چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 2360

sharif_lakzaee.jpgشریف لک زایی در گفتگو با خبرنگار ایکنا افزود: از منظر امام موسی صدر قرآن، انسان و هستی در كنار هم و هماهنگ با هم پيش می‌روند و قرآن روابط تحول‌يافته ميان آدمی و هستی را به صورت پيشرفته و در جهت جاودانگی سامان داده است و انسان با رجوع به قرآن می‌تواند تمدن را در جهتی كه خداوند اراده می‌كند پيش ببرد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شريف لك‌زايی، عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بين‌المللی قرآن(ايكنا)، با اشاره به رويكرد اجتماعی دو جلد تفسير قرآن كه از امام موسی صدر به چاپ رسيده، به بيان نكاتی درباره تمدن اسلامی و مرجعيت قرآن از ديد امام موسی صدر پرداخت.

لك‌زايی اظهار كرد: نگاه امام موسی صدر در تفسير واجد رويكردی اجتماعی است و بر چگونگی زمينه‌سازی دين و قرآن در ساختن جامعه و انسان متمركز است و از همين حيث می‌تواند در بحث تمدن‌سازی قرآنی مورد توجه جدی قرار گيرد. مسئله جدی در خصوص تمدن‌سازی قرآنی اين پرسش است كه با توجه به اين‌كه قرآن در هزار و 400 سال پيش نازل شده است، چگونه می‌تواند پيشرفت و تحول تمدن را پاسخ دهد.

وی ضمن اشاره به پاسخ امام موسی صدر به اين پرسش، گفت: از نظر وی با توجه به اين‌كه دانش گوينده قرآن و آگاهی‌های وی همه‌چيز را دربرمی‌گيرد، قرآن می‌تواند به مسئله پيشرفت كه ركن تمدن‌سازی است، پاسخ گويد و اين امر از اين طريق حاصل می‌شود كه با گذشت زمان و با رشد بشر و ارتقای آگاهی‌های او، فهم سخن خدواند و مراد و مقصودی كه وی در آيات قرآن داشته است نيز متحول شده و رشد می‌يابد و نگاه‌های جديدی را رقم می‌زند.

 لك‌زايی:
نحوه درست استفاده از قرآن و مرجعيت‌بخشی صحيح به آن يعنی انسان در هر رابطه و در هر تحول و هر تعامل با هستی و طبيعت و اجتماع اطراف خود، دائماً به كلام خداوند رجوع كند و حركت در مسير تحول تمدنی صحيح نيز نيازمند رجوع همواره به كلام خداوند است

لك‌زايی با اشاره به اعتقاد امام موسی صدر به عدم انحصار فهم و تفسير قرآن به مفسران نخستين، گفت: از اين منظر ما هم در اين عصر و زمان حق داريم كه قرآن را به ياری اطلاعات بيشتر و تجارب افزون‌تر در زمينه‌های مختلف به صورت ژرف و عميق با آگاهی روزآمدتری تحليل كنيم و دريابيم.

وی در ادامه با اشاره به اين نكته كه قرآن در وهله اول اهدافی تربيتی دارد، بيان كرد: نكته بسيار مهم اين است كه قرآن كتاب هدايت و تربيت است و در مرحله اول و در ابتدا اهداف تربيتی و نه علمی دارد. از نظر امام موسی صدر همين وجه اصلی قرآن كه به سامان يافتن زندگی فردی و اجتماعی يك انسان مسلمان منجر می‌شود وجهی است كه با تمدن و تحول اجتماعی نيز پيوند می‌خورد.

ایفای نقش قرآن در تحولات تمدنی در جهت تأمین و تضمین جاودانگی انسان است

عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: قرآن به نوعی در سامان‌بخشی زندگی انسان و در جريان تحول و پيشرفت نقش ايفا می‌كند كه اين پيشرفت و تحولات تمدنی جاودانگی انسان را تأمين و تضمين كند.

وی با اشاره به تعريف امام موسی صدر از تحول تمدنی و اجتماعی اظهار كرد: در بيان امام صدر تحول تمدنی و تحول در جوامع انسانی در واقع حاصل تعامل پيوسته بين انسان و هستی است. انسان در واقع دائماً در تعامل با هستی امكاناتی پيدا می‌كند و متحول می‌شود و با هر كشفی كه انسان در هستی انجام می‌دهد، هم خود او دگرگون و متحول می‌شود و هم در جامعه خود و در زندگی خود دگرگونی و تحول ايجاد می‌كند. بنابراين از نگاه ايشان تحول چيزی جز تعامل ميان انسان و هستی در سطوح مختلف مادی و معنوی نيست. اين تحول به ايجاد يك موجود جديد يا از بين رفتن يك موجود قرار نيست منجر شود، بلكه ماهيتاً تعامل بين انسان و هستی است.

لك‌زايی با اشاره به نقش قرآن در اين ميان از نظر امام موسی صدر و اين كه قرآن در تعامل انسان و هستی چه نقشی ايفا می‌كند، بيان كرد: با توجه به اين‌كه انسان مخلوقی است كه اطراف او را موجوداتی فراگرفته‌اند و ميان انسان و اين موجودات يك پيوند و ارتباط و تعامل برقرار است و خود انسان‌ها هم به صورت اجتماعی زندگی می‌كنند، آنگاه كه انسان می‌خواهد نحوه پيوند درست با ساير موجودات و راه درست خود را در زندگی و راه درست رابطه‌اش را با همنوعانش تشخيص دهد قرآن را به عنوان كتاب هدايت به راه درست زندگی می‌بيند و می‌يابد.

 لك‌زايی:
انسان و هستی با همديگر تعامل می‌كنند و همراه با هر تعامل انسان با هستی و هر رابطه جديدی كه در اين زمينه ايجاد می‌شود نگاهی به قرآن نيز اتفاق می‌افتد. اين نگاه فهم جديدی از قرآن را پديد می‌آورد كه درعين حال راهنماست و همين جهت‌دهندگی قرآن دوباره به رابطه و تعامل انسان و هستی كمك می‌كند

رجوع همواره به كلام خداوند؛ لازمه تحول تمدنی صحيح از نگاه امام موسی صدر

اين دانش‌آموخته حوزه و دانشگاه ادامه داد: در ترسيمی كه امام موسی صدر از اين بحث دارند معتقدند كه در تعامل انسان با هستی، قرآن نقش‌آفرين می‌شود و پس از تحولی كه در نتيجه اين تعامل در زندگی انسان رقم می‌خورد و روابط تازه‌تری كه در نتيجه اين تحول پديد می‌آيد نيز ما بار ديگر به كتاب خدا رجوع می‌كنيم و مجدداً با آموزه‌های الهی هدايت می‌شويم و اين روند به همين ترتيب ادامه پيدا می‌كند. در واقع نحوه درست استفاده از قرآن و مرجعيت‌بخشی صحيح به آن يعنی انسان در هر رابطه و در هر تحول و هر تعامل با هستی و طبيعت و اجتماع اطراف خود، دائماً به كلام خداوند رجوع كند و حركت در مسير تحول تمدنی صحيح نيز نيازمند رجوع همواره به كلام خداوند است و می‌طلبد كه روابط تازه‌ای را كه در حركت تحولی پديد می‌آيد نو به نو به قرآن عرضه كنيم؛ كه در كنار آن فهمی نو به نو از قرآن نيز ايجاد و حادث می‌شود.

وی با اشاره به برخی از استفاده‌های امام موسی صدر در دو جلد كتاب تفسيری‌اش از آيات مختلف و به نحوی متفاوت بيان كرد: برای مثال در جايی كه خدواند می‌فرمايد هر مالی كه انفاق كنيد، ثواب آن برای خود شماست و عموماً از اين عبارات فقط تفسيری اخروی شده است، ايشان بيانی اجتماعی از اين ثواب ارائه می‌كند و می‌گويد كه انفاق در همين دنيا نيز به انفاق‌كننده می‌رسد؛ چرا كه در نتيجه مشاركت حاصل از انفاق سطح جامعه نيز ارتقا يافته و به هر حال در نهايت به خود انفاق‌كننده نيز به صورت غيرمستقيم كمك می‌شود.

لك‌زايی افزود: اين فهم كه از سوی امام موسی صدر با نگاهی جديد به قرآن و بر اساس روابط تحول‌يافته در تعامل انسان و هستی ارائه شده، نمونه‌ای است از نقش‌آفرينی مؤثری كه قرآن می‌تواند در جايگاه جهت‌دهنده و راهنمای تمدنی و اجتماعی انجام دهد.

وی ادامه داد: بنابراين قرآن، انسان و هستی، در كنار هم و هماهنگ با هم پيش می‌روند و قرآن روابط تحول‌يافته ميان آدمی و هستی را به صورت پيشرفته و در جهت جاودانگی سامان داده است و انسان با رجوع به قرآن می‌تواند تمدن خود را از انحراف و گسست و شكاف محافظت كند و در جهتی كه خداوند اراده می‌كند، حركت كند.

اين محقق و پژوهشگر افزود: در واقع انسان و هستی با همديگر تعامل می‌كنند و همراه با هر تعامل انسان با هستی و هر رابطه جديدی كه در اين زمينه ايجاد می‌شود، نگاهی به قرآن نيز اتفاق می‌افتد. اين نگاه فهم جديدی از قرآن را پديد می‌آورد كه درعين حال راهنماست و همين جهت‌دهندگی قرآن دوباره به رابطه و تعامل انسان و هستی كمك می‌كند و بنابراين در حالی كه تمدن، تحول و پيشرفت به صورت نو به نو و به صورت دائم و مستمر در جامعه جريان دارد و ركودی وجود ندارد، فهم نو به نو و پاسخ‌ها به مسائل پيشرفت و تحول تمدن با رجوع به قرآن اتفاق می‌افتد.

لك‌زايی در پايان با اشاره مجدد به اين مطلب كه نگاه امام موسی صدر به قرآن نگاهی اجتماعی است، عنوان كرد: اين نگاه می‌تواند جامعه ما را ارتقا ببخشد و ما را در مسير حق و حقيقت و راستی قرار بدهد و ما را در مسير انسان‌سازی و جامعه‌سازی كمك كند و شايد در اين راه مناسب باشد كه دو جلد اثر تفسيری امام موسی صدر به عنوان متن درسی قرار بگيرد و در آموزه‌های معرفتی ما جريان پيدا كند و نگاه اجتماعی ايشان به قرآن و دين مبنای رفتار و انديشه و عمل ما قرار گيرد.