چاپ
دسته: حکمت سیاسی متعالیه
بازدید: 628
مقالۀ حاضر به بررسی ظرفیت‌‌های عملی حکمت متعالیه در مقایسه با انقلاب اسلامی ایران می‎پردازد. پرسش این است که پشتوانۀ فلسفی و خردورزانۀ انقلاب اسلامی ایران چیست؟ آیا می‎توان گفت انقلابی چنین بزرگ، فاقد پشتوانۀ فلسفی و خردورزانه است؟ نگارنده با بررسی دیدگاه موافقان و منتقدان، بر ظرفیت حرکت‎آفرین حکمت متعالیه در انقلاب اسلامی تأکید کرده و بر این نظر است که این حکمت هم در پیدایش انقلاب اسلامی تأثیراتی داشته است و هم در استمرار و تداوم آن نقش مؤثری ایفا کرده و خواهد کرد.
این موضوع به‎ویژه در تأسیس دانش‎های موردنیاز، به پشتوانۀ علمی و عملی چنین دستگاه فلسفی‎ای امکان‎پذیر خواهدشد. در واقع، فلسفۀ متعالیه به سبب نوع نگاه به انسان و قائل‎شدن به حرکت جوهری، پشتوانۀ حرکت‎های انقلابی را فراهم‎می‎کند. اگرچه منتقدان نیز به دلیل حضور امام خمینی در نقش رهبری انقلاب بر تأثیر حکمت متعالیه بر انقلاب اسلامی تأکید می‎‎کنند، این تأثیر را تأثیر تام و تمامی نمی‌‌دانند. به نظر، اوج اسفار اربعه که سفر چهارم است، انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی توسط امام خمینی است. حکمت متعالیه تأثیر بسیاری در پیدایش، استمرار و تداوم انقلاب اسلامی داشته است. افزون بر اینکه به این وسیله می‎توان ارزش‎های انقلاب اسلامی را احیا کرد و با تحلیل انقلاب اسلامی ایران با بهره‎گیری از عناصر حکمت متعالیه جان تازه‎ای به مباحث تحلیلی انقلاب اسلامی ایران ببخشیم.
 
شریف لک زایی
محمد علی فتح اللهی
 
منبع: فصلنامه علمی پژوهشی جستارهای سیاسی معاصر، شماره 8، تابستان 1392.
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا را کلیک نمایید.