جدیدترین مطالب

خوشبختانه ما هم اکنون چالش زيادى در اين بحث که “ملاصدرا انديشه سياسى دارد” نداريم و امروزه ديگر نوعى اجماع بر سر اين که صدرالمتالهين انديشه سياسى دارد، وجود دارد. امروزه سخن از فلسفه سياسى است که بعضى مى‌گويند فلسفه سياسى ندارد.

اگر ما فلسفه سياسى را پاسخ به سوالات حيات سياسى هميشگى و جاودانگى انسان تلقى کنيم طبيعى است که هر فيلسوفى بايد به آن پاسخ دهد و اگر پاسخ نداده بايد به منظومه فکرى ايشان مراجعه کنيم و ببينيم که آيا اين منظومه توان و ظرفيت پاسخگويى را دارد يا ندارد؟

اگر ملاصدرا در آثارش صراحتا از مباحث فلسفه سياسى هم صحبتى نکرده اما با بحث در منظومه فکرى صدرالمتالهين و حکمت متعاليه مي توان به اين بحث پرداخت. حداقل اين پرسش جاى بحث و بررسى دارد که منظومه فکرى صدرالدين شيرازى و حکمت متعاليه در حوزه فلسفه سياسى چه اقتضايى دارد؟ و آيا حکمت متعاليه از توان لازم براى ورود به حوزه سياسى و اجتماعى برخوردار است يا خير؟

************

امروز گفت و گوی روزنامه رسالت درباره وجوه سیاسی حکمت متعالیه با اینجانب منتشر شد. در ادامه متن کامل این گفت و شنود را ملاحظه می فرمایید.

ملاصدرا فلسفه سياسى دارد

اشاره:
ظهور و بروز عينى حکمت عملى مستلزم مستعد بودن شرايط اجتماعى است که متاسفانه در دوره حيات ملاصدرا به‌وجود نيامد و نه تنها وى مورد اقبال نظام سياسى صفوى قرار نگرفت بلکه مبغوض حکومت واقع شد و پس از کش و قوس‌هاى فراوان به کهک قم تبعيد شد. در گفتگو با دکتر شريف لک زايى به بررسى وجوه سياسى فلسفه ملاصدرا پرداخته‌ايم

در ابتدا سير و تاريخچه‌اى از بحثهايى که تا کنون درباره وجوه سياسى حکمت متعاليه انجام گرفته را اشاره کنيد تا پرسشهاى ديگر را مطرح کنيم.‌
ما در پژوهشکده علوم وانديشه سياسى همواره با اين ضعف مواجه بوديم که نمى‌توانيم به يک فلسفه سياسى منسجم، به روز، معاصر و اسلامى اشاره کنيم. قبل از اين موضوع دوستان ما تدوين تاريخ انديشه سياسى عالمان مسلمان را شروع کرده بودند و تا الان انديشه سياسى بيش از صد نفر از عالمان مسلمان را مورد مطالعه و نگارش قرار دادهاند. تدوين انديشه سياسى عالمان مسلمان طبيعتا يک مرحله
 مقدماتى نسبت به فلسفه سياسى تلقى مى‌شود با توجه به اينکه ما حوزه انديشه سياسى را يک مفهوم عام در نظر مى‌گيريم و فلسفه سياسي، فقه سياسى و کلام سياسى را در ذيل آن تعريف مى‌کنيم. از همان ابتدا يکى از مباحث در تاريخ انديشه سياسي، تدوين و نگارش انديشه سياسى ملاصدرا بود. انديشه سياسى ملاصدرا از اواخر دهه 70 مورد مطالعه قرار گرفت و در نهايت در سال 1381 حاصل اين مطالعات با عنوان انديشه سياسى صدرالمتالهين منتشر شد. اين کتاب آغاز کار بر روى فلسفه سياسى ملاصدرا بود که در کنار ديگر آثار تاريخ انديشه سياسى عالمان مسلمان و در ضمن کار تاريخ انديشه سياسى عالمان شيعه مورد توجه فراوانى قرار گرفت. عمده بحث در اين کتاب و همچنين ساير آثارى که در حوزه انديشه سياسى عالمان مسلمان شيعى منتشر شده و ميشود اين بود که در يک کار گزارشى و توصيفى و بعضا انتقادى فقط به بررسى اين مساله بپردازند که آيا صدرالمتالهين و عالمان مسلمان داراى انديشه سياسى هستند يا خير و اگر پاسخ مثبت است اين انديشه را در کارشان نشان دهند. اين درحالى بود که برخى از اساتيد معتقد بودند که صدرالمتالهين و برخى ديگر از عالمان مسلمان انديشه سياسى ندارد. به هر حال کتاب مذکور ضمن آنکه نظرات مخالفان را نقد و بررسى مى‌کند به خود صدرالمتالهين هم استناد مى‌کند و انديشه سياسى او را ارائه مى‌دهد و مستندات اين موضوع را هم ذکر مى‌کند. اما اين اثر گام اول و مرحله آغازين بود. به نظر ما رسيد که براى توانمند کردن بحث و رسيدن به هدف اصلى بايد کار را در يک بعد کلان‌ترى تعريف کنيم. از آنجا که حکمت متعاليه در واقع داراى محاسن حکمت‌هاى پيشين از جمله حکمت مشاء، حکمت اشراق و حتى مباحث عرفاني، کلامى و به نوعى جمع بين عرفان، قرآن و برهان بود به نظر رسيد که اگر بخواهيم فلسفه سياسى مطلوبى در دوره معاصر داشته باشيم، نيازمند پايه و مبناى فلسفى براى آن هستيم که حکمت متعاليه در اين زمينه ميتواند اين نياز را برآورده سازد. اين طرح پيشنهاد داده شد و مقدمات کار شروع شد. پيش‌بينى کرده بوديم همايشى را در همين زمينه تحت عنوان وجوه سياسى حکمت متعاليه برگزار کنيم که با توجه به اين که از مصوبات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى است ان شاء الله در آينده نزديک برگزار خواهد شد. البته ما تصميم گرفتيم قبل از آنکه اين همايش برگزار شود زمينه‌سازى کرده باشيم و بتوانيم صاحب‌نظران و انديشمندان را به نوعى در اين کار درگير بکنيم تا هم بحث، تبيين شود و هم ابعاد مختلف آن شکافته شود و در نهايت يک حساسيتى نسبت به اين موضوع در ميان نخبگان کشور ايجاد کنيم که الحمد لله اين اتفاق افتاده است. شايد بتوانم بگويم که در چند سال اخير به صورت مستقل و مستقيم ما روى اين بحث کار کرديم. در ابتدا مجموعه مقالاتى تصويب شد. حجم عمده مقالات جهت ارائه آماده است که بخشى از آنها در جلد نخست وجوه سياسى حکمت متعاليه به زودى منتشر مى‌شود. براى اينکه اين کار باز هم قوت پيدا کند ما در سال 85 مجموعه نشست‌هايى را طراحى کرديم تا بتوانيم از تمام ظرفيت‌هاى موجود استفاده کنيم. ما نشست‌هاى بسيار خوبى را برگزار کرديم. چون اين نشست‌ها بعد از مرحله تدوين و گردآورى مقالات صورت گرفته بود از قوت بيشترى برخوردار بود. در اين نشست‌ها پرسش‌هاى جديدترى برايمان پيش آمد و بسيارى از پرسش‌ها هم پاسخ داده شد و البته به پرسشهاى جديدى هم رسيده‌ايم که در برنامه‌هاى ديگرى بايد به آنها هم بپردازيم. از جمله نشست‌هايى که داشتيم حضور در محضر آيت‌الله جوادى آملى بود که بسيار مفيد و موثر بود. بخشى از نشستها نيز در جلد اول منتشر خواهد شد.‌

کار هم اکنون در چه مرحله‌اى قرار دارد؟
با اتمام اين دو مرحله در اصل، کار اجرايى ما در دو پروژه مقالات و نشستهاى وجوه سياسى حکمت متعاليه به پايان رسيده است. ما هم اکنون در مرحله تدوين و انتشار دو اثر که حاصل مقالات و سلسله نشست‌هاست، هستيم. اميدواريم به حول و قوه الهى تا آخر سال آثار جمع آورى شده را منتشر کنيم. همه اينها زمينه‌اى براى برگزارى همايش وجوه سياسى حکمت متعاليه است که در آينده نزديک برگزار خواهد شد.‌

‌با انتشار آثار کار را تمام شده تلقى مى‌کنيد؟
خير. ما در مرحله نشست‌ها و مقالات و گفتگوها بحث را نبستيم و لذا پس از انتشار آثار و حتى برگزارى همايش هم بحث را دنبال خواهيم کرد و سوالات خود را با اساتيد و صاجب نظران در ميان خواهيم گذاشت. ما حتى از اساتيد و صاحب نظرانى که معتقدند ملاصدرا انديشه سياسى ندارد هم خواسته‌ايم و مى‌خواهيم که به سوالات ما پاسخ دهند و به اين بحث بپردازند که چرا ملاصدرا انديشه سياسى ندارد و اگر براى ما اثبات شود خواهيم پذيرفت اما تا به حال براى ما اثبات شده که ملاصدرا انديشه سياسى دارد. ضمن اين که بايد گفت دلايل و برهان‌هايى که مى‌گويد ملاصدرا انديشه سياسى دارد يا ندارد بايد مستند به آثار او باشد.‌

‌ ‌ارزيابى شما از ديدگاه‌هايى که معتقدند ملاصدرا انديشه سياسى ندارد، چيست؟
متاسفانه چه در جنبه ايجابى و چه در جنبه سلبى اين موضوع کمتر به آثار ملاصدرا استناد شده است. مثلا بسيارى از کسانى که مى‌گويند ملاصدرا انديشه سياسى ندارد در جواب سوال چرا مى‌گويند چون فلان استاد يا پژوهشگر فرهيخته گفته و يا اين گونه مشهور شده است. اين يک ضعف است و ما براى اثبات اينکه ملاصدرا انديشه سياسى و فلسفه سياسى دارد بايد آثار ملاصدرا را با دقت مورد مطالعه و بررسى قرار دهيم. من معتقدم که اگر ما با صبر و حوصله آثار ملاصدرا را به دقت بازخوانى کنيم به نتايج بسيار متفاوتى خواهيم رسيد. متاسفانه تا الان آثار صدرالمتالهين از منظر سياسى مورد تحليل قرار نگرفته است. مثلا رساله سه اصل ايشان که در آن از جريان‌هاى موجود انتقاد مى‌کند و يک جريان شناسى از وضعيت موجود را ارائه مى‌دهد و براى اصلاح امور راهکار ارائه مى‌دهد مورد تحليل قرار نگرفته که خود نشان از دارا بودن يک انديشه سياسى است که کمتر از اين بعد به آثار ملاصدرا نگريسته شده است. خوشبختانه ما هم اکنون چالش زيادى در اين بحث که “ملاصدرا انديشه سياسى دارد” نداريم و امروزه ديگر نوعى اجماع بر سر اين که صدرالمتالهين انديشه سياسى دارد، وجود دارد. امروزه سخن از فلسفه سياسى است که بعضى مى‌گويند فلسفه سياسى ندارد. ما در نشستهايى که داشتيم به بررسى اين مساله پرداختيم که آيا ملاصدرا فلسفه سياسى دارد يا خير؟ و يا اينکه اساسا حکمت متعاليه از چه ظرفيت‌ها و توانمندى‌هايى در حوزه سياست برخوردار است؟ اگر ما فلسفه سياسى را پاسخ به سوالات حيات سياسى هميشگى و جاودانگى انسان تلقى کنيم طبيعى است که هر فيلسوفى بايد به آن پاسخ دهد و اگر پاسخ نداده بايد به منظومه فکرى ايشان مراجعه کنيم و ببينيم که آيا اين منظومه توان و ظرفيت پاسخگويى را دارد يا ندارد؟ من معتقدم که اگر برفرض ملاصدرا در آثارش صراحتا از مباحث فلسفه سياسى هم صحبتى نکرده اما با بحث در منظومه فکرى صدرالمتالهين و حکمت متعاليه ميتوان به اين بحث پرداخت. حداقل اين پرسش جاى بحث و بررسى دارد که منظومه فکرى صدرالدين شيرازى و حکمت متعاليه در حوزه فلسفه سياسى چه اقتضايى دارد؟ و آيا حکمت متعاليه از توان لازم براى ورود به حوزه سياسى و اجتماعى برخوردار است يا خير؟ در اين زمينه طبيعتا بايد ميان صاحب نظران گفت و گوهاى بيشترى صورت گيرد تا ابعاد و اضلاع بحث روشنتر گردد و ما بتوانيم از بود و نبود فلسفه سياسى در اين حکمت سخن بگوييم.‌

‌ملاصدرا به عنوان يک حکيم مسلمان چه اندازه در کشور ما شناخته شده است. آيا همه ابعاد فکرى و منظومه فکرى او بازشناسى شده است؟‌
کارى که ملاصدرا انجام داد يک کار بين رشته‌اى بود. او به اين نتيجه رسيده بود که کار ما با فلسفه و کلام يا حتى تفسير تنها قابل پيشرفت نيست. او تلفيق و ترکيب فلسفه و کلام و وحى يا همان برهان و عرفان و قرآن را به زيبايى تمام انجام داد. حکمت متعاليه از ويژگى‌هاى خاصى برخوردار است که اگر قرار باشد مورد تحليل قرار بگيرد بايد از منظر ويژگى‌هاى خاص خود اين حکمت به آن نگريسته شود. حکمت متعاليه کلیتی است که غير قابل تجزيه به اجزايش است. نمى‌توان گفت اين قسمت حکمت مشاء است و قسمت ديگرى حکمت اشراق و عرفان و وحي؛ بلکه بايد از حکمت متعاليه سخن گفت آن هم با توجه به نشانه‌هاى آن. از جمله بحث اصالت وجود و جرکت جوهرى و بسيارى از مختصات ديگر و ابداعات و نوآوريهاى صدرا که وى به برخى از آنها در رساله شواهدالربوبيه اشاره کرده است نبايد از ياد برود. ما بايد بيش از گذشته به حکمت متعاليه و ابعاد سياسى و اجتماعى اين حکمت توجه کنيم. از آنجا که برخى از متفکران ما در عرصه بين‌الملل مقالات و آثار متعددى را منتشر کرده‌اند، توانسته‌اند تا حدى ملاصدرا را به جهان معرفى کنند و در نتيجه برخى از متفکران ساير ملل هم وى را بشناسند. اما نه تنها ملاصدرا بلکه بسيارى از متفکران ما در جهان ناشناخته باقى مانده‌اند. در قبل از پيروزى انقلاب و بعد از آن به دلايل متعدد نسبت به معرفى اين انديشمندان کوتاهى‌هايى صورت گرفته است. و حقيقت اين است که غالب کارهايى که در رابطه با اين بزرگان انجام گرفته عمدتا تفننى بوده و جدى نيست. اگر ما اين روند را تغيير دهيم و همايش‌ها را از حالت ادارى و فرمايشى خارج کنيم و نشستهايى ترتيب دهيم که در آن واقعا گفت و گوهاى علمى صورت گيرد مى‌توانيم اميدوار باشيم که کارهاى انجام شده در شناساندن انديشمندان ما موثر باشد.‌

در پروژه تحقيقاتى شما چه موضوعاتى مورد مطالعه قرار گرفت؟
در بحث نشستها موضوعات متنوعى مورد بحث و بررسى قرار گرفت که وجه مشترک آنها سنجش و بررسى تواناييهاى ورود حکمت متعاليه به حيات سياسى و اجتماعى است. اما به طور خاص ميتوانم به موضوعات زير اشاره کنم: وجوه سياسى حکمت متعاليه، فلسفه سياسى معاصر و حکمت متعاليه، روش شناسى حکمت متعاليه و تاثير آن بر دانش سياسي، تحليل فلسفى انقلاب اسلامى ايران از منظر حکمت متعاليه، رابطه اصالت وجود، حرکت جوهرى و ولايت فقيه، جايگاه حيات دنيوى در منظومه حکمت متعاليه و.... همچنين مقالاتى که نگارش شده تقريبا جديد و نو بوده و تا کنون در اين زمينه‌ها کارى انجام نشده است. يکى از موضوعاتى که مورد مطالعه قرار گرفت و موضوع نو و جديدى هم بود بسط دهندگان انديشه سياسى حکمت متعاليه ‌است. مقاله دوم به تاثير حکمت متعاليه بر انديشه سياسى عالمان نهضت مشروطه مى‌پردازد. وجوه سياسي، اجتماعى حرکت جوهري، يکى ديگر از مقالات اين مجموعه است. مقاله نظريه اختيار در حکمت متعاليه به گزاره‌هايى مى‌پردازد که در حکمت متعاليه درباره انسان مختار آمده است. ضرورت، ماهيت و آينده حکمت سياسى متعاليه، فرآيند همسويى کلام و فلسفه سياسى در حکمت متعاليه، مفهوم قدرت و سازوکارهاى آن در حکمت متعاليه، مقام صدرالمتالهين در تاريخ فلسفه سياسى اسلامي، ادراکات اعتبارى و حرکت جوهري، نسبت حکمت و شريعت و مفهوم مشروعيت و منابع مشروعيت بخش در حکمت متعاليه از ديگر عناوين مقالات اين مجموعه است. ما آراى ملاصدرا را به عنوان آغازگر و موسس حکمت متعاليه و آراى همه کسانى را که پس از وى در حوزه فلسفه کار کرده‌اند تا دوره معاصر که سرانجام به انديشه سياسى حضرت امام خميني(ره) مى‌رسد مورد بررسى قرار مى‌دهيم و در ملاصدرا توقف نخواهيم کرد.

منبع: روزنامه رسالت، 10 شهریور 1386

http://www.resalat-news.com/Detail.aspx?cid=81391

سایت بازتاب:  http://baztab1.org/news/74397.php

سایت انتخاب:  http://www.tiknews.net/display/?ID=47204&page=1

سایت اخبار شیعیان: http://www.shianews.org/textnews.asp?id=12150

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید