جدیدترین مطالب

perspective1.jpgدر بیرون چیزی به عنوان انسان محض نداریم و بلکه انسان سیاسی داریم. انسان محض، تجرید و انتزاع است و انسان سیاسی، واقعی است. از همين منظر است كه مي توان گفت واقعیت آن است که «فلسفه» محض و انتزاعي و فرعي است و اين «فلسفه سیاسی» است که  به واقعيت زندگی مي پردازد  و اصالت دارد. تنها فيلسوفاني كه به فلسفه سياسي پرداخته اند به حيات علمي خود در طول تاريخ تداوم بخشيده اند.

_____________________________________ 

دكتر عليرضا صدرا در نشست «چشم انداز فلسفه سياسي متعاليه» گفت: در بیرون چیزی به عنوان انسان محض نداریم و بلکه انسان سیاسی داریم. انسان محض، تجرید و انتزاع است و انسان سیاسی، واقعی است. از همين منظر است كه مي توان گفت واقعیت آن است که فلسفه، محض و انتزاعي فرعي است و اين فلسفه سیاسی است که مربوط به واقعيت زندگی است و اصالت دارد. تنها فيلسوفاني كه به فلسفه سياسي پرداخته اند به حيات علمي خود در طول تاريخ تداوم بخشيده اند.
عضو هيأت علمي دانشگاه تهران، كه در جمع پژوهشگران پژوهشكده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي سخن مي گفت اظهار داشت:
حکمت متعالیه حکمتی معطوف به سیاست است. انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی هر دو انقلاب صدرایی و متأثر از حکمت متعالیه است. حتی فقه شیخ مرتضی انصاری نیز متأثر از بینش و روش حکمت متعالیه صدرایی است. نوعاً رهبران انقلاب مشروطیت از نظر فلسفی شارحین عقلي، حکمی و فلسفی صدرایی محسوب می شوند و این جریان تا امام خمینی ادامه دارد.
دكتر صدرا خاطر نشان كرد: حكمت متعاليه صدرايي را مي توان گفت حکمت متعالیه سیاسی است كه نگاه به سياست در آن از منظر حكمت صورت مي گيرد و وجوه نظري آن برجسته است. اما آنجا که می گوییم حکمت سیاسی متعاليه بیشتر ناظر به مباحث امام خمینی است كه نگاه به حكمت از منظر سياست رخ مي دهد و ابعاد عملي در آن برجسته است و از اين رو امام خمینی دید راهبردی و دغدغه هدایت امت را دارد. البته، حکمت سیاسی متعالیه نيز متخذ از مباحث فلسفه ملاصدرا است و ریشه در گذشته دارد.
وي درباره چشم انداز، تأكيد كرد كه چشم انداز، آمیزه ای از دو عنصر شرایط و زمینه ها و مطلوبات و مطالبات و درواقع جمع بین زمینه ها و ظرفیت ها است. وقتی چشم انداز مطرح می-شود بحث اختیار و اقتضائات انسانی مورد توجه واقع می شود. به تعبيري، چشم انداز ظرفیت اسمی یک پدیده است.
دكتر صدرا در تبيين چالش چشم انداز نيز خاطر نشان كرد كه چالش، تبیین و تحقق عینی و مجموعه ای از فرصت ها و تهدیدها است که بایستی شناخته شوند. در قدیم گفته می شد خیرات و شرور و بحث ارادی و جبری مطرح می شد. بايستي تا مي توانيم تهدیدها و آسیب ها را به فرصت تبدیل کنیم و درواقع، تبدیل شرور به خیرات مطرح است. حتی اگر به صورت کامل نتوانیم شرور و تهدیدها را به خیرات و فرصت تبدیل کنیم حداقل بايستي سعي در کاهش آسيب ها داشت. بحث چالش و چشم انداز در دنیا شناسایی فرصت ها و آسیب ها و تبدیل تهدیدها و آسیب ها به فرصت است.
معاون پژوهشي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران به طرح اين پرسش پرداخت كه چرا امروزه بحث درباره حکمت سیاسی متعالیه مطرح و دو مرتبه دین موضوعیت یافته است و نظام معرفتی دچار چه مشکلی شده است که این بحث دوباره مطرح شده است؟ در پاسخ گفت: طرح یک پرسش زمانی است که یک نارسایی ایجاد و کم بود و ناسازواری احساس شود. چنين فضايي موجب طرح پرسش جدید می شود. در چند قرن گذشته بشر از نظر توسعه مادی رشد بسیاری داشته است. اما از آنجا که بشر دو ساتی است و علاوه بر آسایش به آرامش هم نیازمند است در پی مباحث معنوی حرکت می کند. برخی از اندیشمندان مانند اشتروس این وضعیت را در غرب متوجه شدند و به طرح مباحث معنوی متمایل شدند. انسان تنها جسم نیست و از سویی روح محض هم نیست و باید بین ابعاد جسمانی و روحانی انسان تعامل صورت گیرد تا به وضعیت تعادل دست يابيم. امروزه جریاناتی در غرب كه در پی معنويت هستند بسیار زیاد است.
وي يادآور شد حکمت صدرایی توسعه و تعالی مادی و معنوی و روح و جسم را با هم جمع می زند و امام خمینی توانسته است آن را در حوزه عمل به كار گيرد.
دكتر صدرا تصريح كرد: چالش عمده ما کارآمدی است و بزرگ-ترین چالش ما این است که این مباحث در داخل تبیین شود. ما نیازمند دکترین هستیم که تئوری ها را به راهبرد تبدیل کند. در ساختارها و راهبردها مشکل داریم اما در بنیادها و تئوری ها مشکل نداریم. بهره وری و اثربخشی ما پایین است. اگرچه پیشینه ایران بسیار درخشان است اما مشکل در کارآمدی است. باید مفاهیم، بازسازی و به روز شود و برای حل مشکلات از آن بهره بگیریم. بازآوری این مکتب و تبدیل آن به اشکال کاربردی می تواند به بحث کارآمدی پاسخ دهد. بدون پایه فلسفی و معرفتی نمی توان ساختاری را شکل داد. حکمت متعالیه می-تواند این امکان را برای ما فراهم سازد و يك نظام فلسفی برای کارهای ما پی بریزد.
در ادامه اين نشست حضار به ارائه پرسش و طرح ديدگاه هاي خود پرداختند.
دكتر صدرا در پاسخ با ديدگاه هاي ارائه شده حضار يادآور شد امام خمینی حکمت جدیدی تأسیس نکرده است اما بخش عملی حكمت متعاليه را بسط داد. حکمت سیاسی متعالیه امام خميني ابعاد عملی اش گسترده است و برآیند فلسفه صدرایی است.
وي تأكيد كرد پرسش اين است كه آیا در واقع و عالم بیروني، انسان داریم یا انسان سیاسی؟ وي يادآور شد در بیرون چیزی به عنوان انسان محض نداریم و بلکه انسان سیاسی واقعيت دارد. انسان محض، تجرید و انتزاع است و انسان سیاسی، واقعی است. از همين منظر است مي توان اين پرسش را طرح كرد كه آيا «فلسفه سیاسی»، اصالت دارد یا «فلسفه» محض اصالت دارد؟ در پاسخ بايستي گفت واقعیت آن است که فلسفه محض اصالت ندارد و ين فلسفه سیاسی است که به زندگي انسان سياسي مي پردازد و مربوط به واقعيت زندگی انسان است و اصالت دارد. تنها فيلسوفاني كه به فلسفه سياسي پرداخته اند به حيات علمي خود در طول تاريخ تداوم بخشيده اند و نه فيلسوفان محض.
گفتني است اين نشست در ادامه سلسله نشست هاي فلسفه سياسي متعاليه برگزار شد و در شمار نشست هاي پيش همايش سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه است.
 

گزارش تصويري نشست فلسفه سياسي متعاليه 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید