چاپ
دسته: يادداشت ها
بازدید: 2181
در باب کلاس درس استاد كريم مجتهدی
سخن گفتن درباره استادي که بحث‌هايش از عمق و دقت زيادي برخوردار است و در سرتاسر عمر خويش به معلمي فلسفه شهره بوده و خيل عظيمي از دانشجوياني را پرورش داده که خود اکنون به استاداني در جاي جاي اين مرزوبوم مبدل شده‌اند به واقع سخت و دشوار است. اما به سهم خود و به منظور تجليل از اين آموزگار فلسفه و به پاس آنچه از او آموخته‌ام چند جمله‌اي به منظور پاسداشت اين استاد بزرگوار مي‌نگارم. حتماً حضرت استاد غلط‌هاي بنده را تذکر خواهند داد و باز هم من از ايشان چيزهايي خواهم آموخت که همچون چراغي فراروي نگارنده روشني خواهد بخشيد. بي‌ترديد فضائل استاد مجتهدي بيش از اينها است و بنده به عنوان يکي از شاگردان ايشان سهم خود را در اين مجال کوتاه ادا مي‌کنم.

1 در صدر ويژگي‌هاي استاد همانا دقت منحصر به فرد و توجه دادن به ظرايف و دقايقي است که از چشم بسياري دور مي‌ماند. اين دقت‌ها و ظرافت‌ها همانا فضاهاي بسياري را به روي چشم دانشجويان مي‌گشايد. به ويژه ريشه‌يابي واژه‌ها در درس‌هاي تاريخ فلسفه غرب و ارائه معارفي که در پس هر واژه نهفته است در شمار مباحث مهم استاد است. تنها يک مورد از دقت‌هاي استاد در ترجمه جمله‌اي از ‌هابز که اينگونه معروف شده است: «انسان، گرگ انسان است» را يادآور مي‌شوم. استاد معناي درست اين جمله ‌هابز را اين گونه به پارسي برمي‌گرداند:

انسان، انسان را گرگ است. Homo hominy lupus est.

درواقع در نگاه‌ هابز اگر انسان را به حال خود واگذاري، هيچ چيزي سر جايش نخواهد ماند. در نتيجه انسان نيازمند آن است که قدرتي برتر (لوياتان) بتواند نظم و امنيت او را تأمين کند.

2 نظم گرايي بي‌بديل و قانون‌گرايي در برگزاري کلاس‌هاي درس از ويژگي‌هاي بارز استاد مجتهدي است. وجدان اخلاقي استاد در برگزاري کلاس‌هاي درسي براي هر دانشجو و معلمي آموزنده است. حضور به موقع و حتي زودتر از زمان مقرر تشکيل کلاس و قبل از دانشجويان و بهره‌گيري از همه فرصت‌هاي کلاس تا آخرين دقيقه و حتي بيشتر از زمان مقرر و سخنان پرنکته و پرمغز استاد آن چنان انسان را به وجد مي‌آورد که گاهي حتي يادش مي‌رود که در کلاس درس نشسته است. وجدان کاري و علاقه و تعصب‌ورزي به شغل معلمي و خود را همواره معلم فلسفه شمردن و به آن افتخار کردن در شمار خصايص اصلي استاد است. او همواره خود را معلم فلسفه مي‌داند و به آن افتخار مي‌کند. مي‌توان اين نکته را به معناي تدريس و ارائه مطالب از عمق جان و تلاش مضاعف براي ارائه معارف و مفاهيم و مسائل فلسفي به نسل نو دانست که مي‌تواند براي همه درس آموز باشد.

3 استاد به‌رغم جديت و سخت‌گيري در درون کلاس درس و تلاش براي ارائه پربار معارف فلسفي به دانشجويان، اما در بيرون از کلاس درس انسان بسيار خوش خلقي است. او با گشاده‌رويي پذيراي دانشجوياني است که مي‌خواهند از تجربه‌هاي پربار استاد بهره ببرند و چيزي بياموزند. اين سعي و اهتمام در راهنمايي بي‌دريغ به دانشجويان و همت والا به منظور ارتقاي سطح علمي دانش‌پژوهان با خوش‌رويي تمام صورت مي‌گيرد و استاد بي‌هيچ تکلفي آموخته‌هاي خود را به دانشجويان در خارج از محيط درسي مي‌آموزد. سعي و اهتمام استاد به منظور ارتقاي علمي و تلاش به منظور ارائه بحث و نظر را در تأکيدات ايشان در کارهاي کلاسي مي‌توان به وضوح شاهد بود. مجتهدي از آن دست اساتيدي است که تأکيدات فراواني دارد که دانشجو در تحقيقات کلاسي خود، رأي و نظرش را نيز بنويسد و صرفاً به گزارش آراي ديگران در مقالاتش اکتفا نکند.

همين مسأله دانشجويان را به سمتي سوق مي‌دهد که در آزموني که استاد برايشان ترتيب داده است ارائه ديدگاه‌هاي خود را تجربه کنند؛ در گفته‌هاي ديگران تأمل و مداقه کنند و آداب انديشه‌ورزي را بياموزند. جالب اين که دکتر مجتهدي تحقيقات کلاسي دانشجويان را با دقت تمام مي‌خواند و نکته‌هاي فراواني به منظور ارتقاي آن در حاشيه برگه‌ها يادداشت مي‌کند و تحقيقات را به دانشجويان باز مي‌گرداند تا از نقاط قوت و ضعف خود مطلع شوند. ارزش اين کار استاد زماني روشن مي‌شود که در موارد مشابه، دانشجو از سرنوشت کارهاي کلاسي خود هيچ گاه مطلع نمي‌شود و نمي‌داند قوت‌ها و ضعف‌هاي تحقيقش چه بوده است. حوصله و وقت گذاشتن مجتهدي براي کارهاي کلاسي دانشجويان و نگارش نکته‌هاي فراوان بسيار آموزنده است.

4 دکتر مجتهدي به‌رغم اين که خود در فرانسه تحصيل کرده اما تاکيد فراواني بر پرهيز از به‌کار‌گيري واژگان غير فارسي دارد. اين تعصب‌ورزي به فارسي نويسي و فارسي‌گويي را در کمتر استادي مي‌توان مشاهده کرد و شايد بتوان يکي از نقاط تمايز بخش مجتهدي از ديگران در تکريم پارسي‌گويي و پارسي نويسي و تأکيد بر هويت درخشان ايران به شمار آورد. ترش‌رويي و ناراحتي او هنگامي که با چنين مواردي مواجه مي‌شود مثال زدني است. به ويژه اين که بدون تأخير با تذکر همراه است و اجازه نمي‌دهد کسي در نزد او واژه‌هايي بيگانه به کار برد.

5 و نکته پاياني اين که استاد مجتهدي به‌رغم اينکه در کهنسالي مي‌زيد اما در کلاس‌هاي درس خود بسيار جدي و خستگي‌ناپذير است. او دو ساعت تمام ايستاده بدون آن که حتي بر روي صندلي بنشيند به ارائه آموخته‌هاي خويش به دانشجويان مي‌پردازد و در پايان کلاس درس باز هم سر حال‌تر از دانشجويان است. گويا شور و شوق و عشق به معلمي فلسفه هر روز توانش را دو چندان مي‌کند و او را سيراب و سرمست از حضور در ميان جوانان جوياي فلسفه اين مرز و بوم مي‌کند. او از کارهاي علمي‌اش روحيه‌اي مضاعف مي‌گيرد و اين روحيه را در کلاس‌هاي درس خود و تاليفاتش به دانشجويان و اصحاب فکر و دانش هديه مي‌کند و فرهنگ جامعه را هر روزه ارتقا مي‌بخشد و باز خود نيز تعالي مي‌يابد.

شریف لک زایی

 مهرنامه، شماره ، اسفند 1389.