چاپ
دسته: امام موسی صدر
بازدید: 1070
این هفته در نشست هفتگی شهر کتاب، کتاب سید موسی صدر، هفت روایت خصوصی نقد و بررسی شد. رضا امیرخانی، بلقیس سلیمانی و حبیبه جعفریان، نویسندۀ کتاب، سخنرانان برنامه بودند.

رضا امیرخانی، صحبتش را با شرح حالی از خودش شروع کرد. وی گفت: امروز که اینجا نشسته‌ام، بیش از شش ماه است که از هرگونه فعالیت فرهنگی محروم بودم و به دلایلی که برای خودم محترم است، چیزی ننوشتم. اما به عنوان نویسنده در مراسم‌های مختلفی شرکت کرده‌ام. جایی مانند اینجا هم برای من ذخیره‌ای است که بگویم روزی در مراسمی برای جانِ پنهان، امام موسی صدر شرکت کرده‌ام. دو، سه هفته قبل خدمت روحانی‌ای رسیدم و گفتم به شدت احساس نفاق می‌کنم که شش ماه است ننوشته‌ام و به عنوان نویسنده به جلساتی می‌روم. آن روحانی خواست دلداری‌ام بدهد که این‌طور نیست و چنین احساسی نداشته باشید. گفتم حرفم چیز دیگری است. حرف آخرم این است که عجب دارم از بعضی شما که سی سال است کار روحانیت انجام نمی‌دهید و به نام روحانی همه جا وارد می‌شوید. از خواندن این کتاب می‌توانم به جرئت بگویم که سید موسی صدر هیچ نبود جز یک روحانی و کاری نکرد جز کار یک روحانی. ایشان صرفاً به دنبال انجام این وظیفه‌اش بود و همه جا از قدرت فرار می‌کرد. این قدرت بود که به دنبال او بود. زمانی که از او درخواست کاری را می‌کردند، از شخص او، از سید موسی صدر، می‌خواستند. وقتی کتاب را خواندم به این نتیجه رسیدم که سید موسی صدر شخصیت شگفتی نبود و کاری جز کار روحانیت، با همان مفهوم عینی آن نمی‌کرد. 

وی ادامه داد: باید بگویم که همۀ ما سعی کرده‌ایم در دوره‌ای دربارۀ سید موسی صدر بنویسیم. اما وقتی شخصیت حدی از شیرینی و جذابیت را داشته باشد، هر نوشته‌ای تقلیل آن است. من هم سفری به لبنان داشتم و برخلاف خانم جعفریان سراغ کسانی رفتم که ارتباط روشنی با امام نداشتند. با این تحلیل که تحت تأثیر آن شخصیت نیستند و روایت واقعی‌تری ارائه می‌دهند اما مشکل این بود که دیدم هم من و هم آنان آن شیفتگی را داریم. باید به خانم جعفریان دست مریزاد گفت برای ورود به خانواده. شخصاً تصور نمی‌کردم روایت خانواده تا این حد جذاب و کارآمد باشد. 

بازگشت به امام موسی صدر، جریانی اخلاقی است
امیرخانی روایت صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام، را نزدیک‌ترین روایت به روایت خودش و امثال خودش دانست و ادامه داد: این کتاب و این جلسه بهانه‌ای است برای حرف زدن از امری مهم‌تر. امروز که اینجا نشسته‌ایم، احتمالاً مهم‌ترین چهره‌ای که دنیا از اسلام می‌شناسد داعش است. در این فضا نوشتن این کتاب یعنی بازگشت به جانِ پنهان، امام موسی صدر. این بازگشت را اصلا سیاسی نمی‌دانم. بازگشت‌های سیاسی دوره‌ای اتفاق می‌افتند و بعد، از بین می‌روند. بازگشت به امام موسی صدر را که امروز برای همۀ ما جدی است، بازگشتی عمیقاً دینی و اخلاقی است. 


بزرگی امام موسی صدر از درون خانه‌اش مشخص است
امیرخانی دربارۀ ویژگی‌های کتاب گفت: مهم‌ترین کاری که خانم جعفریان انجام دادند قلمشان نیست، قیچی‌شان است. واضح است ایشان از خیلی موارد گذشته‌اند تا به این روایت‌ها برسند. از خاطراتی که دیگران هم نقل می‌کنند گذشته‌اند تا به روایت داخل خانه برسند. این ویژگی کتاب مهم است که همه روایت‌ها داخل خانه می‌گذرد. روایت ام غیاث هم از خانه خارج نشده است. هیچ‌وقت خوشبین نبودم که چنین روایتی بتواند جذاب باشد. بخش کوچکی از اینکه از خانۀ کسی بفهمیم او فرد بزرگی بوده، به قلم نویسنده برمی‌گردد، بخش اعظم این اتفاق به بزرگی خود فرد مربوط است. 

مجذوب تفسیر قرآن امام شدم
امیرخانی از مواجهه خودش با امام موسی صدر هم گفت. وی بیان کرد: من چند باری مجذوب امام موسی صدر شدم. یک بار وقتی بود که دوستان مؤسسۀ امام موسی صدر تفسیر قرآن امام را به من دادند. در تفسیر ایشان آن قدر نکات درخشانی بود که گاهی شگفت‌زده‌ام می‌کرد که چطور از سوره‌ای کوچک، چنین برداشتی کردند که با وجود تفسیرهای فراوان موجود، همچنان ناب است. 

امیرخانی به اندیشۀ امام هم اشاره کرد و گفت: نگاه اجتماعی ایشان به جامعۀ اطرافش ویژگی‌ای است که چه در ایران و چه خارج از ایران سعی شد از آن تقلید شود ولی، حتی با وجود تکرار همان حرف‌ها، هیچ وقت جواب نداد. شاید دلیلش این بود که کار امام از غرض بری بود. 

بعد از مدت‌ها کتابی از درون خانۀ یک روحانی روایت می‌کند
وی دربارۀ کتاب، به روایتگری آن اشاره کرد و آن را ویژگی ارزشمندی خواند. نکتۀ پایانی امیرخانی دربارۀ هفت روایت خصوصی ورود آن به منزل یک روحانی بود: خوشحالم که بعد از مدت‌ها وارد منزل روحانی شیعه شدیم. مدت‌ها بود این اتفاق نیفتاده بود. شاید به این دلیل که گاهی در منزل کسانی که آنان را بزرگ می‌دانیم، چیزهایی بود که خوشایند نبودند. 

وی توضیح داد: باید ببینیم در چه فرهنگ دینی‌ای از این موضوع صحبت می‌کنیم. تا قرن 6 میلادی هیچ روایتی از زندگی حضرت مریم، سلام‌الله علیها، در مسیحیت نیست. تنها روایت مقدس از ایشان در قرآن است و نه انجیل. یادمان باشد اسلام اولین دینی بود که اجازۀ ورود به خانۀ بزرگان را داد. از این جهت کار خانم جعفریان واجد ارزش است.
 
 منبع: پایگاه اطلاع رسانی امام موسی صدر
 
مطالب مرتبط
 حیف است دیگران با کلیشه شدن، امام موسی صدر را نبینند
 روایتی اکسپرسیونیستی از امام موسی صدر