چاپ
دسته: يادداشت ها
بازدید: 3166

توجه به حوزه عمومی كه در عصر جديد نيز بسيار مورد توجه است، در تأسيس دولت مهدوی، نقش اساسی و مهمی دارد، چنان‌كه گفته شد، انسان‌ها با اقبال درونی و پذيرش باطنی و عمومی خود به سمت تأسيس دولت مهدوی حركت می‌كنند و در غير اين صورت، دولت صالح، عادل و آزاد مهدوی تشكيل نخواهد شد، در همين راستا، تحقق آزادی از اهميت فراوانی برخوردار است؛ زيرا انسان‌ها تنها در سايه آن می‌توانند آسان‌تر و سريع‌تر به سمت پذيرش و برپايی دولت مهدوی حركت كنند. در واقع، نقش و حضور آزادی بيرونی در تحقق حكومت مهدوی نقش بسيار مهم و حياتی است.

****************

خبرگزاری قرآنی در یادداشتی به معرفی نوشته ای از این جانب در موضوع آزادی و مهدویت پرداخته است که به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان ملاحظه می کنید. به زودی اصل مقاله را نیز در همین پایگاه قرار خواهم داد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه آذربايجان‌غربی، در بخشی از اين مقاله موضوع اهميت آزادی در آموزه‌های دينی مورد بررسی واقع گرديده و آمده است: اهميت آزادی در آموزه‌های دينی در نوع نگرش نسبت به انسان ريشه دارد.

نويسنده مقاله در توضيح نوع نگرش نسبت به انسان دو نوع نگاه را مورد توجه قرار داده و در تشريح آن دو می‌افزايد: نخست، نگاه قیّم مآبانه كه معتقد است بايد انديشه‌ها و ارزش‌های دينی را بر انسان‌ها تحميل و بدين ترتيب، انسان را هدايت كرد.

ديگر، نگاهی كه انسان را موجودی آزاد و انتخاب‌گر می‌بيند كه خود، راه خويش را برمی‌گزيند، در اين نگاه، آگاهی، خردورزی و دين‌داری به انسان‌ها كمك می‌كند تا مسير خويش را برگزينند. بر همين مبنا، برخی متفكران مسلمان بر اين باورند كه انسان ذاتاً آزاد و تربيت‌پذير است.

«لك‌زايی» می‌افزايد: در اين ديدگاه، در تعريف انسان، با اشاره به ويژگی آزادی و انتخاب‌گری او، اهميت و برتری انسان در «توان» گزينش و انتخاب‌گری و تسلط بر خود، محيط و جامعه خود خلاصه می‌شود، پس آزادى يعنی «تسلط انسان بر ساختن خويش و ساختن محيط خويش، امتياز انسان بر همه موجودات ديگر عالم طبيعت اين است كه مى‌تواند بر طبيعت مسلط باشد و شرايط طبيعى را بر وفق خواسته و نياز خود دگرگون كند يا در برابر هجوم عوامل نامساعد طبيعى، سد و مانع به وجود آورد» اگر اين نشانه و خصلت را از آدمی بگيرند، دچار مسخ شخصيت و انسانيت می‌شود.

در ادامه اين مقاله آمده است: بر اساس چنين روی‌كردی، انسان از آن رو انسان است كه با توجه به توان و ظرفيت خدادادی خويش، آزاد باشد و خود به گزينش و انتخاب دست زند. به همين جهت، آدمی بر مبنای آزادی و انتخاب‌گری، مسئول و پاسخ‌گو شمرده می‌شود، در غير اين صورت، نمی‌توان انسان را موجودی پاسخ‌گو به شمار آورد، اين، خود، نشان‌دهنده نقش بسزای آدمی در تعيين سرنوشت خود است، در واقع، اختيار و آزادی، توانايی انسان در ساختن سرنوشت فردی و جمعی خود شمرده شده است، اين ساختن به گونه‌ای است كه آدمی بر خود و جامعه خويش، قدرت و سلطه می‌يابد.

«شريف لك‌زايی» با ابراز اينكه انسان موجودی است كه می‌تواند در ساختن خود مؤثر باشد كه اين، همان آزادی معنوی و درونی است ادامه می‌دهد: انسان، می‌تواند در حيات و نظام اجتماعی و سياسی خود نيز مؤثر باشد، شايد اثرگذاری در حوزه عمومی را بتوان متأثر از آموزه‌های دينی به شمار آورد، بر اين اساس، انسان، موظف به دخالت در حوزه عمومی است،از اين نگاه، مردم در تمام امور حكومت سهيم‌اند و يكى از آموزه‌هاى اساسى و مهم اسلام، توجه به امور ديگر مسلمانان است، به همين دليل، سكوت و مشاركت‌نكردن در امور اجتماعى مسلمانان، ناپسند بوده و در رديف ترك مسلمانى آمده است.

نويسنده در ادامه مطلب با اشاره به روايت مشهور رسول اكرم(ص) كه فرمود: «هر كس صبح سر از خواب نوشين بردارد و در انديشه مسلمانان نباشد، مسلمان نيست» به احساس مسئوليت فرد مسلمان نسبت به ديگران اشاره مى‌كند و ادامه می‌دهد: دكتر سيد محمد حسينی بهشتی در همين زمينه مى‌گويد: اگر يك انسان، يك حزب، يك تشكيلات، يك قشر، يك ملت و يك نژاد بخواهد به سعادت برسد، يعنى مسئوليت‌هایى را كه به عهده دارد، انجام بدهد، طبق جهان بينى اسلام بايد به آزادى، به نجات و رستگارى و فلاح همه انسان‌ها بپردازد.

در ادامه اين مقاله موضوع آزادی در مباحث مهدويت مورد اشاره قرار می‌گيرد و نويسنده می‌افزايد: توجه به حوزه عمومی كه در عصر جديد نيز بسيار مورد توجه است، در تأسيس دولت مهدوی، نقش اساسی و مهمی دارد، چنان‌كه گفته شد، انسان‌ها با اقبال درونی و پذيرش باطنی و عمومی خود به سمت تأسيس دولت مهدوی حركت می‌كنند و در غير اين صورت، دولت صالح، عادل و آزاد مهدوی تشكيل نخواهد شد، در همين راستا، تحقق آزادی از اهميت فراوانی برخوردار است؛ زيرا انسان‌ها تنها در سايه آن می‌توانند آسان‌تر و سريع‌تر به سمت پذيرش و برپايی دولت مهدوی حركت كنند. در واقع، نقش و حضور آزادی بيرونی در تحقق حكومت مهدوی نقش بسيار مهم و حياتی است.

از جمله نكات مهمی كه در زمينه‌سازی برای تأسيس حكومت مهدوی نمی‌توان فراموش كرد، تصريح بر اين مطلب است كه در جامعه استبداد‌زده، نيازهای واقعی حيات آدمی از ياد می‌رود و انسان‌ها از شرايط استبدادی تأثير می‌پذيرند و در نتيجه، خلق و خوی آنان حالتی استبداد‌زده به خود می‌گيرد. بنابراين، مقدمات از ميان بردن استبداد در جامعه می‌تواند زمينه‌ساز ظهور و تأسيس دولت مهدوی به شمار آيد. از اين رو، بايد ساز و كاری به وجود آيد كه آزادی در جامعه، عينيت و واقعيتی آشكار و مشهود بيابد. البته تحقق عينی و واقعی آزادی در جامعه بايد بر مبنای الگوی تربيتی آزادانه باشد.

در نظام استبدادی، ظرفيت‌های آدمی قدرت ظهور ندارند و اين اجازه به انسان داده نمی‌شود تا بتواند استعدادهای خويش را محك زند و عملی كند. در چنين نظامی، اطاعت افراد نيز از روی ترس و وحشت است. نظام استبدادی همواره به استخفاف شهروندان خويش و اطاعت آنها می‌انديشد: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُf؛[14]» پس قومش را از راه به در برد، آن گاه از او پيروی كردند.

اين در حالی است كه استخفاف انسان در آموزه‌های دينی بسيار ناپسند شمرده شده است؛ چون اطاعت از روی ترس موجب مسخ آدمی می‌شود. اصل بر اين است كه انسان با اختيار تكوينی و آزادی خويش، حاكم را انتخاب كند؛ يعنی بايد به آن حد از دانش و آگاهی و معنويت برسد كه بتواند با كمال آزادی، «امام» و «دولت مهدوی» را انتخاب كند و زمينه ظهور آن را فراهم سازد.

در اين زمينه، توصيه معدود متفكران مسلمان اين است كه جامعه بايد به آگاهی دست يابد تا بر اساس آن، آزادانه درباره خود و جامعه تصميم گيرد. در اين ديدگاه، صرف تغيير نظام سياسی، كارآيی زيادی ندارد. البته اين كار، شرط لازم است، نه شرط كافی، مگر اين‌كه ذهنيت انسان‌ها تغيير كند. اين در حالی است كه ذهنيت بيشتر انسان‌ها به دليل حضور ديرپای نظام‌های سياسی خودكامه، استبدادزده شده است و خود به خود، استبداد توليد می‌كند. از اين رو، بايد با تلاش‌های اساسی فرهنگی و فكری، زمينه‌های تأسيس جامعه‌ای آگاه و آزاد را فراهم آورد. تنها چنين جامعه‌ای می‌تواند آزادانه، خواستار برپايی دولت مهدوی گردد و در فراهم شدن شرايط آن بكوشد.

لك زايی در پايان اين بخش از مقاله خود می نويسد: بايد ابتدا معلوم شود كه آزادی، هدف انتزاعی نيست و تحقق آن، به التزام ديگران از جمله حاكمان مشروط است، افزون بر آن، بايد به جريان‌هايی كه برای تحقق آزادی مطلوب تلاش می‌كنند، ياری رساند تا نهادها و افرادی كه استبداد را در جامعه گسترش می‌دهند، تضعيف شوند و به جای آن، آزادی‌های مشروع و قانونی، پرورش و تقويت گردد، آن‌چه می‌تواند به اين فرآيند كمك می‌كند، الگوی تربيتی مطلوبی است كه بتواند آزادی را در وجود افراد نهادينه كند و نسلی پديد آورد كه نه تنها آزادی را يك ارزش مؤثر و مطلوب بداند، بلكه در عمل نيز بدان پای‌بند باشد.

منبع: خبرگزاری قرآنی

http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=110473