صدرالمتألهين بر اين عقيده است كه سیاست به طور کامل باید در اختیار شریعت باشد. در نظر صدرا نبوت، روح شريعت است. شریعت بدون نبوت، فاقد روح است. در سیاست هم رابطه همین گونه است: شریعت، روح سیاست است و سیاست بدون شریعت، روح ندارد.
______________________________________
به گزارش خبرنگار سايت اطلاع رساني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي صبح يكشنبه بيست و يكم مهر ماه نشست علمي «جايگاه سياست و شريعت در حكمت معتاليه» با حضور گسترده پژوهشگران حوزه انديشه و فلسفه سياسي در محل پژوهشكده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي برگزار شد.
در اين نشست آيت الله دكتر احمد بهشتي استاد دانشگاه تهران ضمن سخناني بحث جايگاه سياست و شريعت را بحثي بسیار مهم دانست و افزود: برخی معتقدند که مسأله سیاست به فارابی ختم شده و بعد از آن هم فقها و هم حکما به اين بحث نپرداخته اند.
ايشان ادامه داد: این بحث مبتلابه نبوده است و حکما به بحثهای حکمت نظری اهتمام داشته و حتی به اخلاق که حکمت عملی است، نمیپرداختند و طبیعتاً به بحث سیاست هم نپرداختهاند. در اين ميان، جای شکرگزاری است که صدرالمتألهین کلیاتی را در این بحث ارائه کره است.
استاد دانشگاه تهران يادآور شد: در زمان ما هم به این بحث اشاره شده و اگر در بحث صدرا بحث سیاست و شریعت آمده، شهيد مدرس از آن با عنوان سیاست و دیانت ياد كرده است. ايشان تأكيد كرد: با توجه به اينكه اينها يكي نيستند، ميتوانيم از رابطه آنها بحث كنیم؛ اما پرسش اين است كه آيا در حكمت متعاليه انفکاک کامل مطرح شده، یا تبعیت يكي از ديگري مورد توجه است؟
آيت الله دكتر بهشتي با نقد مباحث مهندس بازرگان يادآور شد: مرحوم بازرگان در قبل از انقلاب از تز عدم انفكاك اين دو دفاع میکرد و معتقد بود كه تفکیک بین اینها ممتنع است. بنابر اين نظر، دین بايد سیاست را قبضه کند. در غیر این صورت، سیاست دین را رها نمیکند. بر اين اساس، اگر دین سیاست را قبضه کرد، سیاست را تلطیف میکند؛ ولي اگر سیاست دین را قبضه کرد، دین را تخریب میکند.
وي توضيح داد: بازرگان بعد از انقلاب از اين نظر برگشت و معتقد بود که دین و روحاني بايد به مساجد بازگردد و معتقد بود حضور انبیا در سیاست به سبب شهروندی است، نه به عنوان وظیفه نبوت و شریعت. روحانیت هم منصبی و مرتبهای و ولایتی از این ناحیه ندارد.
دكتر بهشتي در ادامه گفت: اما حضرت امام خميني(ره) قائل به عدم تفکیک سیاست از شریعت بود. در مشروطیت هم این بحث مطرح بود و نائینی با نگارش کتاب خود به این مباحث پرداخت. شورای نگهبان که امروز در قانون اساسی مطرح است، ریشه در نظارت پنج تن از علما در دوره مشروطیت دارد.
اين استاد حوزه و دانشگاه همچنين تأكيد كرد: بحث تفکیک دین و سیاست در عصر سکولار مطرح شده است و اين مسأله برای علمای ما مطرح نبوده است. وي ادامه داد: در اندیشه صدرا رابطه شريعت و سياست یا عینیت است و یا تبعیت. البته با توجه به سیلان بحث سیاست، در اينجا عینیت مطرح نیست. از نگاه ايشان، منظور مدرس هم این نبوده است و البته صدرا به بحث تبعیت میپردازد.
آيت الله دكتر بهشتي در ادامه با بيان اين نكته كه صدر المتألهين رابطه شریعت و سیاست را رابطه عبد و مولا ميداند، گفت: جناب صدرا بر اين عقيده است كه سیاست به طور کامل باید در اختیار شریعت باشد و از اوامر مولا تخلف نکند. ايشان توضيح داد: در نظر صدر المتألهين رابطه نبوت، شریعت و سیاست اينگونه است كه نبوت روح سیاست است. شریعت بدون نبوت، فاقد روح است. در سیاست هم رابطه همین گونه است: شریعت، روح سیاست است و سیاست بدون شریعت، روح ندارد؛ بر همين اساس، حكومت صفویه سیاست را در خدمت شریعت قرار داد و موجب رشد و گسترش شریعت شد.
آيت الله بهشتي در ادامه به تفاوتهای سیاست و شریعت در انديشه صدرالمتألهين اشاره كرد و چهار تفاوت مبدأ، غایت، فعل و انفعال را به طور مختصر تبيين نمود. وي گفت: مبدأ سیاست و شریعت عقل است. منتها با این تفاوت که عقلی که منشأ شریعت است، قدسی و الهی است و عقل سیاسی، تابع عقل بشری ميباشد. وقتی که سیاست بخواهد از شریعت تبعیت کند، عقل قدسی بیشتر مورد نظر و توجه قرار میگیرد.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: از نظر غایت، سیاست منهای شریعت، دنیوی است. چنين سياستي بر آن است که دنیای مردم را سامان دهد و به آخرت کاري ندارد.
وي خاطر نشان كرد: البته نمیتوان از زندگی دنیایی دست برداشت. نمیتوان تفکیک خالصی انجام داد؛ چرا که دنیا میتواند به گونهای تمهید شود که آخرت را آباد کند و یا اینکه مزاحمتی برای آن ایجاد کند. غایت سیاست، دنیا است و غایت شریعت، آخرت و عقبی است. باید سیاست تابع شریعت باشد که به آخرت انسان لطمه نزند.
دكتر بهشتي افزود: صدر المتألهين درباره فعل معتقد است كه سیاست، فعل جزیی است و شریعت، فعل کلی؛ زیرا استمرار دارد و تابع اوضاع و احوال و شرایط نيست، برخلاف سیاست که جزیی است. سیاست، تابع تشخیص سیاستمدار است و این تشخیص هم تابع مضار و منافعی است که پیش می آید.
استاد دانشگاه تهران در خاتمه با بيان اين نكته كه در نگاه صدرايي از نظر انفعال، سیاست خاص و جزیی است و به لحاظ شخص ميباشد، اما در شریعت جزیی نیست، افزود: از این لحاظ است که به خاطر اوامر الهی تحت تأثیر و انفعال قرار میگیرد، برخلاف سیاست که مسائل شخصی را در نظر میگیرد. انفعال در سیاست، امر شخصی و جزیی است، اما در شریعت نمیتوان گفت جزیی است.
گفتني است كه در ادامه نشست، جلسه بحث و بررسي با حضور پژوهشگران عرصه انديشه و فلسفه سياسي برگزار شد و آيت الله دكتر بهشتي به پرسشهاي حضار پاسخ داد.