رسا، سرويس سياسي ـ راههاي رسيدن به اتحاد ملي و انسجام اسلامي، چگونگي پيمودن اين مسير و شناسايي مشكلات و شرايط جنبش اسلامي عنوان گفتوگوي خبرگزاري رسا با صاحبنظراني است كه دغدغه ايجاد اتحاد ملي و انسجام اسلامي را دارند. در اين راستا با حجتالاسلام والمسلمين دكتر نجف لكزايي، رييس پژوهشكده مطالعات سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي به بررسي اين امر پرداختيم.
س. يكي از راههاي رسيدن به اتحاد ملي تأكيد بر امور مشترك است، اين امور در جامعه كنوني ايران اسلامي كدام است؟
ج. به نظر ميرسد وجود دو محور از نظر تجربه تاريخي و جايگاه سياسي براي ايجاد اتحاد ملي در كشور ما اهميت زيادي دارند. يكي از اين دو محور مسأله رهبري و ولايت فقيه است كه از نظر تجربه تاريخي هرجا كه نظام اسلامي ما با مشكل خطرناكي رو به رو شده است، اين ركن با تدبير خود كشور را از خطر حفظ كرده است. محور ديگر قانون اساسي است كه بر اساس فرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، ميثاق ملي براي همه گروهها، جناحها، احزاب و حتي اقليتهاي ديني در كشور ما است. بنابراين كساني كه در جمهوري اسلامي ايران زندگي ميكنند، اگر بخواهند نظام اسلامي به اهداف والاي خود برسد، بايد بر اساس اين دو محور اتحاد ملي را حفظ كنند. طبيعي است كه با حفظ اين دو ركن و حركت براساس آن ، اختلافهاي فكري، سليقهاي، مذهبي و ديگر اختلافها مشكلي براي كشور ايجاد نميكند.
س. احترام به حقوق اقليتها سبب جلوگيري از تنشهاست. جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه چه كارهايي انجام داده و حد و مرز آن چيست؟
ج. براساس آنچه در قانون اساسي آمده است، جمهوري اسلامي، اقليتهاي ديني را به رسميت ميشناسد، بنابراين ارزشها و باورهاي كليميان، مسيحيان و زرتشتيها محترم است و افزون بر آن، اين اقليتها داراي حقوق سياسي هم هستند، به گونهاي كه همه آنها در مجلس شوراي اسلامي، نماينده دارند، در حالي بر اساس قواعد دموكراسي با توجه به اينكه جمعيت اين اقليتها كم است ، در يك انتخابات آزاد و دموكراتيك و بدون سهميهبندي، نامزدهايشان رأي نميآوردند و اين مسأله در جهان بيسابقه است، حتي در كشورهاي اروپايي كه دم از دموكراسي و حقوق بشر ميزنند، با اينكه جمعيت مسلمانان زياد است، مانند فرانسه كه نزديك به پنج ميليون مسلمان دارد، ولي هيچ سهم تعريف شدهاي براي مشاركت آنان در قدرت وجود ندارد.
از سوي ديگر براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي و در پي رايزنيهايي كه هنگام تصويب قانون اساسي صورت گرفته است. اهل سنت به عنوان يك اقليت در نظر گرفته نشدهاند. بنابراين منظور از اقليتها، اهل سنت نيست، از اين رو امتيازاتي كه براي شيعيان در نظر گرفته شده، براي اهل سنت هم در نظر گرفته شده است و آنها ميتوانند بدون هيچ حد و مرزي در پستهاي مختلف حكومتي حضور پيدا كنند. نتيجه اين كه در جمهوري اسلامي ايران رويدادي رخ داده است كه در خيلي از كشورهاي اسلامي عكس آن روي ميدهد. اينها اموري هستند كه به عنوان مبناي توجه جمهوري اسلامي به اقليتها بايد در نظر گرفته شود. بنابراين جمهوري اسلامي به دليل محترم دانستن و عمل كردن به حق و حقوق اقليتها، در اين زمينه با چالشي رو به رو نيست و آنچه كه به تازگي در مورد اهل سنت مطرح شده است، از سوي اكثريت اهل سنت ايران نيست، بلكه عناصري هستند كه با توجه به تحريكات خارجي، برخي از مسائل را به وجود ميآورند و اين عناصر به طور طبيعي خارج از دايره اتحاد ملي قرار ميگيرند، چون كساني كه عليه جمهوري اسلامي و عليه نظام سياسي كشور دست به فعاليت نظامي بزنند، فرقي نميكند كه چه اعتقادي داشته باشند و از كدام دسته و گروه باشند، با همه اينها برابر قانون برخورد.
س. حوزه علميه تا چه اندازه ميتواند براي ايجاد تفاهم بين كشورهاي اسلامي و ايران در جهت رسيدن به انسجام اسلامي گام بردارد؟
ج. حوزه علميه بايد با نخبگان مؤثرجهان اسلام به ويژه علماي اهل سنت و رهبران داخل عراق ارتباط برقرار كند و هيأتهايي را نزد آنان بفرستد تا آنها را فعال كنند. از سوي ديگر حوزعلميه بايد با فعال كردن رهبران شيعي و آگاه كردن آنها از مسايل به سوي ايجاد انسجام اسلامي گام بردارد.
وظيفه ديگر حوزه علميه شناسايي، ارتباط و فعال كردن سازمانهاي مربوط در اين زمينه است. اين سازمانها ميتوانند مانند سازمان كنفرانس اسلامي باشند كه از نمايندگان دولتها و يا سازمانهاي غير دولتي تشكيل شده است . به نظر ميرسد تاكنون حوزه علميه از اين ظرفيت خود در جهت حفظ مصالح جهان اسلام ، خون مسلمانها و پايان دادن به بحران عراق استفاده مناسبي نكرده است.
نكته ديگري كه حوزه علميه بايد به آن توجه كند، تشكيل سازمانهاي جديدي براي اين مسأله است ، از اين رو بايد در حوزه علميه يك مركزي با عنوان مركز مطالعات راهبردي جهان اسلام راهاندازي شود تا پيش از اين كه جهان اسلام گرفتار چنين مسائلي شود، بتواند آن را پيشبيني و براي جلوگيري از آن تلاش كند.
بنابراين تأسيس مركزي براي بررسي علمي مشكلات جهان اسلام و ارائه راهكار آن ميتواند بسيار مؤثر باشد.
راهكار بلند مدتتر ديگري كه پيش روي حوزه علميه است، شناسايي و ارتباط با مراكز علمي و فرهنگي در جهان اسلام به ويژه با دانشگاهها و حوزههاي علميه اهل سنت است، اين كار ميتواند نقش مؤثري در شناسايي معضلات جهان اسلام و برطرف كردن آن داشته باشد.
س. فرصتهاي تبليغي طلاب حوزه چگونه ميتواند در راستاي وحدت ملي و انسجام اسلامي سازماندهي شود؟
جواب: آموزش مبلغان و توانمندسازي طلاب در امر تبليغ با توجه به اينكه اتحاد ملي و انسجام اسلامي يك هدف راهبردي و نياز هميشگي ايران و جهان اسلام است، در درجه نخست بايد مورد توجه باشد.
در مرحله بعد، تنوعبخشي به شيوهها و ابزار تبليغ بايد در دستور كار قرار گيرد. به عنوان مثال شيوه سنتي تبليغ كه از بهترين شيوههاي تبليغي است، بايد تقويت و نقاط ضعف آن برطرف شود. از سوي ديگر بر اساس اين سخن علامه شرفالدين(ره) كه «لاينتشر الهدي الا من حيث ينتشر الضلال» حوزه علميه بايد از ابزارهاي جديد مانند ماهواره، اينترنت، وبلاگ و ابزارهاي گوناگون هنري در تبليغ استفاده كند. اين يك ضعف است كه حوزه علميه هيچ ايستگاه تلويزيوني، راديويي و يا ماهوارهاي براي فعاليتهاي تبليغي خود ندارد، بايد يك تصميم راهبردي در اينباره گرفته شود.
تخصصي كردن تبليغ از ديگر راهكارهاي موجود در اين راستاست. در گذشته مبلغان به همه حوزهها ميپرداختند، ولي اكنون براي سازماندهي بهتر بايد مبلغان در رشتههاي خاص براي تبليغ در حوزههاي خاص تربيت شوند، به عنوان مثال از مبلغاني كه آموزشهاي سياسي و جامعهشناسي ديدهاند، استفاده شود.
يكي ديگر از اموري كه در اين راستا اهميت فراواني دارد، شناخت جهان اسلام در ابعاد مختلف و توجه به مبلغان خارج از كشور است. به اين معنا كه بايد كساني را كه رهبري نخبگان مؤثر در جهان اسلام را در دست دارند، شناسايي و با برقراري ارتباط با آنها، ضرورت ايجاد انسجام اسلامي را برايشان يادآور شد.
س: نخبگان حوزوي چه جايگاهي در عمل كردن به فرمايش رهبر فرزانه انقلاب در سطح جامعه دارند؟
جواب: مهمترين وظيفه حوزه و نخبگان آن فراهم كردن زمينه تدوين منشور انسجام اسلامي است. در اين زمينه بايد در مرحله نخست نخبگان را شناسايي كرد،آنها را با ترفندهاي دشمنان و عوامل ايجاد اختلاف در جهان اسلام و خارج از جهان اسلام آشنا كرد تا پيشنويس منشور انسجام اسلامي را براي بحث و تصويب نهايي آن تهيه كنند.
ارتباط با مراكز آموزشي و پژوهشي جهان اسلام، ايجاد دورههاي كوتاه مدت تحصيلي در زمينه آشنايي با افكار و انديشههاي مذاهب مختلف و تأسيس مركز مطالعات راهبردي جهان اسلام كه وظيفه آن برگزاري نشستهاي علمي و استفاده از نخبگان حوزوي و دانشگاهي در راستاي تدوين منشور و شناسايي زمينههاي ايجاد انسجام اسلامي است از ديگر فعاليتهاي مؤثر در اين زمينه است.