جدیدترین مطالب

در میان مباحث علوم سیاسی امنیت یکی از واژه های فربه به شمار می آید که مباحثات فراوانی در مورد آن صورت گرفته است. این بدان جهت است که حل و فصل مقوله امنیت همچون رفع مشکلات معیشتی از الویت برخوردار است. اساساً هر مبحثی که در علوم سیاسی مورد توجه قرار می گیرد، به نوعی با امنیت در ارتباط است. حتی رفع مشکلات اقتصادی نیز در گرو وجود امنیت است. مادامی که امنیت نباشد هیچ مشکلی حل شدنی نیست.به دلیل زیر بنایی بودن امنیت، این موضوع از گذشته های دور مورد اندیشه ورزی و تأمل عالمان واقع شده است و تألیفات متعددی در این زمینه برجای مانده است. اما مطالعه منسجم و آکادمیک در خصوص آن، تنها در سده های اخیر و به ویژه در قرن بیستم انجام شده است. در این قرن البته مباحث امنیت تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. در ابتدا پرداختن به مبحث امنیت در چارچوب اندیشه­ای رئالیستی و متأثر از پارادایم رفتارگرایی بود که امنیت را در امنیت نظامی و رهایی از تهدیدات خارجی معنا می نمود. مهم­ترین تحول در مفهوم امنیت، کمرنگ شدن ابعاد خارجی و نظامی امنیت و پرداختن به فضای داخلی است. به گونه­ای که امروزه، بالا بودن مشروعیت و ثبات سیاسی کشورها بیش از دارا بودن سلاح های نظامی امنیت آنها را تأمین می کند. امروزه به تعبیری امنیت جنبه نرم افزاری پیدا نموده است.

امنیت افکار و روان انسان ها بیش از جان آنها در معرض خطر قرار گرفته است. تهدیدات اطلاعاتی و روانی بیش از تهدیدات نظامی خطر آفرین شده است و پرداختن به افکار عمومی کشورها اهمیت فراوانی یافته است.

در دوره معاصر و با رواج اندیشه­های پست مدرنیستی، مسائلی همچون پرداختن به حقوق اقلیت­ها، قومیت­های مختلف، زنان، مسائل زیست محیطی و مباحث جهانی شدن، امنیت را در سطوح خرد تری مورد توجه قرار داده است. در این برهه اساساً هر مساله ای که در سطوح خردی مانند خانواده، ناامنی و اضطراب پدید آورد، می­تواند تهدیدی برای سطوح کلان تر همچون کشور و جامعه بین المللی باشد. جنبش های فمنیستی و دفاع از حقوق زنان و طرح آن در مسائل بین الملل از این منظر صورت می گیرد. اخیراً برخلاف دیدگاه های رئالیستی، گرایش و توجه به سوی مباحث اخلاقی و توجه بدان در سطح بین الملل نیز رواج بیشتری یافته است.

با وصف بسیار مختصری که از بحث امینت صورت گرفت می توان دریافت که این مبحث در چه جایگاهی از اهمیت و مطالعه قرار دارد و نیز می توان ارزیابی نمود که دولتمردان ما با چه نگاهی به امنیت نگاه می کنند و آیا اصلاً به سطوح بحث در این زمینه واقفند یا خیر. به واقع این پرسش مطرح می شود که جامعه ما در چه سطحی از امینت قرار دارد.

با نگاهی به مطالعات انجام شده در این زمینه می توان دریافت که در سال های اخیر توجه زیادی به مقوله امنیت شده و همایش های زیادی در این زمینه برپا شده و ویژه نامه های فراوانی در این موضوع منتشر شده است. کتب تألیفی متعددی به ابعاد مختلف بحث پرداخته اند و تحلیل های جالبی انجام شده است. اما در بعد عملی و صورت ظاهری امنیت در جامعه ما، نشان زیادی از آثار مباحث علمی انجام شده نمی­بینیم و حتی می توان گفت امنیت در سطح نازل آن مورد توجه است. در حالی که در بسیاری از کشورها مردم از جانب مداخلات اطلاعاتی دولت و گروههای دیگر جامعه گله مندند، در جامعه ما هنوز جان انسان ها به طور باور نکردنی در معرض تهدید قرار می گیرد. این تهدید نه فقط به جهت تصادفات فراوان جاده ای و سقوط هواپیما است، که بی شک ایران در این زمینه رکورد شکن است، بلکه با تأسف فراوان باید گفت که هنوز راهزنی و غارتگری جان مردم ما را تهدید می کند.

یک ایرانی وقتی سوار یک وسیله نقلیه می شود، نه تنها جان خود را از سوی نقص فنی خودرو، وضعیت خواب آلودگی یا احیانا اعتیاد راننده، وضعیت جاده، حوادث طبیعی مانند بارش برف و لغزندگی جاده، بلعیده شدن ناگهانی در جاده یا سقوط در گودال های احتمالی و ... در خطر می بیند، بلکه این احتمال وحشتناک را هم می دهد که ناگهان توسط افراد مسلح مورد اصابت گلوله قرار گیرد یا ربوده شود. که این نوع آخر بسیار تعجب بر انگیز است.

در واقع با شرحی که آمد، سنخیتی میان مباحث علمی و عملی امنیت در جامعه ما یافت نمی شود. در حالی که هر یک از وضعیت های فوق می تواند باعث شورش و نا آرامی و برکنار شدن وزرا یا مقامات عالی در سایر کشورها شود، در کشور ما انسان ها به راحتی قتل عام می شوند و برخی مسؤولین پس از یک ماه تازه از جریان مطلع می شوند و آنها هم که با خبر می گردند با آسودگی خاطر تنها به وعده­ها و قول­هایی بسنده کنند. تأسف بیشتر وقتی است که پی می بریم، این مسأله نه به خاطر کمبود امکانات و منابع و بلکه به جهت فقدان به کارگیری تدابیر معمولی در کشور ما است.  برای مثال با گذشت یک سال از فاجعه تأسف­بار تروریستی تاسوکی هنوز هیچ یک از عاملان و مجرمان دستگیر و محاکمه و مجازات نشده و با هیچ یک از خاطیان برخوردی صورت نگرفته است.

در هر صورت، افزایش آگاهی قشر دانشگاهی و افکار عمومی در کشور ما از وظایف و مسولیت های کارگزاران و مسولین جامعه در زمینه تأمین امنیت و بر آوردن نیاز های اولیه جامعه و آگاهی از روند های مشابه در کشور های دیگر، سبب افزایش تقاضا از دولت و مسئولین و نارضایتی آنان در صورت بر آورده نشدن خواسته های آنان خواهد گردید و این یعنی این که وضع موجود دیگر قابل تحمل نخواهد بود. از این روی بر همه کسانی که به نوعی تأمین امنیت مردم را عهده دار هستند لازم است تا در این زمینه جدی تر بیندیشند و کار آمدی خود را در عرصه عمل نشان دهند. در غیر این صورت مشکل بزرگی در تأمین مشروعیت خویش برای ایجاد نظم و امینت در جامعه خواهند داشت.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید