دکتر لکزایی در ابتدای مصاحبه پیرامون طرحهای پژوهشی که در گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پیرامون حکمت متعالیه در حال انجام است گفت: طرح پژوهشی حکمت سیاسی متعالیه از سال 1383 با مدیریت اینجانب کلید خورده است و ذیل آن چند کار صورت گرفته است که تدوین مجموعه مقالات، برگزاری نشستهایی برای روشن کردن فضای بحث، ابعاد و تأملات مرتبط با این موضوع و برگزاری همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه با اشراف حضرت آیت الله جوادی آملی از جمله این کارها بوده است.
وی افزود: محصول کار، چهار جلد مجموعه مقالات تحت عنوان سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه بوده است که شامل حدود 60 مقاله میباشد. همچنین نشستها، گفتگوها به همراه نشستها و سخنرانیهای روز همایش را در سه جلد چاپ کردیم که بسیار قابل استفاده است؛ بخصوص آنکه در بعضی نشستها، ایدهها و موضوعاتی ارائه شده که میتواند برای تدوین پایان نامه و رساله و موضوعات تحقیقی مورد استفاده قرار بگیرد. البته در کنار این چند کار مستقل هم چاپ شده شد. مفهوم شناسی حکمت متعالی سیاسی، درآمدی بر حکمت سیاسی متعالیه، انسانشناسی سیاسی در فلسفه سیاسی علامه و هابز، اخلاق فلسفی در حکمت متعالیه و درآمدی بر فلسفه سیاسی صدرالمتالهین از جمله این کارها میباشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به جلسات خوانش آثار مختلف ملاصدرا گفت: البته در کنار این کارها، ما کار خوانش متون هم داشتیم که با همان سبک و سیاق حوزوی بعضی متون ملاصدرا را مورد خوانش قرار دادیم. برای نمونه، مشهد پنجم کتاب الشواهد الربوبیه ملاصدرا و رساله المظاهر الالهیة به همان سبک و سیاق حوزوی طی جلسات متعددی با حضور اساتید مورد خوانش قرار گرفته است و همچنان ادامه دارد.
دکتر لک زایی پیرامون تاثیر اندیشههای سیاسی ملاصدرا بر فضای علمی و دانشگاهی کشور خاطرنشان ساخت: در بحث سرفصلهای درسی در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد، مباحثی همچون فلسفه و سیاست، سیاست متعالیه و حکمت سیاسی متعالیه برای کارشناسی و کارشناسی ارشد پیشنهاد شده است و این آمادگی وجود دارد که با منابع تولید شده گرایشی در کارشناسی ارشد و دکتری را پوشش دهیم؛ چراکه اگر ما معتقدیم که علوم انسانی باید توسعه پیدا کند، این مباحث، جزو مباحث مقدماتی در فضای علوم سیاسی اسلامی میباشد. از سوی دیگر، اساتید در بحث اندیشه سیاسی اسلامی و فلسفه سیاسی اسلامی، به این بحث توجه دارند؛ لذا افق پیش رو روشن است و امیدواریم که این کار در عرصههای گسترده و منسجمتری مطرح شود تا نتایج کاربردیتر اخذ کنیم و در تصمیمسازیها و انسجامبخشی به دانش سیاسی اسلامی به ما کمک کند. الان هم دو طرح پژوهشی مجموعه نشستهای حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی و فلسفه سیاسی صدرالمتالهین در دست انجام میباشد که امیدواریم به زودی خاتمه یابد و چاپ و منتشر شود.
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در ادامه پیرامون رابطه حکمت متعالیه با فلسفهها و حکمتهای پیش از خود، گفت: حکمت متعالیه در ادامه حکمت اسلامی و چیزی جدا از دستگاه مفهومی اسلامی که آنها را شکل داده است، نیست. در بعضی مباحث، مباحث ملاصدرا متمایز میباشد و در مواردی تکمیل کننده مباحث تعقلی فلسفه اسلامی در یک دستگاه جدید میباشد.
وی با اشاره به این رابطه و تمایزات آن با سایر حکمتها افزود: به هر حال حکمت متعالیه که توسط ملاصدرا قوام پیدا کرده است، ریشه در گذشته تفکر و فلسفه اسلامی دارد که از همه دانشهای پیشین بویژه دانش قرآنی بهره گرفته و ریشه در دانشهای گذشته خودش دارد و مکتبی نیست که در خلاء شکل گرفته باشد. البته این حکمت در عین اشتراک با حکمتهای پیشین خود، تفاوتهای جدی و زیادی دارد که در قالب یک دستگاه جدید و نو، آن را سامان می دهد. در بحث روش، میبینیم که روش استدلالی و برهانی با حکمت مشاء مشابه میباشد. البته ملاصدرا آگاهانه از برخی اندیشهها و مباحث استفاده نکرده است. مثلاً در عین حال که حکمت اشراق و مباحث سهروردی و حکمت سینوی و فاضله را در حکمت متعالیه پررنگ میبینیم، اما حضور ابن رشد را در مباحث وی نمیبینیم و اگر هم حضور دارد، حضور بسیار کمرنگی میباشد. به همین ترتیب حضور مفاهیم عرفانی در حکمت متعالیه بسیار پررنگ میباشد که وجه متمایز آن با حکمتهای پیشین میباشد. حتی در جاهایی که مشترکاتی در مواد وجود دارد و مباحث فیلسوفان ما را مطرح کرده است، باید گفت این منابع و مواد نباید جدا از دستگاه حکمت متعالیه طرح شود تا مغایر با دستگاه فلسفی وی باشد.
دکتر لک زایی پیرامون علت تاسیس مکتب جدید فلسفی توسط ملاصدرا افزود: اینکه چرا ملاصدرا دستگاه جدیدی را شکل داده است و آیا نمیتوانست مانند سایر اندیشمندان در همان قالبها به نگارش آثار بپردازد که طبیعتاً کار بسیار راحتی بوده و حداقل در اوایل حیات خویش به این مباحث پرداخته است، باید گفت که وی در ابتدای حیات خویش آثار همین بزرگان را مطالعه کرده و در حوزه اصالت ماهیت، فکر میکرده است، اما به نظر میرسد ناتوانی این دستگاه تفکر در دوره صفوی برای تحلیل مسائل الاهیاتی و علمی و اجتماعی به نظر وی ناتوان آمده و لذا وی را به سمت و سویی سوق داده که از اصالت ماهیت به اصالت وجود حرکت نموده است. این یک نقطه گذار و عبور است که ملاصدرا توانسته در تفکر خودش بوجود بیاورد و به تعبیر آیت الله جوادی آملی ملاصدرا یک آزاد اندیش به تمام معنی است؛ چرا که به رغم آنکه در فضای سنتی رایج تنفس میکند، اما وقتی به این نکته میرسد که اصالت وجود صحیح است، با آزاداندیشی آن را میپذیرد و به اندوختههای پیشین خودش، پشت پا میزند و دستگاه جدیدی شکل میدهد که با عنوان حکمت متعالیه ظهور پیدا میکند. بنابران شرایط علمی، سیاسی و فکری باعث شده که ملاصدرا به این سمت و سو سوق پیدا کند. البته الهامات معنوی و باطنی که وی را به این مسئله سوق داده و عنایات خداوند به تعبیر و تصریح خودش، بیتأثیر نبوده است که توانسته یک حکمت جدیدی را قوام ببخشد.
وی همچنین پیرامون اقبال گسترده به مباحث ملاصدرا افزود: برخلاف دوره ملاصدرا که احتمالاً به دلیل حجاب معاصرت و شرایط سیاسی و اجتماعی و علمی، به آثار و مکتب وی اقبالی گستردهای صورت نگرفت، در دورههای جدید و به خصوص یک قرن پس از حیات وی، باعث رونق گرفتن مباحث فکری شد و تا الان هم در واقع حکمت جدیدی تاسیس نشده است و آنچه هست، توسعه حکمت متعالیه است.
مدیر کلانپروژه حکمت متعالیه، پیرامون تاثیر حکمت متعالیه بر تحولات سیاسی اجتماعی معاصر گفت: در دورههای اخیر، شاهد آن بودیم که جریان تحولات سیاسی و اجتماعی ما به گونهای با این حکمت و حکمای آن گره خورده است. چنانکه در انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی به عنوان یک حکیم فقیه که رهبری این جریان و این تحول عظیم را در دست داشته و افراد برجستهای همچون آیت الله مطهری تحت تاثیر این مکتب بودند. ضمن آنکه عناصر دورنی این حکمت نیز تبیین کننده انقلاب اسلامی میباشد. مثلاً نظریه حرکت جوهری میتواند نقطه مهمی باشد که فارغ از نگاهها و چارچوبهای غربی و غیره، بتوانیم از یک منظر بومی به این تحول سیاسی و اجتماعی نگاه بکنیم و آن را مورد بررسی قرار بدهیم که جای آن در مباحث تحولات خالی بود ولی بحمدلله اکنون این مبحث وارد مباحث آکادمی و تحلیل انقلاب اسلامی و فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی شده است.
دکتر لک زایی در ادامه به آثاری که به تاثیر حکمت متعالیه بر انقلاب اسلامی پرداخته است اشاره کرد و افزود: برای نمونه دکتر سیدحسین نصر معتقد است که حکمت متعالیه در دوره قاجار و در مواجهه با اندیشههای جدید و فلسفه آن دوره نقش آفرینی کرده است و در مواجهه با اندیشههای غربی و مباحث مشروطه، نقش داشته است. کار ملاصدرا از این جهت مهم است که اشکالاتی که ممکن بود به حکمتهای پیشین وارد شود، انها را حل کرده است. بنده در مقاله روش شناسی حکمت متعالیه از ملاصدرا تا امام خمینی، سیر این حکمت و تأثیرات آن بر تحولات سیاسی و اجتماعی را بررسی نموده و در مقاله قریب الانتشار دیگری به بحث رابطه حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی پرداخته است. البته این موضوع همچنان جای کار دارد. ما باید متکفران را از این منظر بررسی کنیم؛ آثار آنها، اساتید و نمودهای عینی این متفکران را در تحولات سیاسی بررسی کنیم و مواجهه آنها با تحولات را تا ببینیم آیا تأثیرگذاری آنان از منظر فلسفی بوده یا خیر.
دکتر لک زایی با اشاره به کتاب «بنیان مرصوص امام خمینی در بیان و بنان آیت الله جوادی آملی» خاطرنشان ساخت: آیت الله جوادی آملی در کتاب بنیان مرصوص امام خمینی، این بحث را تبیین می کنند که حکمت متعالیه در انقلاب تاثیرگذار بوده است. ایشان از امام خمینی(ره) به عنوان قهرمان اسفار اربعه ملاصدرا یاد می کند که با اشراف کامل بر این فلسفه، اقدام به انقلاب نمود. زیرا براساس سفرهای چهارگانه، عارف و سالک الی الله باید در مرحله پایانی سلوک همواره در جامعه باشد و در میان مردم حرکت نماید و جامعه را هدایت کند تا سیر عرفانی او تکامل یابد. از این رو به تعبیر ایشان، حضرت امام(ره) این مراحل را سپری کرده اند