چاپ
دسته: يادداشت ها
بازدید: 2183
اخلاق در اندیشه امام(ره) همان سیاست و سیاست همان اخلاق است. این هم به‌خاطر نسبتی است که سیاست با دین پیدا کرده است. چون دین ما جامعیت دارد و به همه ابعاد توجه می‌کند به همین جهت سیاست و اخلاق آن هم از ویژگی جامع‌بودن برخوردار است؛ یعنی وقتی اخلاقی عمل می‌کنیم در واقع با همان اصول سیاست عمل کرده‌ایم و وقتی که سیاست اسلامی را رعایت می‌کنیم اخلاق اسلامی هم تحقق پیدا کرده است.
در منظومه فکری حضرت امام‌خمینی، اخلاق بعد از بحث اعتقادات قرار می‌گیرد؛ یعنی هر‌ کس بعد از اینکه به جهان‌بینی مشخصی در باب انسان، هستی و جامعه رسید، آن وقت روش خاصی پیدا می‌کند و آن روش و خلقی که پیدا شد، اخلاق نامیده می‌شود که مبنای عمل اجتماعی قرار می‌گیرد؛ یعنی اخلاق از یک‌سو متأثر از جهان‌بینی و دیدگاه ما نسبت به هستی و انسان است و از سوی دیگر مبنای عمل قرار می‌گیرد. این اخلاق سطوح مختلفی دارد: یک‌بار در ارتباط با خود ماست که مثلاً باید با خودمان صادق باشیم، یک‌بار در ارتباط با اعضای خانواده، دوستان و گروه‌هایی است که با آنها ارتباط داریم و سطح دیگر در ارتباط با جامعه مطرح می‌شود؛ همان چیزی که از آن به حوزه عمومی تعبیر می‌شود.

همین جاست که بحث اخلاق سیاسی هم مطرح می‌شود با این توجه که اخلاق سیاسی از طرف افراد جامعه‌ نیز باید مورد توجه باشد جدای از اینکه مسئولیت سیاسی دارند یا نه! به عبارت دیگر یک بار از‌طرف مردم مورد توجه قرار می‌گیرد و بار دیگر از طرف مسئولان که باید یکسری قواعد را رعایت کنند.

اخلاقی که مرتبط با افراد جامعه می‌شود و ما به‌عنوان شهروندان جامعه در حوزه عمومی آن‌ را مورد بحث قرار می‌دهیم همانی است که با تحقق مشارکت سیاسی افراد در جامعه و همان مسئولیت اجتماعی تحقق پیدا می‌کند؛ یعنی اگر افراد در جامعه در امور مرتبط با سیاست، مشارکت داشته باشند از آن به اخلاق سیاسی تعبیر می‌شود که در این زمینه هم توصیه‌های زیادی وجود دارد.

مثلاً حضرت امام(ره) معتقدند که مردم باید همه امور را انجام دهند چون کشور متعلق به آنهاست و امور را هم آنها باید به سرانجام برسانند. برای نمونه حضرت امام‌خمینی(ره) می‌فرمایند: اگر مردم در امر انتخابات شرکت نکنند و در این زمینه مسامحه‌ای داشته باشند از بزرگ‌ترین گناهان کبیره است؛ یعنی قائل هستند که این امر حتما از سوی مردم صورت گیرد.

همچنین از دیگر وظایفی که حضرت امام(ره) به آن اشاره می‌کنند مثلاً در باب نظارت اجتماعی بر مسئولان، انتقاد، اعتراض، ارائه نظر و پیشنهاد است و اینکه امور را فقط برای سیاست و حکومت نگذارند بلکه بر آن کنترل و نظارت داشته باشند. همان چیزهایی که ما در باب جامعه‌پذیری سیاسی و مشارکت سیاسی می‌بینیم در ذیل حوزه اخلاق سیاسی قرار می‌گیرد و اگر آزادی سیاسی- اجتماعی وجود نداشته باشد یا زمینه‌های مشارکت سیاسی فراهم نباشد اخلاق سیاسی هم در جامعه ما شکل نمی‌گیرد. این یک امر اجتماعی و عمومی است.

اگر همین امور از سوی مسئولان مورد توجه قرار گیرد، اخلاق سیاسی دولتمردان نامیده می‌شود. آنها باید کرامت و ارزش انسان‌ها را بشناسند و به آن احترام بگذارند و زمینه‌های مشارکت، آزادی، انتقاد و اعتراض افراد را فراهم کنند. این امور، اخلاق سیاسی نامیده می‌شود که اگر رعایت نشود همان استبداد خواهد بود؛ یعنی زمینه‌های آزادی و صحبت و مشارکت افراد در جامعه فراهم نشده است.

در واقع این بحث اخلاق و سیاست از جانب مسئولان ارتباط تنگاتنگی با هم پیدا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که احساس می‌کنیم اخلاق در اندیشه امام(ره) همان سیاست و سیاست همان اخلاق است. این هم به‌خاطر نسبتی است که سیاست با دین پیدا کرده است. چون دین ما جامعیت دارد و به همه ابعاد توجه می‌کند به همین جهت سیاست و اخلاق آن هم از ویژگی جامع‌بودن برخوردار است؛ یعنی وقتی اخلاقی عمل می‌کنیم در واقع با همان اصول سیاست عمل کرده‌ایم و وقتی که سیاست اسلامی را رعایت می‌کنیم اخلاق اسلامی هم تحقق پیدا کرده است.

به همین‌خاطر وقتی مسئولان به وظایف خودشان عمل می‌کنند، یعنی اخلاق را رعایت می‌کنند و در واقع اخلاق تحقق پیدا کرده است. به همین جهت است که حضرت امام(ره) بیشترین توصیه را به مسئولان در باب مردم‌داری می‌کنند. در دوره معاصر هیچ رهبر سیاسی‌ای به اندازه حضرت امام(ره) مردم‌گرا و مردم‌دار نبود. حضرت امام(ره) می‌فرمایند که حکومت و دولت فعلی ما حاصل تلاش ملت و متعلق به ملت است و تا زمانی بقا دارد که ملت با آن باشد و مسئولان هم تا زمانی سر کار خود هستند که ملت اراده کند. وقتی خداوند از مسئولان راضی است که ملت از آنها راضی باشد والا کار آنها موفق نبوده است. کار مسئولان درست نیست وقتی که ملت راضی نباشد.

بنابراین به مسئولان توصیه می‌کنند که رضایت ملت را همیشه به‌دست بیاورید و رضایت ملت وقتی به‌دست می‌آید که آنها به وظایف خودشان عمل کرده باشند، به همین جهت است که می‌گوییم اخلاق و سیاست کاملا یکی می‌شود؛ یعنی تحقق وظایف و مسئولیت‌هایی که بر‌عهده دولت اسلامی است، همان اخلاق سیاسی است که در جامعه تحقق پیدا می‌کند. از یک طرف اخلاق، ایجاد قدرت می‌کند و از طرف دیگر قدرت سیاسی به اخلاق ختم می‌شود.

در صحبت‌های امام(ره) بیانات زیادی وجود دارد که در آنها بیان می‌کنند که اگر اخلاقی باشید می‌توانید پیروز باشید. اگر هیچ خوف و هراسی نداشته باشید، اگر بخواهید در مقابل باطل بایستید و توطئه‌های آنها در شما اثر نکند خودتان را به ساده‌زیستن عادت دهید. سعی کنید هیچ تعلق به مال و جاه و مقام نداشته باشید.

امام(ره) همیشه از شجاعت شهید مدرس و ایستادن ایشان در مقابل رضاشاه تعریف و تمجید می‌کردند چون معتقد بودند آیت‌الله‌ مدرس، فردی بود که خود را تزکیه و تهذیب کرده بود. چون تعلقی به دنیا و قدرت‌های دنیا نداشت، به همین‌خاطر می‌توانست شجاعت داشته باشد. اگر ملت ما می‌خواهد شجاعت داشته باشد و مقابل قدرت‌های بزرگ بایستد، باید اخلاقی زندگی کند و تهذیب و تزکیه داشته باشد. حضرت امام(ره) می‌فرمایند: زیر بار ظلم رفتن و ظلم‌کردن هر دو به‌خاطر این است که ما تزکیه نشدیم. این مباحث نشان می‌دهد که اخلاق و سیاست در اندیشه امام(ره) یکی است.

دکتر نجمه کیخا

روزنامه همشهری، سیزدهم خرداد 1392.