طلیعهای در استقبال از پیادهروی اربعین
زیارت اربعین اگرچه ریشه دیرینی دارد اما در چند سال اخیر به یک مسأله جدید در ارائه مناسک تازه از شیعیان امامیه نیز بدل شده است. این تنها مناسکی از شیعیان است که تمامی شیعیان را گرد هم میآورد، چونان حج که همۀ مسلمانان را یکجا گرد میآورد. جمعیت اما در اینجا بیش از آن مقداری است که در موسم حج مشاهده میشود و البته اعمال مختصهای هم ندارد که همه ملزم به انجام آن باشند. برای حضور در کاروان راهپیمایان اربعین نیز هیچ محدودیتی نیست؛ فقط کافی است که ارادهای باشد و دعوت و طلبی صورت گیرد. گویا من هم امسال برای این مراسم دعوت شدهام. با پیشنهاد دوستان برای نخستین بار عزمم را جزم کردهام که به زیارت اربعین بروم و در مراسم پیادهروی کاروان اربعین از نجف تا کربلا شرکت کنم؛ البته بهتر است بگویم که این اولین سفر مستقلم به عتبات عالیه مقدسه است. اسفند 1396 که برای همایش گفتوگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب در بیتالحکمه بغداد شرکت کرده بودم، یک روز آخر حضور در عراق به اتفاق همراهان به زیارت مرقد امام علی علیه السلام در نجف و امام حسین علیه السلام در کربلا گذشت. در هر کدام از این دو مکان هم حدود دو ساعت بودیم و آن هم در روز جمعه که زمان شلوغی برای حضور در این اماکن است. یک زمانی یکی از دوستان که در سفر روسیه با هم بودیم، با تعجب میگفت چگونه کشورهای مختلف رفته ولی تاکنون کربلا و نجف نرفتهای؟!
به نظرم چنین سفری فقط یک سفر سیاحتی نیست و نباید هم اینگونه تلقی شود بلکه سفری پررمز و راز و پرمعناست که باید موعد و زمانش برای رفتن فرا برسد و انسان لایق برای این سفر پرمعنویت شود، فرد باید مسافرِ سالک دعوت و طلب شود و شوق و انگیزه رفتن در انسان به وجود آید. زیارت اولیا و انبیا و ائمه نباید عادت شود. وقتی عادت شد، عادی میشود و اثرات معنوی خود را از دست میدهد. زیارت باید تازگی داشته باشد و بتواند روح و جان آدمی را صیقل داده و ارتقا دهد. من هر سال حداقل یک بار به زیارت امام رضا علیه السلام میروم. این سفر به نوعی شاید عادی و عادت شده است. زمانی در سفر دیگری با یک شهروند شیعه کویتی همراه و همسفر بودم. میگفت طی یک سال حداقل ماهی یکبار برای زیارت امام رضا علیه السلام به ایران آمده است. شوق و ذوق حضور در این مکان از برق چشمانش هویدا بود. گو اینکه هر بار به زیارت میرود، آن زیارت برایش تازگی دارد و عادتی که باید انجامش دهد، نشده است. او برای اینکه باورم شود که راست میگوید، گذرنامه خودش و دفعاتی که مهر ورود و خروج به شهر مشهد بر آن حک شده بود را هم نشانم داد. به نظرم زیارت اربعین به کنگرهای عظیم برای گردهمایی شیعیان و اگر بخواهیم دایرهاش را گستردهتر کنیم، همۀ دوستداران اهلبیت علیهم السلام از سراسر جهان تبدیل شده است زیرا در آن فقط شیعیان حضور ندارند و این مراسم فقط رنگ شیعی ندارد. در کاروان اربعین کسی از ملیت و مذهب و حتی دین زائر پرسش نمیکند. نهتنها اهل سنت بلکه متدینان مسیحی نیز در این مراسم حضور مییابند و راه را میجویند و بر آن هستند تا حرکت کنند. حرکت خود موضوعیت دارد و واجد اهمیت است. هیچگاه نباید توقفی صورت گیرد جز برای برداشتن توشۀ سفر.
مراسم اربعین امسال البته در فضای خاصی انجام خواهد شد. مردم برخی از مناطق مختلف عراق که در شمار شیعیان هم هستند در روزهای گذشته اعتراضاتی را نسبت به دولت شکل دادند. برای هر آشنای با حوادث منطقه روشن است که برخی بر آن هستند از این آب گلآلود ماهی خود را صید کنند؛ دقیقاً کاری که در سوریه انجام و اعتراضات مردم آنجا به انحراف کشیده شد و آنها را به فضایی سوق داد که تقریباً با تخریب زیرساختهای این کشور همراه شده و متأسفانه آسیبهای جدی به این کشور وارد آورده است. اکنون، اعتراضات عراق بهانهای را پدید آورده است که عدهای عقدهگشایی شکستهای خود را در سوریه و لبنان و یمن بر گرده خواستههای مردم عراق سوار کنند و بر خر مراد سوار شوند و بتازند. این در حالی است که خواستههای اصلی مردم نه در تضاد با ارزشهای زیارت اربعین بلکه در راستا و هماهنگ با آن است. آنها که بر آن هستند از این اعتراضات برای خود کلاهی بسازند، آخرین تقلاها را دارند انجام میدهند تا بلکه از این اعتراضات منافع خود را صید كرده و همراهی دو ملت عراق و ایران را خدشهدار كنند. وجود عتبات عالیه مقدسه و حوزه علمیه شیعه در نجف و نیز حضور مراجع و علمای بسیاری که در عراق بوده و هستند، مبنای بسیار خوبی برای همبستگی ایرانیها و عراقیها پدید آورده است که باید در حفظ و حراست از آن تلاش کرد.
یقیناً اربعین امسال، اربعین بهیادماندنیتری خواهد بود و حرکت کاروان اربعین را پرشتابتر خواهد كرد.
آغاز راه و حرکت
امروز نخستین روز سفر به سمت عراق برای شرکت در مراسم پیادهروی اربعین حسینی است. همسفرانم آقایان دکتر رسول نوروزی و دکتر مختار شیخ حسینی هستند. هر دو عزیز از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند. مسوولیت برنامه و کاروان با آقای دکتر شیخحسینی است و زحمت کارهای این سفر شخصی بر دوش ایشان است. کاروان سهنفرۀ ما شاید یکی از کوچکترین کاروانها در این حرکت عظیم است و همچون قطرهای است در میان اقیانوسی که دلهای عشاق اباعبدالله الحسین علیه السلام را به همدیگر نزدیک کرده.
از قدیم اربعین برایم خاطره انگیز بوده است. آنچه از گذشتههای نه چندان دور به یاد دارم، توزیع حلیم سیستانی (به لهجه سیستانی، غُلُور) در روز اربعین حسینی است که در غالب مساجد و محلات سیستان انجام میشد. برای من مراسم اربعین در سیستان با همین حلیم آن آشناست. اصلاً گویا اطعام به شکلهای مختلفی که در اینگونه مراسم انجام میشود، به جزء لاینفکی از این آیینها مبدل شده است. مراسم سینهزنی در سیستان در گذشته به 10 شب نخست ماه محرم منحصر بود؛ البته دو، سه شب اول هم باز تقریباً خبری از سینهزنی و حرکت هیأتها در خیابانها نبود ولی کمکم از شبهای چهارم به بعد بازار سینهزنی و زنجیرزنی هم گرم میشد و چهرههای تازه زیادی هم در مسجد آمد و شد داشتند، آن هم بعد از نماز و منبر و روضه. اغراق نکردهام اگر بگویم جمعیت حاضر در ابتدای شب تا انتهای آن کاملاً دیگرگون میشد و تیپهای انتهای برنامه کاملاً افراد جدیدی بودند که به ندرت هم در مسجد پیدایشان میشد اما باوجود این 10 شب، در طی دیگر ایام ماه محرم و صفر گرچه مراسم سخنرانی و روضه برقرار بود اما دیگر از سینهزنی خبری نبود و مخاطبان هم همان چهرههای قدیمی بودند که غالباً به مسجد رفت و آمد داشتند.
اکنون اما در همان ایامی که خاطرات قیام امامحسین ؟ع؟ در سیستان در خاطرم زنده شده، به سمت کربلا، مهمترین محل رویارویی حق و باطل، میروم؛ گو اینکه باید حرکتی صورت گیرد. در اینجا حرکت، خود مقصود و مراد است. تا حرکتی هم انجام نشود، هیچ هدفی محقق نمیشود؛ اما از سویی «کرب وبلا» هم واژه خاطرهانگیزی برای عشاق امامحسین ؟ع؟ است. برای آنان که میخواهند رنج و مرارتهای اهل بیت علیهم السلام را در این مورد بازگو كنند از کرب و بلا سخن میگویند که آشکارا نشاندهندۀ ظلم و ستمی است که بر خوبان امت پیامبر و سلالۀ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رفته است.
حرکتم با دوستانم از قم شروع شد؛ البته من خودم را از تهران به قم رساندم و در ترمینال مسافربری قم به دوستان ملحق شدم. همانند همۀ ایامی که تقاضا برای سفر با وسایل نقلیۀ عمومی زیاد است، با زحمت خودم را به قم رساندم. گو اینکه حرکت نمیتواند بیزحمت باشد؛ اما در هر حال این ایام، روزهای پادشاهی شرکتهای مسافربری هم هست که هر گونه میخواهند با مسافران برخورد میكنند. گویا باید موکبهای مرکب حملونقل رایگان هم شکل گیرد و موکبها فقط به ارائۀ خدمات تغذیه در بین راه محدود نشوند؛ البته به صورت اندک و جسته و گریخته چنین موکبهایی وجود دارد؛ چه در ایران و چه در عراق.
روزنامه صبح نو، شنبه، 12 مهرماه 1399.