امروز در سطح جهانی يك نزاع و تقابلی ميان گفتمان اسلامی و گفتمان سكولار و اومانيستی ليبراليسم وجود دارد كه در اين تقابل هر گفتمان سعی میكند خود ماندگار باشد و گفتمان ديگر را از صحنه خارج كند. حجتالاسلام والمسلمين نجف لكزايی، رئيس پژوهشكده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران درباره مصلحتانديشی در راه تحقق انسجام اسلامی و اينكه اساسا تا چه حد در اين مسير میتوان مصلحتانديشی كرد، نكاتی را مطرح كرد.
وی در ابتدا ضمن تاكيد بر اين مطلب كه برای پاسخ به اين سئوال بايد به مفهوم مصلحت توجه كنيم، گفت: مصلحت در دو معنای متضاد به كار میرود. گاهی كسانی مصلحت را به منفعت تعبير میكنند و معتقدند هر كاری را كه منفعت دارد، بايد انجام داد و مهمتر اينكه آنها همين منفعت را نيز به منفعتهای محدود، گروهی و جزبی تعبير میكنند.
به گفته اين استاد دانشگاه باقرالعلوم، اين نوع مصلحت و مصلحتانديشی از نظر فرهنگ اسلام قابل قبول نيست.
لكزايی درباره مصلحت مورد پذيرش فرهنگ اسلامی توضيح داد: در اين نوع مصلحت كه بايد به آن توجه ويژه كرد، مصلحت جامعه و نظام اسلامی، نظام اجتماعی و به طور كلی مصالح كلان جهان اسلام مطرح است. اين مصلحت جز مفاهيم اسلامی و مقبول است.
رئيس پژوهشكده علوم و انديشه سياسي تصريح كرد: نكته مهمی كه در بحث مصلحت بايد به آن توجه داشته باشيم، مربوط به مصاديق آن و مصالحی كه در حوزه سياسی و اجتماعی بايد شناسايی شوند، است. بايد بدانيم كه مديريت و تعيين تكليف نسبت به آنها مربوط به رهبری است؛ رهبری است كه آنها را شناسايی و به ما اعلام میكند. يكی از اين محورها كه از سالها قبل به ويژه بعد از پيروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته، بخش همگرايی اسلامی است.
حجتالاسلام لكزايی، انسجام اسلامی را اين گونه تعريف كرد كه يعنی مصلحت امت اسلام ايجاب میكند همه مسلمانان دور هم جمع شوند و هر چيزی را كه باعث خدشهدار شدن اين وحدت میشود، كنار بگذاريم.
وی معتقد است كه امروز در سطح جهانی يك نزاع و تقابلی ميان گفتمان اسلامی و گفتمان سكولار و اومانيستی ليبراليسم وجود دارد كه در اين تقابل هر گفتمان سعی میكند خود ماندگار باشد و گفتمان ديگر را از صحنه خارج كند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم ادامه داد: اقبال جهانی به سمت گفتمانی خواهه بود كه چند ويژگی را داشته باشد، ويژگیهايی مانند در دسترس بودن، اعتبار داشتن، كارآمدی، عادلانه بودن و فرابخشی و فرانژادی بودن از آن جمله است.
از نظر حجتالاسلام لكزايی، گفتمان اسلامی تمام ويژگیهای فوق را دارد، در حالی كه گفتمان ليبرال دموكراسی در تمام اين ويژگیها با چالش مواجه است.
وی در ادامه به برخی از اين چالشها كه گفتمان ليبرال دموكراسی با آن مواجه است، اشاره كرد و گفت: به لحاظ عادلانه بودن، شاهد رفتارهای دوگانه از آنها هستيم و عدالت را خيلی از جاها قربانی كردهاند كه نمونههای آن را در عراق، فلسطين و غيره مشاهده میكنيم، به لحاظ فرانژادی و فرقهای و كارآمد بودن نيز گفتمان ليبرال دموكراسی جهان را با بحرانهای بسيار سختی مواجه كرده و نمیتواند آنها را حل كند.
رئيس پژوهشكده علوم و انديشه سياسي در ادامه بر اين نكته تأكيد كرد كه گفتمان ليبرال دموكراسی سعی میكند برای جلوگيری از اقبال جهانيان به سمت گفتمان اسلام، در تمام اين موارد كه خود دچار چالش است، اسلام را متهم كند.
لكزايی در ادامه يادآور شد: اگر انسجام اسلامی به معنای حقيقی كلمه در سطح جهان اسلام به وجود آيد، باعث میشود ويژگیهايی كه برای توفيق يك گفتمان در سطح جهانی لازم است (دسترسی، كارآمدی، اعتبار، فرانژادی و قومی و عادلانهبودن) تقويت شود. مثلا اگر تصور كنيم كه بيش از يك و نيم ميليارد مسلمان در سطح جهان با هم متحد باشند، سطح كارآمدی اسلام در جوامع اسلامی افزايش پيدا خواهد كرد، عمل به اسلام باعث خواهد شد كه به ميزان زيادی عدالت در سطح جهان اسلام تحقق يابد؛ چون معنای عدالت اين است كه همه چيز در جای خود قرار گيرد و لازمه اين امر، قرار گرفتن رهبری جامعه اسلامی در جای خاص خود است، همچنين سطح دسترسی نيز بيشتر خواهد شد؛ چون تبيين درستی از اسلام صورت میگيرد.
وی تأكيد كرد، محور انسجام اسلامی، عمل به اسلام است، اين عمل به دستورات اسلام، باعث افزايش كارآمدی و اعتبارآن خواهد شد و در مجموع بايد گفت كه مصلحت اسلام در عمل به دستورات اين دين الهی است.
لكزايی در اينباره توضيح داد: معنای عمل به اسلام اين است كه به اعتقادات ديگران توهين نكنيم؛ چيزی كه قرآن نيز بر آن تأكيد كرده است ( وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ...) با چنين دستوری كه در قرآن آمده، ما اجازه نداريم به مقدسات هيچ گروهی توهين كنيم.
اين استاد دانشگاه، وظيفه مسلمانان را طرح ويژگیهای مثبت اعتقادات خود به جای توهين به مقدسات ساير اديان و مذاهب ذكر كرد و گفت: بايد ويژگیهای فكری و دينی خود را گسترش دهيم، چنانچه پيامبر (ص) زمانی كه مبعوت شدند، فرمودند: « قولوا لا اله الاالله تفلحوا »، از طرف ديگر بايد همكيشان مسلمان خود را به خير و صلاح دعوت كنيم. اگر ما به اسلام برگرديم و اعتقادات خود را به صورت مستدل توضيح دهيم، همگرايی اسلامی افزايش خواهد يافت و اين همگرايی به تقويت گفتمان اسلام در سطح جهان و تضعيف گفتمانهای رقيب منجر خواهد شد، چنانكه به سير اين حركت در نيم قرن اخير نگاه كلانی بياندازيم، متوجه پيشرفت روزافزون گفتمان اسلامی خواهيم شد و اين علامت پيشرفت فرهنگ اصيل اسلامی در سطح جهان است.
در بخش پايانی اين گفتوگو پرسشی درباره مرزهای مصلحتانديشی در تحقق انسجام اسلامی مطرح شد كه حجتالاسلام لكزايی پاسخ داد: مصلحت در شكلی كه ابتدا مطرح شد، اساساً به فداشدن هيچ اصل ديگری منجر نخواهد شد، به دليل اينكه مصلحت خود يكی از اصول و قواعد اجرای اسلام و تطبيق آن در زمانها و مكانهای مختلف است.
وی اظهار كرد: چون دين اسلام، دينی جهانی و ابدی است، اصول و قواعدی دارد كه در شرايط مختلف قابليت انعطاف و تطبيق با شرايط جديد را دارا است. مثلا در اسلام اصلی به نام «تقديم اهم بر مهم» داريم؛ يعنی هرگاه در مقام عمل با دو قاعده و اصل اسلامی مواجه شديم كه هر دو بايد اجرا شود، در اين موارد بايد موضوع مهمتر را اجرا كنيم و يا قاعدهای ديگر به نام «عمل به قدر مقدور» براساس آيه شريفه «لاَ یُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا...» داريم و بدين معنا است كه نظام اسلامی و شخص مسلمان با توجه به قدرتی كه دارد، در شرايط مختلف وظايف متفاوتی را عهدهدار است.
اين استاد دانشگاه باقرالعلوم خاطرنشان كرد: میتوان گفت كه در اسلام سه دسته محتوا وجود دارد، يكی اصول دين است كه به هيچ وجه قابل تغيير نيست، دسته دوم قواعدی هستند كه ثابت ولی منعطفند و دسته سوم مسائل مستحدثه هستند و بايد مطابق مقتضيات زمان و مكان از يك سو و با تكيه بر مبانی دينی از سوی ديگر به آنها پاسخ دهيم كه از آنها به نام فقه ياد میشود و به همين دليل است كه میگويند، مرجع تقليد بايد زنده باشد تا بتواند مسائل را مطابق مقتضيات پاسخ دهد.
وی تأكيد كرد: مصلحتی كه به آن اعتقاد داريم، مصلحتی نيست كه باعث تعطيلشدن اصلی از اصول دين اسلام شود. اگر كسانی نيز بخواهند انسجام اسلامی را خدشهدار كنند، مرز و مسير ما از آنها جدا میشود و به صورت صريح با آنها برخورد كنيم، همانند كاری كه در حال حاضر نسبت به وهابيون بايد انجام داد.