دکتر احمد عابدي در اين نشست با بيان اينكه به دو معنا ميتوان فلسفه سياسي متعاليه داشت اظهار داشت: نخست اين که فلسفه مضاف جديدي پيريزي و تأسيس شود که با عنوان فلسفه سياسي متعاليه معرفي شود و ديگري به اين معنا که از بطن حکمت متعاليه صدرالمتألهين و بر اساس اصول و ابتکارات صدرايي فلسفهاي سياسي استخراج و به نام فلسفه سياسي متعاليه ناميده شود.
نشست تخصصي تکوين و تعالي انديشه و فلسفه سياسي در پرتو حکمت متعاليه با حضور كارشناسان و انديشوران حوزه و دانشگاه در پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي برگزار شد
به گزارش خبرگزاري رسا، نشست تخصصي تکوين و تعالي انديشه و فلسفه سياسي در پرتو حکمت متعاليه با حضور كارشناسان و انديشوران حوزه و دانشگاه، روز سه شنبه، 29آبان ماه در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قم برگزار شد.
حجت الاسلام دکتر احمد عابدي استاد حوزه و دانشگاه در اين نشست با بيان اينكه به دو معنا ميتوان فلسفه سياسي متعاليه داشت اظهار داشت: نخست اين که فلسفه مضاف جديدي پيريزي و تأسيس شود که با عنوان فلسفه سياسي متعاليه معرفي شود و ديگري به اين معنا که از بطن حکمت متعاليه صدرالمتألهين و بر اساس اصول و ابتکارات صدرايي فلسفهاي سياسي استخراج و به نام فلسفه سياسي متعاليه ناميده شود.
وي ادامه داد: از منظري ديگر نيز ميتوان از فلسفه داني و فلسفه عالي سخن گفت. در فلسفه داني يا فلسفه متعارف مباحثي از قبيل علت و معلول، حدوث و قدم، قوه و فعل، حرکت، وجود، ماهيت و غيره مورد بحث قرار ميگيرند كه بر اساس اين نگرش به فلسفه، با رويکرد مشائي يا اشراقي و متعاليه، سخن گفتن از فلسفه سياسي متعاليه بيمعنا خواهد بود؛ زيرا فلسفه مطلق و فلسفه مضاف دو مقوله متفاوت خواهند بود
حجت الاسلام عابدي افزود: اما اگر به فلسفه عالي، يعني رويکردي که صدرالمتألهين در پايان مبحث علت و معلول به آن پرداخته و به جاي عليت به مسأله تشأّن پرداخته است و به عبارت ديگر مستقل نديدن انسان و جهان و همه پديدهها و نياز و فقر و عين وابستگي بودن آنها به خداي متعال، در اين صورت طرح يک فلسفه سياسي متعاليه کاملاً درست خواهد بود
اين کارشناس خاطر نشان کرد: از اين رو است که مفاهيم بنياديني همانند قدرت، امنيت، مشروعيت و دهها مسألهاي که ذيل هر مفهوم وجود دارد مطابق مباني حکمت متعاليه قابل پاسخگويي است و ميتوان ادعا نمود که صدرالمتألهين به اين مباحث توجه داشته و دغدغه فکري او بوده است.
اين استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اينكه از مباحث وجود شناسي حکمت متعاليه که از چند اصل اصالت الوجود، تشکيک خاص مراتب وجود و اشتراک معنوي تشکيل شده، پاسخ بسياري از ابهامات در باب فلسفه سياسي متعاليه را ميتوان به دست آورد ادامه داد: اصالت الوجود نوعي وحدت و پيوند در کل نظام ايجاد ميکند. اين نگرش همانند نخ تسبيحي است که همه اجزاي حاکميت را متصل به يکديگر معرفي ميکند
وي يادآورشد: تشکيک خاص مراتب وجود اگر به درستي تحليل شود علاوه بر نگرش وحدتگرا بين رأس و قاعده حکومت و انسجام بين حکومت و مردم ميتواند توجيه کننده کثرتگرايي در نظام سياسي در عين حفظ وحدت آن باشد.
حجتالاسلام عابدي خاطر نشان كرد : اين نظريه از طرفي کثرتهاي عرضي و اختلاف آرا و سليقههاي مختلف و احزاب و گروههاي مختلف را پذيرفته و در عين حال با يک وحدت متعالي طولي تشکيکي آنها را در يک جهت و هدف کلي واحد قرار ميدهد.وي با بيان اين مطلب كه در تفکر حکمت متعاليه اعتباري بودن به معناي بيارزش بودن و سست و واهي تلقي کردن و نگاه منفي داشتن نيست.
وي گفت: بلکه اعتباري دانستن دنيا و حاکميت و ساير مؤلفههاي فلسفه سياسي به معناي آن است که آنها را مقصد و هدف نهايي ندانسته اما براي رسيدن به هدف نهايي توجه کامل به آنها لازم و ضروري است.
عضو هيات علمي دانشگاه قم تصريح كرد:مطابق فلسفه سياسي متعاليه تفاوت يک حکومت ديني از حکومت غير ديني به شکل حکومت نيست، بلکه آنچه مهم است مباني و اهداف هر کدام است.
وي گفت: ملاصدرا به فلسفه سياسي توجه داشته و اصول و مباني آن را ارائه کرده است. بحث از وجود رابط و مستقل، تشکيک مراتب وجود، بحث از علت غايي، حرکت جوهري، اسفار چهارگانه عقلي، اثبات عالم خيال، عقول طولي و عرضي و نقش آنها در جهان ماده، اثبات نفس و تجرد آن، توحيد افعالي و لامؤثر فيالوجود الا الله، توحيد در ربوبيت و در تشريع و در حاکميت، وحدت صنع و تدبير و ... اصولي ارزشمند، عالي و برهاني هستند که بر اساس آنها ميتوان يک مکتب فلسفه سياسي متعاليه پيريزي کرده و تدوين نمود.