چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 2540
دکتر نجمه کیخا، مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در مورد نظریه ادراکات اعتباری و استفاده از آن در سیاست و اخلاق گفت: علامه طباطبایی از یکی از ظرفیت های حکمت متعالیه که بحث حرکت جوهری است استفاده کرده و آن را وارد بحث اجتماع کرده است، و به عرصه اجتماعی اش تصریح کرده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبرگزاری شبستان: علامه طباطبایی می‌گوید وقتی که جامعه‌ای سراغ احکام دین نرفت نوع اخلاق و سیاستش در‌‌ همان حد سودگرایی و رفع نیازهای دنیوی باقی می‌ماند.

نجمه کیخا، مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در مورد نظریه ادراکات اعتباری و استفاده از آن در سیاست و اخلاق گفت: علامه طباطبایی از یکی از ظرفیت های حکمت متعالیه که بحث حرکت جوهری است استفاده کرده و آن را وارد بحث اجتماع کرده است، یعنی عرصه اجتماعی اش را تصریح کرده است.

وی با اشاره به اینکه در عرصه اجتماعی ما این بحث را به اسم اعتباریات می شناسیم، اظهار کرد: علامه طباطبایی در واقع حرکت جوهری که ما به این معنا می دانیم که در جوهر و ذات همه انواع طبیعی، حرکت وجود دارد و همه موجودات از منزلی به منزل دیگر حرکت می کنند تا زمانی که به کمال خودشان دست پیدا کنند را در مورد انسان و جامعه را به کار برده است. ما می خواهیم ببینیم از این بحثی که علامه طباطبایی بکار برده است، چگونه می توان در بحث اخلاق و سیاست استفاده کرد؟

این محقق و نویسنده در ادامه سخنانش تصریح کرد: علامه طباطبایی بر طبق این بحث اعتباریاتی که مطرح می کند، می گوید انسان و دیگر موجودات زنده از ساختار وجودی خاصی برخوردارند. ما ساختار بدنی خاصی داریم که مطابق آن، نیازهای خاصی هم داریم. مثلا چون ساختار هاضمه در وجود ما هست ما نیازمند این هستیم که نیاز به گرسنگی و تشنگی و ... را برآورده کنیم.

وی افزود: علامه طباطبایی این بحث را مطرح می کند و از پایین ترین نیازهای مادی ما شروع می کند، چون که در حرکت جوهری، حرکت انسان از وجود مادی شروع می شود و همین طور که انسان رشد می کند بر ابعاد روحانی و معنوی او افزوده می شود تا زمانی که انسان تجرد حاصل می کند و کلا از قید ماده و جسم خلاص می شود.

کیخا در ادامه سخنانش بیان کرد: علامه از همین بحث ابتدایی حرکت جوهری را آغاز کرده است که انسان با توجه به ساختار وجودی خودش و قوایی که خداوند برای او خلق کرده است. نیازمندی هایی دارد و وقتی می خواهد این نیازمندی ها را برطرف کند یک سری ادراکاتی را ایجاد می کند که به اینها ادراکات اعتباری می گوئیم یعنی برای رفع نیازمندی ها یک سری ادراکات و احساساتی در انسان به وجود آمده که ما به آنها ادراکات اعتباری می گوئیم. برای رفع ضروریات زندگی مرتب انسان بر دامنه و معلومات انسان اضافه می شود تا بتواند راحت تر زندگی کند.

وی ابراز کرد: مثلاً انسان به تدریج پی می برد برای اینکه نیازهایش بهتر تأمین شود به اجتماع نیاز دارد. یعنی علامه تشکیل اجتماع را با توجه به نحوه وجودی خود ما توضیح می دهد و همچنین حسن و قبح هایی به تدریج پدید می آید. انسان برخی چیزها را حُسن و زیبایی می داند و برخی چیزها را نامطلوب می داند. ایجاد اجتماع و ایجاد اخلاق براساس بحث حرکت جوهری توضیح داده می شود.

وی با اشاره به اینکه بشر برای اینکه زندگی اش بهتر اداره شود از ناحیه خداوند مورد هدایت قرار می گیرد، گفت: یعنی دین هم به تدریج تکمیل تر می شود البته انسان با عقل خودش به دین نمی رسد بلکه خداوند آن را برای تکامل بشر برای او می فرستد تا تکامل سریع تر صورت گیرد یعنی حرکت جوهری انسان سریعتر صورت گیرد. برخی از انسانها انبیاء را می پذیرند و برخی هم نمی پذیرند. کسانی که آنها را می پذیرند نحوه تکاملشان متفاوت می شود و برعکس، بنابراین بحث تفاوت اخلاق و سیاست دینی با غیر دینی به وجود می آید که هر دو این حالتها را علامه طباطبایی توضیح می دهد.

این مدرس دانشگاه در ادامه سخنانش تاکید کرد: علامه طباطبایی می گوید اگر انسان دین را نپذیرد در واقع در همان محدوده نیازهای مادی خودش به سیاست و اخلاق نیاز دارد یعنی سیاست تنها متکفل برقراری نظم و امنیت است و اخلاق هم در همان دایره یعنی برای تأمین سود است که اخلاق سودگرا و احساس گرا نامیده می شود اما از طرف دیگر تکامل ادامه پیدا می کند یعنی بعد از بحث اخلاق سودگرا وارد اخلاق وظیفه گرا هم می شویم که در این نوع اخلاق که علامه بحث می کند می گوید این شیوه را انبیاء گذشته هم داشتند.

وی افزود: علامه می گوید در این شیوه اخلاق را نه برای سود مادی بلکه برای پاداش اخروی دنیال می کنیم و سیاست هم متکفل رعایت ظواهر دین در جامعه است یعنی مراقب این هست که حدود و احکام دین اجرا شود. اما می گوید به مرور که بشر رشد می کند و تکامل پیدا می کند به سطح بالاتری از اخلاق و سیاست می رسد یعنی حرکت جوهری ادامه پیدا می کند و بشر اخلاق را نه تنها برای دستیابی به سود اخروی بلکه به خاطر حب خداوند می خواهد. یعنی به چنان توحید ناب و خالصی دست پیدا می کند که اصلا طرف گناه نمی رود حتی اگر به آن پاداش هم ندهند که علامه نام این نوع اخلاق را اخلاق قرآنی می گذارد و می گوید خاص دین اسلام است که به این مرتبه و مرحله انسان ها را رسانده است.

این محقق کشورمان در ادامه سخنانش بیان کرد: سیاست هم همین طور رشد می کند یعنی مطابق این اخلاق، سیاست هم رشد می کند و وظایف سیاست و اخلاق هم گسترده می شود و دیگر نمی توان گفت که محدود به حدود دین است بلکه سیاستی هست که خاص همین اخلاق قرآنی است.

وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: علامه طباطبایی مطابق بحث حرکت جوهری، توضیح می دهد که اخلاق و سیاست چگونه پدید می آیند. وقتی که جامعه ای سراغ احکام دین نرفت نوع اخلاق و سیاستش در همان حد سودگرایی و رفع نیازهای دنیوی است که تنازع طبیعی است که برای بقا مهم است، اما وقتی که وارد مراحل بالاتر می شود، اخلاقش متعالی تر و سیاستش هم متعالی تر می شود.