جدیدترین مطالب

دور انديشي و واقع نگري خواجه در آن دوره سبب شد تا وي بجاي كناره گيري از جامعه  صلاح جامعه و مسلمين را در آن ببيند كه در دستگاه حكومت ايلخاني باقي بماند و با بهانه تأسيس رصدخانه، علما و انديشمنداني را كه در طي حمله مغول در اطراف و اكناف پراكنده شده و در انزوا قرار گرفته بودند را گرد هم آورد و با تأسيس كتابخانه اي وسيع و مجهز كه برخي تعداد كتب آن را تا بيش از چهارصد هزار جلد برشمرده اند،‌ دانشگاهي بي نظير فراهم آورد؛ به گونه¬اي كه نه تنها از همفكري انديشمندان در تجديد مجدد حيات فكري ايرانيان بهره جويد، بلكه تا جايي كه مي تواند افراد توانمند را در مناصب حكومتي به كار گمارد.
يادداشتي به مناسبت روز تولد خواجه نصيرالدين طوسي

توجه به انديشه خواجه نصيرالدين طوسي از جهات بسياري قابل اهميت است. خواجه در زمانه اي حساس از تاريخ تحولات ايران قرار گرفته است. در اين زمانه با حمله مغول به ايران، ‌سه حكومت خوارزمشاهيان، ‌اسماعيليان و خلافت عباسي به پايان مي رسد و دوره حكومت ايلخانان آغاز مي شود.

خواجه تحصيلات خود را در طوس و در قلمرو خوارزمشاهيان انجام داد و با يورش اوليه مغولان به دربار اسماعيليان پناه برد. او نزديك سه دهه را در قلعه¬هاي اسماعيليان بسر برد كه اخلاق ناصري، ‌اخلاق محتشمي و ‌اساس الاقتباس در منطق از آثار اين دوره است. با يورش دوم مغول و فتح قلاع اسماعيليه توسط هلاكوخان، وي همراه هلاكوخان مي شود و پس از فتح بغداد توسط مغول در حكومت تازه تأسيس ايلخاني در سمت مشاور عالي خان مغول خدمت مي كند.

به گفته بسياري از انديشمندان، ‌اگر اقدامات خواجه نصيرالدين طوسي در دفاع از علوم و حكمت ايران و اسلام و انديشمندان آن دوره نبود،‌ رشد و تداوم انديشه در ايران پس از حمله مغول  منقطع مي شد و از پديد آمدن عالمان و انديشمندان  دوره ايلخاني و صفويه و پس از آن خبري نبود. خواجه در آن هنگامه از همان فتح اوليه ايران به دست مغول در صدد ايجاد وحدت و همبستگي در جامعه و گرد هم آوردن علما بود.

اخلاق ناصري، چنانكه خود خواجه در مقدمه آن مي نويسد،‌ به گونه اي نگارش يافته است كه از تعصب مذهبي و قومي دور باشد و تمامي فرق و گروه هاي جامعه بتوانند آن را بخوانند،. وي در هيچ جا تأكيد مستقيمي بر مذهب شيعه نكرده است، بلكه اعضاي مدينه فاضله او را انسان هايي تشكيل مي دهند كه در آرا، يعني اعتقاد به مبدأ و معاد، و افعال با هم مشتركند. از اين رو تمامي مسلمانان مي توانند عضو مدينه فاضله باشند.

تأكيد خواجه نصير بر بحث محبت، پروژه اخلاقي او را تكميل مي كند. خواجه معتقد است،‌ همكاري اعضاي جامعه با يكديگر سبب ايجاد محبت ميان آنان مي شود و محبت، ‌اتحاد و وحدت را به بار مي آورد. از نظر خواجه، ‌محبت برتر از عدالت است؛ زيرا نوعي مبالغه در عدالت است. اگر محبت باشد، ‌نيازي به عدالت ايجاد نخواهد شد و در آخر اين كه محبت سبب حفظ نظام و ايجاد تأليف و تمدن مي شود.

دور انديشي و واقع نگري خواجه در آن دوره سبب شد تا وي بجاي كناره گيري از جامعه  صلاح جامعه و مسلمين را در آن ببيند كه در دستگاه حكومت ايلخاني باقي بماند و با بهانه تأسيس رصدخانه، علما و انديشمنداني را كه در طي حمله مغول در اطراف و اكناف پراكنده شده و در انزوا قرار گرفته بودند را گرد هم آورد و با تأسيس كتابخانه اي وسيع و مجهز كه برخي تعداد كتب آن را تا بيش از چهارصد هزار جلد برشمرده اند،‌ دانشگاهي بي نظير فراهم آورد؛ به گونه¬اي كه نه تنها از همفكري انديشمندان در تجديد مجدد حيات فكري ايرانيان بهره جويد، بلكه تا جايي كه مي تواند افراد توانمند را در مناصب حكومتي به كار گمارد.

نصيرالدين، همچنين، با ماندن در دستگاه ايلخاني،‌ سبب نجات جان انديشمندان بسياري از زير تيغ مغولان گرديد و با پروردن شاگردان برجسته و بزرگي مانند علامه حلي،‌ دين خود را به تمدن ايراني و اسلامي ادا نمود
.
نتيجه زحمات خواجه نصير و همفكران او در آن دوره حساس،‌ پرباري انديشه و دانش و ادب انديشه ايراني - اسلامي در دوره ايلخاني و پس از آن است. دوره اي كه بزرگترين نوابغ ادبي ايران همچون عطار، سعدي، حافظ و مولانا را در عرصه ادب،‌ عالمان بزرگي مانند سيد ابن طاووس، شهيد اول، محقق حلي، ابن ميثم بحراني و علامه حلي را در عرصه فقه و كلام،‌  فلاسفه اشراقي بزرگي مانند صدر الدين بن محمد بن اسحاق قونوي،‌ سيد حيدر آملي و حكماي ديگري مانند قطب الدين رازي، قطب الدين شيرازي، بابا افضل كاشاني و بسياري ديگر را به بار آورد؛ به نحوي كه ازدحامي چنين انبوه از انديشمندان و بزرگاني با كم تر دوره اي از تاريخ ايران قابل مقايسه است.

امام خميني در دفاع از انديشه  و منش خواجه نصيرالدين طوسي مي نويسد:

«اما قضيه خواجه نصير و امثال خواجه نصير را شما مي دانيد اين را كه خواجه نصير كه در دستگاه ها وارد مي شد،‌ نمي رفت وزارت كند، ‌مي رفت آنها را آدم كند، ‌نمي رفت براي اين كه تحت نفوذ آنها باشد، ‌مي خواست آنها را مهار كند تا اندازه اي كه بتواند.» (صحيفه نور، ‌ج8 ، ص 8)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید