گزارشی از ایده دکتر شریف لکزایی
درباره صلح و جهاد در اندیشه ملاصدرا
لکزایی ایده سیاسی ملاصدرا در باب صلح را ابتدا با مفهومشناسی واژه صلح توضیح میدهد. به نظر او صلح در مقابل مفاهیمی مثل جنگ، ترور، ستیز، تجاوز، حرب، قتال و خشونت قرار دارد و «سلام» به معنای صلح، یکی از اسماء خداوند است؛ یعنی وقتی صلح معنا پیدا میکند که منازعهای در کار باشد. واژه دیگری که او به آن اشاره میکند «فساد» است که این واژه هم در برابر صلح قرار دارد.
سیاست عادلانه مانع جنگ است
چارچوب فلسفه متعالیه برای موضوع صلح، در کتاب «شواهد الربوبیه» ملاصدرا، در بحث گناهان کبیره ذکر شده است. لکزایی تشریح میکند که این چارچوب سه حوزه را دربرمیگیرد؛ «حوزه فرهنگ و معرفت»، «حوزه امنیت و سیاست و اجتماع» و «حوزه معیشت و اقتصاد» که این سه را میتوان سه سطح در زندگی همه انسانها دانست. اگر صلح در این سه سطح جاری شود، صلح متعالی در جامعه تحقق پیدا میکند.
نکته دیگری که در فلسفه صدرا وجود دارد و لکزایی به آن اشاره میکند، «عدالت» است. اگر در جامعهای عدالت به معنای همان رکن هستی برقرار باشد، صلح تحقق پیدا میکند. ملاصدرا در شواهد الربوبیه با عنوان «سیاست عادلانه» از آن یاد میکند. در صورت برقراری عدالت، صلح محقق میشود و در نتیجه سه سطح معرفت و فرهنگ، امنیت و اجتماع و معیشت و اقتصاد عاری از منازعات میشود.
لکزایی معتقد است که در نگاه ملاصدرا نه صلح و نه جنگ اصالت ندارند، بلکه هر دو در جامعه عارض میشوند؛ یعنی اگر جنگ نباشد، صلح هم معنا نخواهد داشت. نکته دیگری که لکزایی به آن اشاره میکند این است که ما در فلسفه اسلامی، رسالهای که مستقلاً به موضوع صلح پرداخته باشد نداریم، کما اینکه در باب عدالت هم کمتر اثر مستقلی داریم. این قاعده درباره فلسفه ملاصدرا هم صادق است. البته در آثار ملاصدرا و دیگر فلاسفه اسلامی ما شاهد هستیم که حدود و آداب جنگ مورد بحث قرار گرفته است. اینکه اثر مستقلی در باب صلح توسط متفکران مسلمان نوشته نشده است، به معنای جنگطلب بودن آنها نیست، بلکه اولویت صلح آنچنان آشکار بوده که نیازی به نگارش رساله ندیدهاند. در باب عدالت هم همین بحث وجود دارد. همه بحثهایی که درباره صلح در اندیشه متفکران اسلامی میشود، استنباطی است اما در حوزه جهاد و جنگ بحثهای زیادی هست.
فلسفه جهاد چیست؟
«فلسفه جهاد» از منظر ملاصدرا، موضوعی است که لکزایی روی آن تمرکز و بر اساس رساله شواهد الربوبیه نظرات ملاصدرا را درباره آن تشریح میکند. ملاصدرا میگوید: «جهاد با کفار و نبرد با آنان برای دفع و رفع اموری است که از ناحیه آنان وارد بر اهل حق و ایمان و موجب تشویش اسباب دیانت و معیشت میشود. در حالتی که هر دو امر وسیله وصول به حقند.» در نظر ملاصدرا آن چیزی که به مسأله جهاد مشروعیت میبخشد این است که بتواند دین و معاش انسانها را تأمین کند که اگر اینها مخدوش شوند وصول انسان به حق دچار اخلال میشود؛ یعنی میتوان گفت مؤمنانه زیستن و معیشت ولو حداقلی باید برای اهل حق مهیا باشد. برداشت دیگر این است که در نظر ملاصدرا دین و معاش توامان هستند و هر دو وسیله تقرب خدایند.
«سیاست عادلانه» آنچیزی است که میتواند اختلافات و منازعات را حل کند و در مقابل «حب تفردها» بایستد. به نظر لکزایی سه نوع سیاست در موضوع جهاد در اندیشه ملاصدرا قابل تفکیک است. او فرازی از سخن ملاصدرا را یادآوری میکند: «اگر امر حیات و زندگانی در افراد بشر مُهمل و معطل گذاشته شود و سیاست عادلانه و حکومت آمرانه و زاجرانهای مابین آنان در مورد تقسیمات اراضی و اماکن و اموال و تخصیص دادن هر قسمتی از آنها به شخص خاصی طبق حقوق و قوانین موضوعه وجود نداشته باشد، هر آینه امر حیات و معیشت بر آنان دشوار و مشوش میشود و کار به جنگ و جدال و قتال میکشد و این مساله آنان را از سیر و سلوک و عبودیت پروردگار منحرف میسازد.» لذا انواع سیاست از نظر ملاصدرا سه نوعِ عادلانه، آمرانه و زاجرانه (یعنی تنبیه مجرمان در صورت تخطی) است.
مرگدوستی ویژگی حاکم است
بحث دیگری که ملاصدرا مطرح میکند این است که کسی که میخواهد این سیاست را اعمال کند چه کسی است؛ یعنی واضع شریعت و سیاست عادلانه کیست. لکزایی بر اساس آثار دیگر ملاصدرا میگوید که یکی از شرایط این شخص «مرگدوستی» و «آمادگی برای شهادت» است. این شخص آداب جنگ را به ما میآموزد و از ناعادلانه بودن اوضاع اجتماعی جلوگیری میکند. البته ملاصدرا بر شخص «نبی» تاکید دارد که این امور را انجام میدهد و امر به قتال با کفار را صادر میکند.
لکزایی از صبغه اخلاقی بحث ملاصدرا در موضوع جهاد میگوید و آن را با جهاد اکبر هم مرتبط میداند و حوزه جهاد را گسترش میدهد. موضوعی که موجب رفت و برگشت میان اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی میشود.
میتوان ایده لکزایی درباب «صلح و جهاد در اندیشه ملاصدرا» را اینگونه خلاصه کرد که اگر صلح و سلم را در برابر جنگ و نزاع بدانیم، هیچ یک اصالت ندارند و هر یک بنابر شرایطی بر جامعه عارض میشود. مهمترین علت بروز این امر تجاوز کفار و حب تفرد افراد است. از آنجا که فضای نزاع و جنگ و عدم صلح میتواند مانعی برای دینداری و معیشت انسانها باشد، وظیفه سیاست عادلانه و آمرانه و زاجرانه آن است که در مقابل این تجاوز بایستد. کسی که مجری این سیاست است همان «نبی» است که ویژگی برجسته او «مرگدوستی» و «شهادتطلبی» و مبارزه با هوای نفس است.
روزنامه صبح نو، سه شنبه، 27 تیر 1396، شماره 276.