بررسي ادامه قرباني گرفتن تروريسم در سيستانوبلوچستان
فاجعه تاسوکي، فاجعه سبعانهاي بود که پس از انقلاب نمونه آن را نميتوان به ياد آورد و تقريباً در سايه تعطيلات عيد نوروز و تعطيلي رسانهها به راحتي از کنار آن عبور شد. در حالي که ميتوانست آغازي براي اتخاذ تدابير منسجم و پيشبرنده باشد تا با کار مداوم و برنامهريزي حساب شده بساط تروريستهاي خودفروخته و جاهل برچيده شود.
اقدامات پس از اين حادثه بي آن که از منظر افکار عمومي به سرانجام برسد، پس از گذشت يک سال با برکناري بيسر و صداي فرماندهي ناحيه انتظامي استان سيستان و بلوچستان و چند فرمانده خاطي ديگر به پايان رسيد و امام جمعه محترم زاهدان در نخستين سالگرد فاجعه تاسوکي در گلزار شهداي حضرت رسول اکرم(ص) شهر اديمي، آشکارا و پس از يک سال اعلام کرد که پس از فاجعه تاسوکي کسي به تعقيب اشرار نپرداخته است.
طي دو سال اخير بارها از زبان مسئولان ادعا شده است که تروريستها دستگير و متلاشي شدهاند. از جمله آخرين اين اخبار اظهار نظر يكي از مسئولان است که مدعي شد با همكاري وزارت اطلاعات، گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي كنترل و سرشاخههاي اصلي اين گروه نابود شد. وي، به درستي، با بيان اين كه اين گروهك در ابتدا گروهي راهزن بوده است، تصريح كرد: اين گروه در ابتداي فعاليت مورد توجه سرويسهاي امنيتي خارج از كشور قرار گرفته و به عنوان يك صداي مخالف در كشور عليه نظام و دولت به فعاليت ميپرداخت. وي با بيان اين كه با درايت از ابتدا اين گروهك تروريستي كنترل شد اظهار داشت: كليه تحركات اين گروهك شناسايي و دستگاه امنيتي به طور كامل آنها را كنترل كرده و زير نظر دارد.
روشن نيست با توجه به اين ادعاها چگونه فجايع تروريستي همچنان رخ ميدهد و با توجه به کنترل و زير نظر بودن تروريستها چرا اقدامات بازدارندهاي صورت نگرفته است؟
****************
در حادثه شامگاه پنجشنبه (27 تيرماه) که يادآور فاجعه شامگاه خونين پنجشنبه (25 اسفند 1384) تاسوکي است، باز هم تروريستهاي مسلح، جمعي از فرزندان اين مرزوبوم را ناجوانمردانه به شهادت رساندند. البته فاجعه تاسوکي، فاجعه سبعانهاي بود که پس از انقلاب نمونه آن را نميتوان به ياد آورد و تقريباً در سايه تعطيلات عيد نوروز و تعطيلي رسانهها به راحتي از کنار آن عبور شد. در حالي که ميتوانست آغازي براي اتخاذ تدابير منسجم و پيشبرنده باشد تا با کار مداوم و برنامهريزي حساب شده بساط تروريستهاي خودفروخته و جاهل برچيده شود. مصاحبههاي اخير برخي رسانهها با تروريستهاي موسوم به جندالله، خودفروختگي آنها به اجانب را بيش از گذشته اثبات ميکند.
اگرچه فاجعه تلخ و دردناک تاسوکي که در آن براي نخستين بار جمع زيادي از مردم عادي بيگناه هدف قرار گرفته و در حالي که دست و دهان و چشمان آنان بسته شده بود، به گلوله بسته شدند اما در فاجعه انفجار اتوبوس کارکنان سپاه در بهمن 1385 روشن شد که تروريستها بساط خود را به درون شهر گستردهاند و در حال انتقامگيري از مردم و نظام هستند و همين امر، بايد زنگ خطر را براي اصحاب تأمين امنيت به صدا در ميآورد و موجب پيدايش اقدامات مؤثرتر ميشد.
پس از حادثه انفجار اتوبوس کارکنان سپاه البته برخي اقدامات تقريباً مؤثر و اورژانسي صورت گرفت. مضاف بر اين که اين اقدامات به خاطر حضور به موقع مردم و به ويژه دلاوري شهيد بزرگوار مسلم کيخا، يکي از اهالي منطقه انفجار بود که البته در هياهوي مصاحبههاي پرطمطراق برخي مسئولان گم شد.
به نظر ميرسد اقدامات پس از اين حادثه بي آن که از منظر افکار عمومي به سرانجام برسد، پس از گذشت يک سال با برکناري بيسر و صداي فرماندهي ناحيه انتظامي استان سيستان و بلوچستان و چند فرمانده خاطي ديگر به پايان رسيد و امام جمعه محترم زاهدان در نخستين سالگرد فاجعه تاسوکي در گلزار شهداي حضرت رسول اکرم(ص) شهر اديمي، آشکارا و پس از يک سال اعلام کرد که پس از فاجعه تاسوکي کسي به تعقيب اشرار نپرداخته است.
آيا سخنان امام جمعه زاهدان و نماينده ولي فقيه در استان سيستان و بلوچستان آن قدر کم اهميت بود که نه تنها در هيچ رسانهاي منعکس نشد، بلکه توسط هيچ نهادي هم پيگيري نشد؟ اين سخنان نشان داد کوتاهيهاي زيادي در اين فاجعه رخ داده است. امام جمعه محترم زاهدان به صراحت از عدم تعقيب تروريستها پس از فاجعه سخن به ميان آورد. در حالي که ديگران مدعي تعقيب تروريستها بودند!
طي دو سال اخير بارها از زبان مسئولان ادعا شده است که تروريستها دستگير و متلاشي شدهاند. از جمله آخرين اين اخبار اظهار نظر يكي از مسئولان است که مدعي شد با همكاري وزارت اطلاعات، گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي كنترل و سرشاخههاي اصلي اين گروه نابود شد. وي، به درستي، با بيان اين كه اين گروهك در ابتدا گروهي راهزن بوده است، تصريح كرد: اين گروه در ابتداي فعاليت مورد توجه سرويسهاي امنيتي خارج از كشور قرار گرفته و به عنوان يك صداي مخالف در كشور عليه نظام و دولت به فعاليت ميپرداخت. وي با بيان اين كه با درايت از ابتدا اين گروهك تروريستي كنترل شد اظهار داشت: كليه تحركات اين گروهك شناسايي و دستگاه امنيتي به طور كامل آنها را كنترل كرده و زير نظر دارد.
روشن نيست با توجه به اين ادعاها چگونه فجايع تروريستي همچنان رخ ميدهد و با توجه به کنترل و زير نظر بودن تروريستها چرا اقدامات بازدارندهاي صورت نگرفته است؟ کارکرد اين اشراف و کنترل در کجاست؟ اگر چنين کنترلي وجود دارد، چرا باز هم شاهد اقدامات تروريستي هستيم؟
در يک مورد هم که ظاهراً گروهي از خاطيان محاکمه شدند، در حکمي که پس از 14 ماه درباره برخي مأموران نيروي انتظامي صادر شد، با صلاحديد برخي از مسئولان، هيچ نامي از خاطيان برده نشد و اين شائبه در اذهان پديد آمد که شايد اين حکم در خلأ و براي ترميم افکار عمومي اعلام شده است و واقعاً کسي محکوم نشده است! البته در همين مدت وزير محترم اطلاعات اتهام کوتاهي دستگاه مربوطه را نپذيرفت و در مقابل وزير محترم کشور قبول کرد که کوتاهيهايي شده است.
در ماه گذشته بار ديگر شاهد بروز يک حادثه تروريستي بوديم. اما تا کي بايد منتظر اين حوادث بود؟ تا کي بايد منتظر بود که فرزندان اين مرزو بوم به دست تروريستهاي خودفروخته از ميان ما پر کشند؟ تا کي مردم استان سيستان و بلوچستان تاوان برخي بيتدبيريها را بپردازند؟
به هر حال براي اين که با مفهوم کنترل تروريستها آشنا شويم، حوادثي را که در عرض دو سال گذشته رخ داده است، با هم مرور ميکنيم:
1. حمله گروهک تروريستي جندالله به پاسگاه انتظامي ناهوک و ربودن هشت سرباز وظيفه و فرمانده اين پاسگاه در شهرستان سراوان با به همراه بردن برخي سلاحهاي پاسگاه و آزادي آنها پس ماهها در حالي که فرمانده پاسگاه را به شهادت رسانده بودند. فيلم درخواست کمک گروگانها در حالي که با تهديدات تروريستهاي جندالله همراه بود، از برخي شبکههاي خارجي پخش شد.
2. فاجعه تروريستي تاسوکي در 25 اسفند 1384 و شهادت 22 نفر از مردم عادي و مسافر در ده کيلومتري پاسگاه تاسوکي. در اين فاجعه هفت نفر زخمي و هفت نفر هم گروگان گرفته شدند که شش نفر آنها در طي قريب به شش ماه به تدريج آزاد شدند و يک نفر نيز به شهادت رسيد. تروريستها به همراه گروگانها به آن سوي مرزها گريختند. بعد از مدتي فيلمي که در شب فاجعه توسط تروريستها تهيه شده بود در سيستان و بلوچستان پخش شد و از نيت تروريستها مبني بر کشتار مردم عادي پرده بر داشت. از نکات جالب اين فيلم، اعتراف سرکرده گروهک تروريستي جندالله لحظاتي قبل از ايجاد اين فاجعه است که اعتراف ميکند امشب فاجعهاي در راه است و آنها آمدهاند جمعي بيگناه را بکشند. چيزي که بعداً همين تروريست در اطلاعيه خود با عنوان حمله به کاروان مسئولين از آن ياد کرد! البته در اين زمينه شايد خبرگزاريهاي داخلي نيز مقصر باشند که بدون توجه به واقعيت ماجرا و کشتار مردم عادي از حمله ترويستها به کاروان دولتي خبر دادند. گفتني است فيلم درخواست کمک هفت گروگان از مسئولين، که در ميان آنان يک دانشجو، دو کاسب و يک کارمند هلال احمر بودند، از شبکههاي مختلف و از جمله الجزيره پخش شد.
3. حادثه دارزين در نزديکي بم در 23 ارديبهشت 1385 و شهادت 11 تن از مردم عادي توسط تروريستها که مشابه فاجعه تاسوکي بود. پس از اين حادثه، در طي دو هفته، خبرها حاکي از آن بود که عوامل اصلي پديدآورنده اين فاجعه کشته و زخمي و دستگير شدند. گفته شد برادر عبدالمالک ريگي، سرکرده تروريستهايي که فاجعه تاسوکي را به وجود آوردند، عامل اصلي اين فاجعه است که گويا از چنگ مأموران که منطقه را در محاصره داشتند، فرار کرد.
4. ترور چهار مأمور نيروي انتظامي در بهمن ماه 1385 در خيابان بزرگمهر شهرستان زاهدان که از خيابانهاي اصلي اين شهر است. تروريستها از اين حادثه فيلمي تهيه کرده بودند که بعداً با دستگيري برخي اين عاملان اين حادثه، فيلم اين ترور کشف و بخشهايي از آن در برنامه اعترافات متهمان در اواخر اسفند 1385 از شبکه استاني هامون پخش شد.
5. انفجار اتوبوس کارکنان نيروي زميني سپاه در 25 بهمن 1385 که تنها چند روز پس از ترور سرهنگ شيبک و سه همکار وي در زاهدان رخ داد و طي آن با انفجار بمبي که در سر راه اتوبوس کارکنان سپاه منفجر شد، 13 تن از نيروهاي تيپ 110 سلمان فارسي نيروي زميني سپاه به شهادت رسيدند و قريب بيست نفر نيز زخمي شدند. شهامت مسلم کيخا از اهالي محل انفجار اتوبوس منجر به دستگيري يک تن از عوامل اصلي اين حادثه شد که سرنخهايي را به دست مأموران امنيتي و انتظامي داد. متأسفانه ايشان، که اقدامش موجب شد نيروهاي امنيتي به سرنخ هايي دست يابند، توسط تروريستها در همان محل با شليک گلولههاي متعدد به شهادت رسيد. يکي ديگر از تروريستها نيز با اقدام به موقع مردم در همان محل دستگير ميشود. تروريستها از اين حادثه نيز فيلمي تهيه کرده بودند که با دستگيري آنها مراحل مختلف فعاليتهاي آنها به نمايش درآمده بود و سند انکارناپذيري بر حضور برخي عناصر دستگير شده در ترورها بود. افزون بر اين که از لحظه انفجار اتوبوس فيلم گرفته شده بود، چگونگي به شهادت رساندن راننده پيکاني که در انفجار اتوبوس از آن استفاده شده بود نيز به نمايش درآمده بود. اين فيلم بيانگر تناقض در ادعاهاي مختلف تروريستها مبني بر مبارزه براي تحقق آزادي و حفظ حقوق شهروندي است. گروهکي که براي اقدامات تروريستي خود به سرقت خودرو شهروندان مبادرت کرده و با به شهادت رساندن آنان اقدامات خرابکارانه خود را پيگيري ميکند، اکنون خود را مدافع حقوق مردم ايران ميداند! در موردي ديگر نيز با به شهادت رساندن يکي از هموطنان از خودرو وي براي انفجار در مقابل استانداري استان سيستان و بلوچستان استفاده کردند. از اين موارد بسيار است که به همين دو مورد اکتفا ميشود.
6. بر اين مجموعه بايد شهادت حميد کاوه، احمد زاهد شيخي، محمد شاهبازي و نامجو را که ناجوانمردانه و در حالي که در گروگان گروهک جندالله بودند و در غربت به شهادت رسيدند نيز افزود. شهادت اين گروگانها در حالي است که تروريستهاي جندالله مدعياند از آموزههاي حضرت رسول (ص) پيروي ميکنند! کدام آموزه اسلامي و دين محمدي (ص) اين گونه ترور و آدمکشي را توجيه و ترويج ميکند؟ افزون بر اينها موارد متعدد آدمربايي و گروگانگيري که نقش و حضور گروهک جندالله در انکار ناپذير است بايد بر مجموعه حوادث دو سال اخير افزوده شود. برخي از گروگانها، که شماري از آنها تاجر و کاسب بودند، با پرداخت مبالغ کلاني و بعد از مدتها توسط اين گروهک آزاد شدند.
7. و در ماه گذشته غروب خونين پنجشنبه 28 تير 1386 در منطقه کورين اطراف زاهدان در طي کمين تروريستها 11 تن از فرزندان بسيجي، سربازان وظيفه و سپاهي اين مرزوبوم به شهادت رسيدند و نه تن نيز با زخمهايي بر پيکر راهي بيمارستان شدند. محمد امين ريگي، از شهداي اين فاجعه، از هموطنان بلوچ و از برادران اهل سنت بود. همچنين دكتر صادقي، که به عنوان پزشکي در نيروي زميني سپاه به خدمت اشتغال داشت ناجوانمردانه و در حالي که هيچ سلاحي به همراه نداشت، به شهادت رسيد. اين حادثه لحظاتي پس از پايان سفر فرمانده کل سپاه به استان سيستان و بلوچستان رخ داد.
اکنون و در آستانه چهلم شهادت جمعي از دلاوران بسيجي و سربازان وظيفه و سپاهي ضمن تسليت به خانوادههاي اين عزيزان پرسش بسياري از مردم صبور استان سيستان و بلوچستان را يادآور ميشوم که به راستي چه کسي مقصر است؟ تروريستها؟ نيروهاي سياسي و امنيتي و انتظامي؟ مردم صبور استان سيستان و بلوچستان؟ واقعاً چه پاسخي براي بروز چنين حوادث و فجايعي وجود دارد؟
يکي از مسئولان، که از زخمي هاي فاجعه تروريستي تاسوکي است، پس از انفجار اتوبوس کارکنان سپاه و دستگيري برخي تروريستها در محل حادثه توسط مردم، در سخناني اظهار داشت، اگر مردم در حادثه ترور چهار مأمور نيروي انتظامي نيز پيشقدم شده و وارد معرکه ميشدند حتماً تروريستها دستگير ميشدند! گو اين که مردم حافظ تأمين امنيتاند! من از اقدام ايشان و همکارانشان در فاحعه تروريستي تاسوکي سخني نميگويم.
به هر حال مردم سيستان و بلوچستان منتظر اقدامات مؤثرتر مسئولان در تأمين و تضمين امنيت هموطنان و مقابله با تروريستهاي خود فروخته هستند.
شریف لک زایی
http://baztab1.org/news/73265.php