبد شيعيان و مقاومت بدمد، قطعاً در صورت حضور طولاني مدت براي مشكلات بزرگتر كنوني بشريت نيز راههاي برون رفت فراواني مييافت.
با توجه به اينكه جمهوري اسلامي ايران داعيه حمايت از مقاومت در مقابل مستكبران را داشته و علاوه بر آن همواره از حمايت از اتباع ايراني در سراسر جهان را در دستور كار خود داشته و دارد، شايسته است كه به موضوع ربوده شدن امام موسي صدر توجه ويژهاي مبذول داشته باشد تا شاهد به سرانجام رسيدن اين پرونده مفتوح طي سه دهه گذشته باشيم.
خبرگزاری فارس، 1389/6/7