روشنفکر مسلمان و عالم روشنفکر متدين کسي است که از وضعي که در آن هست راضي نيست، و ميخواهد وضع موجود را تغيير دهد و به يک وضعيت ديگري که آن را وضع مطلوب ميداند برسد. روشنفکر کسي است که ميخواهد در ساختن محيط، فرهنگ، سياست و اقتصاد پيرامون خود، و در يک کلمه در ساختن جهاني که دارد در آن زندگي ميکند سهم داشته باشد. روشنفکر حوزهاي هم که ما ميگوييم از اين مسأله مبرا نيست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیپنا: جناب آقای لک زایی به نظر حضرت عالی چه چالش هایی فراروی روشنفکری حوزه وجود دارد؟
من فکر می کنم ما اول باید ببینیم که منظور ما از روشنفکري در عرصه حوزه علميه چیست؟ چون در نهاد روشنفکري به عنوان يک عنصر مهم، بحث معترض بودن، منتقد بودن و نوآوري نهفته است. که بنده سعی می کنم اندکي اين بحث را بشکافم تا ببينيم که جريان روشنفکري حوزهاي در تقابل با چه چالشهايي شکل گرفته است. به نظر ميرسد دو چالش عمده در برابر کساني که در حوزه روشنفکران حوزهاي قرار مي گيرند وجود دارد. يکي بحث تجددگرايان و غرب گرايان است، یعنی کساني که به هر دليلي ميخواهند دنباله رو جريانهای روشنفکري در غرب باشند. يک بحث ديگر و يک چالش ديگر به نیروهایی مربوط ميشود که از آنها تعابير مختلفي شده است. مثلا کساني که از دين تعبير و تفسيري که متناسب با مقتضيات زمان و مکان باشد، ارائه نميکنند. در بيانات حضرت امام تعابيري به کار رفته بود که يکي از آن تعابير، بحث متحجرين بود، در تعابير ديگر بزرگان هم تعابير ديگري به کار رفته است که اميدوارم در ادامه گفتگو بتوانيم تا حدي اين فضاها را روشن کنيم.
دیپنا: طرح اصطلاح روشنفکری حوزوی از چه زمانی شکل گرفت.
اصطلاح روشنفکري حوزهاي از همان سالی که جمعي از مسئولان دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم خدمت مقام معظم رهبري رسيدند، رونق پيدا کرد. در اين ديدار مقام معظم رهبري بحثي را مطرح کردند و دفتر تبليغات اسلامي را نماد روشنفکري حوزهاي معرفي کردند. و در واقع ايشان با اين عنوان از سويي انتظارات خودشان را از دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم بيان کردند و از سوي ديگر مسيري را که در آینده بايد دفتر تبليغات در این راستا در پيش بگيرد را ترسيم کردند. به همين خاطر ما نيم نگاهي به فرمايشات مقام معظم رهبري در اين ديدار خواهيم داشت، و همچنين به گوشهاي از اقداماتي که بعد از اين ديدار در سطح حوزه علميه قم صورت گرفته است اشاره خواهيم کرد. به هر حال اين فرمايشات نشان دهنده اين مطلب بود که در خود حوزه علميه قم جريانات فکري متنوعي وجود دارند که يکي از اين جريان روشنفکري حوزه است. ايشان در آن سخنراني با تعابيري که داشتند، بصورت دقيقر انتظاراتشان را از این جريان بيان کردند، از جمله اين تعبيرهايي که فرمودند اين بود که: «نماد ـ دفتر تبليغات ـ به عنوان نماد روشنفکري حوزه بايد هم پر مغز باشد و از سطحي نگري فاصله بگيرد و هم از خصوصيات روشنفکري برخوردار باشد و هم از آسيبهاي روشنفکري رايج در کشور ما و کشورهاي اسلامي مصون و محفوظ باشد.»
دیپنا: با توجه به اهمیت مبحث روشنفکری؛ به نظر شما شاخصه مهم جریان روشنفکری در جهان اسلام برچه پایه واساسی استوار است؟
به نظر ميرسد بستر تکوّن و تولد روشنفکري در جهان اسلام را به اين شکل بتوانيم بیان کنیم که روشنفکر مسلمان و عالم روشنفکر متدين کسي است که از وضعي که در آن هست راضي نيست، و ميخواهد وضع موجود را تغيير دهد و به يک وضعيت ديگري که آن را وضع مطلوب ميداند برسد ما در يک جمع بندي ميتوانيم انسانها را به سه دسته تقسيم کنيم. يک دسته انسانهايي که اساسا هيچ هدفي در زندگي براي خودشان ندارند، دسته دوم کساني که منفعل هستند، هر آنچه که پيش بيايد اينها دنباله رو پيشامدها هستند و دسته سوم کساني که ميخواهند در ساختن جهاني که در آن زندگي ميکنند سهيم باشند، روشنفکر کسي است که ميخواهد در ساختن محيط، فرهنگ، سياست و اقصاد پيرامون خود، و در يک کلمه در ساختن جهاني که دارد در آن زندگي ميکند سهم داشته باشد. روشنفکر حوزهاي هم که ما ميگوييم از اين مسئله مبرا نيست؛ يعني اگر ما حضرت امام را از پيشگامان روشنفکري حوزهاي ميدانيم، به اين خاطر است که حضرت امام از وضعي که جهان اسلام و جهان در آن قرار داشت راضي نبود، تلاش کرد، نتيجه تلاش هاي ايشان اين شد که وضع سياست و حکومت و وضع فرهنگ و دين را در جهان تحت تأثير قرار داد و تغييرات مهمي را در آن ايجاد کرد.
دیپنا: قطعا روشنفکری حوزه ای به اصطلاح شما باید مختصات و ویژگی های خاص خود را داشته باشد. اگر ممکن است به این ویژگی ها هم اشاره ای داشته باشید.
ببینید، اگر ما بخواهيم برخي از مختصات روشنفکري حوزهاي را با استفاده از فرمايشات رهبران و پيشگامان روشنفکري حوزهاي مورد تأکيد قرار دهيم ميتوانيم به اين ويژگيها اشاره کنيم، روشنفکري و از جمله روشنفکري حوزهاي مقولهاي رو به جلو و ناظر به آينده است. ميخواهد در ساختن آينده نقش داشته باشد، نميخواهد منفعل و صرفا تماشاگر باشد. تأکيد بر يافتن حد وسط ها و نقطه تعادل دارد. از افراط و تفريط پرهيز ميکند. دين را هادي انسان و جامعه ميداند. پايبند به اصول و مباني صحيح فکري و ديني است. حوزه را در متن حوادث علمي عالم مورد توجه قرار ميدهد. توجه به عرصه وسيع زندگي جمعي انسانها و جامعه، علاوه بر حوزه زندگي فردي دارد، نگرش روشنفکر حوزهاي ترجمهاي صرف و نيز تلقين پذيري در نوآوري را برنميتابد. اينکه ما چشم به بيگانگان داشته باشيم، ببينيم که آنها آخرين نظريات و تئوريهايشان چيست تا آنها را ترجمه کنيم و در اختيار جامعه علمي قرار دهيم، اين را نميتوانيم روشنفکري به حساب بياوريم. روشنفکر حوزهاي سعي ميکند خودش فکر و ايده را توليد کند، نفي تحجر، نفي ايستايي و نفي جزم گرايي از ديگر مختصات روشنفکري حوزهاي است. روشنفکر حوزهاي در اصول، ترديد و تشکيک نميکند، تحمل سخن مخالف و پاسخگويي مستدل، از ديگر ويژگيهاي روشنفکر حوزهاي است. نفي اباحي گري اعتقادي و عملي از ديگر مختصات روشنفکري حوزهاي است. آزاد انديشي مغاير با بي بند و باري فکري از نکات مورد تأکيد و تأييد روشنفکري حوزهاي است. ما آزاد انديشي را قبول داريم اما بي بند و باري فکري را نميپذيريم. طبیعتاً نگاه باز، ـ همانگونه که در فرمايشات مقام معظم رهبري هم بود ـ، قوام روشنفکري است. روشنفکري حوزه اي موجب پيشرفت جامعه ميشود، به خاطر اينکه ميخواهد جامعه را بسازد و به پيش ببرد و روشنفکر حوزهاي فرهنگ و علم و نوآوري در فرهنگ و علم را محصول تفکر آزاد انديشانه ميداند. اينها از مهمترين مختصات روشنفکري حوزهاي بود.
دیپنا: و نقش روشنفکر حوزه در این فرایند چگونه است؟
اما ويژگيهاي روشنفکر حوزهاي باز با استفاده از فرمايشات پيشگامان روشنفکري حوزهاي و از جمله فرمايشات مقام معظم رهبري به اين ترتيب ميتواند مورد توجه قرار بگيرد؛ روشنفکر حوزهاي با مردم است. روشنفکر حوزهاي به معنويت، تعبد و مذهب توجه دارد. سعي ميکند به تقوي و اخلاص آراسته شود، سلامت نفساني دارد. دنبال هوي و هوسهاي دنيايي نيست. نه تنها به ظواهر غرب بيتوجه است بلکه آن را نقد ميکند. ولي از خلقيات و ويژگيهاي مثبت غرب استفاده ميکند. همچنين سنتها و فرهنگ خودي را مورد توجه قرار ميدهد. با فعاليت فکري سروکار دارد، از وضعيت علمي و فکري بالايي برخوردار است. به لحاظ بنيادهاي فکري و علمي تهي دست نيست بلکه جوشش، پيشرفت و نوآوري دارد. مسائل را از سطح بالاتري نگاه ميکند. سعي ميکند از مسائل فاصله بگيرد و با يک افق بهتري مسائل را ببيند. پيگير معلومات جديد هست. خودش را در آنچه که پيشينيان گفتهاند حبس نميکند. شرايط را منصفانه نقد ميکند ولي زياده خواهي ندارد. جهت گيريها، جهت حرفها و همينطور جهت حرکت خودش را ميبيند. به وجود دشمن اعتقاد دارد سعي ميکند دشمن را بشناسد. روشنفکر حوزهاي شجاع است و جرأت و اعتماد به نفس دارد. مرعوب نيست، دستپاچه هم نميشود. روشنفکر حوزهاي زودتر از هر کس ديگر فرياد ميزند و مردم را بسيج ميکند اگر ببيند خطري و تهديدي متوجه کيان اسلام، افت اسلام و جامعه اسلامي است. علمدار و پرچمدار ميشود و به مصاف دشمن ميرود. روشنفکر حوزهاي در سطح فراملي تأثيرگذار هست. خودش را فقط محبوس يک کشور خاص و يک اقليم خاص نميکند. روشنفکر حوزهاي براي فردا و فرداها پيش بيني دارد. اهل کياست و نوآوري و جامعه نگري است. روشنفکر حوزهاي خستگي ناپذير است و در نتيجه عافيت طلب نيست و سرانجام از ویژگیهای دیگر روشنفکر حوزهاي به تعبير مقام معظم رهبري کنجکاوي است.
دیپنا: اگر ما بخواهیم جريان و حرکت روشنفکري در حوزه را مورد بررسي قرار دهیم عرصههای تحول مبتنی بر روشنفکری حوزوی شامل چه عرصه هایی خواهد بود؟
این که عرصههاي تحول مبتني بر روشنفکري در حوزه شامل چه عرصههايي خواهد بود باید عرض کنم يکي بحث عرصه فرايندها و فعاليتهاست که البته بايد در مجال ديگري در اين رابطه صحبت کنيم، اما دوستاني که پيگير اين مسئله بودند و تحقيقات جامعي انجام دادند، سعي کردند در حوزه فرايندها و فعاليتها، در بخش توليد آموزه هاي ديني، جريان و حرکت روشنفکري در حوزه را مورد بررسي قرار دهند که در اينجا چند نکته قابل توجه است. در توليد آموزههاي ديني به ويژه در سالهاي پس از انقلاب اسلامي در حوزه علميه صورت گرفته ما اين ويژگيها را مي توانيم ببينيم: 1ـ نوآوري علمي در درجه اول اهميت قرار دارد. 2ـ تأکيد بر توليد فرهنگ و علم بومي و اسلامي است. 3ـ توليد علم را متفاوت با انتقال علم ميدانند. 4ـ سعي ميکنند در ميدانهاي تازه وارد شوند، عرصههايي که تاکنون کسي به آنها ورودي پيدا نکرده باشد. 5ـ حضور رقابت آميز و چالش علمي با ديگر مکاتب وارداتي است که سعي ميکردند مکاتب و ايسمهاي مختلفي که وارد جامعه اسلامي شده بود را مورد نقد و بررسي قرار دهند، چرا که در قبل از انقلاب هم همين مسئله بود و ما ميبينيم که از اولين کارهاي شهيد مطهري پاورقي نوشتن بر کتاب اصول و فلسفه و روش رئاليزم است که خود علامه طباطبايي (رضوان الله تعالي عليه) که در چالش با مارکسیزم آن را تدوين کرده بودند يعني هم علامه، هم شاگردشان استاد مطهري هر دو در چالش با مارکسيزم کار علمي ميکنند. امروز ما از روشنفکر حوزهاي هم همين ويژگي را انتظار داريم و دنبال ميکنيم. در عرصه تبليغ آموزههاي ديني هم نوآوريهايي بوده که من از آن صرف نظر ميکنم. در بخش تربيت نيروي انساني و در بخش فرهنگ سازي در محيط حوزه هم نکات مهمي اتفاق افتاده است و انتظار هست که در آينده اتفاق بيفتد. روشنفکران ما در حوزه اولا به دنبال بسترسازي براي نسل جوان هستند تا بتواند در ساحتهاي مختلف فعاليتهاي ديني خودشان را پيش ببرند و از تصرف ناشيانه و خودسرانه در بنيادهاي معرفت ديني جلوگيري کند.
دیپنا: برخلاف حرکت روشنفکری خارج از حوزه که يکي از ويژگيهاي آن تصرفات خودسرانه در مبانی معرفت دینی است.
کاملا درست است يکي از ويژگيهاي حرکت روشنفکري ديني در خارج از حوزههاي علميه، همین است که تصرفات خودسرانهاي در مباني معرفت ديني انجام میدهند و همين مسئله باعث شده تکليف روشنفکران حوزهاي ما سخت شود و اينها يک بخش از همت و وقت خودشان را بايد صرف اين مسئله کنند که از آسيب به بنيادهاي معرفت ديني جلوگيري کنند. مسئله ديگر ايجاد فضاي تضارب افکار است، ما در سال گذشته جلسات بسيار زيادي در قم و مراکز علمي حوزه علميه برگزار کرديم، مخصوصا با تأکيداتي که مقام معظم رهبري داشتند، درباره برگزاري کرسيهاي نظر يه پردازي و کرسيهاي نقد اندیشهها، که همة اينها محصول اين فضاي تضارب افکاری است که فراهم شده است. توجه به حوادث علمي عالم و به تعبير حديث شريف، «حوادث واقعه» از ديگر نکاتي هست که در اين بحث مورد توجه است. بخش ديگري که جريان روشنفکري حوزهاي سعي کرده خودش را در آن بخش هم نشان بدهد، عرصه موضوعات است. جريان روشنفکري حوزهاي سعي دارد موضوعات و نيازهاي روز ايران و جهان را بشناسد. و بعد از اينکه آنها را شناخت مورد تحليل و بررسي و پاسخگويي قرار دهد. نکته دوم آگاهي از شبهات و پاسخگويي به شبهات است. اين مسئله بطور جدي مورد تأکيد روشنفکران حوزهاي ماست. مراکز متعددي که در اين جهت در حوزه علميه داير شده گواه اين امر هست که جديدترين سئوالات، و جديدترين شبهاتي که در سطح اينترنت، ماهوارهها رسانهها و مطبوعات پيش ميآيد، بلافاصله شناسايي و دسته بندي ميشود و سعي ميشود که مورد بررسي قرار گيرد. کار ديگري که جريان روشنفکري حوزهاي به طور جدي به دنبال آن هست. مسئله «بررسي تطبيقي علوم» است. به ويژه در سالهاي پس از انقلاب اسلامي ابواب فقهي داراي اهميت اجتماعي مورد توجه اين دسته از نيروهاي حوزوي قرار گرفته و بحثهاي خوبي در آنها صورت گرفته است. پيگيري مسائل فلسفي و کلامي امروز جهان، از ديگر دغدغههاي دوستاني بوده است که در عرصه روشنفکري حوزهاي فعاليت داشتند. عرصه بعدي، عرصه روش هاست. در عرصه روش ها، کارهاي بسيار خوبي شده است و تلاش هاي خوبي صورت گرفته است، که به نظر ميرسد خود اين عرصه نيازمند يک نشست علمي مستقل است و من از ورود به آن، ولو در حد تيترها صرف نظر ميکنم، چون نميشود بحث هاي روش شناختي را به صورت تيتروار ارائه کرد. مباحث محتوايي دارد که يا بايد با حوصله و فرصت وارد آن شويم و يا اينکه در کوتاه مدت از آن صرف نظر کنيم.
دیپنا: از آن جا که طی طریق در هر مسیری بدون آسیب و خطر نخواهد بود چه آسیب ها و خطراتی ممکن است جریان روشنفکری در حوزه را تهدید نماید؟
خطرات و آسيب هايي که ممکن است جريان روشنفکري حوزهاي را تهديد کند، که البته جريان روشنفکري حوزهاي نسبت به اينها توجه دارد و سعي دارد که از هر اتفاقي در اين زمينه جلوگيري کند، از جمله مسائلي که ممکن است روشنفکري حوزهاي هم در معرض آسيب آن باشد بحث نبود نگاه هدايتگري ديني و معرفت است. آسيب ديگري که بايد نسبت به آن مراقبت کرد، احساس استقلال از بنيانهاي معرفتي است که بازمانده از گذشته، در هدايت حرکت روشنفکري است. نکته ديگري که به عنوان يک آسيب بايد به آن توجه داشت، بحث پريشاني و پراکندگي و هرزه رفتاري است. چون ما ميخواهيم وارد عرصههاي نو و وارد مسائل و موضوعات جديد شويم، گاهي ممکن است اين اقدامات مديريت نشده باشد و موجب برخي از پريشانيها و پراکنده کاريها بشود. آسيب ديگر اين است که جريان روشنفکري حوزهاي ممکن است در فضايي که ميخواهد حرف هاي جديدي بزند وارد حوزه ترجمه، تقليد و تبعيت از سرچشمههاي معرفتي بشود که با بنيادهاي معرفتي بومي سنخيت نداشته باشد و حتي دچار تعارض باشد. زير سئوال بردن روش ها و مسائل اولي و خطر نفوذ دشمنان، ميتواند از ديگر آسيبها باشد.
دیپنا: مهمترین چالش های جریان روشنفکری در جهان غرب چه چالشهایی است؟
به نظر من تاريخ ظهور روشنفکري در غرب با سه چالش و ديدگاه بزرگ همراه بود. 1ـ چالش با دين و مذهب 2ـ چالش با سياست و سلطنت. 3ـ چالش با اقتصاد. در بخش چالش با جريانات ديني؛ يک جريان، عمدتاً در ضديت با مذهب شکل گرفت. جريان ديگر، پيرامون نوگرايي ديني شکل گرفت. و همين طور تحولاتي که در ارتباط با نهاد کليسا اتفاق افتاد. در بخش چالش با سياست، تلاشهاي زيادي صورت گرفت و عمده چالشي که با سياست داشت در رابطة با نظامهاي جديدي بود که با تکيه بر نقش مردم در تأسيس نظام سياسي خودش را نشان ميداد. در بخش اقتصاد هم فرا رفتن از نظام فئوداليستي و پديد آمدن شيوههاي جديد اقتصادي بود که عمدتا در اقتصاد صنعتي خودش را نشان داد.
دیپنا: در پایان اگر مطلب دیگری باقی مانده بفرمایید؟
در پایان باز من به این نکته اشاره می کنم که، فرمایش مقام معظم رهبری که در دیدار با مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی فرموده بودند؛ «من دفتر تبلیغات را نماد روشنفکری حوزهای میدانم.» هم از کارنامه گذشته این دفتر حکایت میکند و هم دارد حکایت میکند که در حوزه علمیه جریانی فعال قرار دارد که میتوانیم نامش را جریان روشنفکری حوزهای بگذاریم و با توجه به آگاهی که من از حوزه دارم، امروز در قم و در حوزه علمیه قم، ده ها مرکز علمی، آموزشی و پژوهشی وجود دارد که اینها در همین مسیری که عرض کردم قرار دارند. پایان نامههای بسیار زیادی نوشته میشود که بخشی از آنها به صورت خاص به مسائل جدیدی میپردازد. مجلات یک باب وسیعی دارد. پژوهشگاههایی که هست باب دیگری دارد، دانشگاههایی که تأسیس شده که طلاب عزیز در کنار درسهای حوزه به علوم انسانی و علوم جدید میپردازند. طبیعتاً نمیشود در یک جلسه به اینها پرداخت. از همه مهمتر، از بحث نقد و بررسی وضعیت موجود، نباید غافل بود. ما اذعان داریم که فاصله بین آنچه که هست و آنچه که باید باشد، فاصله بسیار زیادی است، انتظاراتی که هست بسیار زیاد هست، اما تلاشی که در همه سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب شروع شده بود با حمایت هایی که میشود و با انگیزههایی که وجود دارد رو به پیشرفت است، و امیدواریم در جلسات دیگر و در جاهای دیگر، و از جمله در خود مراکز علمیه قم بتوانیم به ابعاد دیگری از این بحث بپردازیم.
منبع: دیپنا