جدیدترین مطالب

باید سعی و تلاش ویژه‌ای شود تا با بازشناسی، بازخوانی و بازنگری انتقادی وضعیت موجود و بازسازی و ارائه فلسفه سیاسی متناسب زمانه بتوانیم به سمت وضعیتی مطلوب حرکت کنیم.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب فلسفه سیاسی صدرالمتألهین به قلم دکتر شریف لک‌زایی، دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نوشته شده است. در ادامه در یادداشتی به قلم نویسنده مروری بر مباحث کتاب و فلسفه سیاسی ملاصدرا خواهیم داشت:

آیا« حكمت متعالیه » امكان جهانی شدن را در عصر كنونی دارد ؟ چرا فلسفه اسلامی می تواند به معنویت گرایی و حقیقت جویی در حیات معاصر پاسخ دهد ؟ با نظر به اقتضائات و مختصات حكمت متعالیه پاسخ مثبت است، چرا چنین داوری می كنیم ؟

زبان فلسفه، زبان فقه

حكمت متعالیه یك فلسفه و یك مكتب فلسفی است. وقتی از فلسفه سخن می گوییم، یعنی یك زبان خاص دارد. نگاه و زبان فلسفی یك زبان استدلالی و برهانی است و همه چیز باید از زیر تیغ استدلال عبور كند. بنابراین منطبق با « نگاه جهانی » است و مختص به یك جغرافیای خاص نخواهد بود. بنابراین وقتی همه چیز در مسیر استدلال و برهان باشد، می تواند یك نگاه جهانی داشته باشد و با دنیا تعامل كند. اما فقه ما اینچنین نیست، چون یك نگاه منطقه ای دارد و فقط در فضای اسلامی به صورت عام و در فضای شیعی و سنی با نحله های مختلف، قابل طرح است. البته برخی احكام فقهی امكان طرح در فضای بین المللی را دارا هستند، ولی مسلماً كلیت فقه به دلیل محصور شدن در یك فضای جغرافیایی خاص، قابلیت جهانی شدن ندارد.

امام خمینی معتقد بودند براساس نوع رابطه­ای که میان نفس و بدن برقرار است و تطبیق این رابطه به نسبت میان شریعت و سیاست، شریعت خاستگاه تمامی کنش های سیاسی است و ممکن نیست شریعتی وجود داشته باشد اما مبدأ کنش­های سیاسی نگردد. 

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، متن زیر یادداشتی است که دکتر نجمه کیخا استادیار دانشگاه شهید بهشتی در مورد پایگاه فلسفی امام خمینی در کتاب کشف اسرار نوشته است. (لازم به ذکر است که علی اکبر حکمی‌زاده طلبه‌ای اهل قم بود که با تأثیرپذیری از افکار سید احمد کسروی و شریعت سنگلجی کتاب اسرار هزار ساله را در سال ۱۳۲۲ در چهل صفحه نوشت و این کتاب از سوی دفتر نشر پرچم و از سوی چاپخانه پیمان قم منتشر شد. کتاب کشف اسرار امام خمینی(ره) در واقع در پاسخ به این افراد نوشته شده است.)

امام خمينى(ره) انديشمندى است كه در حكمت متعاليه نشو و نما يافته و انديشه‏‌اش از اين حكمت مشروب شده است، زيرا افزون بر انديشه و محتواى نظام فكرى، ايشان از صدرالدين شيرازى به‏‌عنوان بزرگ‏ترين فيلسوف الهى و مؤسس قواعد الهيه و مجدّدِ حكمت مابعدالطبيعه ياد كرده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، شریف لک زائی، عضو هیئت علمى پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى مقاله‌ای تحت عنوان «تکوین حکمت متعالیه از صدر المتألهین تا امام خمینی(ره)» به نگارش درآورده است که در ادامه می‌آید:

چکیده: با توجه به رونق گفت وگوهای علمی درباره الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مقاله ی حاضر بر آن است تا با توجه به دستگاه حکمت متعالیه و با تأکید بر اندیشه و آثار صدرالمتألهین شیرازی، مبانی این الگو را در چارچوب دستگاه فلسفه ی صدرایی بررسی نماید.
از این رو پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که الگوی حکمت متعالیه مستنبط از آثار صدرالمتألهین برای توسعه و پیشرفت چیست؟
این مقاله ضمن تبیین مبانی شش گانه، مدعی است که الگوی مورد نظر ملاصدرا را می توان تحت عنوان " توسعه متعالى" مطرح کرده و مورد بررسی قرار داد.
مقاله ی حاضر بر این فرض استوار است که لازمه ی هر الگوی پیشرفت، برخورداری از یک مکتب و پشتوانه ی فلسفی است؛ از این رو با توجه به مطرح شدن حکمت متعالیه به عنوان پشتوانه ی فلسفی انقلاب اسلامی، الگوی پیشرفت نیز باید بر روی مبانی این دستگاه استوار گردد.
مهمترین پیامد بحث حاضر این است که الگوی تولید شده با پشتوانه ی نظری دستگاه حکمت متعالیه می تواند الگویی مستحکم، قابل دفاع و دارای پشتوانه فلسفی باشد که ابعاد نظری آن را برای همگان روشن و شفاف نماید.
منبع: فصلنامه سیاست متعالیه، شماره 11، زمستان 1394.
متن کامل در اینجا قابل دسترسی است.
 نوشته:
شریف لک‌زایی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
نجمه کیخا، استادیار دانشگاه شهید بهشتی
صدیقه لکزایی، عضو هیئت علمی دانشگاه زابل
 
هر کسی که برای وی، مقام و مرتبه جامعیت در جمیع مراتب کمالیه اتفاق افتاده، چنین کسی دارای رتبه خلافت الهیه و استحقاق ریاست بر خلق خواهد بود و این شخص رسول و مبعوث از طرف خدا است که به وی وحی می­‌رسد و به وسیله معجزات مورد تأیید خدا است و خدا او را بر دشمنان یاری می­‌دهد. این نظر صدرالمتآلهین در مقام نبی است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، شریف لک‌زایی نویسنده، پژوهشگر، استاد علوم سیاسی و صاحب کتاب‌های «بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت‌فقیه»، «آزادی سیاسی در اندیشه آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی» و «سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه» در شماره ۶۹ فصلنامه علمی پژوهشی «علوم سیاسی» مقاله ای منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

 

بدون وجود چارچوب فکری و فلسفی نمی‌توان از تحول در علوم سخن به میان آورد

بومی شدن و اسلامی شدن علوم مبتنی بر این است که دانش‌های رایج در جامعه ما دارای پشتوانه و بنیادی فلسفی باشد. لذا نمی‌توان بنیاد اندیشه غربی را برای حل مسائل جامعه اسلامی‌مان تدارک ببینیم.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، شریف لک زایی نویسنده، پژوهشگر، استاد علوم سیاسی و صاحب کتاب‌های «بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت‌فقیه»، «آزادی سیاسی در اندیشه آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی» و «سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه» در شماره جدید (11) ماهنامه «عصر اندیشه» یادداشتی منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:
چکیده مقاله تازه منتشره دکتر شریف لک زایی در فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی (شماره 69، بهار 1394)
مناسبات نبی و فیلسوف در فلسفه سیاسی اسلامی همواره موضوع بحث و گفتگو بوده است. این مسئله به ویژه در پاره ای از آثار فیلسوفان مسلمان به گونه ای مناقشه آمیز فهم شده است. برای مثال برخی از برتری فیلسوف بر نبی در فلسفه سیاسی فارابی سخن به میان آورده اند. در عین حال این مسئله در فلسفه دیگر متفکران مسلمان از جمله فلسفه متعالیه صدرالمتألهین شیرازی نیز جای بحث دارد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که جایگاه نبی در مقایسه با فیلسوف در فلسفه ملاصدرا چگونه تقریر شده است؟ مدعا این است که با توجه به آثار ملاصدرا، جایگاه نبی در این فلسفه برخلاف آنچه در مباحث برخی فیلسوفان مسلمان آمده است، فارغ از هر گونه ابهامی مطرح و در آن ضمن تبیین جایگاه فیلسوف، بر برتری نبی بر فیلسوف حکم شده است. روش تحقیق در مقاله منطق درونی و توصیف و تحلیل متن است. تمرکز نوشته حاضر بر مبحث تمایزات و اوصاف نبی از فیلسوف و جایگاه هر یک در اندیشه و فلسفه سیاسی صدرالمتألهین است. شاید بتوان گفت یکی از نتایج بحث این است که به منازعه و چالش برتری فیلسوف بر نبی در فلسفه سیاسی اسلامی خاتمه می دهد.
کلیدواژگان
نبی؛ فیلسوف؛ حکیم؛ خلیفه خدا؛ فلسفه سیاسی اسلامی؛ فلسفه سیاسی متعالیه؛ صدرالمتألهین شیرازی
برای دریافت کامل مقاله اینجا را کلیک فرمایید.
زبان جهانیِ استدلال در منظومه حكمت متعالیه: برتری حكمت بر فقه؟
نگاهی كه حضرت امام در نامه به گورباچف دارند، نگاهی است كه می تواند یك « نگاه جهانی » تلقی شود و فضای فكری جدیدی برای مدعیان ایجاد كند. آن هایی كه سال ها دنباله روی فضای دیگری بودند، امام آن ها را دعوت می كند كه بیایید و با این فضا هم آشنا شوید. نه اینكه قائل به برتری این فلسفه نسبت به فلسفه های رقیب نباشیم، حداقلش این است كه یك تعامل و گفت و گویی بین صاحبان افكار شكل می گیرد. متقن ترین نظام فكری اسلامی و ایرانی همین حكمت متعالیه است و داعیه دار و پشتوانه فلسفی آن چیزی است كه انقلاب اسلامی می تواند با آن به دفاع از تعالیم اسلام بپردازد و به معنویت گرایی در جهان معاصر پاسخ دهد.