بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محسن کمالیان عزیز؛
ضمن عرض سلام و خسته نباشید و با آرزوی قبولی طاعات،
بنده قصد داشتم مطلبی در مورد دیدگاههای امام صدر در بارهی معارف دینی بنویسم؛ یادداشتهایی هم آماده کرده بودم، ولی توفیق یار نشد. از سوی دیگر حیفم آمد دعوت شما عزیز را اجابت نکنم؛ از اینرو به یادداشتهای خودم در هامش مجلدات کتاب عزت شیعه مراجعه کرده و گلچینی از مطالب آن کتاب را که برای خودم جالب بود، استخراج نموده و خدمتتان ارسال میکنم. هر طور مصلحت میدانید اعمال کنید. البته در صورت صلاحدید جنابعالی میتوان همین روند را در مورد سایر آثار ـ مانند فریاد در خاموشی، ادیان در خدمت انسان، نای و نی، مجموعهی گفتارهای تفسیری و غیره نیز انجام داد.
امیدوارم در آیندهای نزدیک بتوانم دین خود را نسبت به امام موسی صدر ادا کنم. گفتنی است آشنایی خود را نسبت به آن امام عزیز، مرهون تلاشهای نستوهانهی شما میدانم.
به امید دیدار
غلامرضا ذکیانی
7/6/89
گزیدههایی از مجموعهی «عزت شیعه»
عزت شیعه؛ ج1
ص21: امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای ادارهی حکومت پس از شاه نامید.
ص24: پیشنهاد آمریکائیها مبنی بر معاوضهی امام صدر با گروگانهای آمریکایی در تهران.
ص31: آیتالله العظمی خویی: سه نفر از فضلای قم به نجف آمدند، مدتی کوتاه ماندند و سریع بازگشتند. کاش هرگز اینها را نمیدیدم و به آنها دل نمیبستم. اولین آنها امام صدر بود.
ص32: شهید محمد باقر صدر: اگر پسر عموی من آقا موسی به سنت حوزه پایبند و در نجف باقی می¬ماند، مرجع وحید و علیالاطلاق شیعه میشد.
ص32: امام خمینی به سفیر ایران در لیبی: هر وقت در مورد آقا موسی خبری بدست آوردید، مرا بلافاصله و بدون واسطه در جریان قرار دهید. در این مورد با هیچ کس دیگر صحبت نکنید، حتی با سید احمد!
ص35: حمایت امام صدر از بستنیفروش مظلوم و مسیحی شهر صور [در مقابل بستنیفروش ظالم و مسلمان آن شهر] انعکاسی گسترده داشت.
ص36: جرج جرداق مسیحی: اگر روحانیون مسلمان اسلام را همانند امام صدر عرصه میکردند، اثری از مسیحیت و سایر ادیان باقی نمیماند.
ص37: کاردینال کونیگ: ایمان دارم که میتوان تاریخ لبنان را به دو دورهی کاملا مجزا تقسیم کرد: دوران قبل از موسی صدر و دوران موسی صدر.
ص59: برخی مبارزین ایرانی [مانند جلال فارسی و محمد منتظری] با عرفات در ارتباط بودند و متاسفانه ارتباط خیلی سخیف و سبکی هم داشتند؛ یعنی وابسته و دنباله¬رو عرفات بودند ... طبیعتا چنین افرادی با امام صدر هم ارتباط نداشتند.
ص66: موضوع برخی سخنرانیهای امام در آغاز ورود به لبنان [سال1339]: اسلام قرآنی آنطور که موسی صدر میفهمد.
ص78: هم و غم امام صدر، آیندهی تشیع جهانی بود.
ص90: امام صدر: اسرائیل شر مطلق است؛ هر نوع همکاری با اسرائیل حرام است.
ص94: امام صدر: اعراب به دنبال خنجری هستند تا فلسطینیها را نابود کنند، ما هرگز اجازه نخواهیم داد تا شیعیان چنین خنجری باشند.
ص97: شاید دکتر چمران تنها فردی بود که امام به او اعتماد مطلق داشت.
ص98: در لبنان وجود طوائف مختلف نعمت است و نظام طائفی نقمت!
ص108: پیشنهاد غربیها آن بود که امام موسی صدر آزاد شود در مقابل امام خمینی و همرزمانش به رفتن شاه و تغییر حکومت بسنده کنند.
ص118: امام صدر: من با عبا، عمامه و محرابم از نهضت فلسطین حمایت خواهم کرد.
ص120: وقتی امام صدر عازم سوریه شد تا مجددا میان سوریها و فلسطینیها میانجیگری کند، فلسطینیها نیز سنگ تمام گذاشته و هواپیمای حامل امام را با دهها گلوله هدف قرار دادند.
ص131: [در آستانه ورود امام به لبنان در سال 1338] بیروت مرکز فساد و فحشا بود ... بیروت دارای 16هزار مرکز فساد بود و 90 درصدزنان این مراکز از شیعیان جنوب لبنان بودند ... شیعیان شهروند درجهی چهار محسوب میشدند و میبایست به طبقات دیگر خدمت کنند.
ص171: تجار قم مبلغ 250هزار تومان برای امام خمینی در نجف ارسال کرده بودند. امام بعد از تشکر فرمودند: ما الان نیازی نداریم؛ اینها را در بیروت به آقای صدر تحویل دهید ... ایشان رسیدی با مهر و امضاء من به شما تحویل خواهند داد و همین طور هم شد ... این نهایت اعتماد امام خمینی به امام صدر را میرساند که برگههای سفید ممهور و امضا شده خود را در اختیار ایشان قرار دادند.
ص174: تنها شخصیتی که پرچم مبارزه با اسرائیل را بر افراشت، امام موسی صدر بود. امروز میبینیم که نه توطئه تقسیم لبنان محقق گردید و نه توطئه توطین [وطن شدن لبنان برای فلسطینیها].
ص192: خصوصیت مهم روش قدیم آن بود که مردم به سراغ علما میرفتند؛ امام تأکید داشتند که شرایط عوض شده و علما باید خود به سراغ مردم بروند.
ص201: امام دو توطئه تقسیم و توطین را نقش بر آب نمود. خطر تقسیم با عدم ورود شیعیان به جنگ و حضور نیروهای سوری خنثی گردید. خطر توطین نیز با تأسیس مقاومت لبنانی خنثی گردید. اما نظام طائفی ملغی نگردید زیرا امام را از صحنه خارج کردند.
ص207: در بامداد یکی از روزهای اول انقلاب، رادیو خبر مربوط به فرمان امام بزرگوار مبنی بر عزیمت اعضای کمیتهی ویژه به لیبی را پخش نمود. اما در بخش خبری ساعت دو همان روز، اطلاعیهی آقای منتظری و متعاقب آن خبر لغو این سفر اعلام گردید. (نیز رک: عزت شیعه، ج2، ص186)
ص228: هیچکس نتوانست و نخواهد توانست جای امام صدر را پر کند.
ص272: محبوبیت مردمی امام صدر تنها با امام راحل قابل قیاس بود.
ص281: او خمینی لبنان بود.
ص281: امام صدر: لبنان نمونهای بینظیر در تاریخ تمدن جهانی است. هیچ کشوری را نمیتوان یافت که اینقدر کوچک باشد اما 16 طائفه، سه تمدن و مجموعهای مختلف از تاریخ و فرهنگها را در خود جای داده باشد ... لبنان امروز به واسطهی ترکیب جمعیتی که دارد، وجودی ضروری برای تمدن جهانی، دلیلی بر انفتاح و تسامح مسلمین و سمبل گفتگو میان تمدنهای عربی و اروپاست.
عزت شیعه؛ ج2
ص45: امام صدر: ما نباید ببینیم پیامبر آن زمان چه کردند؛ باید ببینیم که اگر در این زمان بودند چه میکردند (ص107).
ص68: آقا موسی در پاسخ کسی که در یک سال اخیر به روستای خودش سر نزده بود گفت: من در یک سال گذشته بیش از 90 دفعه به ده شما سرکشی کردهام.
ص89: در میان کشورهای جهان هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران در پیگیری مسئله امام صدر کوتاهی نکرده است.
ص95: شهید صدر اصلا در امام موسی محو بود.
ص107: امام صدر با اشاره به این مبنای فقهی ـ اجرای هر حکمی که موجب وهن اسلام میگردد حرام است ـ تصریح میکردند اجرای حکم سنگسار زن حرام است.
ص111: امام صدر در برابر مخالفان طهارت اهل کتاب: امام رضا یک کنیز مسیحی داشت که کارهای منزل را انجام میداد.
صادق طباطبائی: امام آموزش موسیقی را در دوران دبیرستان به من توصیه کردند ... گفتند: منشأ تحرک و عنصر اصلی در موسیقی شرق حرمان است ... دقت کن ببین منشأ موسیقی غرب در چیست؟ ... انشاءالله یواشیواش پای ارکسترهای بزرگ به حسینیهها باز میگردد و هنرهای زیبا در خدمت مذهب قرار میگیرند.
ص114: امام صدر: ایمان و اعتقادی ارزش دارد که منشأ اثر است ... آقای صدر به دکتر شریعتی از همین زاویهی منشأ اثر بودن مینگریستند.
ص122: امام صدر: چرا برخی زنان ما باید حجاب را نافی قشنگپوشی و زیبایی ظاهر بدانند؟
ص132: شهید صدر: سید موسی اذکی فقهاء معاصر در مسائل مستحدثه یعنی باهوشترین فقیه معاصر در مسائل روز است.
ص135: امام موسی با کمال احترام به استادش آیتالله منتظری، شهید صدر را به عنوان جانشین امام خمینی معرفی کردند.
ص136: سیاست یعنی حرکتی که جلب توجه عام را بکند و نه عوام.
ص138: امام صدر همواره از کتابهای آقای مطهری خیلی تعریف میکرد و میگفت: ایشان وقتی آقای مطهری شد که از حوزه برید؛ اگر در حوزه باقی مانده بود، از بین رفته بود.
ص142: حاجآقا مصطفی بیشتر به مرجعیت امام [خمینی] میاندیشید تا به جنبههای سیاسی آن بزرگوار؛ ایشان حتی اعتقاد داشت که اگر برخی حرکتهای سیاسی امام به مرجعیت ایشان لطمه بزند، باید جلوی آنها را گرفت ... علت اختلاف حاج آقا مصطفی با امام صدر همین بود که امام صدر مروج آقای خوئی برای مرجعیت بود.
ص159: [پس از ماجرای دکتر شریعتی، دولت ایران در صدد لغو تابعیت امام برآمد و امام در پاسخ گفت:] چون این گذرنامه مزین به تاج اعلیحضرت است، من به این سادگیها آن را پس نخواهم داد؛ برای این کار مردم را جمع خواهیم کرد، اجتماعی تشکیل خواهیم داد، چایی خواهیم خورد، سیگاری دود خواهیم کرد، آتشی روشن خواهیم کرد و نهایتا بالاتفاق تاج را خواهیم سوزاند.
ص163: بیان این مطلب که مرحوم حاج احمد آقا به رغم همه خدماتش به حضرت امام و انقلاب، از مسببین اصلی کوتاهی ایران در مسئله امام صدر بود، دور از انصاف نیست.
ص175: حقیقت آن است که شهید صدر، آقای موسی صدر را پنجره مرجعیت شیعه به جهان خارج میدانست ... شهید صدر مقید بود تا تحلیلها و نقطهنظرات آقای موسی صدر را پیرامون اینگونه مسائل [مسائل اجتماعی و سیاسی منطقه و جهان] دقیقا جویا شود ... شهید صدر هیچگاه در صحت تصمیمهای سیاسی آقای موسی صدر شک نکرد ... یعنی حضور آقای موسی صدر در کلیساها و نشست و برخاست ایشان با سیاسیون و رهبران جهان، همه و همه مورد تأیید شهید صدر بود.
ص177: اساسا شهید صدر کسی را که با تحولات جدید و اوضاع زمان آشنا نباشد، مجتهد نمیدانست.
ص178: شهید صدر آقای موسی صدر را یک مجتهد مسلم میدانست؛ آنهم یک مجتهد مسلم مطلق و جامع الشرایط، نه یک مجتهد متجزی.
ص183: آقای موسی صدر از شهید صدر خواستند تا از حرکت آقای خمینی حمایت و پشتیبانی کند.
ص230: مرحوم شهید مطهری از یکی از مراجع قم [آقای شریعتمداری] تقاضا کرد که شما امام موسی صدر را وادار کنید تا با شاه دیدار کند ... امام موسی صدر وقتی وارد ایران شد به هیچ وجه هیچ برنامهای برای دیدار با شاه و دیگر مقامات نداشت. ایشان بعدا و پس از تماس آقایان تصمیم گرفت که به منظور جلوگیری از کشته شدن این مبارزین با شاه ملاقات کند. من [علی حجتی کرمانی] معتقدم یکی از موارد مظلومیت امام موسی صدر همین ملاقات ایشان با شاه بود. برای اینکه وقتی رژیم پس از مدتی آن بچهها را تیرباران کرد، در مورد ایشان کملطفیهایی صورت گرفت. آقایانی هم که بر انجام این دیدار مصر بودند، متأسفانه آنطور که شایسته بود از ایشان دفاع نکردند.
ص234: علی حجتی کرمانی: از نظر فکری و از نظر برداشتهای سیاسی و انقلابی، اختلاف نظرهایی با امام و انقلاب داشتند ... درست است که امام موسی صدر با انقلاب اسلامی ایران همراه بود، اما این هم صحیح نیست که بخواهیم ایشان را یک انقلابی مثل امام معرفی کنیم ... امام موسی صدر یک شخصیت اصلاحگرا بود و امام خمینی یک شخصیت انقلابی.
ص237: امام موسی صدر نه تنها موسیقی را به طور کل حرام نمیدانستند، بلکه برخی انواع آن را از جلوههای زیبایی روح انسان تلقی میکردند.
ص241: آیتالله موسوی اردبیلی: این انقلاب، آن سرمایه اولیهاش از چند نفر تجاوز نمیکرد. حضرت امام بود و یک گروهی که دور ایشان بودند ... شاید این عده به بیست نفر هم نمیرسیدند ... امام موسی صدر در میان اینها، در آن صف اول بود، نه در صفهای بعدی.
ص253: امام موسی لبنان را سرزمینی یکپارچه میدانست که هر وجب آن به همهی طوائف و به ترکیب جمعیتی موجود آن تعلق دارد.
ص260: مهمترین اصلاح از نظر امام این بود که انسانها وجود دیگران را به رسمیت بشناسند.
ص261: دلیل موفقیت امام صدر این بود که ایشان نه تنها اهل کار و اقدام بود، بلکه هرگز به حذف مخالفین خود فکر نکرد.
ص269: امام صدر در خاموش کردن شعلههای جنگ داخلی سالهای 1975و 1976 لبنان نقش کلیدی داشت. ایشان بود که در مسجد صفای عاملیه علیه جنگ به اعتصاب غذا نشست؛ ایشان بود که جنگ مسلمان و مسیحی را در بقاع متوقف کرد؛ ایشان بود که دو کنفرانس سران عرب در ریاض و قاهره را راه انداخت ... جمال عبدالناصر گفت: کاش الازهر نیز رئیسی چون آقای موسی صدر داشت.
ص280: وزیر ارشاد دولت آقای خاتمی در دیداری تأکید کرده بود: برای چه میخواهید موسی صدر را در ایران مطرح کنید؟ موسی صدر تمام شد و رفت. در ایران فقط از امام خمینی سخن بگوئید. طرح موسی صدر باعث تضعیف امام خمینی خواهد شد.
ص293: امام صدر در مقابل رفتار سخیف سفارت ایران گفت: ما در خانه عدسپلو میخوریم، سماور ما همیشه روشن است، بچههای من فارسی حرف میزنند ... من ایرانی هستم، خون و گوشت و رگ من ایرانی است، همه چیزم ایرانی است؛ در عین حال شیعه هستم، ایران باید این مطلب را بفهمد.
ص307: آقای صدر وقتی با غربیها صحبت میکردند، به زبان فرانسه حرف میزدند.
ص332: امام موسی صدر نمیتوانست به مخاطب خود فحش دهد یا به گوش او سیلی بزند. متأسفانه برخی انقلابیون ایران و خصوصا جماعت آقای محمد منتظری این مسئله را درک نمیکردند ... یکی از عوامل آن، تأثیرپذیری آنها از یاسر عرفات و گروههای فلسطینی بود.
ص340: آقایانی که امام صدر را به سازشکاری و عدم مبارزه با رژیم شاه متهم میکنند، روابط ویژه جمالعبدالناصر و حافظ اسد با ایشان را چگونه تفسیر میکنند؟ عبدالناصر تا وقتی زنده بود، از مریدان امام صدر بود.
ص346: امام صدر به یکی از علمایی که به نجف میرفت گفت: به آقایان علما و مراجع نجف بگو که فقه و اصولِ تنها، جامعه را اصلاح نمیکند؛ به آنان بگو که جوانان در یک جهت حرکت میکنند و حوزه در جهتی دیگر؛ مسلمانان در یک دنیا هستند و شما در دنیایی دیگر! مسلمانان در این دنیا به شما احتیاج دارند، نه در دنیای نجف.
ص356: امام صدر: این فتوای برخی آقایان که ورود مسیحیان به داخل حرم حرام است، تنها یک عادت و کاملا بیاساس است.
ص366: امام صدر: ما اسرائیل را شر مطلق میدانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. اگر اسرائیل با شیطان درگیر شود، در کنار شیطان خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با چپ درگیر شود، در کنار چپ خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با راست درگیر شود، در کنار راست خواهیم ایستاد. شعار «اسرائیل شر مطلق است» به این معنا است.
ص377: انصافا هر کس به عمق مسائل گروههای فلسطینی وارد میشد، چیزی به نام دین مشاهده نمیکرد.
ص423: فتوای آقای صدر این بود که اگر در ضمن عقد ازدواج شرط شود که در صورت بدرفتاری یا مسئلهدار شدن شوهر، همسر از جانب او وکیل است تا خودش را طلاق دهد، آن شرط نافذ خواهد بود؛ و برخی مشکلات اجتماعی را میتوان از این طریق حل نمود.
ص478: امام صدر در پاسخ این ایراد مرحوم مغنیه که چرا در جلسات زنهای بیحجاب لبنان حاضر میشود، گفت: اگر من به میان آنها نروم و صحبت نکنم، آنها هرگز در مورد اسلام سخنی نخواهند شنید؛ برای اینکه آنها دیگر ارتباطی با روحانیت ندارند. از طرفی اگر حضور خود در جلسات آنان را به رعایت حجاب و سر کردن روسری مشروط کنم، آنها علاقه نشان نخواهند داد؛ بنابراین، این ما هستیم که باید رسالت خود را انجام دهیم.
ص514: آقای فارسی حتی نسبت به امام راحل نیز تندرویهایی داشت. از جمله این تندرویها آن بود که در سوریه و لبنان همواره تصریح میکرد: من تنها در مسائل فردی است که از آیتالله خمینی تقلید میکنم، در مسائل سیاسی ایشان هستند که باید از من تقلید کنند.
در یکی از روستاهای مسیحینشین اطراف بعلبک لبنان، 12 نفر از روستانشینان بر اثر بارش شدید برف زیر آوار خانه خود مدفون شده بودند. امام به محض اطلاع از حادثه به آنجا شتافت و برای رسیدن به روستا سه کیلومتر در برف پیادهروی کرد. وقتی امام به روستا رسید، محاسن ایشان به شکل قندیل درآمده و عبایشان یخ زده بود. چشمان مردم روستا که به امام میافتاد، بیاختیار فریاد میکشیدند: این خود حضرت مسیح است که برای نجات ما به اینجا آمده است.
ص572: هم سید عباس موسوی و هم سید حسن نصرالله، دو میوه از میوههای عمر امام صدر هستند.
دکتر غلامرضا ذکیانی
منبع: پایگاه فرهنگی روایت صدر