چاپ
دسته: حکمت سیاسی متعالیه
بازدید: 440

عضو هیات علمی دایره المعارف بزرگ اسلامی در همایش روز جهانی فلسفه گفت: اگر نقطه آغازین ایمان به خداوند معرفت باشد اینگونه انسان دست به ساتور نمی برد و انسان نمی کشد.

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سیدمصطفی محقق داماد عضو هیات علمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی در همایش روز جهانی فلسفه که به همت انجمن علمی فلسفه دانشگاه شهید مطهری برگزار شد، سخنرانی خود را با عنوان «تاثیر فلسفه در عقای

د دینی» با این عبارت که این جلسات برای ستودن فلسفه و عقلانیت است، آغاز کرد و گفت: تعریفی برای فلسفه ارائه کرده اند که تعریف به غایت است یعنی نتیجه فلسفه را در تعریف آن بیان کرده اند. فلسفه برای این هدف است که انسان را جهانی کند یعنی در عالم عقل و ذهن، ذهنش را مشابه عین کند.

وی افزود: نتیجه فلسفه این است که ذهن آدمی را آینه تمام نمای جهان هستی کند. همانطور که می دانید آینه دروغ نشان نمی دهد. در نقاشی شما می توانید چیزی را غیر از واقع نقاشی کنید، اما آینه واقعیت را نمایش می دهد. معنای این جمله هم همین است که فیلسوف حقیقت‌یاب می شود. یعنی یک حکیم واقعی، یک جهان است و آن هم نه با تصور دروغین خودش بلکه آنطور که وجود دارد، هست و آن را درک می کند.

محقق داماد در ادامه با طرح این سوال که فلسفه برای زندگی چه اثری دارد، گفت: برای این مسئله ما باید زندگی را به بخش های مختلف تقسیم کنیم که موضوع بحث من در امروز یک بخش آن یعنی «فلسفه در زندگی دینی چه اثری دارد؟»، است. تاریخ نشان داده که زندگی دینی و خردمندانه چه آثاری داشته و دین داری بدون خرد چه اثری داشته است. تاریخ، آزمایشگاه علم الاجتماع است. قرون وسطی خونریزی های زیادی با چه دینی شد؟

عضو هیات علمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی گفت: از نظر تاریخی آنچه که شاهد مدعا است و آنچه که می تواند دین را مایه سلامت و آسایش کند، دین خردمندانه است، اما این قضیه را چگونه می توانیم برهانی کنیم؟ چرا زندگی دین داری خردمندانه به ضرورت، آسایش، آرامش و... می رسد؟ به نظر من دین از خدا و اعتقاد به خدا شروع می شود یعنی اولین قدم دین داری معرفت به خدا است اما اکثر دین داران این گونه نیستند و دین داریشان احساسی است و نه مبتنی بر معرفت و عقلانیت. دین داری که بر اساس احساسات باشد به هیچ وجه آن انسان را به عمل صالح نمی رساند.

وی در ادامه پایان گفت: نوع دوم ایمان مبتنی بر معرفت است شخصی کهاین گونه به خدا ایمان می آورد و سوالاتی مانند اینکه خدا چه صفاتی دارد؟ اساسا خدا یعنی چه؟ در ذهنش مطرح می شود، بر این اساس دین دار می شود. اولین صفت خدا رحم، مروت، دوستی و... است. اگر نقطه آغازین اعتقاد به خداوند اینگونه باشد خودمان  عین دوستداری، مودت و صفات جمالیه حق خواهیم شد. این صفات را اگر بشناسیم تاثیر مستقیمی بر زندگیمان خواهد گذاشت و انسان خداگونه هیچ وقت از آستینش ساتور بیرون نمی آید و خونریزی نمی کند.