چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 2510

شریف لک زایی در گفتگو با خبرگزاری مهر اذعان کرد: البته نباید از یاد ببریم که زمانی که به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ظلم و ستمی صورت می گیرد و نقش مردم فراموش می شود و مردم به کنار گذاشته می شوند انعکاس خود را در جایی نشان می دهد و این گونه نیست که پایدار باشد به هر حال روزی فراخواهد رسید که قدرت سقوط می کند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بررسی معرفتی فروپاشی کمونیسم
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تأکید بر اینکه اندیشه های مادی و غیر الهی سرنوشتی جز زوال ندارند، گفت: اندیشه های مادی چه در غرب باشند و چه در شرق؛ چه به عنوان کمونیسم از آنها یاد شود یا هر اسم و عنوان دیگری داشته باشند سرنوشتی جز زوال نخواهند داشت.

شریف لک‌زایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر در مورد علل فروپاشی شوروی سابق گفت: وضعیت کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی سابق در نامه حضرت امام(ره) به گورباچف ترسیم شده است. اندیشه های مادی و غیر الهی سرنوشتی جز زوال ندارند؛ چه در غرب باشند و چه در شرق؛ چه به عنوان کمونیسم از آن یاد شود یا هر اسم و عنوان دیگری داشته باشد.

وی با بیان این که اگر اندیشه، تمدن و یا فرهنگی بخواهد پایدار باشد و در جامعه منشأ اثر باشد حتما باید به خداوند و اندیشه های الهی توجه داشته باشد، افزود: اتفاقا این نکته در خود فرمایش حضرت امام(ره) هم هست که ایشان به گورباچف توصیه می کنند که دانشمندان خود را بفرستید تا به قم بیایند و حکمت ملاصدرا بیاموزند.

نویسنده کتاب «آزادی سیاسی در اندیشه آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی» در پاسخ به این سؤال که ویژگی حکمت ملاصرا چیست که امام(ره) توصیه می کنند که گورباچف دانشمندان و اندیشمندان کشورش را بفرستد تا این حکمت را فرابگیرند، اظهار کرد: گفته می شود در حکمت متعالیه قرآن، عرفان و برهان در کنار هم جمع می شوند و در یک قالب فکری و در یک دستگاه منسجم فکری می توانند منشأ اثر باشند.

وی افزود: از همین زوایه است که معتقدم خود انقلاب اسلامی با همین پشتوانه فلسفی به پیروزی رسیده است. یعنی اگر بخواهیم در ترسیم انقلاب اسلامی و تحلیل انقلاب اسلامی پشتوانه فکری و فلسفی بومی و اسلامی را بجوئیم یقینا باید از این حکمت یاد کنیم و آنرا را مورد تأمل و بررسی قرار دهیم. چیزی که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است و البته اخیرا این بحث در حال بسط است.

نویسنده کتاب «آزادی و دانش» با بیان این که این بحث برای حیات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می تواند مؤثر باشد و به ما کمک کند، تصریح کرد: چون این بحث اندیشه ای است که متأثر از مبانی و آموزه های دینی است ضمن اینکه قرآن را در کنار خودش قرار داده و ابعاد شهودی، معنوی و اخلاقی و فرهنگی را هم مورد توجه قرار داده است.

لک زایی در ادامه سخنانش تأکید کرد: بنابراین از همین منظر می توان گفت که حتی در هر کجا وضعیتی شکل گیرد که اخلاق، دین و آموزه های وحیانی مورد توجه قرار نگیرد سرنوشتی خواهد داشت که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نمونه آن خواهد بود.  

این محقق و نویسنده کشورمان تصریح کرد: اگر در فرمایشات حضرت امام(ره) نسبت به اندیشه هایی که در غرب وجود دارد بحث زوال و سقوط مطرح می شود دقیقا به خاطر این است که فلسفه ها و مبانی فکری آنها متأثر از اندیشه های غیر الهی است برخلاف آن حکمت متعالیه اندیشه، فکر و فلسفه ای است که دقیقا با آموزه های دینی و وحیانی ارتباط بسیار مستحکمی دارد. در مقابل اگر به این اندیشه ها و آموزه ها تأکید شود و بتوان از آنها استفاده کرد، آموزه هایی است که منشأ اثر است و طبیعتا تداوم یک اندیشه و کشور و نظام را تضمین می کند و می تواند کشور را به جلو ببرد.

مؤلف کتاب «آزادی» با اشاره به اینکه نکته بسیار مهم دیگری که در این بحث وجود دارد نظریه حرکت جوهری است، افزود: نظریه حرکت جوهری کاملا می تواند این آموزه ها را به هم پیوند دهد و جهان و انسان و هستی را در یک حرکتی می بیند که آن حرکت همواره رو به تعالی و تکامل است، اگرچه ممکن است در صورت قهری و طبیعی انسان به آن نرسد و نتواند تغییری ایجاد کند اما در بخش ارادی و اختیاری می تواند در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش ایفا کند و خودش و جامعه اش را به جلو ببرد.

عضو هیئت علمی پِژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اذعان کرد: البته نباید از یاد ببریم که زمانی که به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ظلم و ستمی صورت می گیرد و نقش مردم فراموش می شود و مردم به کنار گذاشته می شوند انعکاس خود را در جایی نشان می دهد و این گونه نیست که پایدار باشد به هر حال روزی فراخواهد رسید که قدرت سقوط می کند.

وی با اشاره به اینکه نکته بسیار مهمی که حضرت امام(ره) در نامه خود به گورباچف از آن یاد می کنند فقدان حکمت الهی استٰ گفت: بسیار جالب توجه است که شخصی که این نامه را هم می برد تا برای گورباچف تبیین کند که مکتب کمونیسم در حال زوال است یک فیلسوف متعالیه است. آیت الله جوادی آملی بیش از یک ساعت توضیح می دهند و به قول فرمایش خودشان این نامه را برای گورباچف تفسیر می کنند. گورباچف مدعی شد که این کار دخالت در امور داخلی کشورش است اما آیت الله جوادی آملی می فرمایند این نامه به زمین شما کاری ندارد این نامه به افق های بالاتر و معنوی تر مربوط است. بنابراین دخالت در امور داخلی کشور شما نیست بلکه یک نامه تعالی بخش است.

وی در مورد سرنوشت لیبرالیسم و دیگر مکاتب مادی هم اظهار کرد: فرمایش حضرت امام(ره) به عنوان یک فیلسوف، عارف و حکیم الهی کلیت دارد و تحقق خواهد یافت حالا چه کمونیسم و یا غرب(سرمایه داری) باشد. فرمایش حکیم و فیلسوف الهی و عارف ربانی حضرت امام(ره) حتما محقق خواهد شد مگر اینکه سبک و سیاق وشیوه ها و موضع هایشان تغییر کند و به سمت خدا بروند و در سطح ظاهری ظلم و ستمی به مردم نشود و کرامت انسانی آنها حفظ شود و وضعیت اقتصادی آنها بهبود یابد.

نویسنده کتاب «بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه» تصریح کرد: اگر ما هم به این آموزه ها عمل نکنیم چنین سرنوشتی خواهیم داشت خداوند تضمینی نداده اگر ما تلاش نکنیم و اخلاقی و معنوی نباشیم و ظلم و ستم کنیم پایدار خواهیم ماند. اگر در جامعه ای فلسفه الهی هم حاکم باشد ولی نتواند منشأ اثر باشد و مردم عامل به آن نباشند هم سرنوشت دیگری نخواهند داشت. طبیعتا سنت الهی این گونه است که تضمینی وجود ندارد که یک جامعه ای تا آخر رو به تعالی باشد این خود انسان است که با تلاش و سعی خود و مراقبت و مواظبت دائمی از خود و جامعه می تواند به این سمت حرکت کند و رو به پیشرفت باشد.