جدیدترین مطالب

 امروز براى يارى انسان در پيكارش با توحش و شيئى‏شدگى در جنگل جهان گرد هم آمده‏ايم. امروزه گرد هم آمده‏ايم تا با امام موسى صدر گنجينه‏هاى اسلام را بار ديگر بگشاييم و معانى و مفاهيمى را از انسان دوباره كشف كنيم كه ايمان ما را به اصالت و ريشه‏دار بودن خير و نيكى در وجود او نو مى‏كند؛ هرچند رفتارهايى را در منطقه امان و در سطح جهان مى‏نگريم كه هر بيننده‏اى را به وحشت و حيرت مى‏افكند. دوباره گرد شخصيت فكرى امام صدر حلقه مى‏زنيم، با اين باور كه انسان در برابر كارهاى خود و ديگر انسان‏ها مسئوليت اخلاقى و دينى دارد. از آن امام از ماهيت و مرزهاى اين مسئوليت مى‏پرسيم؛ از آغاز و پايان اين مسئوليت؛ از آن مقامى كه اين مسئوليت را بر دوش انسان افكند؛ از اين كه آيا اين مسئوليت، وظيفه‏اى الهى است يا اجتماعى و يا اخلاقى وجدانى؟ آيا اين مسئوليت، الزامى است و يا اختيارى؟ و اگر انسان به مسئوليت‏هاى وجودى‏اش پاى‏بند نباشد، چه اتفاقى مى‏افتد؟

 پرسش‏هاى فراوانى در اين باب مطرح است كه من مى‏كوشم تا در اين مجال اندك با بهره‏گيرى از گفته‏ها و نوشته‏هاى امام صدر بدان‏ها پاسخ گويم. من بحثم را به چهار عنوان و بخش تقسيم مى‏كنم:
 1. معنا و جوهر مسئوليت؛
 2. حوزه‏هاى مسئوليت؛
 3. تصويرهايى از مسئوليت‏شناسى امام صدر؛
 4. اثر مسئوليت‏شناسى امام صدر بر انسان‏شناسى‏اش.
 
 1. معنا و جوهر مسئوليت
 امام صدر، مسئوليت جوهرى انسان را كه دربردارنده همه مسئوليت‏هايش است، بر ايده خلافت مبتنى مى‏كند. زيرا انسان، در جوهر و حقيقت خويش، خليفه‏اى است كه بر روى زمين قرار گرفته است. چه بسا بتوان از اين هم پيش‏تر رفت و گفت كه تعبير خليفه روى زمين، مترادف واژه انسان است. زيرا نص قرآنى با واژه خليفه، انسان را مراد كرده است. خداى تعالى در قرآن مى‏گويد: و اذ قال ربك للملائكة انى جاعل فى الارض خليفة؛ و به يادآور زمانى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر روى زمين جانشينى قرار مى‏دهم«.(بقره / 30). از اين كه جانشينى انسان بر روى زمين مستلزم مسئوليت انسان باشد، نتايجى مى‏توان گرفت كه مهم‏ترين آنها عبارتند از:
 
 الف: استقلال انسان و آزادى رفتارى او
 كسى كه ديگرى را در كارى به جانشينى نصب مى‏كند، ناچار بايد مساحتى از استقلال و آزادى عمل را براى او فراهم كند. زيرا جانشين (خليفه) با صرف‏نظر از اين كه موضوع استخلاف چه چيزى باشد، نمى‏تواند نقش خود را ادا كند، مگر اين كه از حدى از استقلال انديشه و عمل برخوردار باشد. امام صدر معتقد است كه فرشتگان اين معنا را از واژه خليفه درك كرده بودند كه به خون‏ريزى و تباه‏كارى انسان بر روى زمين اشاره كردند. از اين رو قريب به اين مضمون را بيان مى‏كند كه خون‏ريزى و تباه‏كارى در روى زمين، دليل استقلال عمل انسان است... زيرا اگر انسان از جنس فرشتگان بود، استقلال عمل نداشت و عصيان پروردگارش را نمى‏كرد. امام صدر مى‏گويد: من معتقدم، درك فرشتگان و آگاهى آنان از اين انسان، استقلال عمل بر روى زمين دارد، سبب شد تا از خون‏ريزى و تباه‏كارى انسان سخن به ميان آورند و با اين حال مى‏بينيم كه اين خطر از مقام و كرامت انسان، هيچ نمى‏كاهد و بلكه آن را به مثابه شرط اساسى استقلال و آزادى عمل انسان نشان مى‏دهد.
 
 
ب: محاسبه: ثواب و عقاب
 »خليفه« يا جانشين در عمل خود مستقل است ولى مالك حقيقى موضوع جانشينى خود نيست. از اين رو او در مقابل كسى كه او را به جانشينى برگزيده است، مسئول است.
 اساساً واژه خليفه دلالت بر عمل نيابتى از مالك حقيقى و كار كردن به حساب او يا نفع او مى‏كند و اين به معناى آن است كه خليفه در برابر هر كار بزرگ و كوچكى كه انجام مى‏دهد مسئوليت دارد. بنابراين انسان در برابر همه شئون خلافت خود بر روى زمين مسئول است و بايد در برابر هر كارى كه در اين چارچوب انجام مى‏دهد پاسخگو باشد.
 اين جاست كه خلافت معنايى مترادف امانت مى‏يابد كه انسان بار آن را بر دوش كشيد و در قرآن از آن سخن رفته است: ان عرضنا الامانة على السموات و الارض و الجبال فأبين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه كان ظلوماً جهولاً؛ ما امانت را به آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه كرديم، پس از اين كه آن را بردارند، ابا كردند و انسان آن را برداشت. به راستى كه او ستمگر نادان است. (احزاب / 72)
 
 ج: مسئوليت، افتخار انسان است
 خداى سبحان آن گاه كه مسئوليت زمين را به انسان سپرد، اراده كرد تا او را گرامى داشته و بر ديگر مخلوقات برترى دهد.
 امام موسى صدر با نمادهايى كه در سجده فرشتگان به آدم و مسخر شدن هر آنچه در زمين است براى انسان، استدلال مى‏كند و هم چنين به همه مقاماتى كه به عنصر بشرى اختصاص داده شده است؛ مانند مقام نبوت، رسالت، خليل خدا بودن و كليم خدا بودن و برگزيده خدا بودن و محبت و مقام كلمه خدا بودن. اين مقامات به تعبير امام موسى صدر، شريف‏ترين مقامى است كه مخلوق مى‏تواند بدان دست يابد.
 
 د: ماهيت و جايگاه و كاركرد خلافت
 چنان كه ديديم ماهيت انسانى و جايگاه جهانى انسان را »خلافت« تشكيل مى‏دهد. اما كار به اين جا متوقف نمى‏شود، بلكه امام صدر معتقد است كه خلافت، همچنين كاركرد وجودى و عمل انسان نيز هست. بنابراين وظيفه و كاركرد انسان اين است كه خليفه خدا بر روى زمين باشد؛ در برابر كسى كه او را به خلافت برگزيده است، مسئول باشد؛ كارها و رفتارهاى او در كتابى تدوين مى‏شود و او در برابر كارهاى نيكش ثواب و در برابر كارهاى بدش عقاب مى‏بيند. پرسش اين است كه اين وظيفه كى آغاز مى‏شود و كى پايان مى‏يابد؟ چنان كه ديديم اين مسئوليت با لحظه آفرينش آغاز مى‏شود و زمانى كه نامه اعمال توزيع مى‏شود و بهشتيان وارد بهشت مى‏شود و ديگران به جاهايى ديگر... پايان مى‏يابد.
 
 ه: مسئوليت دينى، اساس همه مسئوليت‏ها
 امام صدر، از آن رو كه مسئوليت‏هاى انسان را لازمه خلافت او مى‏بيند، مسئوليت دينى انسان را تعيين كننده همه مسئوليت‏هاى اخلاقى، اجتماعى، انسانى و اين جهانى او مى‏بيند. به سخن ديگر پاى بندى انسان به آنچه كه دين از او مى‏خواهد، در همان حال مبتنى بر همه پاى‏بندى‏هاى اخلاقى، اجتماعى و انسانى اوست.
 از ديدگاه امام صدر، دين در اين جا عالم معقول و عالم طبيعت را مصادره نمى‏كند، بلكه با آن دو تطابق دارد. زيرا عقل هم با دين تطابق دارد و آنچه را كه دين تشريع كرده است، عقل نيز تشريع مى‏كند و آنچه را كه دين قبيح مى‏داند، عقل نيز قبيح مى‏شمرد. چنان كه طبيعت انسانى و طبيعى نيز با دين تطابق دارد. زيرا حلال و حرام براى در تنگنا گذاشتن انسان نيست، بلكه براى حفاظت و مصون نگه داشتن انسان و سلامت بدن و عقل و نفس اوست.
 
 2. حوزه‏هاى مسئوليت
 بسيار شگفت است كه امام موسى صدر با توسعه دايره مسئوليت‏هاى انسان، آنچه را كه غالب مردم، واجب كفايى مى‏دانند، واجب عينى مى‏شمرد. براى مثال برخى از مردم گمان مى‏برند كه انسان تنها مسئول كارهاى خودش است و در برابر كارهاى ديگران مسئوليتى ندارد... وى اين امر را مخالف با ماهيت و جايگاه و وظيفه خلافت مى‏داند. من در چهار پرده حوزه‏هاى مسئوليت انسان را آن گونه كه آثار امام صدر بر مى‏آيد، بازگو مى‏كنم.
 
 پرده اول: مسئوليت آنان در برابر خويش؛
 امام صدر اشاره لطيفى از كلمه مسئوليت برداشت كرده است. به بيان وى، انسان وقتى كه محاسبه مى‏شود و از هر كار كوچك و بزرگى كه انجام داده بازخواست مى‏شود، به معناى آن است كه كارهاى او حتى اگر كوچك باشد، بى ارزش نيست و در هستى تأثيرى دارد. امام صدر مى‏گويد: زيرا مسئوليت در برابر هر كار كوچك و بزرگ، تأكيدى بر مقام بزرگ انسان در كارش است و تأثير كارهايش را - هرچند كوچك باشد - بر جهان ثابت مى‏كند و فرقى نمى‏كند كه خود او اين تأثيرات را درك و احساس كند يا خير. اينها تعابيرى است كه معناى جديدى به حساب و محاسبه مى‏دهد و موجب مى‏شود انسان به محاسبه بركارهايش ببالد. چرا كه محاسبه تنها زمانى ساقط مى‏شود كه عمل ناچيز باشد. در حالى كه هيچ يك از كارهاى انسان ناچيز نيست و همه كارها چه كوچك و چه بزرگ، تأثيرگذار و با اهميت است و مورد محاسبه قرار مى‏گيرد.
 مسئوليت انسان در برابر خويش در دو امر خلاصه مى‏شود: نخست، حفظ نفس با پاى‏بندى به احكام اسلام و تحريم خودكشى و دوم: با تلاش براى تحقق كمال‏يابى فردى از راه شناسايى متقابل انسان.
 امام صدر مى‏گويد: قرآن كريم ما را چنين دعوت مى‏كند: يا ايهاالناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قائل لتعارفوا اِنّ اكرمكم عندالله اتقيكم؛ اى مردم، ما شما را از مرد و زن آفريديم و شما را ملت‏ها و قبيله‏ها قرارداديم تا شناسايى متقابل حاصل كنيد [و بدانيد] كه گرامى‏ترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست (حجرات / 13). برآيند اين سخن، عدم وجود اختلاف ميان ملت‏هاى مختلف است... تا اين كه يكديگر را بشناسند و با هم تلاقى حاصل كنند. يعنى هر قبيله، قبيله ديگر را بشناسد، هركدام ديگرى را بشناسد. نتيجه اين شناسايى متقابل كمال است. زيرا زمانى كه من شما را شناختم و برجستگى و ويژگى شما را دريافتم، از آن الگو مى‏گيرم و به عكس. بنابراين شناسايى متقابل، ابزار همكارى است؛ راه يارى رساندن و توانايى بخشيدن است. اين داد و ستد و همكارى، ابزار به كمال رسيدن است .
 
 پرده دوم: مسئوليت انسان در برابر ديگران
 مسئوليت انسان در حد و مرز شخص او متوقف نمى‏شود، بلكه به ديگران هم امتداد مى‏يابد؛ به همسر و فرزند و پدر و مادر و اهل منطقه. اين مسئوليت به شكل مستقيم و غيرمستقيم است. مسئوليت مستقيم، مقتضى اداى حقوق تمام كسانى است كه اسلام، ما را به رعايت حقشان ملزم و به خوش‏رفتارى با آنان ترغيب كرده است؛ مانند پدر، مادر، همسر، فرزند، خويشان و همسايگان. اما مسئوليت غيرمستقيم مقتضى آگاهى بخشيدن و ارشاد و به عبارت ديگر زينت بخشيدن به كار نيك در عقل و انديشه ديگران است، تا آنها به ضرورت انجام آن قانع شوند و در همان حال اراده‏اشان را به پاى‏بندى بر آن كار تشويق كند.
 در پاسخ به اين پرسش كه آيا خداوند ما را به سبب اقدام نكردن به آگاهى بخشى و ارشاد ديگران محاسبه مى‏كند يا خير؟ پاسخى كه از آثار امام صدر استنباط مى‏كنيم اين است كه بله؛ زيرا عالم در برابر علمى كه دارد مسئول است و غيرعالم هم به سبب جست‏وجو نكردن علم مسئوليت دارد.
 شايد تأكيد شديد امام صدر بر مسئوليت در برابر ديگران، باورى به وحدت جنس  بشر است و اين كه فرد انسان در جامعه فاسد، نمى‏تواند صالح بماند.
 
 پرده سوم: مسئوليت انسان در برابر زمين و طبيعت
 امام صدر معتقد است، اين مسئوليت هم از نص قرآن بر مى‏آيد و نتيجه مى‏گيرد كه انسان در برابر همه موجودات طبيعت مسئول است؛ درباره حيوانات و انقراض آنها، درباره آب و ميانه‏روى در مصرف آن و درباره تنوع نباتى و حيوانى و محيطزيستى مسئوليت دارد.
 خلاصه سخن اين كه اگر با منطق امام صدر تا نهايت آن همراه شويم بايد بگوييم كه بيمارى‏هاى مسرى و كشنده‏اى كه امروزه بشر با آن دست به گريبان است، برساخته خود انسان است. و از اين بيشتر، هر انسانى به اندازه سهمى كه در ويرانى طبيعت و جهان داشته است مسئول و پاسخگو خواهد بود و در صورت اقدام نكردن به ارشاد و آگاهى‏بخشى به ديگران و منعشان در صورت امكان، مسئوليت دارد.
 
 پرده چهارم: مسئوليت انسان از حركت تاريخ
 امام صدر، مسئوليت حركت تاريخ را متوجه انسان مى‏داند. مى‏توان تصور كرد كه هر مسلمانى مسئول عقب‏ماندگى مسلمانان از كاروان پيشرفت علمى و مادى است.
 امام صدر در مقاله‏اى در باب علل عقب‏ماندگى مسلمانان، تك تك مسلمانان را مسئول اين وضع مى‏داند و مسئوليت هر فرد را در برابر سه امر معين كرده است كه عبارتند از تنبلىّ  دروغ و تلاش نكردن براى تشكيل جامعه‏اى صالح .زيرا هر بار كه مسلمانى در انجام كارش تنبلى مى‏كند و هر بار كه مسلمانى - چه در سخن و چه در وعده و عهد و كارش با انجام سطحى آن، دروغ مى‏گويد و هرگاه كه مسلمانى در برابر شكل‏دهى به جامعه‏اى صالح بى‏تفاوت است، در بخشى از عقب ماندگى مسلمانان سهيم شده است.
 
 3. تصويرهايى از مسئوليت‏شناسى امام صدر
 موفقيت امام صدر در مسئوليت‏شناسى‏اش در حوزه‏هاى چهارگانه ياد شده، نيازى به گواهى ندارد. كافى است به برخى عناوين اشاره كنيم:
 × امام صدر به آنچه مى‏دانست و مى‏آموخت عمل مى‏كرد و اين به معناى انجام مسئوليت اخلاقى در برابر وجدان، بدون دوگانگى [سخن و رفتار] و اداى مسئوليت در برابر ديگران با ارائه تصويرى از الگو و اسوه نيك و تطابق گفتار و كردار است.
 × امام صدر مسئوليت توليد معرفت براى اصلاح را به لحاظ نظرى و عملى بر دوش كشيد؛ مسئوليت انديشه در اوضاع مسلمانان را شناخت و در توليد معرفت از باب احساس مسئوليت سهيم شد.
 × وى در كتابت، هم‏نشينى با مردم و سخنرانى و سخن و راهنمايى‏اشان به وظيفه آگاهى‏بخشى عمل كرد. دلش براى تمام نيازمندانى كه كوبه‏اش را به صدا در مى‏آوردند، باز بود.
 × او به انديشه و تفكر و ارشاد زبانى اكتفا نكرد و براى خيزش دست به كار شد و تجمع و سازمانى را تأسيس كرد تا انديشه‏اش را در گستره‏اى اجتماعى تحقق بخشد. پذيرش مردم هم معيار واقع‏گرايى انديشه و قابليت انديشه او براى دوام و استمرار است.
 
  
4. تأثير مسئوليت‏شناسى امام صدر بر انسان‏شناسى او
 نوع نگاهى كه امام صدر به مسئوليت انسان در دايره خلافت بر روى زمين داشت، برنگره مثبت او از انسان تأثير نهاد كه به سه مورد از آن‏ها اشاره مى‏كنم:
 
 الف: احترام به انسان و ايمان به امكانات شگرف او
 از مسأله خلافت انسان و سجده فرشتگان به او و تسخير كائنات براى انسان نتيجه مى‏گيريم كه انسان موجودى است كه در هر صورتى كه تجلى كند، احترامش واجب است.
 × چنان كه تعليم اسماء به آدم، دلالت بر امكانات شگرف انسان و توانايى او به معرفت همه موجودات و نيروهاى كنش‏گر در دايره خلافتش كه تحت تصرف او قرار داده شده است، مى‏كند.
 
 
ب: ايمان به توده‏ها و نقش آنان به جاى تمركز صرف بر نخبگان
 هر انسانى در حدود دايره مسئوليتش خليفه خداست. »كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته«. از اين رو آگاهى دادن به عموم مردم براى بر دوش كشيدن رضايت‏مندانه و مختارانه و نه قهرى مسئوليت‏هايشان جهت مشاركت در ترقى و اصلاح ضرورى است.
 امام صدر معتقد بود كه عامه مردم مى‏توانند بارشان را بر دوش بكشند. وى بر آن بود كه مى‏توان سطح حيات انسانى را با فشار و تحميل ارتقا داد و تلاش و كار را بر مردم تحميل كرد، اما اين راه را براى تكامل انسان راه درستى نمى‏شمرد و نتايج منفى و عقده‏هاى روانى و نقصان در نتايج را بر آن مترتب مى‏ديد.
 
 ج: خوش بينى به پيروزى خير
 فضاى خوش‏بينى بر آثار امام صدر درباره انسان حاكم است. او بقاء را از آن خير مى‏داند و شرّ را فانى مى‏بيند. زيرا خير، هماهنگى با حركت هستى و امواج وجود است و شرّ، ضد جريان هستى است و در نگره‏اش ظلم ناپايدار است و همه مؤمنان با هر دينى بايد به كمك هم بشتابند، زيرا حق يكى است. دارويى كه براى صالحان و مصلحان تجويز مى‏كند، اميد است. او مى‏گويد: غمگين نشويد اگر تلاش شما با ديگران نتيجه نداد. زيرا تلاشى كه از نگاه انسان ضايع شده است، نزد خدا ضايع نيست.

دكتر سعاد الحكيم
(رئيس بخش تحصيلات تكميلى دانشگاه لبنان)

ترجمه مرادى مجيد

منبع: هفته نامه پگاه حوزه، شهریور 1389، شماره 286.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید