امام موسی صدر در یکی از سفرهای خود به عربستان و در حاشیه حج ملاقات هایی با ملک خالد پادشاه عربستان سعودی و ولی عهدشان امیر فهد و برادرشان امیر عبدالله در جده انجام داد. موضوع این ملاقات ها، حاشیه هایی بود که کتاب «التاریخ» به وجود آورده بود.
به گزارش روابط عمومی موسسه امام موسی صدر در این کتاب "تهمتها و حملههای ظالمانه ای به مقام تشیع و مذهب اهل بیت عصمت و طهارت" شده بود و امام موسی صدر سعی داشت در دیدار با مقامات عربستان سعودی مراتب اعتراض شیعیان را به گوش آل سعود برساند، که سرانجام در این راه نیز موفق شد.
امام موسی صدر در نامه ای به آیت الله آقای حاج حسن سعید تهرانی درباره این دیدار مهم و تاریخی می نویسد:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر مکرم، و دوست محترم دانشمند مجاهد و گل بنیاد جهان، چراغ محفل گرفتاران و مرهم دلهای پریشان آیت الله آقای حاج حسن سعید تهرانی دامت برکاته
به لطف خدا و عنایت حضرت بقیه الله و با ادعیه مخلصانه دوستان در ملاقاتهای پی در پی که از ملک خالد پادشاه عربستان سعودی و ولی عهدشان امیر فهد و برادرشان امیر عبدالله در جده انجام شد، موضوع کتاب «التاریخ» و مجله الدعوة و پارهای کتابها و خطابههایی که در کشور عربستان سعودی صادر شده و تهمتها و حملههای ظالمانه که به مقام تشیع و مذهب اهل بیت عصمت و طهارت میشود، مطرح گردید.
به عرضشان رسانیدم که شیعیان جهان امیدوارند همانطور که کعبه مکرمه، قبله همه مسلمانان جهان و مدینه مطهره مزار و مقصد همه است، همینطور دولتی که خود را خدمتگذار این دو حرم مقدس میداند، خود را نیز علاقهمند و حافظ شأن و کرامت همه بشناسد. چرا باید گروهی عظیم از مسلمانان بیجهت مورد حملههای ظالمانه قرار گیرند. و حجی که برای ترسیخ و تقویت برادری مسلمانان جهان و آشنایی و محبت و همکاری میان آنان است، به صورت روابط تیره، خصمانه، پر شک و تردید و حتی کینهدار در آید، مسلمان بیاطلاع، مردم دور از محیط زندگی مشترک اسلامی که از هزاران کیلومتر به مکه میآیند و این کتابها را میخوانند و با سادگی و اطمینان به کشوری که مرکز قبیله اسلام است، مطالب آن را باور میکنند و سپس در کنار خود، شیعیان را میبیند، یا آنها را دشمن، منافق، توطئهچی، اغیاری که در میان جمع آنها راه یافته میشناسند یا نویسندگان و کشوری که اجازه انتشار این کتابها را میدهد ناصواب و مفرق جمع میدانند و یا در تردید کشندهای بسر میبرند.
و در هر حال، محیط صفا و صمیمیت آنها تیره و یکی از فواید بزرگ و اساسی حج را از دست میدهند. به علاوه که از فایده همکاری و آشنایی آنها محروم خواهند شد.
به راستی همه این رهبران سعودی با منتهی درجه احساسات متأثر و افسرده شدند و اظهار تأسف و معذرتخواهی کردند و از نویسندگان و مسببان امر بیزاری جستند و آنها را به ضیق افق و یا جهل و یا سوء نیت متهم کردند و یک دستور صریح شفاهی و فوری به واسطه وزیر دربار صادر کردند تا از طبع مجدد کتاب جز باز تصحیح جلوگیری شود و نسخههای موجود تصحیح گردد و اعلام شود که این تعبیرات و فتنهانگیزیها تکرار نشود و پس از مراجعه وزیر معارف امر خطی را نیز صادر کرده و برای ما نسخه آن را میفرستند. ملک خالد مدتی از شیعیان عرب و قبایل آن صحبت کرد و افزود که جوانان شیعه از نظر استقامت و منحرف نشدن بهتر هستند، در بین جوانان ما متأسفانه بعضی کمونیست شدهاند و در بین شیعیان کمتر چنین امری اتفاق میافتد.
امیر فهد میگفت این اشتباهات خطرناک و نابخشودنی است. چرا باید فرق گذاشت و وحدت جهان اسلام را جریحهدار کرد. من خود در مملکت سعودی سعی میکنم پستهای خوب و حساس به شیعیان بدهم تا احساس وابستگی و وطندوستی بکنند.
امیر عبدالله نیز با منتهی درجه محبت وعده داد قضیه را تعقیب و تصحیح کند و افزود از آقایان علمای ایران معذرت بخواهید و به آنها قول بدهید و لازم است بدانند که ما از این کتابها بیزار هستیم. و تقصیر ما نیست و نویسندگاه همهشان سعودی نیستند.
سپس مطالب نوشته شد و به دفتر ملک و ولی عهد سپرده شد و نسخهای هم به امیر عبد الله داده و وزیر دربار نیز با علاقه فراوان وعده اجرای آن را داد.
ملک و برادرانش و همه رهبران مکرر انتظار دارند که روابطی بین علمای بزرگ ایران و مراجع تقلید شیعه و بین علمای کشور سعودی برقرار گردد، رفت و آمد، دید و بازدید، محبت و مباحثههای توضیحی و دوستانه و همه کارهای مفید برای گرمی روابط به عمل آید و من نیز به قدر امکانات این کار را شروع کرده و ادامه خواهم داد.
سرور عزیز، از یکی از دوستان امروز شنیدم که به عرض شما رسیده که در جلسه منی، من در سخن خود تملق و تعریف زیادی از ملک کرده و یادی تمجیدآمیز از خلفا نمودهام.
دوست ما افزود که آقای سعید گفتند کاش از این تعریفها اثری و نتیجهای میگرفت. در مکه هم چنین مطلبی از آقای محلاتی شنیده شد که معلوم شد مصدر روایت آقای حاج سید محمد لواسانی است که به خود من گفتند و سپس معلوم شد اشتباه کرده و نقل کردند که خطابه شما شب هفتم بوده که من اصلاً روز هفتم وارد مکه شدم و گویا به ایشان عوضی گفتهاند.
در سخنرانی که متن آن در نوار ثبت و تقدیم خواهد شد صریحاً گفتم خداوند به شما کمک کرده و ثروت و جاه و رجال داده زیرا احکام اسلام را میخواهید اجرا کنید «لئن شکرتم لأزیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید» و افزودم چند شب قبل گفتید برای آزادی قدس و پاک کردن مسجد اقصی و نماز در آن باید جهاد کرد و این خود دلیل روش صحیح شماست، در وقتی که دیگران به دیگری میروند (گوشه به سادات) و سپس از جنوب لبنان و ثغور اسلام یاد کرده قصه وا معتصماه را شاهد آوردم. ولی گویا همان کسانی که از وضع امسال ما و محبت دولت سعودی و سخن گفتن عالم شیعی اولین بار در چنین محفلی و موفقیت بزرگ ناراحتند و افکارشان را گروهی مغرضان آلوده کردهاند میخواهند خرابکاری کنند.
برادر عزیز، ما همه زائل و رفتنی هستیم ولی مجد تشیع و مقام روحانیت و رمز جهان ولایت را، با اتباع آن و حفظ خدمتگزاران آن میتوان حفظ کرد.
شما خوب میدانید چه کسانی و چه دستگاههایی سعی میکنند هر روز قصهای، تهمتی، ناروایی در آورند و هدفهای سیاسی خود را بیدلیل با ضربه به ما تأمین کنند. امیدوارم دوستان ایران و بهخصوص برادرانی که از کودکی و از دوران مدرسه و تحصیل مرا میشناسند و افکار و تربیت و سلوک و روش ما را خوب میدانند، روشنگری کنند و نگذارند مغرضین به هدف خود برسند.
در هر صورت برای من که غرق طوفان بلا هستم و جان و مال و فرزندان و وجود معنوی و سازمانها و زمین و تاریخ خود را در خطر عظیم حس میکنم و جز لطف خدا راه نجاتی نمیبینم. دردهای جدید حالتی دارد که شاعر عرب میگوید «تکسرت النصال علی النصال» ولی نوازش عزیران چون سعید مهربان خود بینهایت دلپذیر و تسلیتآور است.
شما را به خدا میسپارم و عرض ارادت خدمت شما و خانم از طرف خانواده عرص میکنم و به برادران آقایان سعید و مسجد جامعی و تهرانی عرص سلام و التماس دعا دارم.
ارادتمند برادرت موسی صدر