جدیدترین مطالب

مي‌خواهم نگاهم را در خصوص وضعيت آموزش و پژوهش در جهان امروز بيان کنم. آنچه تحت عنوان مراکز آموزشي و پژوهشي در جهان مي‌شناسم همگي دچار معضلي بزرگ هستند که همانا تقدم محصول بر انديشه و فکر است. نگاهي که برخاسته از فکر مدرن و به ويژه متأثر از رويکردهاي سودانگارانه است. اساتيد و محققان رسمي امروزي، به اصطلاح اعضاي هيأت علمي، هر چند در نگاه مردم داراي شأن و جايگاه علمي بسيار بزرگي هستند، اما در حقيقت بردگاني بيش نيستند. آنچه به آنها اهميت مي‌دهد نه فکر و انديشه‌شان بلکه محصولي است که مي‌تواند با معيارهاي کمي مورد سنجش قرار گيرد. ديگر انسان امروزي نمي‌تواند آنچه خود مايل است فکر کند، مايل است بنويسد، مايل است مطالعه کند و مايل است تأمل کند را دنبال کند. او همواره مجبور است روزانه، ماهانه، سالانه گزارشي ارائه دهد از فعاليت‌هايي که ديگران خواهان آنند. به ويژه در اين امر شغل و نان فراواني براي واسطه‌ها ايجاد مي‌شود که به دنبال پي‌گيري و تدوين امور ديواني‌اند. انسان امروزي اسير و برده است، اما نه اسير و برده‌اي که خود همواره بداند، بلکه اسير و برده‌اي که ناچار و ناگزير است. کتاب‌ها و مقالات متعددي نگاشته مي‌شوند که اکثر آن نه به جهت تأملات اختياري بلکه به جهت فشارهاي مادي زندگاني است. هر روزه هزاران کتاب و مقاله در جهان نوشته مي‌شوند اما در اين ميان تنها آثاري ماندگارند که برخاسته از تأملات اختياري و دغدغه‌هاي ذهني نويسنده باشد. قريب به اتفاق آثار از خود چيزي ندارند و بيشتر معجوني از آثار ديگرند. هر چه ارجاعات بيشتر و متنوعتر باشد، علميت اثر بيشتر خواهد بود و هر چه ناشي از تأملات ذهني نويسنده بدون ذکر ارجاعات باشد، داراي هيچ‌گونه ارزش علمي نيست. ارزش علمي نيز امروزي شده است، زيرا علم تغيير معنا داده است. ديگر شاهد شاهکارهاي گذشتگان نيستيم، زيرا اين ما نيستيم که مي‌انديشيم. اين ديگرانند که براي ما انديشه مي‌کنند. ديگر اجازه توليد هر سازي نداريم تا رقصي عاشقانه صورت پذيرد، بلکه بايد با ساز ديگران برقصيم. البته نگارنده نيز از اين مسأله مستثني نيست، اما ذهن او همواره او را مي‌آزارد که چگونه مي‌توان راهي ديگر پيش گرفت و از معضلات کنوني عبور کرد. شايد بسيار دشوار و حتي غير ممکن باشد اما نگارش آن تسکيني بر دل‌هاي همدرد و همسوست.
نویسنده: محسن رضوانی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید