چاپ
دسته: حکمت سیاسی متعالیه
بازدید: 1710

نشست‌های تخصصی همایش دین و فلسفه به همت مجمع عالی حکمت اسلامی در قم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست‌های تخصصی همایش دین و فلسفه به همت مجمع عالی حکمت اسلامی، چهارشنبه از ساعت 16 تا 20 در این مرکز حوزوی برگزار شد که در ابتدای آن حجت‌الاسلام والمسلمین حسن معلمی از اساتید درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با اشاره به روز جهانی فلسفه و برگزاری همایش فلسفه و دین در جمهوری اسلامی ایران، تکمیل فلسفه را ضروری دانست و با بیان این‌که روز جهانی فلسفه بهترین فرصت برای انجام چنین کاری است، بر نشان دادن فلسفه‌ الهی توأم با معنویت و اخلاق توسط حوزویان تأکید کرد.

وی در ادامه با بیان این‌که عقل آزاد و استدلالی که حقیقت طلب است و به هوای نفس آلوده نشده، ‌توان اثبات حقانیت خدا و پیامبرش را دارد و تنها با تفکر عقلانی است که حقانیت دین و حتی خود فلسفه در تمام ابعاد سیاسی و اجتماعی اثبات می‌شود، از دانش‌آموختگان حوزه‌های علمیه خواست تا با بهره از تبیین آیات و روایات، نشان دهند که با عقل می‌توان مبانی فلسفه را تبیین و به فرمایش مقام معظم رهبری، سیاست، اجتماع و فرهنگ را براساس فلسفه امتداد بخشید.
 
براساس این گزارش، پس از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین معلمی، نشست‌های تخصصی فلسفه و سیاست با مدیریت علمی حجت‌الاسلام حمید پارسانیا، رابطه دین و فلسفه با مدیریت علمی حجت‌الاسلام علی مصباح، انسان‌شناسی در فلسفه با مدیریت علمی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد غروی، فلسفه و معنای زندگی با مدیریت حجت‌الاسلام مسعود آذربایجانی و فلسفه و اخلاق با مدیریت حجت‌الاسلام والمسلمین حسن معلمی در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

در نخستین نشست تخصصی با عنوان انسان‌شناسی در فلسفه اسلامی که با مدیریت علمی حجت‌الاسلام والمسلمین محمدغروی در طبقه همکف، اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، مقالات «معناشناسی حکمت، سعادت، انسان کامل و رابطه آنها از دیدگاه ملاصدرا» به قلم سیدمحمد انتظام، «زیبایی متعالی از دیدگاه ابن سینا» به قلم هادی ربیعی، «تکامل انسان در زندگی از منظر ملاصدرا» به قلم زهرا شریف، «هندسه تعامل عناصر بنیادی تربیت از منظر صدرالدین شیرازی» به قلم اسحاق طاهری، «نقش فلسفه در تکامل انسان» به قلم مهدی عبداللهی، «اختیار فعل ارادی و علوم انسانی» به قلم علی مصباح و «زیباشناسی در آثار صدرالمتألهین» به قلم هاشم‌نژاد ارائه شد.

دومین نشست تخصصی با عنوان رابطه دین و فلسفه با مدیریت علمی حجت‌الاسلام علی مصباح در طبقه دوم، مدرس 1 مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد که طی آن مقاله‌های «نقش آیات و روایات شیعی در شکوفایی عقل» به قلم عبدالله محمدی، «philosophy of belief: the philosophy of future» به قلم مهدی حسین‌زاده، «فلسفه اسلامی و اسلام» به قلم خدابخشیان، «مناسبات عقل و عرفان» به قلم محمد فنایی اشکوری و «منجی‌گرایی و آینده‌نگری» به قلم حسین الهی‌نژاد مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

فلسفه و معنای زندگی عنوان سومین نشست تخصصی همایش دین و فلسفه است که با مدیریت علمی حجت‌الاسلام مسعود آذربایجانی در طبقه دوم، مدرس 2 مجمع برگزار شد و براساس آن مقاله‌های «معنای زندگی در حکمت متعالیه» به قلم مسعود آذربایجانی، «آثار تربیتی نظریه وجود ربطی از نگاه صدرالمتألهین» به قلم علی امینی نژاد، «معنای زندگی از نگاه ملاصدرا و جولیان بگینی» اثر محمدحسین ایراندوست، «لذت زندگی در حکمت اسلامی» نوشته حسن پناهی آزاد، «فلسفه اسلامی کاربردی و پراگماتیسم» به قلم رضانیا و «معنای زندگی در فلسفه اسلامی با محوریت نظرات صدرالمتألهین» به قلم علیرضا موفق ارائه شد.

چهارمین نشست تخصصی این همایش فلسفه و اخلاق نام داشت که با مدیریت علمی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن معلمی در سالن اجتماعات مجمع برگزار شد و طی آن مقاله‌های «بحث از عینیت و ذهنیت اخلاق در مسأله اعتباری و یا نفس الامری بودن حسن و قبح ذاتی» اثر محمدرسول آهنگران، «علامه طباطبایی؛ نسبیت یا اخلاق؟» به قلم میثم اکبرزاده، «ارتباط عقل نظری و عقل عملی از دیدگاه ابن سینا» به قلم حمیدرضا خادمی، «ارتباط میان نظر و عمل در تاریخ فلسفه» نوشته محمدرضا شمشیری، «باور خدا، شرط باور به هر گزاره‌ای ایجابی در علم و عمل» نگاشته حسین عشاقی، «پرستش اصل بنیادین فلسفه اخلاق استاد مطهری» به قلم مسلم محمدی و «تحلیل ارزش اخلاقی از منظر استاد مصباح» اثر مجتبی مصباح مورد لحاظ قرار گرفت.

فلسفه و سیاست عنوان آخرین نشست از نشست‌های تخصصی همایش فلسفه و دین است که با مدیریت علمی حجت‌الاسلام حمید پارسانیا در سالن مطالعات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد و براساس آن، مقاله‌های «سیاست و پایان فلسفه» به قلم احمد واعظی، «رابطه حکمت نظری و فلسفه سیاسی در فلسفه اسلامی» نوشته مرتضی یوسفی راد، «رابطه فلسفه سیاسی با علم‌النفس صدرایی» نگاشته مهدی امیری، «اندیشه سیاسی معاصر ایران: یک بررسی انتقادی» اثر محمد پزشکی، «هستی‌شناسی جامعه و حکیمان نوصدرایی معاصر» به قلم فاطمه شاکرین، «بررسی تطبیقی اندیشه اجتماعی فارابی و ابن خلدون» اثر حسن عبدی، «موقعیت‌شناسی رفتار خردمندانه در برخوردهای اجتماعی» به قلم یحیی کبیر و «ارتباط نظر و عمل در فلسفه سیاسی فارابی» نوشته احمدرضا یزدانی مقدم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ادامه این گزارش با توجه به گستردگی مقالات ارائه شده، تنها به یک مقاله از هر نشست تخصصی اشاره می‌شود.

هندسه تعامل عناصر بنیادی تربیت از منظر صدرالدین شیرازی

اسحاق طاهری، عضو هیأت علمی مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی، دانشیار فلسفه اسلامی و مؤلف کتب نفس قوای آن، برگزیده نهمین جشنواره کتاب فصل جمهوری اسلامی در ارائه مقاله خود با عنوان «هندسه تعامل عناصر بنیادی تربیت از منظر صدرالدین شیرازی» آورده است: تربیت و تعالی انسان هدف عمده در فلسفه اسلامی است؛ از این‌رو، هنگام تعریف فلسفه، آن را استکمال نفس از طریق معرفت به حقائق اشیا دانسته‌اند. مطلب دیگر تحول اساسی فلسفه اسلامی در پرتو نوآوری‌های فلسفی صدرالدین شیرازی است؛ آموزه‌های فلسفی او از قبیل اصالت و وحدت وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول، تحول ژرفی را در انسان‌شناسی رقم زده است. با این وجود پیامدها و دامنه افکار وی در علوم رفتاری و تربیتی چندان مورد تحقیق واقع نشده است. بر این اساس پرسش این مقاله این‌گونه سامان می‌یابد که از دیدگاه صدرالدین شیرازی عناصر تربیت انسان کدام و ساز و کار نقش آفرینی هر یک چگونه است؟»

ساختار مقاله حاضر که در نشست تخصصی انسان‌شناسی در فلسفه اسلامی ارائه شده، پس از چکیده و کلید واژگان به تقریب از مقدمه شامل تعریف، تبیین و ضرورت طرح و تحقیق مسأله، عناصر بنیادی تربیت انسان مانند خودهشیاری، شوق و رفتار، عوامل و اسباب خودهشیاری مانند احساس، تخیل، تعقل و تهذیب، زمینه‌ها و اسباب خودفراموشی و راه‌های مقابله با آن، چگونگی نقش آفرینی خودهشیاری در تحقق شوق، انگیزش و رفتار و چگونگی تعامل خودهشیاری و رفتار در استکمال فرد انسانی استوار است.

نگارنده در این مقاله به این نتیجه رسیده است که یافته‌های ملاصدرا در مقولات مذکور و تأکیدات مکرر وی در همه آثار فلسفی خود یک نسخه جامع تربیتی فراروی مربیان قرار می‌دهد و التزام به آن می‌تواند مانع خودبیگانگی انسان شده و در فضای پیچیده و متنوع امروز به طور قابل توجهی کارساز واقع شود. همان‌گونه که برخی از اندیشمندان هشدار داده‌اند پیشرفت‌های شگفت فناورانه و پیامدهای آن از جهتی سبب غفلت، خودفراموشی و از دست رفتن خود اصیل انسان شده است. انسان به خویشتن و مطالبات راستین و مقتضیات وجودی و زیستی خود توجهی ندارد و یکسره به دنیای برون متمرکز شده است، امری که خودفراموشی و از خودبیگانگی را در پی دارد. چنین به نظر می‌رسد که رهیافت صدرایی که ملهم از آموزه‌های قرآنی و قدسی است، بتواند اسباب رهایی انسان از حیرت و درماندگی را فراهم آورد.

منجی‌گرایی و آینده‌نگری

حجت‌الاسلام حسین الهی‌نژاد، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و همچنین پژوهشکده مهدویت و آینده‌پژوهی با ارائه مقاله خود با عنوان «منجی‌گرایی و آینده‌نگری» در نشست تخصصی رابطه دین و فلسفه بر کیفیت کاربردی کردن دانش مهدویت‌پژوهی تأکید می‌کند و ابراز می‌دارد: «در این فرض، فلسفه مهدویت‌پژوهی به عنوان یک دانش نظام‌وار که با نگرش کلی و بیرونی که به نظارت و تبیین کلیت مهدویت‌پژوهی می‌پردازد، تلقی می‌گردد که در اینجا باز دو ساحت پسینی و پیشینی مهدویت‌پژوهی قابل طرح است، زیرا اگر مهدویت‌پژوهی را به عنوان یک نظام معرفتی که در گذشته‌های دور مطرح بوده، تقلی کنیم، یعنی آن را از لحاظ دانش، دارای قدمت و پیشینه تاریخی بدانیم، پس می‌توانیم مهدویت‌پژوهی را با رویکرد تاریخی و توصیفی که همان نگاه پسینی است، دنبال کنیم و اگر نتوانستیم عقبه دانشی برای آن جست‌وجو کرده یعنی نتوانستیم مهدویت‌پژوهی را به عنوان یک دانش مستقل دارای پیشینه ثابت کنیم، پس باید مهدویت‌پژوهی را با نگرشی پیشینی تعریف کرد.»

وی می‌افزاید: «بی‌شک از آنجایی که عرصه فوق‌الذکر یک عرصه نو و بدیعی است و کمتر اندیشمند و متخصص مهدویت‌پژوه در آن ورود پیدا کرده و کتر در این راستا دست به تحقیق و پژوهش زده است، و حال آن‌که بیشترین ورود آنها پیرامون مباحث درونی مهدویت بوده و کتاب‌ها و مقالات موجود سند قوی برای اثبات این مدعا است، به همین سبب پرسش‌ها و ابهامات فراوانی مطرح است که نیاز به پاسخ دقیق و عالمانه دارد.»

معنای زندگی در فلسفه اسلامی

حجت‌الاسلام علیرضا موفق، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مقاله خود با عنوان «معنای زندگی در فلسفه اسلامی» که در نشست تخصصی فلسفه و معنای زندگی ارائه شد، جهان موردنظر فلسفه اسلامی را واجد سه مرحله تبیینی متفاوت که سطوح معنایی را برای زندگی تا سه مرحله ارتقا می‌بخشد، می‌داند و تصریح می‌کند مراحل معنایی فوق دستاوردهای گرانبهایی مانند تحمل، استقامت، خوشحالی و رضایت را نسبت به زندگی فراهم خواهد کرد که دیگر مکاتب در آرزوی آن‌ها به اموری نامربوط پناه آورده‌اند.

وی در این مقاله افزوده است: «جهان موردنظر فلسفه اسلامی در مرحله اول واجد مبدأ و منتهایی مشخص، واضح و قابل تشخیص برای تمام افراد متدین در سطوح مختلف معرفتی است. این امر بسیاری از مشکلاتی که در جهان غرب در اثر ابهام و ناشناخته بودن دو سوی مبدأ و منتها گریبانگیر بشر امروز است، برطرف می‌سازد. از جمله آن مشکلات می‌توان به مفقود و گم شدن تلاش‌های انسان در طول زندگی، عدم توجیه درست رویدادها و طبیعت سرد و بی‌روح آن دانست که در نهایت به بی‌معنا و پوچ‌انگاری کل هستی در دوران مدرنیسم و پست مدرنیسم انجامیده است. جهان مورد اشاره فلسفه اسلامی در این مرحله از بی‌معنایی مورد اشاره کاملاً مبراست.»

«بنا به تأکید فلاسفه اسلامی مبدأ و معاد جهان هستی به یک امر واحد ربوبی یعنی واجب‌الوجود باز می‌گردد. این بازگشت سبب می‌شود جهان فراتر از معنادار بودن، مجموعه‌ای منسجم و هدفمند به شمار آید. هدفمندی سطح معناداری را بسیار بیش از آنچه در پذیرش معنای زندگی غرب مدنظر است، افزایش می‌دهد. چون در معنای زندگی بر معنای حداقلی و حتی توهمی بسنده شده است، اما در هدفمندی بر انسجامی فراگیر و سراسر حقیقی تأکید می‌شود.»

«درمرحله‌ای برتر به نظر می‌رسد که موضوع هدفمندی تمام آن چیزی نیست که فلسفه اسلامی در تبیین معنای زندگی بدان تأکید می‌کند. لطفات‌ها و زیبایی‌هایی در جهان‌بینی آنان وجود دارد که سطح را فراتر از هدفمندی و انسجام ارتقا می‌بخشد. براساس این لطافت معنایی که از آن می‌توان به جذابیت‌های معنای زندگی در فلسفه اسلامی تعبیر کرد، تمام آنچه در عالم هستی و وجود قرار دارد به طور تکوینی و فطری تعاملی مهرآمیز با مبدأ و منتها دارند.»

علامه طباطبایی؛ نسبیت یا اخلاق؟

میثم اکبرزاده، استادیار دانشگاه پیام نور مرکز قزوین با ارائه مقاله «علامه طباطبایی‌غ نسبیت یا اخلاق؟» در نشست تخصصی فلسفه و اخلاق بر آن است تا مسأله اطلاق یا نسبیت اخلاق را که یکی از مباحث مهم فلسفه اخلاق است و نتایج نظری و عملی فراوانی دارد، مورد بررسی قرار دهد.

وی در ارائه این موضوع با اشاره به این‌که نسبیت در اخلاق بدین معنا که هیچ یک از ارزش‌ها، اصول و احکام اخلاقی ثابت نیستند و همه گزاره‌های اخلاقی به اختلاف، شرایط و نظر شخصی خاص یا همه افراد یا توافق جامعه قابل تغییرند، می‌افزاید: «در مقابل؛ مطلق بودن اخلاق به این معنا که دست کم، برخی اصول ثابت اخلاقی وجود دارند که مبنای ارزش‌گذاری‌های ثابت و عام در افعال انسان‌ها هستند و این اصول، وابسته به تمایل فرد یا جامعه و تغییر شرایط زمانی و مکانی نیستند.»

«در بین مکاتب اخلاقی بعضی تصریح کرده‌اند که اخلاق مطلق است و در هیچ شرایطی تغییر نمی‌کند؛ همچنان که از ظاهر عبارات مکاتب اخلاقی قدما چنین برمی‌آید که احکاماخلاقی مطلق‌اند همچون مکتب اخلاقی سقراط و افلاطون و ارسطو و نیز مکتب‌هایی که به ترک تعلقات دنیوی گرایش داشته‌اند همانند مکتب رواقیون و کسانی مثل اپیکور، روسو که از همه برجسته‌تر در این زمینه مکتب اخلاقی کانت است. در مقابل بعضی از مکتب‌های اخلاقی تصریح کرده‌اند که اخلاق نسبی است، همانند مکتب احساس‌گرایی و جامعه‌گرایی، مکتب ماتریالیسم و یا دیالکتیک و اخلاق مارکسیتی و مانند آن.»

«در بین فیلسوفان معاصر مسلمان نیز این بحث مطرح است؛ چرا که برخلاف نظر شهید مطهری و اکثر فلاسفه مسلمان که قائل به اطلاق در اخلاق هستند؛ از ظاهر سخن علامه طباطبایی در روش رئالیسم و تفسیر المیزان استفاده می‌شود که ایشان خوبی و بدی را اعتباری، نسبی و حیثی می‌دانند که طبیعتاً منجر به نسبیّت در اخلاق می‌شود که بررسی موارد فوق از خصوصیات این مقاله است.»

رابطه علم النفس و فلسفه سیاسی در آثار صدرالمتألهین

حجت‌الاسلام مهدی امیدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام تحت اشراف دبیرخانه خبرگان رهبری در مقاله خود با عنوان «رابطه علم النفس و فلسفه سیاسی در آثار صدرالمتألهین» که به نشست تخصصی فلسفه و سیاست ارائه شده، با اشاره به سخنی از حضرت آیت‌الله‌ جوادی آملی که شناخت متدانی سیاست متدانیه و انسان متدانی؛ و شناخت متعالی سیاست متعالیه و انسان متعالی دارد، آورده است: «فیلسوفان اسلامی شناخت نفس را از برترین معارفی دانسته‌اند که با شناخت حقیقت هستی و مراتب آن پیوندی راسخ دارد. افزون بر این‌، شناخت نفس همچون شناخت اجزای مادی بدن، چه از جنبه شهودی و چه از جنبه حصولی، نتایج عملی بسیاری به همراه دارد. شناخت سعادت حقیقی، ابزار نیل به سعادت، راهنمایای طریق سعادت، چگونگی محو یا اصلاح رذایل اخلاقی و تبیین، تعیین، حفظ و تحکیم فضایل اخلاقی در جامعه نیازمند شناخت ماهیت نفس است.»

«از نظر ملاصدرا شناخت نفس و تحقیق در باب اصل وجود، مهم‌ترین مجاری شناخت حقیقت زندگی، انسان، مبدأ و منتهای او و درک مسیر او جهت نیل به غایت حیات است. با تأمل در نفس می‌توان به معرفتی حضوری، عاری از هرگونه شک و تردید دست یافت و منبع ذاتی حرکت و تحول نفس را دریافت و از طریق تأمل در اصل وجود نیز می‌توان به دو منبع درونی و برونی تحول اشیاء راه یافت.»

«ملاصدرا نفس انسان را دارای دو حیثیت فاعلی و قابلی می‌داند. نفس از حیث فاعلی دارای فاعلیتی ارادی است. فاعلیت ارادی، انسان را قادر می‌سازد تا در حوزه سیاست و اجتماع حضوری فعال داشته باشد و آن را در جهت اهداف متعالیه خود سوق دهد، زیرا اساساً فعالیت سیاسی از سنخ افعال اختیاری هدفمند است که براساس آن ابتدا عامل یا فاعل سیاسی، وضعیت موجود را مورد شناسایی قرار داده و سپس با در نظر گرفتن وضعیت مراد یا مطلوب، از میان انواع راه‌حل‌ها، برنامه مناسب برای اقدام و عمل را ترسیم می‌کند.»

حجت‌الاسلام امیدی در مقاله خود تصریح کرده است: «فلسفه سیاسی متعالیه عنوانی مناسب برای تبیین مسائل فلسفه سیاسی از طریق شناخت نفس و نیازهای متعالی آن از منظر حکمت متعالیه است. این عنوان همچنین ناظر به نگرش فلسفی فراطبیعی به مسائل حیات جمعی و حوزه فعالیت‌های ارادی، سیاسی و اجتماعی انسان است و هدف اساسی آن نیز تبیین ضرورت شایسته‌سالاری و تنظیم امور در راستای مشارکت عمومی انسان‌ها در انجام افعال خیر جهت تأمین سعادت اجتماعی در جامعه‌ای توحیدمحور و فضیلت‌مدار است.»

گفتنی است، همایش فلسفه برای نخستین بار در جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌شود که بخش حوزوی آن با عنوان فلسفه و دین به مجمع عالی حکمت اسلامی واگذار شده و نهادهای فلسفی و حوزوی قم در برگزاری آن همکاری دارند.