جدیدترین مطالب

شریف لک زایی در گفتگو با قدس آنلاین گفت: طبیعتا وقتی مردم، جامعه و ملت، دولت را از خود دانسته و دولت به تعبیر امام راحل به مردم پاسخگو باشد (با این دید که از دل مردم برخاسته است)، می تواند موفقیت های بسیاری را موجب شود، به هر حال فضای همدلی، انسجام و همبستگی خاصی را رقم می زند که می تواند امور مختلف اجتماع را پیش ببرد به ویژه در حوزه پیشرفت های سیاسی، فرهنگی و.... فضایی که اینچنین شکل بگیرد فضای همفکری، کار و تلاش است و به کاهش مشکلات جامعه و سرعت یافتن روند پیشرفت جامعه در سطوح مختلف کمک می کند؛ کارها نیز با روحیه دوستانه و خدمت رسانی پیش رود نه با روح کارمندی. این چنین پیشرفت می کنیم به ویژه در عرصه ارتباط با دیگر ملت ها در منطقه و جهان که می تواند طرح انسجام اسلامی و نیز انسجام انسانی در کل دنیا را عملی کند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در حکومت نبوی مردم را مشارکت داده و مردم دولت را برآمده از خود و جامعه می دانستند و با توجه به اینکه نقش پیامبر (ص) را با اختیار پذیرفته بودند، رابطه ای خاص در حکومت نبوی شکل گرفت.

به گزارش قدس آنلاین، آنلاین، بی تردید اسلام و آموزه های آن از جزئی ترین امور زندگی تا کلان ترین آنها یعنی حکومتداری و ارتباط دولت و ملت دستورالعمل و برنامه دارند از این رو و در پی نامگذاری سال 94 از سوی مقام معظم رهبری با عنوان »دولت ملت؛ همدلی و همزبانی» درباره نگاه اسلام به این مهم با شریف لک زایی، استادیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به گفتگو پرداخته ایم که مشروح آن در ذیل می آید:

با توجه به نامگذاری سال جاری با عنوان «دولت ملت، همدلی و همزبانی»، درباره جایگاه و اهمیت این مسئله در آموزه های اسلام توضیح دهید.

ما معمولا در اندیشه سیاسی اسلام بحثی داریم که از آن با عنوان نظام سیاسی امت و امامت یاد می کنیم، در واقع نظام امت و امامت را می توان با تجربه حضرت رسول (ص) در باب تشکیل حکومت مرور کرد.

در این مرور به فضایی می رسیم که محبت و دوستی است و دولت بر اساس آن شکل گرفته و وقتی دولت می خواهد تنفیذ شود، اقبال از جانب مردم است و به سازمانی جدید می انجامد که در جزیره العرب تقریبا بی سابقه است.

جالب تر قانون اساسی مدینه یا صحیفه النبی (ص) است که در مدینه نگارش می شود و حقوق همه کسانی که در حوزه سرزمینی این دولت زندگی می کنند را به رسمیت می شناسد، جایگاه قبایل و نیز مذاهب و ادیان همچون یهود و وظایف و نقش ها و حقوقشان تبیین می شود و جامعه اسلامی و و دولت اسلامی را در حد یک امت می داند که متشکل از همه کسانی است که در آن حوزه سرزمینی زیست می کنند.

بنابراین، همه را دعوت می کنند به مشارکت و حضور در این دولت سازی؛  از این رو، مردم را مشارکت داده و مردم دولت را برآمده از خود و جامعه می دانند و با توجه به اینکه نقش پیامبر (ص) را با اختیار پذیرفته اند رابطه ای خاص در حکومت نبوی شکل می گیرد.

ویژگی این همدلی و همزبانی در دولت نبوی چه بوده است؟

در این نظام رابطه بر مهرورزی، محبت و دوستی استوار است و اجبار و تحمیلی وجود ندارد، البته رعایت قانون با تحمیل و استبداد مغایر است، قانون و نظم باید رعایت شود و این همدلی است که سازمانی را شکل داده و تاثیرات شگرفی را بر جزیره العرب و دیگر جوامع بر جای نهاد.

توجه به این تجربه در دولت سازی می تواند آموزنده باشد برای اینکه دریابیم که چگونه نهاد و سازمانی با توجه به چهار رکن سرزمین، جمعیت، حاکمیت و حکومت شکل می گیرد.

تبعا در این فضا شاخصه هایی همچون صداقت، راستی و تقوا و زهد می تواند نقش مهمی داشته باشد و نیز ایمان و عمل صالح و فقدان تبعیض و نابرابری ها در کنار عقلانیت و خردورزی و در چنین فضا و زمینه ای تداوم و استمرار یک دولت تضمین می شود.

البته در بیانات رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال دو واژه کارگزار و کارفرما هم استفاده شد؛ در واقع چون دولت به معنای قوه مجریه نه دستگاه حکومتی، طبیعتا باید مسئول و پاسخگو برابر کارها باشد این همان کارگزار است از آن سو نیز جامعه نظارت می کند به مثابه کارفرما، یعنی هم انتظاراتش را بیان و هم نظارت می کند که کارگزار از فضا خارج نشود.

بنابراین، نقش افراد و نهادهای مدنی تعیین کننده است و هم نحوه پاسخگویی کارگزاران می تواند کمک کننده باشد.

 یا همدلی و همزبانی یکسویه است؟ تجربه حکومت نبوی در صدر اسلام در این باره چه تصریحی دارد؟

من در رابطه فرد و دولت تعبیر «واکارگزاری» را بیان کرده و گفته ام رابطه بین فرد و دولت نمی تواند یکسویه باشد، بلکه دوطرفه است و دو نوع رابطه برای آن می توان تصور کرد یکی واگذاری که افراد و جامعه تمام اختیاراتشان را به حکومت واگذار می کنند و دولت اختیارات گسترده ای دارد و در جامعه اثرگذار است از سوی دیگر نگاه صرفا کارگزار نیز وجود دارد یعنی دولت باید منویات جامعه را دنبال کند.

اما اگر بر اساس آموزه های دینی، حقوق متقابل را مطرح کنیم که واگذاری مطلق و تام نیست یعنی بخشی واگذار شده و بخشی هم به شیوه کارفرمایی انجام می شود، این یعنی همان واکارگذاری که تعبیر امیرمومنان علی (ع) نیز است.

البته برخی صاحبنظران در تصویر رابطه میان دولت و جامعه از چهار نوع ارتباط یاد کرده اند، یا دولت و جامعه هر دو قوی اند یا هر دو ضعیف اند یا دولت قوی است و جامعه ضعیف و یا جامعه قوی است و دولت ضعیف.

از این رو، باید آموزه های دینی در باره نوع رابطه ای که باید میان دولت و ملت ترسیم می شود را مرور کرد؛ طبیعتا در این باره دیدگاه جامعه و دولتِ قوی به طور توامان مد نظر است، یعنی دولت قدرتمند برای دفاع از حقوق مردم به ویژه در عرصه سیاست خارجی و تضمین و حفظ استقلال جامعه و نیز پاسخگویی به توقعات داخلی.

بنابراین، در فضایی که ما از همدلی و همزبانی دولت و ملت صحبت می کنیم با این نگاه قابل تبیین است یعنی دولت و ملت هر دو قوی باشند.

 در دو بعد درون و بیرون نظام اسلام، این همدلی چه آثاری را در پی دارد؟

طبیعتا وقتی مردم، جامعه و ملت، دولت را از خود دانسته و دولت به تعبیر امام راحل به مردم پاسخگو باشد (با این دید که از دل مردم برخاسته است)، می تواند موفقیت های بسیاری را موجب شود، به هر حال فضای همدلی، انسجام و همبستگی خاصی را رقم می زند که می تواند امور مختلف اجتماع را پیش ببرد به ویژه در حوزه پیشرفت های سیاسی، فرهنگی و...

فضایی که اینچنین شکل بگیرد فضای همفکری، کار و تلاش است و به کاهش مشکلات جامعه و سرعت یافتن روند پیشرفت جامعه در سطوح مختلف کمک می کند؛ کارها نیز با روحیه دوستانه و خدمت رسانی پیش رود نه با روح کارمندی.

اینچنین پیشرفت می کنیم به ویژه در عرصه ارتباط با دیگر ملت ها در منطقه و جهان که می تواند طرح انسجام اسلامی و نیز انسجام انسانی در کل دنیا را عملی کند.

 یکی از موضوعات مد نظر رهبری در سال های اخیر، بحث تمدن سازی اسلامی و بسترسازی برای آن است؛ آیا عنوان انتخابی سال جدید می تواند بر این مهم نیز اثرگذار باشد؟

قطعا اینطور بوده و از نقاط کلیدی چنین اقدامی است، یعنی اگر مغفول واقع شود خلاء ایجاد می کند.

بحثی را امام موسی صدر درباره علل مشکلات جهان اسلام مطرح و بیان می کند: هر گاه کشور و جامعه ای با مشکلاتی مواجه و دچار تفرقه شده و  مهرورزی از این جامعه رخت بربسته، آن زمان یک دشمن بیرونی توانسته بر این جامعه سیطره بیابد، هیچ گاه کشور و بیگانه ای بدون فضای مساعد داخل! امکان پیشبرد اهداف خود را ندارد مگر با فقدان مهرورزی و وجود ناهمدلی و ناهمزبانی که در این خلاء بیگانگان رخنه کرده و جامعه را در جهت منافع خویش در دست می گیرند.

در واقع، عامل مهم سیطره کشورهای غربی بر جهان اسلام، تفرقه و اختلافات بین عموم کشورها است و این فضا را ما ایجاد می کنیم.

اما اگر گروه و جامعه ای بر اساس همدلی و همزبانی شکل گرفته و تداوم بیابد، می تواند پایه تمدنی خود را پایه ریزی کند، از این رو همدلی و همزبانی می تواند زمینه ساز ثبات و پایداری یک کشور و نیز تعالی تمدنی یک ملت و جامعه شود.

 این همدلی و همزبانی در اعتلای فرهنگی جامعه تا چه میزان اثرگذار است؟

این مسئله خود عنصری فرهنگی است، یعنی صحبت از همدلی و همزبانی زمانی است که به لحاظ فرهنگی اتفاقی در جامعه رخ دهد تا بتوانیم بگوییم افراد آن همدل و همزبان اند، اگر جامعه فارغ از این مهم باشد یعنی به لحاظ فرهنگی اعتلا نیافته است!

البته نیاز به کار فرهنگی نیز در این باره وجود دارد، شاید توقع باشد که منازعات سیاسی کمرنگ شده و از جامعه رخت بربندد، چراکه توفیق در عرصه سیاسی نیز به فرهنگ و اخلاق و معنویت حاکم بر جامعه بستگی دارد.

به عنوان مثال در موضوع هسته ای، منتقدین شفاف و روشن نظر خود را اعلام کنند که این کمک کننده است برای استفاده از همه تلقی ها و برداشت ها، اما نباید باعث اختلاف و ناهمبستگی اجتماعی ما شود طبیعتا اعتماد به دولتمردان می تواند کمک رسان باشد.

دوستانی که غیراخلاقی و نامنصفانه نقد می کنند، از همین آغاز سال، شعار را زیر سوال برده اند پس باید به لوازم نقدشان توجه و توام با ادب و اقتضائات نقد کنند تا شعار سال کارساز باشد.

البته دولتمردان خود باید نخستین عامل به شعار باشند و مسیر تحقق و تعمیق این شعار در جامعه را هموار کنند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید