جدیدترین مطالب

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: کتاب "دین و بنیادهای دموکراتیک" نوشته سید محمد ناصر تقوی در صدد است با توجه به تجربه ایرن زمین پاره ای از نظریه ها را در باب نسبت دین و حکومت پررنگ کند. آنچه در پی می آید گزارشی است از این کتاب که توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار مهر ، نظام جمهوری اسلامی که بر آمده از پیروزی انقلاب اسلامی است نوع خاصی از حکومت و سیاست را ارایه کرد که با معیارهای رایج در علم سیاست جدید سازگاری نداشت. نظام جمهوری اسلامی پارادایمی از سیاست وحکومت را نشان داد که مبنای آن ارزشهای دینی بوده است. جمهوری اسلامی بر اساس مکتب اسلام نوعی دموکراسی یا مردم سالاری دینی را تحقق بخشید که با دموکراسی لیبرالیستی تفاوتهایی دارد.

در سالهای اخیر برای تبیین نظریه مردم سالاری دینی تلاشهایی صورت گرفته است کتاب دین و بنیادهای دموکراتیک نوشته سید محمد ناصر تقوی که اخیرا از سوی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسیده نیز چنین هدفی را دنبال می کند.

نویسنده به غیر از کلیاتی که در مورد طرح مسئله، اهداف و فرضیه های تحقیق در ابتدای کتاب آورده و روش تحقیق خود را مشخص کرده طی سه بخش و تسامل پنج فصل می شود. پژوهش خود را به پایان برده است  فصل اول کتاب اختصاص به بررسی دموکراسی به عنوان یک مدل از حکومت دارد. طی این فصل انواع مدلهای دموکراسی از دموکراسی آتنی تا شکلهای جدید آن مورد توجه قرار گرفته و نظر نویسندگانی چون دیوید هلد، هانتینگتون، هابراس، شومپیتر و غیره بررسی شده است.

فصل دوم نیز مشخصا به دموکراسی لیبرال می پردازد. در این فصل آراء منتقدین و شارحان لیبرال دموکراسی مانند مکفروسون بیان شده است.

بخش دوم کتاب نیز شامل دو فصل مهم است که مباحث مربوط به مردم سالاری دینی را به عنوان نظامی متفاوت از دموکراسی لیبرال مطرح شده است. فصل اول این بخش انواع برداشتها و تلفی های مختلف از دین را بررسی می کند. اهمیت این موضوع از این جهت است که تعیین شاخصه ها و چگونگی تعریف از مردم سالاری دینی در ارتباط مستقیم با نوع نگاه به دین است. فصل دوم همین بخش نیز با نگاهی به نسبت سنت و تجدد امکان تحقق مردم سالاری دینی از طریق برداشت مدرن ازنست مورد بررسی قرار داده وارایه تئوریک و عملی لازم برای مردم سالاری دینی مورد توجه قرار گرفته وامکان خوانش نوار سنت و بومی سازی دموکراسی مطرح شده است.

در نهایت در بخش پایانی به تطبیق و مقایسه دو نوع مردم سالاری لیبرال و دینی اشاره می شود در این بخش با اشاره اشکالات و نقایص نظام دموکراسی لیبرال، بحث بومی سازی نظام مردم سالاری نیز مورد توجه می باشد.

در مقایسه اصلی ترین شاخصه های دموکراسی لیبرال و مردم سالاری دینی به فاکتورهایی چون چارچوب ارزشی، منشاء مشروعیت، ساختار و نهادهای دموکراتیک ارزش قرار دادها، انسان، حضور دین و توزیع ثروت اشاره شده است.

مواردی که اشاره شد رئوس کلی این کتاب می باشد. سئول اصلی نویسنده در این نوشتار به طور مشخص این بود که وجوه تفارق و تشابه مردم سالاری دینی با دموکراسی لیبرال چه می باشد.

نویسنده بعد از بررسی نظام دموکراسی و انواع و بعد از اشاره به برداشتهای مختلف و متفاوت از دین، بر اساس فاکتورهایی که اشاره شد وجوه تفاوت و تشابه مردم سالاری دینی را بیان می کند.

خلاصه و نتیجه گیری مولف کتاب این است که علی رغم اینکه بین دموکراسی لیبرال ومردم سالاری دینی وجوه تشابهی مثل پذیرش تفکیک قوا، توزیع قدرت و نقد و نظارت حاکمان وجود داد اما نظام لیبرال دموکراسی چارچوب ارزشی مبتنی بر انسان باوری داشته در حالی که در یک جامعه دینی اصل بر خدا محوری است بنابراین نظام سیاسی لیبرال دموکراسی تناسبی با سنتهای جامعه ایرانی ندارد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید