دکتر شریف لک زایی در گفتگو با خبرنگار ایکنا تصريح كرد: در سياست بايد به گونهای عمل كرد كه سياست عاقلانه و متعالی باشد؛ سياست اعتدالی به اين صورت است كه نه متهورانه است كه دائماً با دنيا مقابله كنيم و نه میترسيم كه هر چه كشورهای ديگر بگويند انجام دهيم. اعتدال از يك جهت بديهی است به اين معنا كه هميشه تاكيد شده است كه انسان نبايد به سمت افراط و تفريط كشيده شود، اين مسئله در فلسفه اسلامی جايگاه والايی دارد، به خصوص در زمينه مباحث فلسفه اسلامی و فلسفه اخلاق توسط فيلسوفان ما اين بحث مطرح شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در فضیلت اعتدال
شريف لك زايی، عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، با اشاره به مفهوم «اعتدال» كه اين روزها در جامعه بسيار مطرح است، گفت: در آموزهها و انديشه اسلامی اعتدال از جايگاه بالايی برخوردار است، كسی كه منكر اين مسئله شود در واقع با آموزههای اسلامی آشنايی ندارد.
وی با بيان اينكه اعتدال تعاريف متفاوتی لزوما ندارد، عنوان كرد: اگر جانب افراط و تفريط را در دو سوی اعتدال در نظر بگيريم، اعتدال حدوسط است كه قابل تبيين و ارائه است، به تعبير امام(ره) اگر ما يك دايره را در نظر بگيريم نقطه مركزی آن قوه اعتدال است.
لك زايی اظهار كرد: اعتدال نقطه مركزی يك دايرهای است كه هرچه از اين دايره دور شويم، به افراط و تفريط نزديك میشويم، اگر اين نقطه اعتدال مركزی به اين سو و آن سو برود ما افراط و تفريط را در نظر قرار دادهايم.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی افزود: اعتدال از يك جهت بديهی است به اين معنا كه هميشه تاكيد شده است كه انسان نبايد به سمت افراط و تفريط كشيده شود، اين مسئله در فلسفه اسلامی جايگاه والايی دارد، به خصوص در زمينه مباحث فلسفه اسلامی و فلسفه اخلاق توسط فيلسوفان ما اين بحث مطرح شده است.
وی با اشاره به سه قوه علم، قوه شهوت و قوه غضب كه در وجود انسان است، اظهار كرد: وقتی علمای ما اين سه قوه را تبيين و تحليل میكنند، جوانب افراط و تفريط و اعتدال را به خوبی ترسيم میكنند، به عنوان مثال در قوه علميه نقطه افراط اين است كه فرد به سمت تحصيل هر علمی برود و نتواند به يك تخصص اعتدالی در علم دست پيدا كند.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی در اين زمينه گفت: امام خمينی(ره) در تقريرات فلسفه میفرمايند، فرد سحر، جادو و علوم مضله را كه در شرع نهی شده است، فرا میگيرد، اين فرد به سمت علم حركت میكند، اما هر علمی را بدون اينكه به نافع بودن آن توجه كند، فرا میگيرد.
لك زايی افزود: اگر فردی بخواهد همه علوم را كسب كند و به برخی از علوم مضله نيز توجه كند در واقع جانب افراط را گرفته است، برخی از اين علوم نه تنها برای جامعه نفعی ندارد، بلكه موجب مشكلاتی برای جامعه خواهد شد، اينكه انسان به سراغ همه علوم برود از همه علوم نيز بیبهره خواهد شد.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی با اشاره به مسئله افراط و تفريط در علم اظهار كرد: انسان در حالت افراط نمیتواند يك علم قطعی را در نظر بگيرد، حالت افراط يك علم را جُربُزه میگويند، فرد در حالت تفريط میگويد عمل مهم است نه علم، به تعبير امام خمينی(ره) عدهای مقدسنما هستند كه فكر میكنند عمل مهم است در حالی كه توجه ندارند عمل بدون علم ممكن است درست تحقق پيدا نكند، در واقع عمل هم فارغ از علم نخواهد بود و عمل صحيح مبتنی بر يك علم درست است، در تعابير فلسفه اخلاق از تفريط در مسئله علم به عنوان بُله ياد میشود.
وی افزود: اعتدال در قوه علم يعنی فرد علمی را ياد بگيرد كه به صلاح او است، اين صلاح دين و دنيای او را اصلاح میكند، انسان به سمت تحصيل و كسب علمی حركت میكند كه هم دين و آخرتش را اصلاح میكند اين همان نقطه مركزی قوه علم است، حد افراط و تفريط يعنی از حد كسب همه علوم و حد منع از تحصيل علم خارج میشود.
لك زايی عنوان كرد: اين حد اعتدال را امام(ره) در تقريرات فلسفه به حكمت نيز تعبير میكنند؛ كسی كه اعتدال در علم داشته باشد حكيم است، امام(ره) در تفسير آيه « یُؤتِی الْحِكْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا كَثِيرًا» معتقد بودند كه منظور اين آيه حكمت است.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی گفت: اعتدال در مسئله قوه علم حكمت است، فرد معتدل حكيمانه رفتار میكند، اين حكمت در ابعاد شخصی، عمومی، سياسی، اجتماعی، فكری و اقتصادی او خود را نشان میدهد، انسان در سياست و زندگی شخصی و اجتماعی حكيمانه و حكمتآميز رفتار میكند.
وی با اشاره به قوه غضب گفت: نقطه مركزی آن شجاعت است؛ شجاعت به اين معنا است كه قوه غضب تحت اشراف و سلطه عقل باشد، هر جا عقل اجازه دهد قوه غضب فعاليت میكند، حركت و سكون اين قوه به فرمان عقل است.
لك زايی با ذكر مثالی در مورد اشراف عقل به قوه غضب گفت: مثال برای اين قوه سگی است كه تعليم داده شده تا موقع شكار از آن استفاده شود، صياد وقتی صيد حلالی را مشاهده كرد، سگ را رها میكند تا صيد را بگيرد، از نظر شرعی اين امر اشكالی نيز ندارد.
وی افراط در قوه غضب را تهور دانست و افزود: انسان در حالت افراط بدون داشتن منطق به ديگران میتازد، مثال اين حالت سگ بدون صاحب و هاری است كه به هر فردی حمله میكند، تفريط اين حالت نيز جبن است، كاملا ترس بر فرد غلبه دارد و عقل حضور ندارد، در قوه غضب شجاعت نقطه اعتدال و نقطه مركزی است، افراط به مثابه تهور و جُبن به مثابه تفريط جايگاهی ندارد.
لك زايی با اشاره به مسئله اعتدال در سياست اظهار كرد: در سياست بايد به گونهای عمل كرد كه سياست عاقلانه و متعالی باشد، سياست اعتدالی به اين صورت است كه نه متهورانه است كه دائما با دنيا مقابله كنيم و نه میترسيم كه هرچه كشورهای ديگر بگويند انجام دهيم، ظلم كردن و ظلمپذيری نيز حالت افراط و تفريط است، حد اعتدال شجاعت است، وقتی شجاعت را در وجود خود نهادينه كرده باشيم، نه به ديگران ظلم میكنيم و نه ظلمپذير خواهيم شد.
وی با اشاره به قوه شهوت گفت: حد اعتدال اين قوه عفت است، فرد به ميلهای نامشروع و حقوق و نواميس ديگران تجاوز نمیكند، اينكه انسان هيچ ميلی نداشته باشد نوعی تفريط و جمود و مذموم است، حالت افراط آن حرص، وقاحت، ريا و حسد است، لذا در حالت اعتدالی عفت توصيه میشود؛ انسان در قوه شهوت بايد عفيف باشد به حقوق ديگران تجاوز نكند و به سمت ميلهای نامشروع نيز حركت نخواهد كرد.
ادامه دارد...
وی با بيان اينكه اعتدال تعاريف متفاوتی لزوما ندارد، عنوان كرد: اگر جانب افراط و تفريط را در دو سوی اعتدال در نظر بگيريم، اعتدال حدوسط است كه قابل تبيين و ارائه است، به تعبير امام(ره) اگر ما يك دايره را در نظر بگيريم نقطه مركزی آن قوه اعتدال است.
لك زايی اظهار كرد: اعتدال نقطه مركزی يك دايرهای است كه هرچه از اين دايره دور شويم، به افراط و تفريط نزديك میشويم، اگر اين نقطه اعتدال مركزی به اين سو و آن سو برود ما افراط و تفريط را در نظر قرار دادهايم.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی افزود: اعتدال از يك جهت بديهی است به اين معنا كه هميشه تاكيد شده است كه انسان نبايد به سمت افراط و تفريط كشيده شود، اين مسئله در فلسفه اسلامی جايگاه والايی دارد، به خصوص در زمينه مباحث فلسفه اسلامی و فلسفه اخلاق توسط فيلسوفان ما اين بحث مطرح شده است.
وی با اشاره به سه قوه علم، قوه شهوت و قوه غضب كه در وجود انسان است، اظهار كرد: وقتی علمای ما اين سه قوه را تبيين و تحليل میكنند، جوانب افراط و تفريط و اعتدال را به خوبی ترسيم میكنند، به عنوان مثال در قوه علميه نقطه افراط اين است كه فرد به سمت تحصيل هر علمی برود و نتواند به يك تخصص اعتدالی در علم دست پيدا كند.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی در اين زمينه گفت: امام خمينی(ره) در تقريرات فلسفه میفرمايند، فرد سحر، جادو و علوم مضله را كه در شرع نهی شده است، فرا میگيرد، اين فرد به سمت علم حركت میكند، اما هر علمی را بدون اينكه به نافع بودن آن توجه كند، فرا میگيرد.
لك زايی افزود: اگر فردی بخواهد همه علوم را كسب كند و به برخی از علوم مضله نيز توجه كند در واقع جانب افراط را گرفته است، برخی از اين علوم نه تنها برای جامعه نفعی ندارد، بلكه موجب مشكلاتی برای جامعه خواهد شد، اينكه انسان به سراغ همه علوم برود از همه علوم نيز بیبهره خواهد شد.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی با اشاره به مسئله افراط و تفريط در علم اظهار كرد: انسان در حالت افراط نمیتواند يك علم قطعی را در نظر بگيرد، حالت افراط يك علم را جُربُزه میگويند، فرد در حالت تفريط میگويد عمل مهم است نه علم، به تعبير امام خمينی(ره) عدهای مقدسنما هستند كه فكر میكنند عمل مهم است در حالی كه توجه ندارند عمل بدون علم ممكن است درست تحقق پيدا نكند، در واقع عمل هم فارغ از علم نخواهد بود و عمل صحيح مبتنی بر يك علم درست است، در تعابير فلسفه اخلاق از تفريط در مسئله علم به عنوان بُله ياد میشود.
وی افزود: اعتدال در قوه علم يعنی فرد علمی را ياد بگيرد كه به صلاح او است، اين صلاح دين و دنيای او را اصلاح میكند، انسان به سمت تحصيل و كسب علمی حركت میكند كه هم دين و آخرتش را اصلاح میكند اين همان نقطه مركزی قوه علم است، حد افراط و تفريط يعنی از حد كسب همه علوم و حد منع از تحصيل علم خارج میشود.
لك زايی عنوان كرد: اين حد اعتدال را امام(ره) در تقريرات فلسفه به حكمت نيز تعبير میكنند؛ كسی كه اعتدال در علم داشته باشد حكيم است، امام(ره) در تفسير آيه « یُؤتِی الْحِكْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا كَثِيرًا» معتقد بودند كه منظور اين آيه حكمت است.
عضو هيئت علمی پژوهشكده علوم و انديشه سياسی گفت: اعتدال در مسئله قوه علم حكمت است، فرد معتدل حكيمانه رفتار میكند، اين حكمت در ابعاد شخصی، عمومی، سياسی، اجتماعی، فكری و اقتصادی او خود را نشان میدهد، انسان در سياست و زندگی شخصی و اجتماعی حكيمانه و حكمتآميز رفتار میكند.
وی با اشاره به قوه غضب گفت: نقطه مركزی آن شجاعت است؛ شجاعت به اين معنا است كه قوه غضب تحت اشراف و سلطه عقل باشد، هر جا عقل اجازه دهد قوه غضب فعاليت میكند، حركت و سكون اين قوه به فرمان عقل است.
لك زايی با ذكر مثالی در مورد اشراف عقل به قوه غضب گفت: مثال برای اين قوه سگی است كه تعليم داده شده تا موقع شكار از آن استفاده شود، صياد وقتی صيد حلالی را مشاهده كرد، سگ را رها میكند تا صيد را بگيرد، از نظر شرعی اين امر اشكالی نيز ندارد.
وی افراط در قوه غضب را تهور دانست و افزود: انسان در حالت افراط بدون داشتن منطق به ديگران میتازد، مثال اين حالت سگ بدون صاحب و هاری است كه به هر فردی حمله میكند، تفريط اين حالت نيز جبن است، كاملا ترس بر فرد غلبه دارد و عقل حضور ندارد، در قوه غضب شجاعت نقطه اعتدال و نقطه مركزی است، افراط به مثابه تهور و جُبن به مثابه تفريط جايگاهی ندارد.
لك زايی با اشاره به مسئله اعتدال در سياست اظهار كرد: در سياست بايد به گونهای عمل كرد كه سياست عاقلانه و متعالی باشد، سياست اعتدالی به اين صورت است كه نه متهورانه است كه دائما با دنيا مقابله كنيم و نه میترسيم كه هرچه كشورهای ديگر بگويند انجام دهيم، ظلم كردن و ظلمپذيری نيز حالت افراط و تفريط است، حد اعتدال شجاعت است، وقتی شجاعت را در وجود خود نهادينه كرده باشيم، نه به ديگران ظلم میكنيم و نه ظلمپذير خواهيم شد.
وی با اشاره به قوه شهوت گفت: حد اعتدال اين قوه عفت است، فرد به ميلهای نامشروع و حقوق و نواميس ديگران تجاوز نمیكند، اينكه انسان هيچ ميلی نداشته باشد نوعی تفريط و جمود و مذموم است، حالت افراط آن حرص، وقاحت، ريا و حسد است، لذا در حالت اعتدالی عفت توصيه میشود؛ انسان در قوه شهوت بايد عفيف باشد به حقوق ديگران تجاوز نكند و به سمت ميلهای نامشروع نيز حركت نخواهد كرد.
ادامه دارد...