بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
مجاهد فی سبیل‌الله، رزمنده و جانباز هشت سال دفاع مقدس، معلم مؤمن و متعهد حاج یوسف کیخا به خیل یاران شهیدش پیوست.
مراسم تشییع و تدفین، روز دوشنبه 21 اسفند ساعت 10صبح قبرستان بقیع قم انجام شد.
مراسم ختم، همان روز دوشنبه، ساعت ۱۵/۳۰ تا ۱۷, صفائیه، حسینیه شهداء قم برگزار شد.
همچنین مراسم هفت آن مرحوم، روز یکشنبه ۲۷ اسفند ، ساعت ۱۵ تا ۱۶ واقع در شهر زاهدان, تقاطع خیابان شهید رزمجو مقدم و شهید مصطفی خمینی، مسجد حضرت امیرالمومنین (ع) منعقد می شود.
همچنین مراسماتی در تهران و در زادگاه وی در زابل برگزار می شود.
در همین زمینه چند پیام در ادامه منتشر می شود:
انا لله و انا الیه راجعون
انسانی رزمنده و پاکباز از پهنه آسمان ایثارگران رخت بربست
با کمال تأسف و تأثر با خبر شدم که رزمنده معزز و جانباز دفاع مقدس حاج «یوسف کیخا» پس از سالها مجاهدت و رشادت خالصانه و بی‌ادعا به اسلام، انقلاب و ولایت به خیل همرزمان شهیدش پیوست.
قطعا اثرات اقدامات پر برکت ایشان در دوران دفاع مقدس و بعد از آن در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همواره نام و یاد او را در دلها ماندگار خواهد کرد.
*رفیق بامعرفت*
زمانی که پدرم (سردار شهید حبیب لک زایی) سال ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی شلمچه مجروح شد و بعد از ۴ روز بیهوشی به بیمارستان آیت الله کاشانی اصفهان منتقل شد حاج یوسف کیخا اولین شخصی بود که بر بالینش حضور پیدا کرد و از او مراقبت و بعد هم برای ادامه درمان به منزل خودش در زاهدان برد.
یادم هست در سفر کربلا که همراه ایشان بودم در حرم امام علی علیه السلام بعد از نماز صبح با نگاهی مهربانانه گفت در این سفر برای من یاد حاج حبیب را زنده کردی !
یقین دارم که در آن نماز به یاد رفیق شهیدش بود و البته دوستی صمیمانه اش با پدرم در مسیر خدمتگذاری به نظام، انقلاب و اسلام مثال زدنی است و او امشب مهمان حاج حبیب است.
ان شالله خداوند متعال روح بلندش را با همه خوبان و پاکان عالم و شهدای کربلا محشور گرداند.
اینجانب فقدان ایشان را به خانواده معظم و مکرم، مردم ولایتمدار و جامعه ایثارگران استان سیستان و بلوچستان و دوستداران ایشان تسلیت عرض می نمایم و به محضر همه خدمتگزاران صدیق نظام مقدس جمهوری اسلامی ادای احترام می کنم.
صادق لک زایی
فرزند سردار شهید حاج حبیب لک زایی
*****
قلب و چشمان مرا پُر غم و گریان کردی
عزمِ دیدارِ خدا ، در مه شعبان کردی
حرف جانبازی تو وِرد زبانهای همه ست
دوش با رفتن خود ،جمله پریشان کردی
کودک و پیر و جوان زار و عزادار توأند
آفرینت که چنان ، کارِ هزاران کردی
شیرِ فامیل و مَثَل در ادب و جبهه و رزم
تو به هر راه و رهی تکیه به قرآن کردی ...
(بختیاری سیستانی)
تقدیم به روح مطهر و ملکوتی شهید جانباز حاج یوسف کیخا ..
عرض تسلیت به محضر خانواده معزز شهید ، خاصه سرور خدوم حجه الاسلام و المسلمین حاج دکتر نجف لک زایی
*****
یادداشت حاج محمد ناظری درباره یار دیرین خود حاج یوسف کیخا
انا لله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت دوست و همرزم عزیز،جانباز دفاع مقدس "حاج یوسف کیخا"موجب تاثر و‌تالم‌گردید،خبر بسیار تلخ و‌ناگواربود.لحظاتی چهره همیشه بشاش و رفاقت صمیمی مان را در ذهن مرور کردم.یادم آمد که اولین زمان آشنایی با‌حاج یوسف بصورت چهره به چهره به سال ۶۴ برمیگشت که ایشان مسئول سازماندهی وعملیات بسیج زابل (سیستان بزرگ )بودند و بنده از منطقه جنگی برگشته و به زابل مامور ودر بسیج مشغول بکار شدم.آشنایی و صمیمیت وجودی این مرد توامان با معنویت باعث شد که دلها و قلبهایمان هر چه بیشتر به هم نزدیک شود با خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی ایشان آشنا گردم. از تجربیات مدیریتی ایشان در رده های مختلف سپاه و بسیج بهره بردم.علاوه بر آن توفیق حاصل شد تا در اعزام یکصد هزار نفری سپاهیان حضرت محمد(ص) به همراه ایشان حضور داشته باشم.حضور در منطقه عملیاتی و با ایشان بودن باعث شد که هرچه بیشتر با زندگی ایشان آشنا شوم.در عصر یکی از روزها دو نفری کنار هم روی تپه ای در کنار چادرهای ررمندگان در "سد دز" نشسته بودیم و خاطرات روزمره زندگی را مرور میکردیم آنچه ایشان از زندگی خویش و فراز و نشیب های آن گفتند واژه هایی همچون:
تدین،ولایتمداری،اعتماد به نفس،تفکر بسیجی و روحیه جهادی ،عشق به خدمت به نظام و مردم،مدیر و مدبر عدالتخواهی ،استنباط شد.کسی که باسختی فراوان جذب آموزش و پرورش بعنوان سرایدار میشود .اراده و پشتکار قوی وی باعث میشود نماینده و زبان گویای سرایداران آموزش و پرورش استان شوند.هم زمان با کار روزمره به ادامه تحصیل بپردازند و تغییر پست سازمانی داشته باشند. در سال ۵۹ همزمان به عنوان پاسدار افتخاری ،مسئولیت دفتر تبلیغات سپاه را در منطقه زهک عهده دا ر و اقدامات خوب و ماندگار فرهنگی را باعث شدند.پس از مدتی با توجه به موفقیت های خوب ایشان درکارها و مسئولیتها به واحد تبلیغات سپاه زابل دعوت بکار شدند.در واحد تبلیغات بسیار خوب درخشیدند و همین باعث شد که ارتقاء پبدا کرده و بعنوان مسئول سازماندهی و عملیات بسیج سیستان معرفی شوند.کارآمدی ایشان در موضوعات مختلف: جذب بسیجیان،آموزش و سازماندهی و تشکیل گردانهای بیت المقدس و الزهراء باعث شد که مجددا ارتقاء پیدا کرده و مسئولیت معاونت اقشار و صنوف بسیج استان را عهده دارشوند.مدتی به جبهه های نبرد عازم و در گردانهای رزم مشغول جهاد بودند.باید گفت ایشان تنها نیروی مامور به خدمتی بودند که اجازه پوشیدن لباس سبز و مقدس سپاه را پیدا کرده و این نشان از لیاقت و شایستگی های معنوی، انقلابی و فردی ایشان بود. از آنجایی که حاج یوسف فرزند ضرورت بودبعد از دفاع مقدس مجدد به آموزش و پرورش برگشتند وبه عنوان مربی پرورشی و مدیر دبیرستان شاهد خدمت نمودند .در سال ۶۹ فرماندار وقت سیستان جناب اقای میرشکار که در تبلیغات سپاه با هم سالها کار کرده بودند از ایشان دعوت کردندتا برحسب ضرورت معاونت فرمانداری سیستان را بپذیرند که ایشان بدلیل علاقه مندی به مردم خوب سیستان مجددا به زابل برگشته و در سمت معاون فرماندار مشغول به خدمت شدند تحولات چشمگیری در زمان مدیریت ایشان در ابعاد مختلف ساختاری و اداری صورت پذیرفت ،ضمن انکه در همان سالها سیل عظیمی سیستان را فرا گرفت و مدیریت حاج یوسف کیخا و استفاده ایشان از تجربیات نیروهای موی سپید کرده در بحرانهای اینچنینی باعث شد که خسارات زیادی به مردم و زیرساخت ها وارد نشود.مدتی بعد جناب دکتر دهمرده مرد خدمت و عمل بعنوان استاندار سیستان و بلوچستان معرفی شدند.ایشان برای مقابله با مفاسد اداری و ترویج سلامت اداری بهترین فرد برای مسئولیت مشاور استاندار و دبیر کمیته نظارت بر دستگاههای اجرایی استان ،حاج یوسف کیخا را انتخاب واز ایشان دعوت بعمل آورد که در مدت دو سالی که در کنار دکتر دهمرده بودند خدمات صادقانه ای را به سلامت اداری واجرایی ارائه نمودند.شنیدم حاج یوسف با اراده خاصی که داشتند بعد از بازنشستگی هم تحصیلات حوزوی را در شهرستان قم شروع کردند که این یعنی تشویق نسل جوان به تحصیل علوم دینی و کلاسیک.امروز حاج یوسف کیخا میتواند بهترین الگوی ایثار،فداکاری،اعتماد به نفس،مسئولیت پذیری و...برای نسل جوان ما باشد،چه خوب است دوستان و خانواده این رزمنده دلاور زندگینامه مرحوم حاج یوسف کیخا را تهیه ، تدوین و برای استفاده جوانان منتشر کنند.خداوند روح پاک ایشان را با شهدای کربلا و همرزمان شهیدش محشور نماید.ان شاء الله
(محمد ناظری.۲۰ /۱۲ /۱۴۰۲ )
*****
عاشق ولایت بود حاج یوسف کیخا
کوه استقامت بود حاج یوسف کیخا
مرد عرصه‌ی پیکار در مراحل دشوار
اسوه‌ی شجاعت بود حاج یوسف کیخا
مهر حیدرش در دل ذکر فاطمه بر لب
جان نثار عترت بود حاج یوسف کیخا
عاشق حسین بود و سینه چاک عاشورا
پایبند بیعت بود حاج یوسف کیخا
اهل صبر و هشیاری اسوه‌ی وفادارای
در زمان غیبت بود حاج یوسف کیخا
چون حبیب در عشق سید خراسانی
سخت با ارادت بود حاج یوسف کیخا
در مصاف اهریمن در مقابل طاغوت
در کنار ملت بود حاج یوسف کیخا
در نبرد تحمیلی آن مجاهد نستوه
سرو پر صلابت بود حاج یوسف کیخا
شیر بیشه‌ی سیستان سد راه دژخیمان
پرتوان و طاقت بود حاج یوسف کیخا
سرفراز و با عزت باوقار و با غیرت
عاشق شهادت بود حاج یوسف کیخا
بر بسیجیان دلسوز شمع انجمن افروز
یار با بصیرت بود حاج یوسف کیخا
هم به سنگر تعلیم بهر دانش آموزان
مشعل هدایت بود حاج یوسف کیخا
هم به سنگر خدمت با نهایت همت
با تمام قدرت بود حاج یوسف کیخا
از قبیله‌ی نیکان از تبار مردان
پاک و با طهارت بود حاج یوسف کیخا
مهربان و مردم دوست با صفا و مردمدار
آخر رفاقت بود حاج یوسف کیخا
در سخاوت و مردی اسوه‌ی جوانمردی
بسکه با مروت بود حاج یوسف کیخا
دست لطف و احسانش بر سر ضعیفان بود
مثل ابر رحمت بود حاج یوسف کیخا
در نگاه نزدیکان در کلام یارانش
عشق بی‌نهایت بود حاج یوسف کیخا
شمع نور گستر بود خاندان کیخا را
چون که با نجابت بود حاج یوسف کیخا
صبر کن تو ای (کیخا) در فراق او زیرا
مظهر رضایت بود حاج یوسف کیخا
شادی روح پرفتوحش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریک غمتان: شیخ حسین کیخا
*****
شرح حال مختصر رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس حاج یوسف کیخا که صبح روز بیستم اسفند آسمانی شد
یوسف کیخا به سال 1332 در روستای کیخا از بخش شیب آب شهرستان زابل در خانواده ای متدین و کشاورز چشم به جهان گشود. دوره کودکی، نوجوانی و جوانی را تا سال 1355 در زادگاهش به سر برد. در همین ایام تحصیلاتش را در زادگاهش سپری کرد و پس از آن برای ادامه تحصیل راهی شهرستان زابل گشت. با گذشت سه سال از تحصیل در دوره متوسطه به علت وفات پدر بزرگوارش بار سنگین سرپرستی اعضای خانواده بر دوشش قرار گرفت و دوره شیرین تحصیل وی با تلخی هجران پدرش خاتمه یافت.
در سال 1355 با توجه به اینکه به علت سرپرستی خانواده از خدمت نظام وظیفه معاف شده بود، اما به سبب درگیری با یکی از خوانین منطقه و اعمال نفوذ آن فرد در مراکز تصمیم گیری به ناچار به سربازی اعزام شد. در بدو ورود به پادگان با یکی از طلاب حوزه علمیه که او نیز به سربازی اعزام شده بود آشنا گشت و این خود زمینه ای برای آگاهی و آشنایی بیشتر و نزدیکتر با نهضت امام خمینی و شروع فعالیتها و مبارزات سیاسی بود. پس از بازگشت از سربازی در خرداد 1357 به زاهدان مراجعت و در اوج مبارزه مردم مسلمان و انقلابی ایران به همکاری با مبارزین و انقلابیون در مبارزه با رژیم ستمشاهی پرداخت.
در مهرماه 1357 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و یک سال پس از آن در پی شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان پاسدار نیمه وقت و افتخاری به عضویت آن نهاد انقلابی درآمد. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به طور تمام وقت از سوی آموزش و پرورش مأمور به خدمت در سپاه پاسداران شد. وی در سال 1365 رهسپار جبهه ها شد و پس از گذراندن دوره های فرماندهی رزمی با مسئولیت معاونت و فرماندهی گردان به خدمت مشغول شد. سپس در عملیات کربلای پنج شرکت و مجروح و به افتخار جانبازی نائل شد.
با اتمام جنگ به آموزش و پرورش بازگشت و به عنوان کارشناس مسؤول کانونهای فرهنگی – تربیتی استان منصوب شد. ایشان در سال 1369 به مدت سه سال عهده دار مسئولیت معاونت فرمانداری شهرستان زابل شد. این مسئولیت همزمان با بحرانهای امنیتی و حوادث غیرمترقبه ای نظیر سیل و بازسازی مناطق آسیب دیده بود. وی از سال 1372 مجدداً به خدمت آموزش و پرورش درآمد. با این حال در سال 1385 به درخواست استاندار وقت استان، دکتر دهمرده، به عنوان دبیر کمیته نظارت ویژه استاندار در دستگاههای اجرایی استان منصوب و به مدت سه سال در این سمت اشتغال داشت. گفتنی است ایشان تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت برنامه ریزی آموزشی با موفقیت به پایان برده و در سال های اخیر و پس از بازنشستگی از آموزش و پرورش با اقامت در شهر مقدس قم، مشغول فراگیری دروس حوزوی بود.