سال گذشته، در پي فاجعهاي تروريستي، مردم سيستان عزادار شدند. مبالغه نميتوان کرد که مردم سيستان در طول سالها، مصيبتهاي بسيار كشيده و آبديده شدهاند، اما اين فاجعه به کلي متفاوت از حوادث گذشته بود. از اين رو، همه را اعم از شيعه و سني، سيستاني و بلوچ، متأثر ساخت. توقع اندک و به جاي مردمان پرحوصله آن خطّه از ميهن اسلامي، تأمين امنيت بود که ديگر از نان شب هم براي آنان واجبتر شده بود. جاي آن است پس از يک سال، چند پرسش را در ميان گذاريم و براي آنها پاسخي بجوييم.
سال گذشته، در پي فاجعهاي تروريستي، مردم سيستان عزادار شدند. مبالغه نميتوان کرد که مردم سيستان در طول سالها، مصيبتهاي بسيار كشيده و آبديده شدهاند، اما اين فاجعه به کلي متفاوت از حوادث گذشته بود. از اين رو، همه را اعم از شيعه و سني، سيستاني و بلوچ، متأثر ساخت.
گروهي شبپرستِ جاهل اسلام ناشناس، در لباسهايي مبدل، به راهزني پرداخته و بسياري از مردم بيگناه و بيدفاع را به گلوله بستند. گويا يکي از انگيزههاي چنين جنايت دهشتناکي، ايجاد و تشديد اختلافات قومي و مذهبي بود تا از اين طريق، کيسهاي براي خود بدوزند و از قِبل آن ثمراتي ببرند، که البته اين اقدام کور و ننگين با هشياري علما و بزرگان تشيع و تسنن و مردم صبور و فهيم استان سيستان و بلوچستان ناكام ماند.
فاجعه تروريستي تاسوکي که در شامگاه 25 اسفند 1384 رقم خورد، خانوادههاي بسياري و در واقع، همه اهالي سيستان و بلوچستان را عزادار کرد. در اين جنايت، تروريستها، که ادعاي مسلماني هم دارند، برخلاف همه اصول و مسلمات اسلامي، دست به کشتار جمعي دانشآموز، دانشجو، طلبه، معلم، خبرنگار، کاسب، کارگر و ... زدند و وقيحانه ادعا کردند که جمعي از مسئولان را به شهادت رساندهاند!
از عجايب روزگار اين که جمعي از شهدا، که دانشآموز بوده و دوران تحصيل خود را ميگذراندند نيز در شمار مسئولان آمدند تا سرپوشي براي جنايت آنان باشد.
چنين ادعايي شايد در روزهاي نخست اين اقدام تروريستي خريداراني داشت و خوراکي براي برخي رسانهها به وجود آورد، اما پس از چند روز، مشخص شد از جمعِ به شهادت رسيده، بيست نفر هيچگونه سمتي نداشته و بيشتر آنان حتي کارمند دولت هم نبودهاند. ادعاي حمله سبعانه به کاروان مسئولان، بهانهاي بود که تروريستهاي تکفيري در پشت آن پنهان شده و مقاصد ددمنشانه و تفرقهافکنانه خود را دنبال ميکردند.
همه اين ادعاها البته با انتشار عمومي و رسانهاي فيلم سر بريدن يکي از هموطنان مظلوم به دست سرکرده اين گروهک، عبدالمالک ريگي، به يکباره رنگ باخت و انزجار عمومي و بينالمللي را براي اين گروهک به همراه آورد.
با اين همه، سالي گذشت و نگذشت!
توقع اندک و به جاي مردمان پرحوصله آن خطّه از ميهن اسلامي، تأمين امنيت بود که ديگر از نان شب هم براي آنان واجبتر شده بود. جاي آن است پس از يک سال، چند پرسش را در ميان گذاريم و براي آنها پاسخي بجوييم:
ـ دستگيري، محاکمه و مجازات عاملان اين جنايت فجيع به کجا انجاميد؟ اگر به صورت اتفاقي به آرشيو برخي از رسانهها رجوع کنيم، ميبينيم كه بسياري از مسئولان خرد و کلان، وعده داده بودند عاملان اين عمل دهشتناک را که از راههاي گوناگون و از جمله بهرهگيري از روابط ديپلماتيک با کشورهاي همسايه، که گفته ميشود تروريستها در آنجا لانه کردهاند، دستگير و پس از محاکمه به مجازات برسانند.
حال مسئولان پس از يک سال چه پاسخي براي مردم سيستان و بلوچستان و خانوادههاي عزادار دارند؟
ـ سپردن خاطيان و مقصران به تيغ مجازات چه شد؟
از ياد نبريم که يکي از دلايل مشهود در پديد آمدن چنين فاجعه اندوهباري، کوتاهي پارهاي از عوامل در برخي نهادها و سازمانها بوده است که باز هم مسئولان وعده برخورد و مجازات با اين عاملان را داده بودند. شايسته است وعدههاي داده شده ـ که با مروري اجمالي به رسانهها در يک سال اخير، ميتوان به اين وعدهها دست يافت ـ بازبيني شود و پس از يک سال از پيدايش اين فاجعه، پاسخ درخوري به مردم عزيز و خانوادههاي داغدار داد.
ـ اکنون در کجا ايستادهايم؟
چنان که در آغاز اين نوشته نيز اشاره شد، مردم پس از فاجعه هولناک تاسوکي، توقع به جايي در برپايي امنيت داشتند. حال ميپرسيم كه اين توقع تا چه اندازه تحقق يافته است؟ آيا پس از انجام کارهاي مقطعي، موضعي و تبليغاتي، ريشههاي مسأله،ف بازشناسي و مورد تأمل قرار گرفت تا برنامهريزي مناسب و مطلوب براي تحقق امنيت شود؟
نگارنده در نوشته کوتاهي که چند روز پس از اين فاجعه نگاشت و در وانفساي تعطيلات نوروزي در سايت بازتاب انتشار يافت، به مسأله ناامني و برخورد با عوامل پديدآورنده و نيز عناصر خاطي در اين فاجعه اشاره كرده، ضرورت اهتمام به اين مسأله را يادآور شد؛ بنابراين، انتظار آن است پس از يک سال، دستاندرکاران مسائل سياسي و امنيتي به دو نکته نامبرده پاسخ دهند و اذهان ملت را روشن کنند.
به يقين اطلاعرساني در اين زمينه، پايههاي استواري را براي انسجام افزونتر مناسبات ملت و دولت فراهم خواهد آورد و به بهبود شرايط مساعدت خواهد کرد.
خواست اساسي مردم سيستان و بلوچستان در يک سال اخير، تأمين و تضمين و تداوم امنيت بوده که متأسفانه تداوم حرکتهاي تروريستي، نشان داد اين مسأله حاصل نشده است. اين توقع بهجايي است؛ همچنان که حکومت در فکر تأمين ميوه شب عيد است، در انديشه استقرار امنيت در گوشه گوشه اين مرز و بوم نيز باشد.
و در پايان بايد يادآور شوم، هرچند از هفت گروگان اين فاجعه حزن انگيز، به جز يک نفر که در چنگال متعصبان جاهل به شهادت رسيد، شش نفر ديگر پس از ماهها آزاد شدند، مردم استان سيستان و بلوچستان، همچنان در انتظار دستگيري و محاکمه عاملان و جانيان و نيز خاطيان اين فاجعه دهشتناک هستند.
شریف لک زایی