چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 1292
بهترین نوع دولت اسلامی، دولت آسمانی است
عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت گفت: ما زمانی می‌توانیم یک الگوی پیشرفت مناسب ارائه دهیم و از آن دفاع کنیم که به پشتوانه فلسفی بومی و اسلامی‌مان توجه کنیم.

گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری چندی پیش در دیدار اعضای شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت،‌ هدف انقلاب اسلامی را «تحقق تمدن اسلامی»‌ خواندند و با اشاره به مبانی غلط و ناکارآمدی الگوهای توسعه جهانی و ضرورت ارائه الگوی جدید اسلامی ایرانی،‌ »کار جهادی و انقلابی»، «استفاده از ظرفیت غنی منابع اسلامی و حوزه‌های علمیه» و «برخورداری از قوت علمی» و «گفتمان سازی» را از الزامات تولید و تدوین «الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت» برشمردند.

به منظور بررسی برخی کلیدواژه‌های رهبری در این دیدار با شریف لک‌زایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و عضو اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت گفت‌وگو کردیم.

 

*به عنوان سؤال نخست درباره ضرورت تدوین الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی توضیحاتی ارائه دهید.

-برای بررسی ضرورت ارائه الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت این نکته بایسته توجه است که ما به لحاظ مبانی و بنیادهای فکری حتی تفاوت‌های فرهنگی و فکری با جوامع دیگر هم مشترکات و تفاوت‌هایی داریم، طبیعتاً از این باب ضرورت دارد که الگوی ویژه خود را طراحی کنیم.

مفروض ما این است که انقلاب اسلامی ایران اصل جدیدی را ایجاد کرده و به تعبیر فوکو بحث معنویت و توجه توامان مباحث مادی و معنوی شده است شاید این ضرورت برای طراحی الگو مهم باشد. بنابراین ما هم بنیادهای فکری و فرهنگی و هم تفاوت‌های دینی را باید لحاظ کنیم در واقع همان نگاهی که انقلاب اسلامی ایران مورد توجه دارد.

اما تعریف خود من از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک نمونه نظری، عملی، حرکتی، ارادی و تدریجی از یک وضع خاص و موجود به سمت یک وضع مورد نظر و مطلوب در ابعاد مادی و معنوی در سطوح فرهنگی، اقتصادی و سیاسی با تأیید و مبتنی بر ارزش‌های معقول و متعالی اسلام شیعی و تجربه سیاست مدارانه خردمندانه ایرانی با پشتوانه‌های فکری و تمدنی خود ما است.

*در بحث از گفتمان سازی و تأکیدات مقام معظم رهبری لطفا بفرمایید ما الان در چه مرحله‌ای قرار داریم و چه گام‌هایی باید برای گفتمان سازی صحیح در زمینه الگوی پیشرفت برداریم؟

-این سؤال بسیار مهمی است، ایجاد گفتمانی راجع به الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت بسیار مهم است چرا که کار را از سطح خاصی وارد جریان رایج زندگی و جامعه ما می‌کند و از این باب بسیار با اهمیت است. به اعتقاد بنده ما در این قسمت نیازمند کار ویژه هستیم به ویژه اینکه خود مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت باید در این زمینه اقدامات لازم و مؤثری را صورت دهد.

به لحاظ کاربردی هم تصور می‌کنم درگیر کردن مراکز علمی، دانشگاه‌ها و حوزه‌ها در سطح اساتید دانشگاه، حوزه‌ها و رساله‌های دانشگاهی بسیار مهم است الان در این زمینه چیز محسوسی مشاهده نمی‌شود که اگر باشد هم خیلی محدود و اندک است که قابل احتساب نیست.

[درگیر کردن مراکز علمی،‌ دانشگاه‌ها و حوزه‌ها برای تدوین الگوی پیشرفت بسیار مهم است]

بنابراین این مراکزی که مطرح شد باید درگیر کار شوند حتی مشوق‌هایی برای رساله‌های دانشجویی باید در نظر گرفته شود تا دانشگاه‌ها مشتاق شوند و در این قسمت ورود کنند و زمینه رایج سازی گفتمان برای همه فراهم شود، به ویژه بخش‌های اجرایی باید ورود بیشتری به این حوزه داشته باشند.

*فکر نمی‌کنید یکی از علل نقص در حوزه گفتمان سازی ، مفهوم سازی نادرست در این عرصه باشد؟

-بله همینطور است باید دانشگاه‌ها، حوزه‌ها و مراکز علمی در این عرصه ورود کنند حال اگر حرف و ایده‌ای برای بحث و گفت‌وگو است توسط آنها باید مطرح شود و اگر مباحث تا الان مورد نقادی قرار گرفته شود شاید ما به همین هدف گفتمان سازی نائل شویم.

البته در این زمینه تضارب آراء هم خیلی مهم است اگر ما وارد بحث شویم متوجه می‌شویم که چقدر الگوی ایرانی پیشرفت می‌توانیم داشته باشیم حال در مرکز الگو هم اندیشکده‌هایی تشکیل شده اما حقیقت این است که باید کار ارائه شود یک الگو یا الگوهایی که توسط اساتید، رسانه‌ها و مراکز علمی نقد و ارزیابی و بحث شود.

از این طریق شاید بتوان گفت که نیازمند نگاه بهتری هستیم و به نحو صحیح‌تری باید به سمت تدوین یک الگوی کارآمد حرکت کنیم طبیعتاً در این قسمت نیاز به کار به ویژه در عرصه اجرایی داریم.

الگوی پیشرفت می‌خواهد یک نمونه اجرایی ارائه دهد این نمونه باید بتواند تأثیر و نقشی ایفا کند و در جامعه اثراتش را شاهد باشیم، اگر این اتفاق نیافتد و ساختار اجرایی وارد این بحث نشود، طبیعتا ما بهترین الگو را هم ارائه کنیم کار روی زمین می‌ماند، شاید یک بخش بسیار مهم درگیری مراکز اداری و ساختار اجرایی کشور در این حوزه است.

*با توجه به نیازهای فرهنگی و دینی که ما از گذشته تاکنون داشته‌ایم اگر بخواهیم بگوییم مهمترین موانعی که ما را از ترسیم الگوی پیشرفت منع می‌کند ، چه چیزهایی است در واقع نگرانی‌ها در این عرصه به چه حوزه‌هایی باز می‌گردد؟

-به اعتقاد من باید چند نکته را لحاظ کنیم نخست همین آموزه‌های دینی و بنیادهای فرهنگی ـ تمدنی است که شما اشاره کردید و به ما این امکان را می‌دهد که بتوانیم به یک الگویی دست یابیم این الگو مبنای علم ما در جامعه قرار می‌گیرد.

نکته دوم اینکه ما از تجربیات گذشته‌مان باید استفاده کنیم به ویژه شاید تجربه دفاع مقدس جالب و مهم باشد و باید ببینیم که چه الگویی بوده، الگوی مردمی منسجم و منظم در این حادثه و واقعه اتفاق افتاده است از این الگو چرا نباید استفاده کنیم؟ درصورتی که توانسته جلوی تجاوز دشمنان به یک وجب خاک ایران را بگیرد.

[از تجربه گذشته‌مان به ویژه تجربه دفاع مقدس باید بیشتر استفاده کنیم]

مسئله دیگر توجه به لایه‌های فلسفی بحث است ما زمانی می‌توانیم یک الگوی قابل ارائه کار کنیم و از آن دفاع کنیم که یک پشتوانه فلسفی بومی و اسلامی داشته باشیم چرا که ما برای این کشور و جامعه می‌خواهیم الگو طراحی کنیم و نباید از این موضوع غفلت کنیم که یک چارچوب و نظام فکری ـ فرهنگی خاص داشته باشیم که دستگاه فکری ـ فلسفی اسلامی ما آن را پشتیبان می‌کند.

بهرحال ما می‌توانستیم آنچه در دنیا وجود داشته را هم دریافت و آن را پیاده کنیم و دیگر هم نیازی به این دم و دستگاه نبود این یک نگاه تقلیدی است که می‌توانست اجرا شود، اما ما حتی خیلی اوقات امکانات و تکنولوژی را دریافت می‌کنیم ولی همان را هم خوب اجرا نمی‌کنیم، ولی حداقل این است که اگر ما به این بنیادها پایبند نیستیم یک الگوی حساب پس داده شده از کشورهای دیگر را تجربه کنیم و به صورت تقلیدی و پیروی ، پیاده کنیم و به صورت خوب و درست کارآمد کنیم.

طبیعتا اگر این بخش الگوسازی مدنظر ما باشد باید لایه‌های فلسفی به خصوص دوره انقلاب اسلامی و تجربه دفاع مقدس را لحاظ و بنیادهای فلسفی بومی را دربیاوریم و آن را مدنظر قرار دهیم بنابراین صرف این نباشد که حال یک اصطلاحی مثل ایرانی ـ اسلامی بیاوریم که فاقد پشتوانه‌های فکری و فلسفی باشد.

*لطفاً نظرتان را درباره ویژگی‌های دولت اسلامی هم بفرمایید چه چیز مراد ما دراین حوزه باید باشد؟

-اینکه دولت چیست و جمهوری اسلامی چه نظریه دولتی را مدنظر دارد قابل بحث است اما به صورت مختصر اول ما باید در بخش الگوسازی برای جامعه‌مان نظریه دولتمان مشخص باشد.

دولت اسلامی ویژگی‌های مثبت زیادی دارد اما این دولت اسلامی به تعبیر برخی اساتید یک دولت راهبردی و کارگزار و معمار باید باشد نه دولتی که همه کاره و مداخله گر در همه عرصه‌ها است طبیعتاً این الگو نمی‌تواند الگوی درستی از دولت چابک، اثرگذار و هدایتگر باشد.

دولت اسلامی در اقتصاد در حد سیاست‌گذاری و تصمیم گیری عمل می‌کند نه اینکه همه عرصه‌های اقتصادی را در اختیار بگیرد حتی در تولید هم مداخله کند و بخواهد نقش داشته باشد طبیعتاً اینها آسیب وارد می‌کند.

بنابراین در این حوزه ما باید درباره نظریه دولت گفت‌وگو کنیم خود مقامات و نظام به این نتیجه برسند که ما دولت مطلوبمان چه عناصری دارد، حال در نظریه‌های دولت نظریات حداقلی، حداکثری، ترکیبی و .. مطرح می‌شود ما باید نشان دهیم که وقتی می‌گوییم دولت اسلامی اینها در کجای آن قرار دارد و چه ویژگی‌هایی دارد.

ما در دولت مدیریت کلان جامعه و کشور را باید در نظر بگیریم منتها عمده کارها باید به مردم واگذار شود به تعبیر امام موسی صدر که از تعبیر دولت آسمانی استفاده می‌کنند و بسیار هم زیبا و جامع است.

منظورشان از دولت آسمانی این است: «دولت باید دولت آسمانی باشد نه دولتی متعلق به یک طایفه مذهبی. اگر دولت مصالح اقلیت را در نظر بگیرد ظلم آشکاری در حق اکثریت روا داشته و اگر مصالح اکثریت را در نظر بگیرد، سرنوشت اقلیت چه خواهد شد. دولت باید مصالح اکثریت و اقلیت را مدنظر قرار ندهد بلکه باید از این فراتر برود یعنی به آسمان نزدیک و خود را به دور از حزب و طایفه نگه دارد. ما در لبنان از ده‌ها سال پیش زندگی می‌کنیم همه یا برخی از ما هنوز احساس صادقانه هموطن بودن را نچشیده‌ایم بیشتر ما در همه کارهایمان فرقه گرا هستیم معمولا خواسته‌هایمان از مقامات رسمی حاوی مصالح خاص خودمان است».

حال اگر ما بخش اول این متن را درنظر بگیریم چنین چیزی را باید دنبالش باشیم به تعبیر برخی اساتید ما به دولت معمار و کارگزار نه دولت مداخله گر و همه کاره نیاز داریم حال این ممکن است در بخش هایی حداکثری و بخش هایی حداقلی باشد.

بهرحال اگر بخواهیم وضعیتی را در جامعه تغییر دهیم نیاز به تعاون، تعادل، همبستگی و مشارکت همه داریم از یک گروه و جناح این کار برنمی‌آید همه مردم باید حضور داشته باشند هم گروه‌ها و جناح‌ها و همه خود مجموعه دولت که بتواند کار را پیش ببرد و این الگو را تولید کند در واقع لایه‌های مختلف عملیاتی و اجرایی ورود کند و از حد شعار و حرف بیرون باشد.

بنده خودم در اندیشکده سیاست مرکز الگوی پیشرفت فعال بودم که البته چند ماهی است به دلیل مشغله حضور کمتری دارم و گاهی در جلسات شوراها حضور می‌یابم.