او تک تیراندازی را از دوران جنگ یاد گرفته بود، برای همین بود که تصمیماتش در حوزه پاسداری از انقلاب خیلی به صرفه بود و زود به هدف می نشست!
جای این مرد در استان همچنان خالی مانده است! به نقل از زاهدان پرس
تک تیراندار قابل و توانمند یک گردان وقتی از دوستانش جدا می شود برای همیشه جای خالیش احساس می شود و نقشش بی جایگزین می ماند علی الخصوص در کارزار سخت عملیات و نبرد!
به گزارش زاهدان پرس، برخی تک تیراندازها گاهی کار یک گردان را انجام می دهند و چنان اهداف استراتژیک را هدف قرار می دهند که خیال بقیه از ادامه راه راحت می شود.
تک تیرانداز سالهای قبل گردان کمیل در دوران جنگ، این خاصیت مهم خود را بعدها نیز حفظ کرده بود و می دانست فرصت برای خدمت به انقلاب، امام و رهبری کم هست و باید هرچه توان دارد بگذارد.
از زمانی که فرمانده سپاه زابل بود و تا لحظه ای که در جایگاه جانشین سپاه استان پر کشید و به دوستان شهیدش رسید، می توان یک سیر پر شتاب و صعودی در راستای خدمت، امنیت و وحدت را از او ترسیم کرد.
او تک تیراندازی را از دوران جنگ یاد گرفته بود، برای همین بود که تصمیماتش در حوزه پاسداری از انقلاب خیلی به صرفه بود و زود به هدف می نشست!
سخن از حبیب است!
همان حبیبی که قامتش ظرفیت ده ها ترکش را داشت و هر کدام از آن ترکش ها می تواند فردای شفیع بازماندگانش در این دنیای خاکی باشد.
اینک از رفتن سردار بی ادعای استان، حبیب لک زایی یکسال گذشته و جایش در سیستان و بلوچستان همچنان خالی است.
امروز بعد از گذشت یکسال از رفتنش به صراحت می توان گفت جایش و نقش موثرش برای استان همچنان خالی ماندهو گویی هرگز پر نخواهد شد.
متن ذیل نگاهی کوتاه به زندگی مردیست که بر پیشانی او بی شک در قیامت نوشته می شود پاسدار رشید اسلام سردار حبیب لک زایی ...
شهید لکزایی در 18 شهریور 1342 پا به عرصه وجود گذاشت، پدرش روحانی و از مبارزان دوران ستمشاهی بود و این روح مبارزاتی از کودکی در وجود حبیب ریشه دواند و از او فرد شجاعی ساخت که در دوران کودکی و نوجوانی، خواب آرام را از چشمان ضدانقلاب به کابوس بدل کرد و پاسداری شد که اهالی سیستان و بلوچستان زیر سایه صلابت او آرامش مییافتند.
شهید حاج حبیب لکزایی، در دوران انقلاب، علیرغم اینکه دانشآموز بود، اما با اقداماتی همچون پاره کردن عکس خاندان منحوس پهلوی از کتابهای درسی و تدریس قرآن و توزیع عکس و رساله امام خمینی در بین انقلابیون و نوشتن شعار بر دیوارهای روستا و مدرسه، در صف نخست مبارزان انقلابی زابل جای گرفت.
او بعد از پیروزی انقلاب، علاوه بر ایفای نقش فعال و تأثیرگذار در محرومیت زدایی از منطقه زابل و شرکت در برنامههای فرهنگی، به جهادسازندگی پیوست؛ وی در 8 تیرماه 60 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در دوران جنگ نیز در قالب لشکر 41 ثارالله چندین بار در جنگ حضور پیدا کرد.
او در شرایطی به جنگ میرفت که فرماندهان تمایل بیشتری به حضور او در پشت جبهه و تلاش برای تقویت نیروهای اعزامی داشتند و بارها پس از ورودش به جبهه به دستور فرماندهان به عقب باز میگشت.
شهید لکزایی در سال 67 در منطقه شلمچه به شدت مجروح میشود به طوری که 4 روز در بی هوشی به سر میبرد. او در اثر این مجروحیتها جانباز 5/72 درصد میشود و ترکشهایی در ناحیه سر و گردن و چشم و قفسه سینه و دیگر جاهای بدنش، سالها همنشین این سردار پرتلاش بودهاند.
سردار لکزایی از ابتدای جنگ تا لحظه شهادت، مسئولیتهای زیادی را برعهده داشت که بخشی از آن به قرار زیر است: تک تیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله در دشت عباس، حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول (ص)، تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه، تک تیرانداز گردان 409 لشکر 41 ثارالله در جنوب اهواز، مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل، مسئول بسیج پایگاه زابل در سال 61، فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال 63، مسئول ستاد گردان لشکر 41 ثارالله در جنوب شلمچه در سال 66، کمک فراوان به سیلزدگان زابل در سالهای 69 و 70، نقش تعیینکننده در عملیات نصر 3 در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال 70 از منطقه دزدیده بودند، فرمانده سپاه زابل از سال 69 تا 79، معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال 79 تا 86، جانشین فرمانده منطقه مقاومت و جانشین فرمانده سپاه سلمان از سال 87 تا هنگام شهادت.
سردار شهید حبیب لکزایی، بعد از شهادت شهید محمدزاده مدتی سرپرست سپاه سلمان بوده است؛ وی مدیر عامل بنیاد فرهنگی مهدی موعود استان سیستان و بلوچستان، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان، ریاست هیئت مدیره مؤسسه خیریه امدادگران عاشورای استان، رییس هیئت مدیره گلزار شهدای حضرت رسول (ص)، عضو هیئت امنای هیئت رزمندگان کشور و نماینده ایثارگران استان در مجلس ایثارگران کشور را نیز در کارنامه خود داشت.
این سردار سربلند سپاه اسلام که مدال جانباز نمونه کشور در زمینه مبارزه با تهاجم فرهنگی را نیز بر سینه داشت، در سال 1370 به پاس تلاش در حراست از مرزهای کشور از سوی مقام معظم رهبری تقدیر شد.
علاوه بر این، در طول حیاتش بارها توسط فرماندهان عالی رتبه نیروهای مسلح تشویق و تقدیر شد که از آن جمله میتوان به تقدیر از سوی ستاد فرماندهی کل قوا و فرماندهی کل سپاه، فرمانده نیروی زمینی و معاونتهای مختلف سپاه و نیرو انتظامی اشاره کرد.
سردار شهید حاج حبیب لکزایی که خطیبی توانا و زبر دست بود، قلمی روان هم داشت و مقالات فراوانی از وی به یادگار مانده است، در ششمین اجلاس سراسری نماز به عنوان نگارنده مقاله برتر و در تابستان سال 1391 نیز به عنوان «فعال نمونه مهدوی در هشتمین همایش بینالمللی دکترین مهدویت» مورد تجلیل قرار گرفت.
سردار بیادعا و گمنام زمین و نام آشنای آسمانیها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد علیهالسلام و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجبعلی محمدزاده که به تعبیر سردار شهید لکزایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند، به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید.
جالب آنکه روز شهادت این سرباز نامدار انقلاب، سالروز شهادت امام جواد (ع) و سومین سالگرد شهدای وحدت بود؛ هفتمین روز مراسم شهادتش همزمان با روز عرفه و چهلمین روز شهادت او نیز مصادف با روز عاشورا و 5 آذر سالروز تشکیل بسیج مستضعفین بود.