چاپ
دسته: امام موسی صدر
بازدید: 1706

هماهنگی تكوين و تشريع از نكاتی است كه امام موسی صدر در مبانی تفسيری خود بر آن تأكيد دارد و تصريح می‌كند كه همان خالقی كه خالق هستی است، تشريع هم بر عهده اوست و اين دو با هم تناسب دارند.

«غلامرضا ذكيانی»، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در نشست «بررسی مطالعات قرآنی امام موسی صدر» در خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: امام موسی صدر معتقد است هدف قرآن تربيت است نه علم؛ معنايش اين نيست كه مطالبی كه جنبه علمی دارند، نادرست است؛ بلكه بدين معناست كه هدف اصلی، تربيت انسان و جامعه انسانی است و مطالب ديگر در كنارش حالت عارضی دارند، نه اينكه غلط هستند.

وی افزود: برخی با استناد به آيه 89 سوره نحل، «وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ»(اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است، بر تو نازل كرديم)، معتقدند كه می‌توان همه مسائل را از قرآن استخراج كرد. امام موسی صدر می‌گويد كه هدف قرآن، تعليم و تربيت انسان است؛ يعنی «تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ» فی تربية الإنسان؛ بدين معنا كه در تربيت انسان و جامعه انسانی هرچه می‌خواهيد در قرآن جست‌وجو كنيد، اما نه اينكه هر چه در علوم روز كشف می‌شود، حتماً در قرآن هست.

ذكيانی در ادامه به آرای تفسيری امام موسی صدر از زبان خود ايشان اشاره و تصريح كرد: امام موسی صدر به ظاهر لفظی قرآن اعتقاد دارد و بر اين باور است اگر اين الفاظ وحی الهی نبود؛ اسلام جاويد و ابدی نمی‌شد، يعنی برای ظاهر وحی الهی را نيز هم تقدس قائل است و هم تحدی؛ وی اعلام می‌كند گوينده قرآن واقف به اسرار نهان است؛ يعنی خدای متعال كه واقف به قرآن است، چون به همه چيز، از ازل تا ابد، علم دارد، بنابراين می‌شود اطمينان كرد كه مطالب و فضائلی در ذيل آيات آمده است كه عادی نيست و ظرفيت اين را دارد كه در طول تاريخ و در عرض جغرافيا و در هر فرهنگی قابل برداشت و قابل تفسير باشد؛ زيرا گوينده‌اش، مطلق و عالِم ازل و ابد است.

وی تأكيد كرد: امام موسی صدر معتقد به هر دو نوع نزول تدريجی و دفعی است، اما بيشتر بر نزول تدريجی تأكيد می‌كند؛ زيرا تصريح دارد كه تربيت حتماً تدريجی است و به صورت دفعی امكان ندارد؛ وی در تفسير سوره قدر و ماعون نيز بحث تدريج و تربيت را لحاظ و رعايت می‌كند.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اينكه برخی روشنفكران معتقدند كه نزول، تدريجی است و آيات تحت تأثير حوادث بودند، يادآور شد: برخی اظهار می‌كنند كه اگر عمر بعثت پيامبر(ص) به جای 23 سال 50 سال بود؛ آيات بيشتری نازل می‌شد يا اگر كسی بعد از وفات ابراهيم، فرزند پيامبر(ص)، ايشان را «ابتر» خطاب نمی‌كرد، آيات سوره كوثر نازل نمی‌شد كه اين شبهه امروزه مطرح است.

وی در توضيح اين مطلب از بحث «بداء» در انديشه شيعی مدد گرفت و گفت: زمانی كه وحی نازل می‌شود و آنچه قرار نبود گفته شود، گفته می‌شود و يا چيزی كه گفته شده بود، عوض می‌شود، «بداء» نام دارد كه از افتخارات انديشه شيعی است؛ نمونه آن را در قرآن زياد داريم كه يك مورد از آن در مورد تغيير قبله بود.

ذكيانی پس از تأكيد بر اين كه امام موسی صدر تصريح داشت تا ترتيب و تعداد آيات و سوره‌ها حفظ شود، به جدی و جاويد بودن قرآن كريم در انديشه امام موسی صدر پرداخت و يادآور شد: امام موسی صدر تحدی قرآن را بسيار جدی می گيرد؛ يكی از نكاتی كه ايشان به آن اشاره می‌كند و در فرايند كلی بحثشان خيلی تأثير دارد، بحث حروف مقطعه است كه در اين باره چندين تفسير وجود دارد؛ اما ايشان تأكيد می‌كند كه اگر حروف مقطعه رمز بين خدا و رسول خدا(ص) بود و اَعراب چيزی از اين حروف مقطعه متوجه نمی‌شدند، امری بسيار مهمل بود؛ به اعتقاد وی حروف مقطعه بايد چيزی باشد كه اعراب بفهمند و اين حروف بيشتر از اين جهت وارد شده تا به اعراب بگويد ما با همين حروف ساده اين آيات را نازل كرديم، اگر شما هم می‌توانيد اين كار را انجام دهيد.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه اين نشست به جايگاه ايمان اسلامی نزد امام موسی صدر پرداخت و گفت: به گفته امام موسی صدر، ايمان اسلامی، تجريدی نيست و حتماً بايد جلوه عملی داشته باشد؛ بنابراين قرآن را «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ» نگاه نكنيم، يعنی قرآن يك مجموعه است و بايد كلی به اين مجموعه نگاه كنيم نبايد يك آيه را از يك جا برداريم، آن را برجسته كرده و يك نظريه بزرگ از آن استخراج كنيم بعد قائل باشيم به همان. اتفاقاً قرآن كريم آيات متعدد و بلكه گاهی آيات ظاهر متعارضی دارد؛ هم برای جبر آيه در قرآن هست هم برای اختيار؛ هم برای تفاضل انبيا با هم آيه داريم، هم برای يكسان بودن آنان؛ هم برای نزول دفعی آيه داريم و هم برای نزول تدريجی.

وی توضيح داد: اين آيات ممكن است از نظر يك غيرمسلمان مورد ايراد باشد، اما در آيه 82 سوره نساء قرآن می‌فرمايد «... وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا:...اگر از جانب غير خدا بود، قطعا در آن اختلاف بسيارى مى‏يافتند» پس مطمئنيم از جانب خداست و معلوم می‌شود كه همه اين آيات تحليل و جواب دارد و اتفاقاً يكی از حكمت‌های وجود آيات ظاهراً متعارض در قرآن، اين است كه ما را به انديشه دعوت می‌كند، زيرا اگر تعارض نباشد ما معمولاً مجبور به تفكر نمی‌شويم؛ اگر در مقدس‌ترين متن خودمان ببينيم كه آيات، متعارض هستند بيشتر فكر می‌كنيم تا به مطلب جديد برسيم؛ امام موسی صدر تأكيد دارد بر اينكه در قرآن كريم بايد آيات مختلف و سپس روايات مختلف، شأن نزول‌ها، تفاسير مختلف و احاديث متعدد را جمع‌آوری كرده و در يك موضوع به يك نظر برسيم؛ اينطور نيست كه شما فقط با يك آيه بتوانيد از يك نظريه حمايت كنيد.

ذكيانی گفت: در انديشه امام موسی صدر، شأن نزول‌ها مفسرند نه مقيد؛ شأن نزول برای اين است كه يك مورد را تفسير می‌كند نه تقييد؛ كلام خدا بدون واسطه برای بشر نازل شده و هر انسانی با هر سطحی از سواد، ايمان، فرهنگ، گفتار و اعتقاد می‌تواند مستقيماً به كلام الهی مراجعه و آن‌را بخواند و بفهمد؛ قرآن همه را برای خواندن و فهميدن، مخاطب قرار داده است؛ امام موسی صدر تصريح می‌كند كه نبی، نبوت و بعثت را از طريق قرآن می‌شناسيم نه بالعكس؛ اينطور نيست كه قرآن اعتبارش را از پيامبر(ص) بگيرد، بلكه اين پيامبر(ص) است كه اعتبارش را از قرآن می‌گيرد.

عضو هيأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: امام موسی صدر به مباحث و نگرش‌های فلسفی خيلی مقيد نيستند، مثلاً در بحث «مرگ» و يا «شرّ» هيچكدام را عدمی نمی‌داند و اتفاقاً در تفسير سوره فلق می‌گويد «مرگ و شرّ يكی از وجودی‌ترين موجودات عالم است»؛ تفسير بسيار زيبايی است؛ ايشان همچنين به بحث‌های وجودی و جامعه‌شناختی اشاره می‌كنند؛ امام موسی صدر، يا سعی می‌كند اصلاً تأويل نكند و يا اگر اين كار را انجام می‌دهد حتما دليلی از خود قرآن ارائه می‌دهد يعنی به تأويل قرآن با قرآن معتقد است.

ذكيانی در بخش ديگری از اين گفت‌وگو به تشريح برداشت‌های تفسيری امام موسی صدر پرداخت و يادآور شد: امام موسی صدر در تفسير سوره ماعون می‌گويد «تكذيب دين ـ چه دينی كه نام اديان است چه دينی كه نام روز قيامت است ـ در هر صورت تكذيب دين است، يعنی از سنخ اعتقاد است»؛ اما بلافاصله در توضيحش می‌گويد كه «می‌دانيد چه كسانی تكذيب دين می‌كنند؟ كسانی كه به يتيم بها نمی‌دهند و طعام مسكين برايشان مهم نيست» يعنی تكذيب نظری در قرآن با كاهلی عمل كاملاً عجين است؛ كسانی مكذب دين هستند كه در عمل هم به طعام مسكين و يتيم توجه نمی‌كنند.

وی ادامه داد: امام موسی صدر در توضيح «فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ/الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ/ پس واى بر نمازگزارانی/كه از نمازشان غافلند/ سوره ماعون آيات 4و5» می‌گويد «ساهی در نماز» يعنی كسی كه بخشی از نماز را نخواند، پس اصلاً نمازگزار نيست؛ اما قرآن می‌گويد فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ؛ آن‌هايی كه ساهی در نمازند يعنی كسانی كه واقعاً نمازشان را به‌جا می‌آورند و نقصشان شامل جزئی از نماز نيست؛ نمازگزارانی اهل سهو هستند كه اولاً ريا می‌كنند و ديگر اينكه از «ماعون» خودداری می‌كنند؛ امام موسی صدر، ممانعت از ماعون را منع از تعاون و كمك كردن به همسايه و... تفسير می‌كند.

ذكيانی همچنين به بحث «قسَم» در قرآن كريم از منظر امام موسی صدر پرداخت و گفت: امام موسی صدر معتقد است چون اسلام بر تربيت اهميت قائل است و نگرش آن نگرش تربيتی است و می‌خواهد كه بر انواع مختلف بيان تأكيد كند، هدف از قسم در قرآن، تربيت دينی است؛ ايشان از همين طريق تأكيد می‌كند كه كل هستی به سمت خداست و پوچ‌انگاری معنا ندارد، هركس موحد است با هستی سازگار است و آنكس كه نيست، حتماً با تناقض مواجه می‌شود.

انسان‌شناسی اسلامی از مباحث مورد تأكيد امام موسی صدر است

امام موسی صدر جزء معدود افرادی بود كه انسان‌شناسی را در كنار قرآن و حديث به كار برد، هم در عمل و هم در نظر؛ يعنی به عنوان يك مجتهد، غرب را به‌خوبی شناخته و انسان‌شناسی اسلامی را استخراج كرده است.

«غلامرضا ذكيانی»، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: بخش‌های اساسی از انسان‌شناسی را كه در اسلام داريم، در انسان‌شناسی غربی نداريم؛ اجتماعيات و قراردادهای اجتماعی كه در اسلام و نزد اهل بيت(ع) داريم، در قراردادهای اجتماعی مونتسكيو سراغ نداريم.

وی افزود: امام موسی صدر معجزه قرن ما اين روحيه را داشته كه به كشورهای متعدد سفر كند، ببيند، بشناسد و پيشرفت‌های غرب را در جهان اسلام پياده كند؛ اسلام نزد امام موسی صدر از اهميت به‌سزائی برخوردار است زيرا وی به اقتدار، كارآمدی و خلود و خاتميت اسلام قائل است.

ذكيانی با اشاره به اينكه ما از طبيعت‌شناسی كه قرآن ما را به آن ارجاع داده، غافل شده‌ايم، گفت: امام صدر اين مبانی را در غرب كشف كرد و با آن مبانی به سمت قرآن، نهج‌البلاغه و روايات رفت و مباحثی را استخراج كرد كه ممكن است امروز برای من و شما عجيب باشد.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی يادآور شد: امام موسی صدر در تفسير سوره كوثر می‌فرمايد «امروز وقتی ما در پرتو تمدن و فرهنگ عصر خود به فهم قرآن می‌پردازيم، مطالب بسياری می‌فهميم» يعنی بايد عصر خود را به خوبی و عميقاً بشناسيم.

وی در بخش ديگری از سخنان خود تأكيد كرد: امام موسی صدر در تفسير سوره تكاثر، فرازهای مختلف اين سوره را توضيح می‌دهند و در ذيل آيه 8 اين سوره «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيم: سپس در همان روز است كه از نعمت [روى زمين] پرسيده خواهيد شد»، در بحث نعيم و توزيع نعمت‌ها، از روايات استفاده كرده و به موضوع «ولايت» می‌رسند؛ اولاً رسالت و ولايت را جزء بالاترين نعمت‌ها می‌داند و تمثيلی برای رسالت به كار می‌برند كه ظاهراً تمثيل است ولی می‌توان از طريق آن به مبانی ايشان پی برد و نيز در موارد ديگر از آن استفاده كرد.

ذكيانی افزود: امام موسی صدر در بحث رسالت و بعد از آن امامت و ولايت، مطرح می‌كند كه زندگی نبی(ص) و اوليای بعد از او كمك می‌كند تا ما با اصل دين آشنا شويم؛ وی معتقد است دين دارای ظرفيت‌های بسيار فراوان و مربوط به هدايت و تربيت انسان به عنوان مهم‌ترين اصل جوامع بشری است و بر همين اساس لزوم وجود ائمه(ع) پس از پيامبر(ص) را اثبات می‌كند.

وی گفت: امام موسی صدر به بُعد تربيتی دين معتقد است؛ تربيت تدريجی است و اين تدريج در دوران ده ساله خلافت پيامبر(ص) رخ نداد و ما از اين جهت نياز به ولايت داشتيم تا دوازده امام(ع) همان سيره تربيتی پيامبر(ص) را در پيش بگيرند و مردم را تربيت كنند.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی خاطرنشان كرد: درباره لزوم وجود دوازده امام بعد از پيامبر(ص) دو تفسير معاصر داريم؛ يكی از استاد مطهری و يكی از دكتر شريعتی. شهيد مطهری معتقد است كه دين به كارشناس نياز دارد؛ يعنی عده‌ای بايد باشند كه دين را بهتر از ديگران بشناسند؛ يعنی پس از پيامبر(ص) بايد كسانی باشند كه به اندازه خود ايشان علم و عصمت داشته باشند تا بتوانند دين را با همان ترتيب درست به مردم معرفی كنند.

وی ادامه داد: دكتر شريعتی نيز بُعد تربيتی دين تأكيد می‌كند؛ يعنی دين را پديده‌ای می‌داند كه برای تربيت انسان‌ها آمده و تربيت نيز امری تدريجی است و اين امر تدريجی با يك ماه و يا در طول يك يا چند نسل صورت نمی‌گيرد و انسان‌ها بايد مدت‌ها تحت تربيت اين دين قرار بگيرند تا بعد از چند نسل، نسل‌های آتی خودشان بتوانند تربيت شوند و ديگران را نيز تربيت كنند.

ذكيانی همچنين به روش‌های تفسيری امام موسی صدر و نيز تفاسير ايشان از چند سوره كوچك پرداخت و ادامه داد: امام موسی صدر در سوره عاديات و در ذيل آيه 8 اين سوره «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِيدٌ: و راستى او سخت‏شيفته مال است» بحث اجتماع، تاريخ و فلسفه تاريخ را مطرح و تأكيد می‌كند «آرزوهای انسان‌ها بی‌نهايت و امكانات موجود برای تحقق آرزوها محدود است و همين امر سبب می‌شود تا بين افراد اختلاف و بين ملت‌ها جنگ رخ دهد»؛ امام موسی صدر معتقد است دين با معطوف كردن توجهات به سمت معنويات، اين مشكلات را اصلاح كرده و از اين طريق می‌توان مانع بسياری از جنگ‌ها شد.

وی ادامه داد: تفسير امام موسی صدر از سوره قدر نيز بسيار جذاب و بی‌نظير و با آنچه نزد عوام رواج دارد، متفاوت است؛ وی در تفسير اين سوره تدريجی بودن تربيت را تبيين می‌كند و چگونگی تأثير تربيتی روزه بر انسان در ماه رمضان را شرح می‌دهد؛ امام موسی صدر معتقد است شب قدر، شبی است كه ما می‌توانيم در تقدير خود مداخله و آن را به سمت خير، تعالی، تربيت، تقوا و اصلاح هدايت كنيم.

عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در پايان اين گفت‌وگو، تأكيد كرد: تفاسير امام موسی صدر را برای رفع مشكلات امروز جامعه خودمان از بسياری چيزها حياتی‌تر می‌دانم.