چاپ
دسته: گپ و گفت
بازدید: 232

شریف لک زایی با اشاره به نکات تفسیری سوره «عادیات» بیان کرد: وقتی کارهای انسان رنگ تقدس می‌گیرد، عبادت خواهد بود. در جهاد، قتل و غارت روا است، هرچند آدمی به صورت طبیعی میلی به اینها ندارد، اما اگر برای دفاع از خود و حق باشد، برترین عبادت است و اسلام سعی دارد به جهان رنگ قداست بزند و به این کارها که در راستای تقرب به خدا است، رنگ تقدس می‌زند. 

به گزارش ایکنا؛ هجدهمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر قرآن شریف لک‌زایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با محوریت آراء و اندیشه‌‌های امام موسی صدر در کتاب «برای زندگی»، شب گذشته، ۱۱ اردیبهشت‌‌ماه، با موضوع سوره‌ «عادیات» برگزار شد که متن سخنان وی به شرح ذیل است:

امام موسی صدر، در گفتار مفصل خود ابتدا به لغت‌شناسی می‌پردازند و به معانی برخی از کلمات اشاره می‌کنند و «عادیات» را ایشان به معنای دوندگان گرفته‌اند و یا «موریات» را به معنای آتش‌افروز دانسته‌اند. همچنین «مُغیرات» را به معنای یورش ناگهانی گرفته‌اند. اما بخش نخست آیات این سوره یک نوع تصویرسازی از حمله‌ای است که یکسری از مبارزان با اسب داشتند که سوره می‌گوید چطور این اسب‌ها حمله می‌کنند. بخش دوم آیات در مورد انسان است که او ناسپاس است و آیه می‌گوید خود انسان نیز بر این گواه است و او مال فراوان را دوست دارد و با توجه به ناسپاسی که رخ داده مراد از خیر، مادیات است. بخش سوم آیات نیز، مسئله معاد را مطرح می‌کند.

نکته مهم اینکه روش بیان این آیات مانند دیگر سوره‌هایی است که سلاح پیامبر(ص) محسوب می‌شود که همان سلاح وحی و نطق بوده و عرب نیز از این کلام بلیغ لذت می‌برده که اینها در شعر مهارت داشتند. این آیات نیز از این مسیر، بیانی قوی از وحی و پیامبر(ص) منعکس می‌کند و به طور کلی در سوره‌های مکی از این روش‌ها استفاده می‌شود. امام می‌گوید این روش‌ها بر منطق فطرت استوار است، به خصوص در بحث معاد که در این سوره‌ها، قرآن از روش‌های بیانی احساس‌برانگیز استفاده می‌کند و به مردم چیزهایی که آنها می‌دانستند را با بیان قوی مطرح کرده است. یک نکته دیگر این است که چرا امروزه این زیبایی بیانی قرآن را درک نمی‌کنیم؟ ایشان می‌گویند این مسئله نتیجه آمیخته‌شدن ذوق‌ها است. برداشت ایشان این است که این آیات با شرایط زمانی که داشته، تأثیر عمیقی بر عرب‌ها گذاشته است.

نکته دیگر این است که آیات با سوگند آغاز می‌شود. ایشان می‌گوید شاید ندانیم چرا خداوند به این صحنه‌ها سوگند می‌خورد. البته اگر شأن نزول را می‌فرمودند، وجه سوگند نیز روشن می‌شد. اسلام می‌خواهد آدمی را به مقدس بودن همه چیز عادت دهد و این سوگندها مطرح می‌شود. این آیات پس از پیروزی امام علی(ع) بر مشرکین نازل شده است. در سال هشتم هجری به رسول خدا(ص) خبر دادند حدود دوازده هزار سوار جمع شده‌اند و گفته‌اند تا مسلمین را نابود نکنیم، دست از تلاش برنمی‌داریم. رسول خدا(ص) جمعی را فرستاد اما مشکل حل نشد و بازگشتند و در نهایت پیامبر(ص)، امام علی(ع) را به نبرد می‌فرستد و لشکر مسلمین، دشمن را محاصره می‌کنند و چون اسلام را نمی‌پذیرند شکست می‌خوردند و این توطئه نقش بر آب می‌شود و هنوز امام علی(ع) بازنگشته بود که این سوره بر پیامبر(ص) نازل می‌شود.

بنابراین از این آیات نیز می‌شود دریافت کرد که این سوره شاید مدنی باشد و نه مکی. امام گفته وجه سوگند روشن نیست، اما وجه سوگند با این شأن نزول روشن می‌شود و این سوگند به اتفاقی است که لشکر اسلام رقم می‌زند که با یک سرعت و برنامه‌ریزی به تهاجمی دست می‌یابد که وصف پیروزی در سوره مطرح شده است. آیات این سوره یکی از منظره‌های عادی عرب‌ها را ترسیم می‌کند و از این حیث، این منظره صحنه غارت ناگهانی است، اما زیبایی‌اش در این است که قرآن با چند واژه کوتاه، این صحنه را به زیبایی و احساس‌برانگیز توصیف می‌کند.

سپس امام تفسیرهایی را ذکر می‌کند و برخی را قبول نمی‌کند. ایشان می‌گویند ظاهر آیات برای ما ملاک است و اگر شأن نزول را قبول کنیم، سوره مدنی است و معنای «عادیات» نیز برخلاف آنچه گفته شده که «شتران» باشند، اسب‌‌های دونده خواهد بود. سپس بحث مجاهده در راه خدا را مطرح می‌کند که وقتی کارهای انسان رنگ تقدس می‌گیرد، عبادت خواهد بود. در جهاد، قتل و غارت روا است، هرچند آدمی به صورت طبیعی میلی به اینها ندارد، اما اگر برای دفاع از خود و حق باشد، برترین عبادت است و اسلام سعی دارد به جهان رنگ قداست بزند و به این کارها که در راستای تقرب به خدا است، رنگ تقدس می‌زند. پس قرآن این جهاد را به این صورت عبادت می‌داند. ایشان می‌گویند هر کاری که در راه خدا باشد عبادت است و این سوگند را نیز به این صورت مطرح می‌کنند و سوگندها در شأن نزول نهفته است.

بخش دوم آیات به انسان برمی‌گردد که آدمی در انجام واجبات کافر می‌شود. قرآن در بسیاری از مواقع مردم را در برابر خودش گواه می‌گیرد و اینجا نیز انسان را در برابر کاری که می‌کند گواه می‌گیرد. آدمی شیفته خیر است و کلمه خیر به مال تفسیر شده است، اما ایشان می‌گویند در اصل به معنای مال نیست، اما چون انسان به خدا کفر می‌ورزد، حبِ خیر، حب هر چیزی جز ایمان است و بنابراین، حب مادی مراد می‌شود؛ یعنی در وهله اول نمی‌تواند مال باشد، اما با قرینه آیات قبل؛ می‌توان گفت مراد خیر مادی است. خیر می‌تواند معنای عامی داشته باشد و جنبه مادی و معنوی  در آن وجود دارد.

پس از سوگندها، سه نکته را دارد مطرح می‌کند؛ یکی اینکه انسان به نعمت‌ها کفر می‌ورزد، دوم اینکه انسان به نفس خود نیز کفر می‌ورزد و سوم اینکه انسان خیر را دوست دارد و در این راه اصرار می‌کند. معنای تربیتی این است که معنای خیر را به خیر مادی و معنوی تقسیم می‌کنیم.

نکته دیگر این است که انسان بلندپرواز است و این بلندپروازی که واجد خواسته‌های پایان‌ناپذیر است با ابزارهای محدود محقق نمی‌شود. انسان جاه‌طلب است و وقتی به مقامی هم می‌رسد، بیشتر می‌خواهد، اما وسایل او نامحدود است. در اینجا منازعه دائمی پیش می‌آید و ایشان مثال‌هایی نیز مطرح می‌کند که امروزه نیز مصداق دارد.

ایشان نمونه بلندپروازی را آمریکا و شوروی می‌داند که اینها دوست دارند سیطره بیشتری پیدا کنند و به جنگ ویتنام اشاره می‌کنند. در نتیجه یک نزاع همیشگی بشر را فراگرفته و همیشه همراه انسان است. بشر در طفولیت بر سر اسباب‌بازی نزاع دارد و بعد نزاع‌های دیگری مطرح می‌شود و علتش نیز بلندپروازی بشر است. اما چطور می‌تواند این را سامان دهد که امکانات محدود انسان را فراتر از منازعه ببرد. ایشان می‌گوید دین خواسته‌های انسان را نمی‌گیرد، چون اگر این خواسته‌ها را از انسان بگیریم، او می‌میرد و انسانی که خواسته‌ای ندارد، ناتوان است. دین نه‌تنها این بلندپروازی‌ها را می‌پذیرد، بلکه در او ایجاد می‌کند تا حرکت کند و فطرت خدا این است که همه انسان‌ها یکسان هستند و همه معادی دارند و این نگاه حدود انسان را گسترش می‌دهد. پس حد انسان با نگاه دین گسترش پیدا می‌کند و دین خواسته‌های انسان را محدود نمی‌کند؛ لذا فرد احساس می‌کند یک سَری در آسمان دارد که از جانب خدا است. همچنین دین با توسعه امکانات آدمی به حل مشکل تضاد می‌پردازد، نه آن‌طور که مارکسیست‌ها اقدام می‌کردند. دین می‌گوید بخشی از ابزارهای ارضای خواسته‌ها مادی و برخی معنوی هستند.

نکته دیگر اینکه، تصویرسازی اولیه آیات که غافل‌گیری را به همراه دارد، گوشه‌ای از غافل‌گیری آخرت را نمایش می‌دهد. بنابراین اینها همه می‌تواند محل عبرت‌آموزی باشد.

مطالب مرتبط

جلسات تفسیر قرآن «شریف لک زایی» با محوریت اندیشه‌های امام موسی صدر برگزار می‌شود

پیام اجتماعی سوره اخلاص از منظر امام موسی صدر: گزارش نخستین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

پیامدهای اجتماعی وسوسه‌های شیطان در جامعه چیست: گزارش دومین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

شر با فقدان عدالت به وجود می‌آید / تقریری بر نکات تربیتی سوره «فلق»: گزارش سومین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

نفی نژادپرستی و سخن‌چینی؛ از جمله درس‌های تربیتی سوره مسد: گزارش چهارمین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

انتساب پیروزی به خدا و مغرور نشدن؛ پیام‌های تربیتی سوره «نصر»: گزارش جلسه پنجم تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

گفت‌وگو؛ درس تربیتی سوره «کافرون»: گزارش جلسه ششم از تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

خیر کثیر؛ میراث مادی و معنوی رسول خدا(ص) / پیام قربانی کردن چیست؟ گزارش جلسه هفتم تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

تعریف ایمان حقیقی به مسئولیت اجتماعی؛ پیام تربیتی سوره ماعون: گزارش جلسه هشتم تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

شکست سپاه ابرهه؛ زمینه‌ساز رسالت پیامبر(ص)؛ دو نعمتی که نصیب قریش شد: گزارش جلسه نهم تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

مقابله نرم‌افزاری با مشرکین در سوره همزه / عذاب منحصر به آخرت نیست: گزارش جلسه دهم تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

سوره عصر؛ دستورالعمل رسیدن به حکومت صالح: گزارش جلسه یازدهم تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400

خلافت انسان به وجود شر است: گزارش جلسه دوازدهم از تفسیر قرآن امام موسی صدر در سال 1400