ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ بشریت گواه بر آن است که انسان همواره در آرزوی داشتن جامعهای عاری از هر گونه ظلم و ستم و به دست آوردن رفاه و آسایش کامل بوده است.
به گزارش قدس آنلاین ،همواره اندیشمندان تلاش نموده اند با ارائه راهکارها و ایدئولوژیها تصویری از جامعه و مدینهای فاضله ترسیم نمایند تا بشر بتواند به آرزوهای دیرین خود دست یابد. در گفتوگوی قدس آنلاین با دکتر شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصویر مدینه فاضله ترسیم شده توسط فیلسوفان و حکمای مسلمان با دولت مهدوی بررسی شده است.
*چه تفاوتی میان بحث مدینه فاضله فارابی و دیگر فیلسوفان و حکمای اسلامی و مدینه فاضله افلاطون وجود دارد؟
-
بحث مدینه فاضله همواره موضوعی بسیار مهم بوده و در آرا و آثار فلاسفه و
حکمای اسلامی مورد توجه قرار گرفته است، البته تفاوت عمدهای بین مدینه
فاضلهای که حکمای مسلمان مطرح می کنند با چیزی که افلاطون مطرح کرده وجود
دارد. این تفاوت هم به این امر بر میگردد که مدینهای که مورد نظر افلاطون
است عمدتاً غیر قابل دستیابی و تحقق در زمین است ولی آن چیزی که متفکران
مسلمان اراده و آنرا مطرح کردند قابل تحقق است و ما نمونه اعلی و اتم و
جامع و کامل آنرا در دولت مهدوی و آرمان¬شهر مهدوی میتوانیم سراغ بگیریم و
از آن یاد کنیم.
از این رو اگرچه فارابی اصطلاح مدینه فاضله را از
افلاطون وام گرفته است اما میان این دو دیدگاه تفاوتهای جدی و اساسی وجود
دارد. جدای از اینکه در دیدگاه افلاطون برخی دیدگاههای اشتراکی در موضوع
خانواده و اقتصاد مطرح است اما در مدینه فاضله مورد نظر فارابی میتوان از
مالکیت در خانواده و در اقتصاد سخن گفت. علاوه بر این در مدینه فاضله
افلاطون جمعیت یکدست و ثابت وجود دارد در حالیکه در مدینه فاضله فارابی
جمعیت یکدستی مشاهده نمیشود و در مقابل نوابت وجود دارند. ضمن اینکه باید
توجه داشت که مدینه فاضله افلاطون در جغرافیای مسکونی و زمینی وجود ندارد
در حالیکه فارابی و دیگر متفکران مسلمان چنین بحثی ندارند. از این رو
میتوان نتیجه گرفت که طراحی مدینه فاضله افلاطون با طراحی مدینه فاضله
فارابی تفاوت دارد. درواقع مدینه فاضله افلاطون یوتوپیایی و خیالی است اما
در مباحث حکمای مسلمان این گونه نیست. بنابراین به رغم وامگیری این اصطلاح
از افلاطون، اما تفاوتها جدی و اساسی است.
به هر حال بحث بسیار مهمی
که از قدیمالایام در آرا و آثار فلاسفه مسلمان چه فارابی و چه خواجه نصیر و
چه ملاصدرا مطرح بوده است؛ (اگرچه منظرهایشان نسبت به این بحث متفاوت بوده
است و حتماً متفاوت هم خواهد بود) بحث مدینه فاضله در کنار آرمان¬شهر
فاضله مهدوی یا آرمانگرایی و آرمان¬شهر اسلامی و به تعبیری دولت مهدوی است
که این روزها از آن یاد میشود. این بحثی است که از قدیمالایام بسیار مهم
بوده و قابل توجه و مورد کنکاش و جستجوی عالمانه قرار گرفته است.
*ویژگیهای آرمانشهر مهدوی چیست؟
-طبیعتاً
آن چیزی که در جامعه مهدوی مد نظر است این است که وقتی دولت مهدوی در
جامعه تحقق پیدا میکند که شرایط آن مهیا شده باشد. عمدهترین شرطی که
میتوانیم برای تحقق دولت مهدوی ذکر کنیم این است که تحقق این جامعه با
خواست و اراده و میل و حرکت مردم صورت میگیرد. در واقع شرایط تحقق آنرا
مردم به وجود میآورند. مردم به این سمتوسو حرکت میکنند و در واقع
آرمان¬شهر مهدوی یا آرمان¬شهر اسلامی و دولت مهدوی تبدیل به خواست عمومی و
جمعی میشود که طبیعتاً وقتی که این به خواست جمعی محکم و مستحکم قرار گیرد
طبیعتاً محقق خواهد شد و در خارج ایجاد خواهد شد. در واقع وقتی شاهد تحقق
آرمان¬شهر مهدوی خواهیم بود که این خواست ما از قالب شعار خارج شود و به
خواستی اصیل مبدل شود.
همین جا میتوان آسیبشناسی هم کرد. نکتهای که
باید از آن یاد کرد این است که آیا این همه که در جامعه، این بحث مطرح
میشود و طبیعتاً این گونه فرض میشود که خواست جامعه ما اکنون آموزه
مهدویت و دولت مهدوی است ولی به نظر میرسد که این خواست از عمق و غنای
کافی برخوردار نیست و آن شرایط محقق نشده است. وقتی شرایط محقق شود طبیعتاً
آموزه مهدویت و دولت مهدوی در خارج تحقق پیدا میکند. بنابراین باید این
خواست به خواستی اصیل و عمیق و نهادی در درون انسانها تبدیل شود تا این
آموزه عینیت پیدا کند. بنابراین شرط اصلی و اساسی اینکه دولت مهدوی در خارج
محقق شود نقش اختیار و آزادی و حرکت ارادی انسان برای رسیدن به اینکه این
دولت قابل توجه و طرح و برجستهسازی است را نشان میدهد.
*شرایط رئیس مدینه فاضله در اندیشه حکما و فلاسفه اسلامی چیست؟
-حکمای
اسلامی شرایط دوازدهگانهای را برای کسی که میخواهد ریاست این مدینه را
به عهده بگیرد مطرح کرده¬اند که این شرایط به تعبیر این حکما شرایط ذاتی و
فطری است و کمتر افراد میتوانند آن شرایط را محقق کنند و واجد آن شرایط
شوند. صرف نظر از این شرایطی که معمولاً مطرح می شود باید یادآوری کنم که
طبیعتاً این شرایط به صورت نسبی و موردی و احیاناً جزئی میتواند در جامعه
ما محقق شود و سمتوسوی جامعه ما را به سمت تحقق دولت مهدوی و آرمانشهر
اسلامی سوق دهد.
طبیعتاً مدینه فاضلهای که از آن یاد میکنیم اجتماع
افرادی است که عزم و اهداف همه آنها فراهم آوردن خیرات و استفاده از این
خیرات است. در واقع انسانهایی که در چنین مدینهای زیست میکنند افعال و
رفتارشان بر اساس «خیرات» صورت میگیرد. افعال و رفتارشان را همان گونه
انجام میدهند که در آن عزم پیدا کردند و در واقع بهنوعی در آن نهادی و
عینی وجودشان شده است. با فعل و رفتار خود خیر، را تحصیل میکنند و هر آنچه
که در مقابل این خیرات یعنی شرور هست را ترک میکنند؛ یعنی هم بعد ایجابی
آنرا در نظر میگیرند و تحقق میبخشند و هم بعد سلبی آنرا در نظر
میگیرند و از آن دوری میکنند.
طبیعتاً افرادی که در این اجتماع هستند
به جهت اینکه عزمشان بر تحصیل خیرات هست در دو امر اساسی یعنی آرا و افعال
اشتراک نظر دارند، چون افعال و افکار و عقایدشان مطابق با حق است و حق هم
واحد است. در واقع توحید به معنای کامل و جامع آن و توحید به معنای واقعی
خود در این جامعه حاکم است؛ یعنی آن وحدتی که معمولاًٌ از آن یاد میکنیم
البته در این جامعه وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت موج میزند و حضور
و بروز دارد و وجودی افراد این جامعه و وجودی چنین جامعهای است. پس همه
در اعتقادات موافق هم هستند و در واقع آرای کفرآمیز و شرکآلودی ندارند و
هر چه که اینها دارند طبیعتاً در جهت کمال و رسیدن به کمالات بیشتر و
افزونتر است.
وجود این مبانی اعتقادی و معرفتی که طبیعتاً مستلزم اتفاق
آرا و افعال است اختلاف اشخاص اجتماع را در هر منصب و مقام و رتبهای و
تباین احوالی که بسته به این نوع گرایشها و بینشهایشان متأثر از عوامل
بیرونی برایشان پیش میآید و موجب نمیشود که غایت افعالشان متعدد و متکثر
شود، بلکه غایت افعال اینها همان رسیدن به کمال حقیقی یعنی سعادت است. همه
در راستای حرکت به سمت سعادت با همدیگر همکاری میکنند و همبستگی دارند و
به آن سمتوسو حرکت میکنند. راههایی که برای رسیدن به آن مقصود أخذ
میکنند همه در راستای یکدیگر و موافق با هم است و رفتارشان نه در تعارض و
تخالف با یکدیگر بلکه در موافقت با یکدیگر و در تعاون با یکدیگر و در هم
افزایی با هم مطرح میشود و این جامعه و انسانها را گامی به سمت تحقق دولت
مهدوی به پیش میبرد.
*اگر مدینه فاضله حکما و فلاسفه اسلامی
را معادل آرمان¬شهر به حساب نیاوریم، بحث مدینه فاضله در اندیشه سیاسی
فیلسوفان مسلمان چه نتایجی در همین جهت خواهد داشت، یعنی حداقل مقدمهای
برای دولت مهدوی هست؟
-اگر مدینه فاضله را معادل آرمان¬شهر
مهدوی یا مدینه دولت مهدوی به حساب نیاوریم، طبیعتاً خود این مدینه فاضله
گامی بسیار اساسی برای تحقق دولت مهدوی و آرمان¬شهر اسلامی و گامی اساسی
است که این ویژگیها در آن وجود دارد.
شاید سه ویژگی برای این جامعه
بتوانیم بیان کنیم: نخست اینکه جامعهای است که مقصود و قصد نهایی و مقصد
نهایی آن سعادت حقیقی و مطابق آن چیزی که حکمای ما میگویند رسیدن به عقل
فعال است. دومین ویژگی این است که مردم جامعه، نظام و جامعه را پذیرفته
باشند و به همدیگر برای رسیدن به این سعادت یاری دهند. نوعی تعاون در نیل
به سعادت مطرح است که طبیعتاً بحث تعاون بحثی بسیار اساسی است. بر اساس آن
چیزی که در آموزههای فلسفی ما بهخصوص حکمت متعالیه مطرح است تعاون، نقش
بسیار برجستهای دارد برای اینکه اجتماعی را شکل دهد و به صورت همبستهای
در بیاورد و همبستگی را در آن ایجاد کند و آن جامعه را به سمت نیل به سعادت
که مقصد و مقصود نهایی هست، حرکت دهد.
سومین ویژگی این است که افراد
جامعه مطابق قصد و میل رئیس جامعه رفتار میکنند، چون رئیس جامعه یا به
تعبیر حکما رئیس اول مدینه فرد خودساختهای است که مورد اعتماد و اطمینان و
باور افراد جامعه است و آنها خودشان را ملزم میدانند که از او اطاعت
کنند. طبیعتاً این بخش، بخش مهمی محسوب میشود؛ یعنی هم رئیس اول مدینه مهم
تلقی میشود و هم اینکه مردمی که میخواهند به آن سعادت برسند طبیعتاً
باید تبعیت کنند. به هر حال این حاکم است که قصد رساندن مردم به سعادت را
دارد. البته این به معنای این نیست که نگاه استبدادی اینجا وجود دارد، بلکه
آن چیزی که وجود دارد همان بحث اختیار و اراده انسانی است که نقش اساسی و
مهمی را دارد؛ یعنی تبعیت افراد جامعه از رئیس اول تبعیتی آگاهانه و
آزادانه خواهد بود که این هم به ما کمک میکند که در تحقق و عینیتبخشی و
آرزوی همه انسانها در طول تاریخ به سمت مطلوب خود حرکت کند و در واقع
آرمان¬شهر اسلامی را با آرمان¬شهر مهدوی را شکل دهد.
*مدینه فاضله آیا تکثر فرهنگی هم دارد؟
-طبیعتاً
در این بحث تکثر فرهنگی هم حتماً وجود دارد؛ یعنی به این معنا نیست که همه
یکدست شوند. تنوع سلایق و تکثر فرهنگی و تکثر قومی وجود دارد و بر حسب
تفاوت جوامع و تفاوت فرهنگی و قومیتها در جاهای مختلف و به ویژه با توجه
به مراکزی که هر کدام از جوامع و انسانها به آن دست پیدا میکنند.
بنابراین، این عامل یکی از لوازم این جامعه هست و حضور و بروز و ظهور دارد و
میتواند به جامعه برای ارتقایی که میخواهد تحقق پیدا کند، کمک کند.
ارتقا،
تعالی و کمال اصلی همان نیل به آرمان¬شهر و دولت مهدوی است و در سطح نازل
به هر اندازهای که انسانها و جوامع به آن برسند طبیعتاً باید تحقق پیدا
کند و این خواست انسانهاست که میتواند در واقع به این سمتوسو حرکت کند و
البته رئیس مدینه هم مردم را به سمت وحدت و اتفاق و همبستگی سوق میدهد.
بنابراین
اتفاق مردم مدینه و همبستگی بین مردم مدینه و تعاون آنها برای رسیدن به
خیرات و دفع شرور و میل به سعادت مسأله بسیار مهمی است که اینها اگرچه بر
حسب مراکز معرفتی و طوایف مختلف متکثر میشوند اما از آنجا که دلهایشان به
یکدیگر نزدیک است و با همدیگر پیوند و ارتباط معنوی و الهی و اخلاقی پیدا
میکنند و به یکدیگر اعتماد، اعتقاد و اطمینان دارند و محبت در دلهایشان
متجلی شده به نوعی میتوان گفت که متفق هستند. درواقع مدینه فاضله به معنای
یکسان سازی خلایق نیست و تکثر فرهنگی و قومی همچنان وجود دارد. شاید تعبیر
ملاصدرا در اینجا خیلی رسا باشد که وحدت در کثرت و کثرت در وحدت دارند.
جامعه این گونه میتواند مراکز کمال و تعالی خود را پیش ببرد. نظام سیاسی و
مدینه فاضلهای که ترسیم میشود میتواند سیاستهای کلی و جزئی و اجرایی و
جاری نظام سیاسی را تأمین کند و طبیعتاً همان طوری که اشاره کردم بحث رئیس
مدینه فاضله بسیار مهم است که متکفل تدبیر مدینه است. به هر حال باید این
جامعه را به گونهای سامان دهد تا بتواند این جامعه و مدینه فاضله تحقق
پیدا کند و امیدوار باشیم که این مدینه به مدینه فاضله مهدوی و دولت مهدوی
ختم شود.
*به نظر شما مهمترین صفت و شاخصه مدینه فاضله چیست؟
-در
الگوی مدینه فاضله آنچه که بیش از هر چیزی شایسته توجه است این است که هر
فردی در جامعه از جایگاهی برخوردار میشود که عدالت اقتضا میکند و جایگاه
مردم براساس اصل عدالت اقتضا میکند. مردم براساس اصل عدالت، دارای حق و
حقوق میشوند و دولت هم به مثابه تنظیمکننده روابط اجتماعی دارای کارکرد و
حقوقی است که در این نظام سیاسی به هر حال آنهایی که شایسته هستند واجد
مسئولیت بیشتری هستند و دارای حقوقی هستند که تعهد و وظیفه اجتماعی بیشتری
را برای آنان به همراه دارد. آنهایی که شایستگیهای کمتری هم دارند در جای
خود و به اقتضای خود براساس عدالت با آنها رفتار می¬شود و از خیرات این
جامعه برخوردار می¬شوند و اینها هم باید همین مسیر تعالی را طی کنند و به
تعبیری رابطه متقابل بین مردم و حاکم وجود داشته باشد که این تعبیر در واقع
متخذ از فرمایشات مولا امیرالمؤمنین(ع) است که بحث حقوق متقابل دولت و
مردم را مطرح کرده¬اند و طبیعتاً ما باید در مدینه فاضله آن را به نحو
کاملتر و جامعتری شاهد باشیم.
خواجه نصیر در این مورد نکته بسیار مهمی
دارد و معتقد است معیاری که موجب قوام و استحکام در مدینه فاضله میشود
عدالتی است که باید بر تمامی تصمیمات و سیاستها و اقدامات سایه بیفکند و
هر شخص حقیقی و حقوقی را در مرتبه خود جای دهد. لازمه این کار به تعبیر
خواجه نصیر این است که یک شخص را به صناعات مختلف مشغول نگردانند و چند
صناعت را به یک فرد واگذار ننمایند. این چیزی است که خواجه نصیر در قرنها
قبل مطرح کرده و در کتاب اخلاق ناصری برای ما به یادگار گذاشته است و جزء و
رکن اساسی که باید در مدینه فاضله به آن توجه کرد همین بحث عدالت است؛
اولاً این جامعه را انسانهای آزاد، مختار و دارای صلاحیت و شایستگی شکل
میدهند که از لحاظ معنوی هم از جایگاه بالایی برخوردار شوند و در ثانی
قوام جامعه و رکن مستحکم آن، عدالت است. به یک فرد نباید چندین شغل بدهند
که از عهده آن برنیاید و به فردی دیگر هیچ شغلی داده نشود که نیرو و توان
آن معطل بماند. قوام جامعه به این است که این عدالت در همه تصمیمها و
تصمیم¬سازیها و تصمیمگیریها و همه امور اجرایی جریان داشته باشد و جاری
باشد. بنابراین آن چیزی که مطلوب است، مدینه فاضلهای است که هر کسی در
جایگاه واقعی خود قرار گرفته و رفتارها بر مبنای عدالت هست و آن رابطه
متقابلی که ما میتوانیم از آن یاد کنیم اینجا وجود دارد.
*بحث قشربندی و صورتبندی مدینه مهم است. به هر حال در اندیشه حکما و بزرگان ما مدینه فاضله به چند بخش تقسیم میشود؟
-اکنون
وارد این بحث نمیشوم و به همین مقدار اکتفا میکنم که در مقابل مدینه
فاضله؛ مدینه فاسقه، مدینه متبدله، مدینه ضاله و مدینه جاهله قرار دارد،
یعنی چهار تا مدینه رو در روی مدینه فاضله قرار دارند. افراد مدینه فاسقه
سعادت را بهعنوان هدف اصلی جامعه خودشان به رسمیت میشناسند و اعتقاد به
اصول مردم مدینه فاضله دارند اما برای رسیدن به این سعادت هیچ کاری انجام
نمیدهند. در واقع عالمان بیعمل هستند که میدانند به کجا باید برسند و
باید به کدام سمتوسو حرکت کنند اما علمشان با عملشان سازگاری ندارد.
مدینه متبدله هم روزگاری جزو مدینه فاضله بوده اما در اثر اشاعه جهل و
گمراهی تغییر پیدا کرده است. افراد مدینه ضاله هم معتقدند سعادت بعد از مرگ
محقق میشود و رئیس مدینه مدعی است که به او وحی میشود که البته این گمان
باطلی است و برای همین ضاله نامیده میشود. مدینه جاهله، البته مدینهای
است که مردم آن، اساساً سعادت را نمیشناسند و در این پندارند که خیر همان
چیزی است که آنها میگویند. این مدینه به چند قسم تقسیم میشود که
مدینههای ضروریه، بداله، خست، کرامیه، تقلب و جماعیه (احرار) زیرمجموعه
مدینه جاهله قرار دارند که در این میان گفته میشود نزدیکترین مدینهها به
مدینه فاضله، مدینه کرامیه و جماعیه است. در مدینه جماعیه آزادی وجود دارد
و حکمای ما وجود آزادی را یک حُسن تلقی کردند و گفتند این مدینه از
مدینههایی است که میتواند نزدیک به مدینه فاضله تلقی شود. در واقع این هم
گامی است که ما به سمت مدینه فاضله حرکت کنیم و در آن خیرات و رسیدن به
سعادت ملاک و معیار عمل ما باشد. ابتدا باید مدینه فاضله ای را هر چند در
انواع جاهله ولی نزدیک به آن یعنی کرامیه و احرار، شکل دهیم و رفته رفته
ویژگیهای مدینه فاضله را کسب کنیم و این کار ما را به سمتوسوی آرمانشهر
مهدوی و دولت مهدوی سوق خواهد داد.
قدس آنلاین – سید حسین امامی. یکم تیر 1392.