چاپ
دسته: حکمت سیاسی متعالیه
بازدید: 2969

آيت‌الله جوادی آملی در اختتاميه دومين همايش بين‌المللی «ابن ميثم بحرانی»: «ابن ميثم»، زمينه ساز حكمت متعاليه بوده است.

ابن ميثم می‌دانست كه منطق ارسطويی توان حمل باری كه او مدنظر دارد، ندارد. او در شرح مبسوط خود عرفان نظری رقيقی را با خود دارد و رشد عرفان نظری مقدمه كمال حكمت متعاليه است.

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، آيت‌الله جوادی آملی بعد از ظهر روز گذشته (27 دی ماه) در سخنرانی خود در مراسم اختتاميه دومين همايش بين‌المللی «بزرگداشت ابن ميثم بحرانی» ضمن بيان مطلب فوق گفت: ابن ميثم زمينه ساز حكمت متعاليه نيز بوده است، حكمت مشاء باری است كه منطق ارسطويی نمی تواند آن را بر دوش كشد. ابن ميثم می‌دانست كه اين منطق و ترازوی ارسطويی توان حمل باری كه او مدنظر دارد، ندارد. او در شرح مبسوط خود عرفان نظری رقيقی را با خود دارد.

وی افزود: رشد عرفان نظری مقدمه كمال حكمت متعاليه بوده است. عالمان ما ديدند كه اگر مخاطب اهل تفسير باشد و يا ابزاری را برای انتقال به طور معمول رابطه علت و معلول نه حمل و نه حمل اولی و نه حمل هو هو و نه حمل ذی‌هو است. اگر مخاطب اهل آن‌چه را متكلم نمی‌گويد می‌بيند كه هيچ ولی اگر مخاطب اهل حقيقت نبود در مقام تبيين می‌طلبد؛ ‌لذا برای يك عارف، منطق ارسطويی كافی نيست. به طور مثال اينكه كسی بخواهد سلسله جبال البرز را با باسكول ماشين‌های سنگی وزن كند؛ لذا صاحبان حكمت متعاليه و مبدعان آن برای خود منطقی دارند. شيخ انصاری اصول خاص دارد كه آن را در مسايل و مكاتب تبيين كرده است. حكيم صدرالمتالهين نيز با روش و منطق خود حركت كرده است.

وی ادامه داد: اهل معرفت حكما را به محبوبين تعبير كرده‌اند، به طور مثال از ابن سينا و فارابی به محبوب تعبير كرده‌اند. قرآن ما را به رويت نمی‌طلبد بلكه بر نظر می‌طلبد، قرآن ابراهيم را اهل رويت می‌داند. ميان «نظر» و «رويت» همانند «نگاه» و «ديدن» تمايز می‌نهيم. «افلا ينظروا....» ولی درباره ابراهيم خليل می‌گويد «و كذلك نری ابراهيم ملكوت السموات و الارض» اين نگاه كردن در علم يقين بودن است. اگر زمينه علم اليقين فراهم بود به عين اليقين می‌رسيد و اينگونه دوزخ را در دنيا می‌ببينيد و گرنه در آخرت ملحد و كافر هم می‌بينند.

وی با اشاره به قطعه شعری از مولوی «خود هنر دان ديدن آتش عيان» گفت: حكما و متكلمين اهل گپ و واسطه‌اند ولی عرفا اهل رويت‌اند. ابن ميثم نيز ميان حق اليقين و علم اليقين و عين اليقين تفاوت قايل است. او در يقين چهار جزم قايل است كه به صورت دو ضرورت درمی‌آيد تا يقين منطقی صورت گيرد. ابن ميثم ميان دليل يقين تمايز می‌نهاد.

آيت الله جوادی آملی افزود: ملاصدرا می‌گويد: «آن‌گاه به مقصد می رسی كه ذهن را عينی كنی» پس ما نمی‌توانيم با خارج از ذهن درگير باشيم. برای همين حتی مطالب سنگين را كسی می‌شنود و تكان نمی‌خورد.

وی ادامه داد: ابن ميثم آنانكه را در علم اليقين هستند هنوز در راه می‌داند و از مقصد دور و آنان را انيس مفهوم می‌داند. آنچه اصل است از علم رهيدن به معلوم است و اين هجرت لذت دارد. ابن ميثم ما را دعوت به اين راه می‌كند. شرح نهج‌البلاغه ابن ميثم دارای ادب است. مولا علی (ع) می‌گويد:«هو الملك الحق المبين....» وی می‌گويد:‌ فقط خداوند هو است؛ زيرا بايد كسی را ببينی تا به هو ياد كنی و غير از خدا هويی نيست.

وی افزود: مرحوم ابن ميثم می‌گويد: هويت مطلقه مانند خدای سبحان است. ايشان رده‌های حكمت متعاليه را دارند ولی در آمار ايشان برهان صديقين را نديديم. امكان فقری كه چيزی جز ربط نمی‌ماند، اين مختص حكمت متعاليه است، وجود رابط ماهيت ندارد. حرف كه ماهيت ندارد پس هر آن چه ما از رابطات می گوييم مفهوم و لفظ است نه ماهيات. پس ممكن است كسی به زبان حكيم متعالی باشد ولی در عمل مشاكی باشد. اگر شما اسم در قيوم را نبينی دو حرف را چگونه می‌بينيم. پس حرف بايد استحاله پيدا كند و اسم شود. ما نمی‌توانيم اشياء را مستقل ببينيم اگر چيزی رابط مختص بود و حرف محض بود ديده نمی‌شود. «علی كل شی شهيد» پس برهان صديقين ناب يعنی امكان فقری و نه امكان ماهوی در آثار ابن ميثم چيزی نديدم.

اين دانشمند فرزانه تصريح كرد: ذات اقدس اله نه مشهود هيچ عارفی و نه معقول هيچ حكمی و نه معبود هيچ نبی و ولی است. «آب دريا را اگر نتوان كشيد از بهر تشنگی بايد كشيد» ابن حرف درست است پس اينكه می‌گوييم ما خداوند را به اندازه خودمان می‌شناسيم چگونه ممكن است مگر خداوند مركب است می مانند «ظهور حق» استاد علامه طباطبايی می‌گويد در هيچ جای قرآن ذات حق را باز نمی‌گويد، او منزه از اشارت است و در كل شی هالك الی وجهه» پس قرآن به وجه اشياء نياهی اشاره می‌كند با حق و اين وجه !!مناناپذير است و هرجا را وجه‌الله است. حق است از وجهی و خلق نيست از وجهی اين حد مطلوب است.

وی ادامه داد: خداوند می‌فرمايند:« مصلح اوليه ساختار جهان خلقت است» پس بطلان نمی‌گويد و هدفمند است كه از آن فيض منبسط و وجه‌الله و نور حق تعبير می‌شود. ما آفتاب را نمی‌بينيم بلكه نور آفتاب را می‌بينيم در كسوف خورشيد نيز اگر به نور آفتاب نگاه كنی كور می‌شوی. آنانكه رفتند می‌گويند آفتاب منشاء دود است، «اذا الشمس كورت» شمس و قمر از پرنيان خلق نشده‌اند بلكه به تعبير قرآن منشأ آن ها دخان و دود و امری محسوس است،

وی در پايان سخنانش گفت: ما اكنون در شرايطی قرار داريم كه بايد دشمن در كمين را طرد كنيم و ما از توحيد به اين وحدت خواهيم رسيد. وجود پربركت ابن ميثم است كه تعابير وحدت بخش حضرت اميرالمؤمنين را پررنگ كند. مرحوم ابن ميثم بحرانی در شرح جمله ای نوارنی می فرمايد: «با هم باشيد و قدرت خدا و عنايت الهی با وحدت است.» مولانا فرمود: ‌«در رهمه ای از گوسفند اگر گوسفندی به طمع علفی از گله جدا بماند، طعمه گرگ می‌شود » پس اگر كسی بخواهد از امت اسلامی فاصله بگيرد و تكنوازی كند دچار طعمه و كينه و توطئه شياطين خواهد شد. مرحوم ابن ميثم می‌گويد: «اگر كسی به اندازه يك وجب از حوزه اسلامی فاصله بگيرد،‌ هلاك می‌شود، سخنان ابن ميثم پربركت است.

دومين همايش بين‌المللی «بزرگداشت علامه ابن‌ميثم بحرانی» به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نهادهای ديگر، 25 دی‌ماه با حضور انديشمندان داخلی و خارجی در كتابخانه ملی جمهوری اسلامی در تهران آغاز شد و بعد از ظهر روز كذشته (27 دی‌ماه) در «تالار قدس» مدرسه عالی امام خمينی (ره) در قم به كار خود خاتمه داد.