جدیدترین مطالب

گفتگوی روزنامه اعتماد با دکتر صادق طباطبایی
 
وضع جسماني امام موسي صدر با 80 سال سن مشخص نيست

پيروزي انقلابيون ليبي و سقوط ديكتاتور پير چراغ اميد را در دل دوستداران امام موسي صدر پر نور كرده است، روزهاي انتظار و دلتنگي رو به پايان است و آنچنان كه در بيانيه خانواده ايشان منتشر شده، مرد آزادي در آستانه آزادي است. در همين راستا روزنامه اعتماد گفت‌وگويي با دكتر صادق طباطبايي درباره تاثير بازگشت امام موسي صدر بر تحولات منطقه داشت كه بدين شرح است.

آقاي دكتر فكر مي‌كنيد حضور آقاي صدر در حال حاضر و با توجه به شرايط ويژه منطقه كه دولت‌هاي فرامنطقه‌يي تلاش ويژه‌يي براي سوار شدن بر موج حركت‌هاي مردمي در جهت رسيدن به اهداف خود دارند مي‌تواند موثر و مثبت واقع شود؟

اولا مشخص نيست وضع جسماني امام چگونه است؛ با توجه به اينكه متجاوز از 80 سال سن خواهند داشت و شرايط زندان و مسائل روحي ناشي از دوري سي و اندي سال از تحولات و حوادث، همچنين عدم آشنايي با پيوندها، رابطه‌ها و خط و خطوط جديد؛ به‌طور كلي ايشان را در چه وضع روحي و جسماني?اي قرار داده است، اما با وجود همه اينها در صورت بازگشت امام صدر به صحنه اجتماع و سياست، با توجه به نفوذي كه در كل لبنان و منطقه خاورميانه و جامعه مسلمانان داشته و هنوز هم بعد از اين دوران طولاني غيبت همان نفوذ و حضور قدرتمند معنوي و فكري و عاطفي مشاهده مي‌شود؛ مسلما اين بازگشت و حضور مجدد – با وجود آنچه گفته شد- در جهت منافع مسلمين در كل منطقه خواهد بود. به همين دليل، يكي از نگراني‌ها اين است كه اگر شرايط آزادي ايشان فراهم شود ايادي و عوامل همين قدرت‌هاي منطقه از جمله اسراييل در لحظه‌هاي آخر كاري انجام ندهند و خداي ناخواسته پيش از آنكه ما به امام دسترسي پيدا كنيم آنها وارد كار شوند.

در حال حاضر براي جلوگيري از اين اتفاق فكر مي‌كنيد دولت و مردم چه بايد بكنند؟

در اينجا به لحاظ عملياتي از مردم كار چنداني ساخته نيست؛ جز آنكه از دولتمردان مصرانه بخواهند وارد كار شوند. فشار به دولتمردان هم در گذشته نشان داده كه لااقل در كشور ما موثر نبوده است، بلكه بايد اراده‌يي براي انجام اين امر مهم وجود داشته باشد. در ثاني اين امر كار يك فرد يا يك گروه نيست، بلكه به منابع مالي و اطلاعاتي و حتي يك گروه متبحر عملياتي احتياج دارد. به عبارت ديگر اگر واقعا اراده مثبتي براي آزادي امام وجود داشته باشد بايد با يك برنامه منظم و يك سيستم طراحي شده اطلاعاتي/ عملياتي براي آزادي امام وارد كار شوند و مجدانه تلاش كنند، و با بهره‌گيري از اين شرايط به وجود آمده؛ با حضور در منطقه و ديدار با گروه‌هاي مختلف و حتي متضاد، محل نگهداري امام را شناسايي و نسبت به نجات ايشان اقدام كنند. مسلم است كه اين كار فقط از دست دولت‌ها بر مي‌آيد و در حال حاضر هم جز از دولت‌هاي لبنان و ايران نمي‌توان از دولت ديگري توقعي اينچنين داشت. اما لبنان كه وضع داخلي مناسبي براي اين كار ندارد مگر نيروهاي امل و حزب‌الله كه البته مدعي هستند تاكنون كارهايي انجام داده‌اند. اينها اگر بخواهد در اين مقطع كاري انجام دهند، نمي‌دانم تا چه اندازه مي‌توانند به?صورت گسترده و همه‌جانبه عمل كنند. از اين رو به نظر من باز وظيفه اصلي به گردن دولت اسلامي ايران مي‌افتد، يعني اگر قرار باشد كاري صورت گيرد اين دولت ايران است كه بايد اينگونه عمل كند. اگر تا به حال كاري كرده‌اند – آنگونه كه ادعا مي‌شود – بايد آن اطلاعات را كامل كنند و در نهايت چند جانبه وارد عمل شوند. اين رسالت و وظيفه هم به اعتبار شهروندي، هم به اعتبار مسائل جهان تشيع و رسالت انقلابي و شعار‌هاي انقلاب اسلامي آنگونه كه اظهار و ادعا مي‌شود بيش از پيش بر عهده انقلاب اسلامي ايران و دولت ايران است.

با توجه به شرايط موجود ما در اصل روي يك لبه تيغ ايستاده ايم، در حال حاضر حتي به سران انقلابيون هم نمي‌توان اعتماد كرد چرا كه اولا عمدتا از نزديكان سابق قذافي هستند و ثانيا رابطه بسيار نزديكي با غرب دارند و اين خود مي‌تواند نگران‌كننده باشد، همينطور شخصي مثل آقاي الهوني وقتي خودش را نماينده انقلابيون معرفي مي‌كند و آن اخبار دروغ را با آن موج خبري منتشر مي‌كند اين نشان مي‌دهد كه ما چندان هم نمي‌توانيم به انقلابيون اعتماد بكنيم كه در صورت دسترسي به امام، حادثه‌يي براي ايشان رخ ندهد يا تحويل سرويس‌هاي امنيتي ديگر نشود. نظر شما چيست؟

بله، همينطور است، من تصور مي‌كنم كه همين مساله خانواده امام صدر را در جايگاهي قرار داده است كه تصميم‌گيري را براي ايشان سخت كرده، يعني نگران هستند و از هر طرفي هم احتمال مي‌دهند كه نكند خطايي سر بزند و منابع اطلاعاتي ضعيف باشد يا خبر نادرست باشد يا كاري كه صورت مي‌گيرد خطا باشد يا حتي اگر همه اينها درست بود؛ اما گروهي كه براي نجات و آزادي ايشان مي‌روند دچار اشتباه‌هاي محاسباتي شوند، بله؛ همه اين احتمالات وجود دارد، اما خب چه بايدكرد؛ به قول اصحاب منطق درست است كه احتمال ضعيف است اما محتمل قوي است، نبايد درنگ كرد.

برگرديم بر سر مساله تاثير بازگشت امام صدر در شرايط حاضر، چرا در حال حاضر اگر آقاي صدر بازگردد، اين حضور مي‌تواند به نفع كل جامعه مسلمين در منطقه باشد كه الان از همه طرف تحت فشار است. هم جريان دموكراسي?خواهي و بهار عرب در منطقه، هم دستان خارجي كه تلاش دارند خواسته‌هاي مشروع مردم را به انحراف بكشند. چرا فكر مي‌كنيد بازگشت آقاي صدر هم به نفع ايران و هم به نفع سايرين بويژه لبنان و سوريه و كل منطقه خاور ميانه است؟

ببينيد چند مساله است، اولا در خود لبنان همين عامل قدرتمند تعادل و وحدت و همدلي دوباره همه آن گروه‌ها را به هم نزديك خواهد كرد. من در گفت‌وگو‌هاي خودم با جوانان در دانشگاه‌ها يا جاهاي ديگر مي‌بينم وقتي يك جمله از آقاي صدر نقل مي‌شود يا مطلبي از ديدگاه ايشان بازگو مي‌شود، علاقه بسيار نشان مي‌دهند و اغلب آرزو مي‌كنندكه اي?كاش آقاي صدر امروز مي?بود، حتي كسي گفته بود ‌اي‌كاش ياران امام صدر امروز در ايران «حركت المحرومين» را بر اساس آرمان‌ها و انديشه‌ها و سلوك مردمي آقاي صدر راه مي‌انداختند. خلاصه اينكه خبر بازگشت ايشان يك حادثه بسيار بزرگ و به لحاظ خبري يك بمب خبري خواهد بود.

پس مي‌توان گفت بعد از انقلاب 1979 ايران، بازگشت آقاي صدر مي‌تواند نقطه عطف ديگري در روند تحولات منطقه باشد؟

بله، نقطه عطف است و مي‌تواند تمام موازنه‌ها را به نفع تفكر انقلابي ايران دوباره برگرداند به همان نگرشي كه در سال‌هاي 1979 و 80 در ايران بود. نگاهي كه جهان در آن زمان به انقلاب اسلامي ايران داشت نگاه مثبتي بود، حتي بسياري از انديشمندان و متفكران فرهيخته غربي، حركت اسلامي ملت ايران را در جهت يك آرمان انساني مي‌دانستند، به قول يكي از آزادانديشان غربي كه گفته بود «انقلاب ايران نخستين جرياني است كه مي‌خواهد دو عنصر انصاف و اخلاق را وارد مديريت جامعه كند؛ لذا از دو انقلاب كبير فرانسه و اكتبر شوروي هم قدرتش بيشتر خواهد بود و هر دو آنها را عقب خواهد زد، و نبايد به عنوان حادثه‌يي منطقه‌يي آن را در نظر گرفت بلكه بايد نگاهي جهاني به آن داشت.» اينها همه دوباره باز مي?گردد، همه كارهايي كه آقاي صدر كرده بود دوباره متبلور خواهد شد و تمام آنچه طي اين مدت نگراني‌هايي را به وجود آورده بود و خلاف انديشه و مرام آقاي صدر بود دوباره وارد موج مثبت و اميدوار‌كننده‌يي خواهد شد. و همين هم خطر اصلي است يعني كساني كه اظهار مي?كنند نبايد سيد برگردد يا هرگز بر نخواهد گشت؛ همين پيش?بيني را دارند كه اگر ايشان آمد و يك چنين معجزه‌يي رخ داد ديگر جايگاهي ندارند، پس بهتر است نباشد و نيايد و اگر هم در زندان است بهتر است كه همانجا باقي بماند، از اين رو نه تنها در گذشته پيگيري نمي‌كردند که امروز هم ماجرا را دنبال نمي‌كنند. در مجموع مي‌توان بدون ترديد به اين امر باور داشت كه همين حضور ايشان و وجود ايشان؛ با وجود شرايط سني و جسماني?شان؛ پتانسيل قدرتمندي خواهد بود كه تمام عوامل فكري و روحي و آزاديخواهي و آزاديبخش را گردهم مي‌آورد و رودخانه عظيمي را به جريان خواهد انداخت كه بي‌ترديد به درياي مواج عدل و آزادي متصل خواهد شد. حال بايد ديد بازيگران ديگر چطور عمل خواهند كرد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید