چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 2672
sharif_lakzaee.jpgعضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: چون براساس آموزه‌هایی که در قرآن کریم وجود دارد و حکمت متعالیه به عنوان یک مکتب فلسفی بر آن تأکید می‌کند و از آن منظر بحث را مطرح می‌کند، اساساً انسان چاره‌ای جز این‌که آزاد و مختار باشد ندارد، انسان حتماً باید آزاد باشد، اگر آزاد نباشد، در این‌که چگونه زندگی کند دچار تردید و لغزش و خطا می‌شود؛ بنابراین به جهت دینی و قرآنی ایشان معتقدند که زندگی انسان باید مبتنی بر آزادی باشد و تعیین سرنوشت انسان براساس آزادی صورت گیرد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این‌ که علامه جوادی آملی صریحاً می‌فرمایند که سنت الهی بر آزادی انسان‌ها استوار است، گفت: ایشان معتقدند تا ملتی از استبداد آزاد نشود، قابلیت پذیرش برنامه‌های اعتقادی و اخلاقی را پیدا نمی‌کند.

شریف لک‌زایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، ضمن بیان این مطلب در مورد جایگاه آزادی در اندیشه سیاسی آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی گفت: نکته مهم در بحث آزادی در اندیشه آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی، بحث ارزش‌گذاری و اهمیت آن است. این بحث ابعاد مختلفی دارد و تمام در این مجال نمی‌گنجد، اما موضوع نخستی که در بحث آزادی در اندیشه آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی حتماً باید دنبال شود، ارزش‌گذاری و اهمیت آزادی است.

وی با تأکید بر این‌که حتماً باید به مفهوم آزادی با توجه به اقتضائاتی که در حکمت متعالیه و در مباحث قرآنی است، توجه شود افزود: بحث بعدی که در بررسی مفهوم آزادی در اندیشه آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی باید پی‌گیری شود بحث گونه‌های آزادی است که ایشان در مباحث و آرای خود از آزادی فلسفی، اخلاقی، عرفانی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی صحبت می‌کنند. در آثار و بیانات ایشان برخی از این‌ مباحث به اجمال بیان شده اما برخی هم به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است و نشان می‌دهد که ایشان در چه حوزه‌هایی دغدغه بیشتری داشته‌اند.

لک‌زایی در ادامه سخنانش اظهار کرد: با تمرکز و مطالعه‌ای که بنده داشتم، به نظر می‌رسد در بحث آزادی سیاسی ورود بیشتری دارند و به تفصیل بیشتری این بحث را مطرح کرده‌اند، این بحث در گونه‌های مختلف آزادی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و احتمالاً نیازمند یک فرصت مفصل است که در مورد آن صحبت شود. همچنین بحث قلمرو آزادی که چه حوزه‌هایی را در بر می‌گیرد هم باید در اندیشه ایشان بررسی شود.

مؤلف کتاب «آزادی سیاسی در اندیشه آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی» تصریح کرد: در باب ارزش‌گذاری، نگاه آیت‌الله‌العظمی‌ جوادی آملی به مبحث آزادی همان طور که اشاره شد متکی به آموزه‌ها و معارف اصیل دینی است. ایشان در مباحث خودشان تأکید زیادی هم بر این مسئله دارند که این پیامبران بودند که در پی تحقق آزادی بودند و خواست انبیای الهی آزادی مردم بود.

وی اذعان کرد: به تعبیر ایشان حتی یکی از فواید بعثت انبیا هم نجات انسان از چنگال اسارت‌هایی است که در جامعه وجود داشت؛ هم اسارت‌های درونی و نفسی و هم اسارت‌های مادی و بیرونی که معمولاً طی سال‌ها بر انسان‌ها تحمیل شده و انسان را به غل و زنجیر کشیده است، اما به تعبیر ایشان انبیای الهی آمدند تا آزادی را به انسان اعطا کنند و این بارها و غل و زنجیرها را از دوش انسان بردارند و انسان را در واقع آزاد کنند.

نویسنده کتاب «آزادی و دانش» در ادامه سخنانش اظهار کرد: مستند آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در این بحث آیه 157 سوره اعراف «وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ: و از [دوش] آنان قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمی‌دارد.» است. به هر حال بت‌پرستی، خرافات و عادات و رسوم غلط حتی جنگ و استبداد و حکومت‌های مستبد و حتی استعمار و استثمار که معمولاً از طرف حکومت‌های طاغوتی اعمال می‌شود، به نظر ایشان غل‌ها و زنجیرهایی است که باید از دست و پای مردم برداشته شود.

وی با بیان این‌که این‌ها را حاکمان جور بر دست و پای مردم زدند و انبیای الهی مبعوث شدند که انسان‌ها را از انواع اسارت‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره نجات دهند، گفت: اختلاف انبیا با حاکمان در طول تاریخ همین بوده است، چون به هر حال خواستند موجب رهایی انسان و یک ملت از زیر یوغ حاکمان شوند. شاید بتوان گفت که در واقع یکی از دلایل اهمیت آزادی در اندیشه آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی همین بحث تعیین سرنوشت انسان است؛ یعنی انسان بتواند سرنوشت خود را خودش تعیین کند و دیگران بر سرنوشت او حاکم نباشند که بخواهند به صورت قیم‌مآبانه‌ای این کار را انجام دهند.

مؤلف کتاب «آزادی» در ادامه سخنانش تصریح کرد: آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی استدلال می‌کنند که تا ملتی از استبداد آزاد نشود، استعداد‌های مختلف او شکوفا نشده و قابلیت پذیرش برنامه‌های متنوع اعتقادی، اخلاقی و رفتاری پیامبران را پیدا نمی‌کند. در واقع این جمله نشان می‌دهد که آزادی به عنوان شرط پذیرش آموزه‌ها، معارف و تعالیم الهی لحاظ می‌شود، اگر این اتفاق نیفتد حتماً ایمان محکمی هم شکل نخواهد گرفت و اساساً ایمان شکل نمی‌گیرد و اخلاقی حاصل نمی‌شود؛ چرا که مبتنی بر آزادی نیست.

نویسنده کتاب «بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه» تصریح کرد: آزادی شرط اخلاق، دین و تعیین سرنوشت انسان است. ایشان از این منظر این بحث را مطرح می‌کنند و استنادشان همین آیه شریفه‌ای است که عرض شد. ایشان صریحاً می‌فرمایند که سنت الهی بر آزادی انسان‌ها استوار است. این جمله بی‌نیاز از تفسیر و تبیین است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: چون براساس آموزه‌هایی که در قرآن کریم وجود دارد و حکمت متعالیه به عنوان یک مکتب فلسفی بر آن تأکید می‌کند و از آن منظر بحث را مطرح می‌کند، اساساً انسان چاره‌ای جز این‌که آزاد و مختار باشد ندارد، انسان حتماً باید آزاد باشد، اگر آزاد نباشد، در این‌که چگونه زندگی کند دچار تردید و لغزش و خطا می‌شود؛ بنابراین به جهت دینی و قرآنی ایشان معتقدند که زندگی انسان باید مبتنی بر آزادی باشد و تعیین سرنوشت انسان براساس آزادی صورت گیرد.

مطالب مرتبط

اندیشه سیاسی علامه جوادی آملی سرشار از مباحث قرآنی است

علامه جوادی آملی به تبیین مسئله «آزادی» برمبنای حکمت متعالیه پرداخته‌اند