چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 2184
دکتر شریف لک زایی در گفتگو با خبرگزاری مهر در مورد رویکرد و شیوه درست کسب و انتقال قدرت در نظام اسلامی، گفت: شیوه درست کسب و انتقال قدرت در یک نظام اسلامی باید براساس انتخاب و اختیار مردم باید باشد و اجبار مشروعیتی ندارد. در جمهوری اسلامی هم باید براساس قانون اساسی و قوانین جاری کشور باشد که مبتنی بر اختیار و انتخاب مردم است و چیزی که بسیار مهم است این است که  براساس اصول اخلاق اسلامی و ارزشهای دینی باشد که مردم به آن وفادارند و پذیرفتند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اثرات فرد لایقی که وارد عرصه قدرت نمی شود
یک محقق با بیان اینکه قدرت طلبی برای کسی که خودسازی کرده و خودش را تربیت کرده منفی نیست، اما اگر غیر از این باشد قدرت طلبی منفی است و اساسا چنین طلبی می تواند نامشروع می شود.


دکتر شریف لک زایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اثرات قدرت طلبی گفت: جهت و سمت و سویی که به قدرت می دهیم می تواند آنرا ارزشمند و یا بی ارزش کند. قدرت طلبی و در قدرتمند ماندن در صورتی ارزشمند است که ما به یک سری ارزشها و جهتهای الهی مثل عدالت، اخلاق، آزادی و حتی علم و ارزشهایی از این قبیل وفادار باشیم و در صدد این باشیم که آنها را تحقق ببخشیم.

وی با بیان اینکه طبیعتا باید در صدد این باشیم که به بسط ارزشهای الهی و اسلامی در جامعه کمک کنیم، افزود: البته همه اینها به این شرط است که در جهت تقرب الی الله حرکت کنیم، یعنی هدف و مقصد اصلی و نهایی این است که معنوی و الهی شویم و سمت و سو و جهت همه کارهایمان خدا باشد. همه چیز برای خدا باشد. در واقع اگر غیر از این باشد می تواند نامشروع باشد و ارزشمند نباشد.

نوینسده کتاب دانش و آزادی در ادامه سخنانش تصریح کرد: بر اساس فلسفه اسلامی کسی می تواند قدرت را در اختیار گیرد و واجد وصف باطن شود که یک سری شرایطی داشته باشد. برخی از این شرایط همین چیزهایی است که خدمت شما عرض کردم. در واقع ریاست و قدرت براساس آموزه های فلسفی اسلامی و به خصوص فلسفه سیاسی متعالیه ما باید در اختیار کسی باشد که جامع سه مرتبه حس، خیال و عقل باشد؛ اگرچه به صورت تشکیکی هم باشد اما شایسته قدرت یافتن و ریاست است.

وی با بیان اینکه در زمان حضور معصوم این مسئولیت در اختیار نبی است و نبی واجد سه لایه و معرفت و ادراک همزمان و به صورت جامع است، گفت: این جامعیت در نبی و امام صددرصد وجود و حضور دارد و لحاظ می شود، ولی اگر امام و نبی حضور نداشته باشد طبیعتا سیاست و قدرت به کسی می رسد در درجه کمتری از این جامعیت قرار دارد، یعنی باز هم باید بخشهایی از آنرا لحاظ کند.

لک زایی با تأکید بر اینکه طبیعتا کسی می تواند این را در اختیار گیرد که به قول حضرت امام(ره) علم و عدالت داشته باشد، تصریح کرد: فقیه و ولی فقیه و حکیم فقیه به تعبیر دقیقتر عارف فقیه یا و حکیم فقیه باید واجد صفت علم و عدالت باشد، اگر این را نداشته باشد و فاقد باشد با اشکال مواجه می شود. ملاصدرا معتقد است انسانی که از این سه لایه برخوردار است و واجد این سه مرتبه معرفتی و ادراکی است می تواند اساسا به قدرت دست پیدا کند طبیعتا اگر غیر از این باشد با مشکل مواجه می شود و دشوار خواهد بود.

وی تصریح کرد: لایه های حس، خیال و عقل یا فعل، اخلاق، عقاید و باورها در نگاه های دینی و مذهبی ما وجود دارد و طبیعتا بر این اساس باید عمل شود، اگر غیر از این باشد نمی توانیم بگوئیم ماندن در قدرت ارزشمند است. در بحثهای ولایت فقیه هم این نظریه وجود دارد، اگر ولی فقیه ما فاقد این شرایط باشد خود به خود معزول است. طبیعتا منظور همین شرایطی است که به خصوص اضلاع سه گانه و لایه های سه گانه ای طرح می شود که در بحث خودسازی نقش بسیار مهمی دارد.

وی اذعان کرد: ملاصدرا در اسفار، چهار سفر را برای خودسازی مطرح و پیشنهاد می کند، سفر نخست مقدمه سفر چهارم تلقی می شود. سفر چهارم عرصه اجتماع و خلق و قدرت و ریاست و رهبری جامعه است. کسی که می خواهد به این جایگاه برسد باید این شرایط را به نحو علم و عدالت کسب کند تا بتواند واجد این ظرفیت و امکان شود، لذا قدرت طلبی هم در اینجا منفی است. برای کسی که خودسازی کرده و خودش را تربیت کرده قدرت طلبی منفی نیست، اما اگر غیر از این باشد قدرت طلبی منفی است و اساسا چنین طلبی می تواند نامشروع می شود. بنابراین در این جهت می توان گفت کسب قدرت از این نظر و از نظر اصول اسلامی ما ارزشمند است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: کسی که عدالت دارد می تواند به این سمت حرکت کند. تعبیر آیت الله جوادی آملی این است که فقیه و ولی فقیه در حکمت متعالیه و از منظر حکمت متعالیه اولا باید حکیم باشد، یعنی حکمت مقدم است. حکمت همه این لوازم و اقتضائات را دارد. ضمن اینکه همراه آن عدالت هم هست. بنابراین از این نگاه کسب قدرت می تواند ارزشمند باشد. از این نگاه، انتقال قدرت به کسی که واجد این ظرفیت و امکان هست می تواند ارزشمند تلقی شود و باقی ماندن در قدرت هم با همین نسبت می تواند اساسی و مهم تلقی شود. طبیعتا وقتی کسی فاقد این ظرفیت و امکان شد قدرت او اساسا مشروعیتی ندارد و به قول حضرت امام(ره) طبیعتا خود به خود معزول خواهد شد.

وی در مورد آسیبهای کسب و انتقال قدرت در کشور گفت: طبیعتا آسیبی که هم وارد می شود از همین منظری است که بیان کردم، یعنی آسیب وقتی است که کسی خودش را نساخته باشد و خودسازی نکرده باشد و به عرصه و جایگاهی دست پیدا کند. بنابراین این امر خود به خود آسیب ایجاد می کند با توجه به اینکه افراد خودساخته عمدتا از ورود به این عرصه هراس دارند باز خودش آسیب می زند. آسیب این امر این گونه است که افراد فاقد صلاحیت و یا کم صلاحیت، وارد عرصه می شوند. طبیعتا از این منظر بحث قبلی هم می تواند مهم تلقی شود که قدرت طلبی برای کسی که شایستگی دارد و واجد شرایط هست امری لازم و مهمی است که می تواند تلقی شود.

وی افزود: طبیعتا فردی که نفس اش ساخته شده وارد عرصه نشود و خودش را عرضه نکند و نخواهد ریاست کند خودش آسیب است و فضا باز می شود تا قدرت در دست افرادی قرار گیرد که فاقد این صلاحیت هستند. بنابراین چنین افرادی وارد عرصه قدرت اجتماعی می شوند و طبیعتا آسیب می زنند. آسیب در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و خصوصا عرصه بسیار مهم و بنیادی فرهنگی است.

وی با اشاره به اینکه کسی که می خواهد به قدرت برسد باید واجد علم و عدالت باشد اگر فاقد این باشد آسیب می زند، اظهار داشت: کسی که می خواهد به قدرت برسد باید واجد فضائل اخلاقی باشد. طبیعتا فاقد این فضائل اخلاقی می تواند آسیب بزند و اساسا به لحاظ آموزه های دینی ما چنین کسی نباید وارد این موضوع ها شود و عرصه قدرت را به دست بگیرد. از این منظر هم می توان گفت کسی که به سمت قدرت می رود، کسی است که باید خودسازی کرده باشد تا زمینه سوء استفاده از قدرت فراهم نشود.

لک زایی بیان کرد: سوء استفاده از قدرت و آسیب به جامعه زمانی اتفاق می افتد که این اتفاق نیفتاده باشد. این امر در مباحث فلسفی ما این ظرفیت را دارد که نظریه پردازی شود. زمانی این گونه بود که تأکید زیاد آموزه های دینی و به خصوص فلسفی و عرفانی برای تهذیب باطنی و درونی و معنوی به خاطر چیست. این به خاطر آثار و تبعاتی است که به لحاظ اجتماعی بر جای می گذارد یعنی کسی که فاقد اخلاق و معرفت است یا نسبت به افراد دیگر کمتر واجد اینهاست و کم صلاحیت یا فاقد صلاحیت تلقی می شود، عرصه را در اختیار می گیرد و طبیعتا به همه عرصه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و حتی عرصه خانه و خانواده هم آسیب می زند. اینها آسیب هایی است که اکنون در کشور ما به لحاظ اخلاقی مبتلا هستیم و در کسب قدرت و انتقال قدرت و هم باقی ماندن در قدرت عمدتا با بداخلاقی هایی مواجه هستیم.

وی در مورد رویکرد و شیوه درست کسب و انتقال قدرت در یک نظام اسلامی، گفت: شیوه درست کسب و انتقال قدرت در یک نظام اسلامی باید براساس انتخاب و اختیار مردم باید باشد، در واقع اجبار مشروعیتی ندارد. در جمهوری اسلامی هم باید براساس قانون اساسی و قوانین جاری کشور باشد که مبتنی بر اختیار و انتخاب مردم است و چیزی که بسیار مهم است این است که با مفروض گرفتن انتخاب و قدرت مردم و توجه به قانون اساسی و قوانین ما براساس اصول اخلاق اسلامی و ارزشهای دینی باشد که مردم به آن وفادارند و پذیرفتند و فکر می کنند اینها می تواند به رشدشان کمک کند.

این محقق و نویسنده کشورمان گفت: کسی که قوی است و قدرتمند است می تواند به ارزشها کمک کند و در واقع شیوه درست و کسب و انتقال قدرت و باقی ماندن در قدرت را هم براساس ارزشهای اسلامی پیش خواهد برد، اما کسی که  نفس اش ضعیف است و به لحاظ درونی ضعیف است، ممکن است صرفا به صورت ظاهری به ارزشها کمک کند اما طبیعتا نمی تواند مصداق و واجد آن چیزی باشد که آموزه های ما مطرح کردند.
 
مطلب مرتبط
 ملاصدرا و امام خمینی دید دانش محور به قدرت داشتند