چاپ
دسته: حکمت سیاسی متعالیه
بازدید: 680
داود مهدوی زادگان گفت: قدرت فی نفسه فساد نمی آورد. در قرآن کریم، خداوند به قادر بودن توصیف شده است. امام(ره) می فرمودند اگر قدرت چیز بدی بود، خداوند به قدرت توصیف نمی شد.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر داوود مهدوی‌زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد ویژگیهای فلسفه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) گفت: در این مجال فقط به دو مورد از مهمترین ویژگیهای فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) اشاره می کنم که وجه تبیینی آن در هر دو مورد مشترک است. ویژگی اول این است که امام خمینی(ره) به معنای واقعی موحد تام و کامل بودند. انسان کامل، انسانی است که در تمام شئونات ایمانی اهل توحید باشد، یعنی موحد به تمام معنا باشد. جامعیت توحیدی حضرت امام(ره) به این معناست که توحید حضرت امام(ره) در همه عرصه ها حضور داشته است، مثلاً ایشان این گونه نبودند که تنها در بعد شخصی تحت توحید باشد اما در سایر امورات مثلاً امور سیاسی، اجتماعی، دربرخورد با دیگران توحیدش ضعیفتر از بعد شخصی اش باشد.

وی افزود: توحید امام(ره) در همه ابعاد زندگی و در همه شئون شخصیتی ایشان ریشه دوانده بود. چنین انسان موحدی در هر عرصه ای که پا می گذارد، نگاه موحدانه دارد یعنی همه جا فقط خدا را می بیند و هیچ جایی نیست که وارد شود و خدا را نبیند. مهمترین بخش این ویژگی که مورد سؤال شما هم هست، نمود در عرصه سیاست است. امام(ره) در فلسفه سیاسی هم موحد بودند، یعنی با نگاه توحیدی وارد سیاست شدند. وقتی با نگاه توحیدی وارد سیاست شدند علی القاعده فعال ما یشاء ای جز خداوند حاکم مطلق، مالک مطلق را نمی دیدند، فقط خدا را می دیدند. انسان موحد در سیاست هم فقط خدا را می بیند. به طور طبیعی وقتی که خدا را در سیاست ببیند، با اولین چیزی که مخالفت می کند مسئله جدایی دین از سیاست است. یعنی انسان موحد کامل نمی تواند علی القاعده قائل به جدایی دین از سیاست باشد، چون که در سیاست هم فقط خدا را می بیند. در سیاست نمی تواند مشیت الهی را نبیند. در سیاست هم قدرت لایزال الهی را می بیند. بنابراین موحد کامل در سیاست به شدت با اصل جدایی دین از سیاست، مخالفت می ورزد.

این محقق و نویسنده کشورمان با اشاره به اینکه ویژگی دوم فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) در بعد امامت است، اظهارداشت: امام(ره) معنای ضیقی که از امامت و ولایت بر تفکر شیعی تحمیل شده را بر نمی تابد. یکی از دلایلی که می بینید که فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) تا این حد برجسته می شود دقیقاً به همین عامل بر می گردد. آن درک و مفهومی که حضرت امام(ره) از مفهوم امامت دارند آن چیزی نیست که بین مسلمین رایج شده است. ولایت و امامتی که ایشان درک می کردند و طرح می کردند این است که در عرصه سیاست به شکل برجسته خودش را نشان می دهد. یعنی آن نگاهی که امام از ولایت و امامت دارند بر نمی تابد که مثلاً بگوئیم ولایت فقیه صرفاً در حد نظارت است، یا صرفا در حد نظارت استصوابی قدرت دارد. نه! به خاطر این است که امام(ره) با ولایت وارد سیاست می شود. وقتی که با ولایت وارد سیاست شد به صورت طبیعی به شکل حداکثری و مطلق، سیاست را ملاحظه می کند و درک ایشان از ولایت مطلقه فقیه از اینجا ناشی می شود. آن نگاهی که امام(ره) از ولایت و امامت دارند نگاه کاملاً وسیعی است که با همان نگاه وارد سیاست می شود و ولایت مطلقه از آن حاصل می شود.

مهدوی‌زادگان در ادامه سخنانش تأکید کرد: خلاصه اینکه امام در دو مقوله توحید و امامت، مشرب و نگاه و درک وسیع و وثیقی داشته اند که به خاطر آن فلسفه سیاسی ای ظهور و بروز می کند که می توان گفت شاید این فلسفه سیاسی با بسیاری از بزرگان قابل قیاس نباشد. به عنوان مثال، شاید در فلسفه سیاسی دیگران بتوان قدری از باب تقیه یا ناتوانی در انجام کار با طاغوت و حاکمان جور به شکلی کوتاه آمد، اما فلسفه سیاسی امام(ره) با این دو مفهوم نگاه وسیع به توحید و نگاه وسیع به امامت، این فلسفه سیاسی اصلاً با انواع حکومتها و سلطنتهای ظالمانه و غیرعادلانه و قابل جمع شدن نیست.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تأکید بر اینکه وسعت فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) تا آنجایی است که در نگاه جهانی خود را عرضه می کند، گفت: فلسفه سیاسی برخی از اندیشمندان در حد شهر، کشور و منطقه است اما فلسفه سیاسی برخی از فلاسفه بعد جهانی دارد. یعنی در عرصه جهانی پنجه در پنجه قدرتها و حکومتها می گذارد. فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) هم همین ویژگی را داشته یعنی بعد جهانی داشته است. در عرصه بین المللی وارد صحنه شده است و از همان ابتدا خود را هیچ گاه محدود به منطقه و کشور و شهر نکرد، لذا می خواهم بگویم اینکه امام(ره) می فرمایند: آمریکا شیطان بزرگ است، منبعث از فلسفه سیاسی است که ویژگی جهانی را داشته است.

وی افزود: بسیاری از بزرگان فلسفه سیاسی دارند اما در این حد نبوده که یک حرف جهانی بزنند و مثلاً بگویند: آمریکا شیطان بزرگ است و بخواهند در نظام بین الملل وارد شوند و حرفی برای گفتن داشته باشند. این ویژگی خاصه فلسفه سیاسی امام(ره) است که ویژگی جهانی دارد که همان طور که عرض کردم به وسعت مشرب و نگاهی که ایشان در دو مقوله توحید و امامت داشتند برمی‌گردد چون توحید و امامت را در همه عرصه ها به صورت وسیع و گسترده می دیدند. وقتی این گونه می دیدند طبیعی است که به تدریج فلسفه سیاسی در نظام بین الملل عرضه می شود، البته در همین جهت به نظر می رسد که این ویژگی جهانی بودن فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) شاید حتی در فیلسوفان سیاسی غربی نبوده است. حتی فیلسوفان سیاسی غربی وقتی که می خواستند فلسفه سیاسی خود را طراحی کنند در حد همان شهر، کشور و جامعه خودشان مسائل را می دیدند. مثلاً وقتی فلسفه سیاسی هابز، لاک یا روسو را می خواهید بررسی کنید، همه اینها عرصه بین المللل را خالی می گذارند و در این عرصه طرحی ندارند و فقط جامعه خود را مورد تحلیل قرار دادند اما فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) این گونه نبود و در عرصه بین الملل وارد می شود و بحث می کند.

مهدوی‌زادگان با اشاره به اینکه معمولاً گفته می شود سیاست آلوده است و افراد متقی و وارسته وارد مباحث سیاسی نمی شوند، گفت: چون می ترسند که آلوده شوند اما امام(ره) به سیاست پرداخت و به ما فهماند که می توان سیاسی زندگی کرد یا سیاسی بود و پاک هم بود، این رفتار از رویکرد موحدانه ناشی می شود. یا گفته می شود قدرت، فساد می آورد اما امام(ره) این طوری استدلال می آورد چرا ما باید از قدرت پرهیز کنیم؟ دلیلی در این زمینه وجود ندارد که یک مسلمان و موحد از قدرت دوری کند؟ استدلالشان این است که در قرآن کریم مکرر در مکرر خداوند به قادر بودن توصیف شده است. وقتی با نگاه توحیدی وارد می شویم باید در همه عرصه ها قادریت خداوند را ببینیم؛ هم در سیاست، هم در اجتماع و ... . اینکه خداوند به قادر توصیف شده است دلیل بر این است که قدرت فی نفسه فساد نمی آورد.

وی بیان کرد: امام(ره) می فرمودند اگر قدرت چیز بدی بود، خداوند به قدرت توصیف نمی شد. بنابراین استدلالهایی که گفته می شود قدرت فساد می آورد، درست نیست. در واقع امام(ره) می خواهند بگویند اینها مربوط به افراد فاسد است که این گونه حرف می زنند. اینها این گونه استدلال می کنند تا پاکان را از ورود در سیاست دور کنند و پرهیز دهند که وارد سیاست نشوند. مفسدین باید از سیاست دوری کنند. افرادی که فساد در آنها نفوذ نمی کند باید وارد سیاست شوند. چرا پاکان را حذف می کنند و می خواهند مفسدین را بیاورند؟ وقتی با توحید وارد سیستم می شوند یعنی جز خداوند کسی را نمی بینند. طاغوت را نمی بینند، قدرت فاسد را نمی بینند. اصلاً سیاست را به بحث برای مؤمنین می بینید کسی جز مؤمنین شایسته اداره و تدبیر سیاست را ندارد. اینها همه منبعث از دو ویژگی یاد شده است؛ منتها با وسعیت دیدی که توحید و امامت در اندیشه امام(ره) دارد.